eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
5.8هزار ویدیو
115 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... کُلُّهُم نورٌ واحِد یعنی؛ همان طور که نگاهت به پرچمِ سرخِ گنبد امام حسین می‌افتد و با هر تکانِ پرچم اش دلت تکان میخورد... چشمانت در چشمانِ مهدی فاطمه که گره بخورد با هر بار دیدنش دلت هزار بار میلرزد و هر بار هزار دفعه عاشقش میشوی ... کُلُّهُم نورٌ واحِد یعنی؛ دستانت که به ضریح ارباب میرسید و تمامِ جانت آرام میشود دست در دستِ مهدیِ فاطمه که بگذاری تمــامِ وجودت آرام و قرار میگیرد... آه چه ساده گذشتیم از لحظه های کنارِ تو بودن و هنــوز بیقرارِ دیدارت نشده ایم ما امام حسین را ندیده ایم و دلتنگ حرم و گنبدش میشویم ما امام حسین را ندیده ایم و با هر تکانِ پرچمِ گنبدش قرار از دست میدهیم... ما اگر تو را ببینیم اگر دست در دستانت بگذاریم اگر دل به چشمانت بسپاریم از شوق برایت جان میدهیم آقا.... آه امان از ما.....😔 ... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
"دمی" را دم... که با هر "یاحسین" موج میزد "لحمی" را خوش که برای بقای "یاحسین" هدف تیررس شد! "حبل الوریدی" را بوسه که با آرمان "یاحسین" پاره گشت دستانی را مقتدر که در امتداد بازوان حضرت مادر، کبود شد نفسی را نفس که برای "انفاس مطهر" نفس زد . . . 🏴 ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
🏴 لوح | از میدان نبرد تا اطعام عزاداران... ▫️ روایتی از حضور سردار سلیمانی پای دیگ غذا در ماه محرم ◾ اثر: علیرضا باقری ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
. . چون چارهٖ نیستـ میرومـ و می‌گذارمتـ ای پاره پاره تن، به خدا میسپارمٖتـ|🖤🥀 . . .. ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
♥ سلام بر تو ای مولایی که همچون جدّ شهیدت، خون خدا هستی و حیات بخش دین سلام بر تو و بر روزی که دین خدا را دوباره احیا می‌کنی. 💔 ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
هرطرف را ڪہ مے نگریم شہیدے را مےبینیم ڪہ با نافذ وعمیقش نگران است ڪہ چہ میڪنیم اگر اسیر زمان نشویم شاید زمـان شهادت ما هم فرا رسد✨ ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
من كشته اشكهايم، مؤمنى مرا ياد نكند، مگر آن‏كه به گريه مى افتد. (ع) ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ فتنه فقط اونجا که میخونه . فتنه شاید در صف صفین میجنگیده روزی فتنه شاید در زمان شاه زندان بوده باشد خواننده مجتبی الله وردی کاری از واحد موسیقی موسسه مصاف ایرانیان ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
عبدالله پرسید: « پیرمرد تو وامانده ای یا در راه مانده؟» _ «هیچ کدام، مقیم هستم.» عبدالله به تمسخر خندید و به پیرامون اشاره کرد که جز دشت سوزان هیچ نبود؛ و گفت: « مقیم؟! در این جهنّم؟! تنها و بی کس؟! » انس گفت: « اینجا جهنم نیست که تکه ای از بهشت است و من تنها نیستم، در انتظار یارانی مانده ام که بزودی می رسند و من امید دارم یاری مرا بپذیرند.» . . . عبدالله رو به انس برگشت و گفت: « نیازی نیست از ما بترسی و یاران نداشته ات را به رخ ما بکشی! ما نه از مشرکانیم نه حرامی.» _ « ترسی از شما ندارم، چه مشرک باشید، چه حرامی یا مسلمان؛ چرا که بزودی مشرکان و حرامیان و مسلمانان هم پیمان می شوند تا در همین بیابان و همین گودال بهترین بنده خدا و فرزند رسولش را بکشند و بر کشته اش پای فشانی کنند.» ----------------------------------- ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
• بعدِ تو زینب با کاروان نرفت. روی همان خاک‌ها ماند و بدنِ تو را برای همیشه بغل گرفت و برای هرکسی که از آنجا عبور کرد، عریان‌ترین روضه را خواند. بعد از تو خواهرت زنده نماند، توی همان گودال جان داد. کسی اینجای واقعه را نگفته. بعد، تو خواهرت را تکثیر کردی. فرمان دادی زینب‌هایی دوباره آفریده شدند. زینبی برای پرستاری، زینبی برای تند دویدن میان خارها، زینبی برای خاک‌ریختن روی دامن‌های آتش‌گرفته، زینبی برای شماردن کودکان. عوضِ هر شهید، زینبی درست شد. بعدِ واقعه آب که آزاد شد، خواستی زینبی در آن میان پیدا بشود که سقا باشد و خودش لب به آب نزند. بعد که کاروان به راه افتاد، دستور دادی زینبی بیافرینند که روی محمل بنشیند که تا شام به آن چشم بدوزی و دلتنگ نشوی. تو در آن مسیر طولانی از بلندترین ارتفاع، کودکانت را می‌دیدی که از بلندی اسب‌ها و شترها می‌افتند. این بود که گفتی زینبی درست کنند برای دویدن پشت کاروان. کسی اینجای واقعه را روایت نکرده، ولی شاید آن زمزمهٔ آخرِ تو در گوش خواهرت که آرامش کرد، همین بود: «آرام باش همبازیِ کودکی‌هایم! همه می‌روند، ولی تو جایی نمی‌روی، تو تا آخر همین‌جا می‌مانی زینب! قرارمان یادم نرفته.» ✍ امیرحسین معتمد ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
🕊 راستی که ادب مصیبت‌داری را باید آموخت و از اشک بهره برد و رفعت گرفت و به همراه شهیدان در بزم انس حق نشست. بدون این آموزش از درد خودسوزی واز عاطفه تحریک شده سبک می‌شوی و آرام می‌گیری؛ ولی با آموزش تو به وسعتی در معرفت عاطفه میرسی که ضربه‌ها را گویا تو خورده‌ای و اهانت‌ها را گویا تو دیده‌ای. استاد 🕊 💚 ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مداحی حاج محمود کریمی در محله ارمنی های تهران که تا مغز استخوان ضد انقلاب را سوزاند ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝