eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
5.6هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
@Ebrahimhadi-اگه زن بشون نمیدی بفرستشون شهید بشن.mp3
3.59M
💠مولودی طنز مخصوص مجردها😅 اگه زن بشون نمیدی لاقل بفرستشون شهید بشن😁 🌸به مناسب سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)🌸 ✅سیدرضا نریمانی ‌•••••••••••••••••••••••• https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هشتک فوق را قربة إلی الله، برای انجام فریضه دفاع از مظلوم و مطالبه از حوزه های شیعه برای ورود شایسته و موضع گیری انقلابی در حمایت از این سرباز ولایت، ترویج می کنیم. سکوت جایز نیست. ✊ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
به نام‌های زیادی مُلَقَّــب است عـلــــی ولی به خانه‌ی خود ، مرتضایِ فاطمـــه است ... 💕 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عصر است و چای ، برای با شما نشستن بهانه‌ ی خوبی ست ... https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
●سالروز پیوند آسمانی امیرالمومنین و فاطمه الزهرا مبارک باد | ببینید حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) وحضرت زهرا (علیهاالسلام) چگونه ازدواج کردند؟ ○ امام خامنه ای: بهترین دخترهای عالم، حضرت_زهرا (علیهاالسلام)بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم، حضرت_امیرالمؤمنین (علیه السلام)بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟ ○ هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالب(علیه السلام) نمی‌ارزند. هزاران دختر زیبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا(علیهاالسلام)نمی‌ارزند. آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ○ ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجه‌ی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مهریه‌ ی کم، چه جور جهیزیه ‌ی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّه‌ی دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید. 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#روز_دوازدهم_چله_زیارت_عاشورا به نیابت از شهید دفاع مقدس #عبدالحسین_برونسی 🌷متولد۱۳۲۱/۶/۳کدکن استا
🌷وصیت نامه شهید عبدالحسین برونسی👇 من با چشم باز این راه را پیموده ام و ثابت قدم مانده ام؛ امیدوارم این قدمهایی که در راه خدا برداشته ام، خداوند آنها را قبول درگاه خودش قرار دهد و ما را از آتش جهنم نجات دهد. فرزندانم، خوب به قرآن گوش کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان(عج) باشید. همیشه آیات قرآن را زمزمه کنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند. ای مردم نادان، ای مردمی که شهادت برای شما جا نیفتاده است در اجتماع پیشرو باید در باره شهیدان کلمه اموات از زبانها و از اندیشه ها ساقط شود و حیات آنان با شکوه تجلی نماید«وبل احیاء عند ربهم یرزقون». فرماندهی برای من لطف نیست، گفتند این یک تکلیف شرعی است، باید قبول بکنید و من براساس«اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم» قبول کردم. مسلما در راه امر به معروف و نهی از منکر از مردم نادان زیان خواهید دید، تحمل کنید و بر عزم راسختان پایدار باشید. 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
❤️ سـَرِ سَجـّاده ی شعـریم و دعا گـوی شما چه سَبک میشود آدم که تو را میخواند ... ❤️🍃 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🌼یه صلوات میفرستید برای سلامتی آقامون؟ 🌺 ‌اللّهُم صَل عَلی مُحَمَّدوآل مُحَمَّدوعَجِّل فَرَجَهم🌺 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
❤️من ، احسان، معراج شهدا... خاطره خواندنی و جذاب از دختر جوانی که تلاش کرد تا همسرش را برای عقد در معراج شهدا راضی کند. ✅انتشار به مناسبت سالروز ازدواج امام علی (ع) با حضرت زهرا (س) 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
❤️من ، احسان، معراج شهدا... خاطره خواندنی و جذاب از دختر جوانی که تلاش کرد تا همسرش را برای عقد در
❤️من ، احسان، معراج شهدا... 📝خاطره خواندنی و جذاب از دختر جوانی که تلاش کرد تا همسرش را برای عقد در معراج شهدا راضی کند. 🌷با چند تا از رفقا رفته بودیم بهشت زهرا، از کنار قطعه بهشتی سرداران بی پلاک که رد می شدیم متوجه جمعیت و داربست و میز و... شدیم، این کنجکاوی مون رو زیاد کرد، جلوتر که رفتیم فهمیدیم یک زوج مراسم عقدشون رو اونجا گرفتن، چند دقیقه ای نشستیم روی موکت های ردیف شده ی پایین مزار شهدای گمنام و چشم دوختیم بهشون. از همون روز دلم قنج می زد برای یه همچین مراسم متفاوت و باحالی. یکی دو سالی گذشت که یکی از بچه ها خبر از عقد و مراسم مائده(دوستم) تو یه جای دنج به اسم معراج شهدای تهران برگزار کرد. 🔸 تا حالا معراج نرفته بودم، دقیق یادم نیست چه مشکلی پیش اومد که نتونستم به مراسم عقد دوستم تو معراج شهدا برم. اما بعداً عکساش دستم رسید یک مکان دنج کنار شهدا. انگار خونه خود شهدا بود، رفت و آمد و خوشحالی شون رو می شد حس کرد. انگار واقعاً شهدا میزبانشون بودن. خیلی جالب بود برام. طاقت نیاوردم، یک شب بعد با زهرا رفتیم معراج. وارد که شدیم دیدیم شهدای تازه تفحص شده رو به معراج آوردند. 💠یک مراسم پرشکوه و پرجمعیت. یک جای دنج هم دادن بهم. یک گوشه کنار تابوت شهید. عاشقشون شدم اونقدری که همون شب ازشون خواستم میزبانم باشن برا عقدی که نمی دونستم کِی و با کی !!!... نمی دونست کجا ميخوام ببرمش، هیچی نمی دونست، به گوششم نخورده بود، اصلاً راستش اهل این چیزا هم نبود؛‌ همه اینا استرسم رو چند برابر کرده بود. فقط یک جمله بهش گفتم: فردا فلان ساعت مترو امام خمینی... راستش تا صبح ده دفعه از خواب پریدم. اگه بگه نه چی؟ اگه خانوادش قبول نکنن چی؟ اگه خوشش نیاد چی؟ اگه یک فکر دیگه ای راجع به من کنه چی؟ یک تصمیم هایی تو زندگی باید دوطرفه باشه!!! اگه فقط از کلمه نه استفاده می کرد که حق کاملش هم بود؛ حسرتش تا عمر داشتم تو دلم می موند... ⏰سر ساعت اونجا بود، با نگاه مبهم از استرس و نگرانی به خودش پناه بردم، نگاش که می کنم تا چند لحظه وقت می خرم از دنیا... کلاً جدا می شم از همه چی، واسه همین هروقت باهام حرف میزنه سرم رو پایین نگه میدارم که حواسم جمع باشه... سرباز جلوی در معراج گفت: «برا چه امری تشریف می برید؟» همینطوری که احسان مبهم نگاش می کرد. سریع گفتم: «برای زیارت...» هیچی نمی گفت، وارد معراج شدیم، اونجا همیشه شیش تا شهید گمنام خوش قد و قامت تو تابوت هست که یک آرامشی داره که نگو... دیگه فقط سکوت بود و سکوت بود و سکوت... دو زانو نشست پایین پاشون، گفتم: «آقا اگه میشه اینجا عقد بگیریم....» کلی حرف و سخنرانی آماده کرده بودم که براش بگم از شهید و شهادت و عقد و آرزوهام و فلان. مي خواستم برم بالا منبر که یهو گفت: «اینجا خیلی خوبه خانوم! همينجا بگیریم عقد و... باز چند ثانیه از دنیا قرض گرفتم و رفتم که با خیالش خوش باشم... 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
ﭘـﻠڪے بہ ﻫﻢ ﺑﺰﻥ ڪہ ﻫﺪﺍیٺــــــ ﺷﻮﺩ دلمـ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
چشــــمت رهَـــــــــم نمیدهــــد به گذرگاهِ عافیـــــت بیمـــارم و خوشـــــم که دلـــــم مبتــــــلای توســــــت . . . . ❤️ مـحـمـدجــان ❤️ میترسم بخاطر گناهانم از چشمانت افتاده باشم دلم خوش است فقط به اینکه تو حداقل نگاهم میکنی و پیش خدا شفاعت.. . . حالے،خیال وَصلت خوش می‌دَهد فَریبم..! ! 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔰سبک زندگی ‌اسلامی؛ ازدواج ‌آسان همان روز خواستگاری گفتند: که من تازه از جبهه آمده‌ام و پدر و مادرم هم وضع خوبی ندارند.. اگر امکانـش هست ، رسمِ حزب‌اللهی‌ها را اجرا کن و همین عقدِ ساده را قبول کن.. که آن هم در خانه ما بود ، نه طلایی و نه لباسی و ... 🌷شهید سیدمجتبی علمدار🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
شجـاعت فقط توی جنگیدن و این چیزها نیست ! شجاعت یعنی همین ڪه بتونـی ڪار درستی رو ڪه خلاف رسم و رسوماتِ ، انجام بدی ... مثل جشــن ازدواج 💍 در جـوار شهــدا 💍 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
test.mp3
2.15M
🎼 شک ممنوع... به انتخابت شک نکن ! باهر کسی ازدواج کردی اون بهترین انتخابه !👌 ---۰۰۰۰۰۰۰۰🌺🍃🌺۰۰۰۰۰۰۰۰۰----- https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
تازه داماد بود و قرار بود مراسم عروسی‌اش برگزار شود خودش در سـوریه بود ؛ به خانواده گفت : کارت مراسم را پخش کنند ... وعده داد که خودش را می‌رساند! خانواده هم کارت‌های عروسی‌اش را پخش کردند . راست می گفت ؛ خودش را رساند ، اما چگونه ...!😭 🕊 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ سال سوم دانشگاه بود ڪه تصمیم به ازدواج گرفت و با مادرش در میان گذاشت . در جلسه خواستگاری وقتی بحث به مهریه رسید ، با اینڪه مصطفی بر روی ۱۴ سڪه تأڪید می ڪرد ، اما پدرش حرف دیگری داشت . نهایتا به اصرار پدر مصطفی به ۵۰۰ سڪه متفق شدند . همان جا مصطفی گفت : فاطمه خانم این توافق بزرگترهاست . هر وقت پونصد تا سڪه رو خواستی ، بابام بهت میده . ولی هر وقت مهر منو خواستی ، چهارده تا سڪه موافقی ؟ و موافقت ڪردم . شهید راه علم 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هر چقدر هم بالا و پایین میکنم! فقط دست در دست تو؛ فقط و فقط... آنوقت است که خدا قبولم میکند؛ "بحث اینجاست که؛ ..." چگونه به تنهایی این راه را که جدت علی علیه السلام از کمبود توشه و درازایش کشید بپیمایم؟! آیا به با تو بودنم راهی هست؟! 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هر شب برای خواب تو یک قصه می شوم یک شب تمام می شوم, اما به عشق سوره عشق فقط یک آیه دارد: "إنَّ مَعَ الْعِشْقِ حُزْنی" . . ❤️نگاه دار دلے راڪه برده اے به نگاهـے ...❤️ 📎عکس مربوط به مراسم عقد شهیدغفاری عزیز...👌😍 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نِدایِ صُبح بِخیر از تو نَوایِ مَستی اش با مَن عَجب صُبحِ قَشنگی شُد نگاهَت دَر نِگاهِ مَن 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی 🌺 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
‍ ‍ شهید آیت الله دستغیب رضوان الله علیه: از مرحوم جناب حاج سيد هاشم نقل شده كه: روزی در مسجدی پدرم می خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم. ناگاه مردی در هيأت اهلِ دهات وارد شد و از صفوف جماعت عبور كرد تا صف اول پشت سرِ پدرم قرار گرفت. مؤمنين از اين كه يك نفر دهاتی در محلی كه بايد جای اهلِ فضل باشد، آمده سخت ناراحت شدند. او اعتنايی نكرد. در ركعتِ دوم در حالِ قنوت، قصدِ فرادا نمود. نمازش را تمام كرد. همان جا نشست و سفره ای كه همراه داشت باز نمود و شروع به خوردن نان كرد. چون نماز تمام شد، مردم از هر طرف به او حمله كردند و اعتراض نمودند و او هيچ نمی گفت. پدرم متوجه مردم شد. گفت: چه خبر است؟ گفتند: امروز اين مرد دهاتی جاهل به مسأله آمده صف اول پشتِ سر شما اقتدا كرده، آن گاه وسط نماز قصد فرادا كرده و بعد نشسته چيز می خورد. پدرم به آن شخص گفت: چرا چنين كردی؟ در جواب گفت: سببِ آن را آهسته به خودت بگويم يا در جمع بگويم؟ پدرم گفت: در حضور همه بگو. گفت: من وارد اين مسجد شدم به اميد اين كه از فيض نماز جماعت با شما بهره ای ببرم. چون اقتدا كردم، اواسطِ حمد ديدم شما از نماز بيرون رفتيد و در این عالم خيال واقع شديد كه من پير شده ام و از آمدن به مسجد عاجزم. الاغی لازم دارم كه سواره حركت كنم. پس به ميدان الاغ فروش ها رفتيد و خری را انتخاب كرديد و در ركعتِ دوم در خيالِ تداركِ خوراک الاغ و تعيين جای او بوديد كه من عاجز شدم و ديدم بيش از اين سزاوار نيست و نمی توانم با شما باشم. پس نماز خود را تمام كردم. اين را گفت و سفره را پيچيد و حركت كرد. پدرم بر سرِ خود زد و ناله نمود و گفت: اين مرد بزرگی است. او را بياوريد كه مرا به او حاجتی است. مردم رفتند كه او را برگردانند، ناپديد گرديد و تا اين ساعت ديگر ديده نشد. منبع: داستانهای شگفت https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
📆 🔆امروز ۱۳ مرداد ماه۱۳۹۸ مصادف ۲ ذی الحجه 📿ذکر روز یک شنبه :  یا ذَالجَلالِ وَالاِکرم ذکر این روز موجب فتح و نصرت می شود( صد مرتبه) 🌷سالروز شهادت شهید مدافع حرم « جانمحمد علی پور » 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
یا حیدر کرار❣ آنْکِه شَقُّ القَمرشْ سورِه یِ قُرآنِ مَنْ اَسْت بٰارهٰـا گُفتِه عَلیٖ، مٰاهِ نَجَفْ، جٰانِ مَن اَسْت ❤️ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
عروسی من شــــهادت و نام فـــرزندم ، آزادی است ... منطقه حاج عمران ، تیر ۱۳۶۲ ، نیروهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله ، قبل از عملیات والفجر دو ، مراسم حنابندان برگزار می‌کنند ، رزمندگان خود را با حنا زینت می‌دهند و برای شهادت آماده می‌شوند.. عکاس: اباصلب بیات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برکات ماه ذی الحجه نماهنگی از بیانات امام خامنه‌ای درباره‌ی اهمیت ماه ذی الحجه ــــــــــــــــــ🇮🇷🇮🇷🇮🇷ــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1