eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
991 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
5.4هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نِدایِ صُبح بِخیر از تو نَوایِ مَستی اش با مَن عَجب صُبحِ قَشنگی شُد نگاهَت دَر نِگاهِ مَن 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی 🌺 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
‍ ‍ شهید آیت الله دستغیب رضوان الله علیه: از مرحوم جناب حاج سيد هاشم نقل شده كه: روزی در مسجدی پدرم می خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم. ناگاه مردی در هيأت اهلِ دهات وارد شد و از صفوف جماعت عبور كرد تا صف اول پشت سرِ پدرم قرار گرفت. مؤمنين از اين كه يك نفر دهاتی در محلی كه بايد جای اهلِ فضل باشد، آمده سخت ناراحت شدند. او اعتنايی نكرد. در ركعتِ دوم در حالِ قنوت، قصدِ فرادا نمود. نمازش را تمام كرد. همان جا نشست و سفره ای كه همراه داشت باز نمود و شروع به خوردن نان كرد. چون نماز تمام شد، مردم از هر طرف به او حمله كردند و اعتراض نمودند و او هيچ نمی گفت. پدرم متوجه مردم شد. گفت: چه خبر است؟ گفتند: امروز اين مرد دهاتی جاهل به مسأله آمده صف اول پشتِ سر شما اقتدا كرده، آن گاه وسط نماز قصد فرادا كرده و بعد نشسته چيز می خورد. پدرم به آن شخص گفت: چرا چنين كردی؟ در جواب گفت: سببِ آن را آهسته به خودت بگويم يا در جمع بگويم؟ پدرم گفت: در حضور همه بگو. گفت: من وارد اين مسجد شدم به اميد اين كه از فيض نماز جماعت با شما بهره ای ببرم. چون اقتدا كردم، اواسطِ حمد ديدم شما از نماز بيرون رفتيد و در این عالم خيال واقع شديد كه من پير شده ام و از آمدن به مسجد عاجزم. الاغی لازم دارم كه سواره حركت كنم. پس به ميدان الاغ فروش ها رفتيد و خری را انتخاب كرديد و در ركعتِ دوم در خيالِ تداركِ خوراک الاغ و تعيين جای او بوديد كه من عاجز شدم و ديدم بيش از اين سزاوار نيست و نمی توانم با شما باشم. پس نماز خود را تمام كردم. اين را گفت و سفره را پيچيد و حركت كرد. پدرم بر سرِ خود زد و ناله نمود و گفت: اين مرد بزرگی است. او را بياوريد كه مرا به او حاجتی است. مردم رفتند كه او را برگردانند، ناپديد گرديد و تا اين ساعت ديگر ديده نشد. منبع: داستانهای شگفت https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
📆 🔆امروز ۱۳ مرداد ماه۱۳۹۸ مصادف ۲ ذی الحجه 📿ذکر روز یک شنبه :  یا ذَالجَلالِ وَالاِکرم ذکر این روز موجب فتح و نصرت می شود( صد مرتبه) 🌷سالروز شهادت شهید مدافع حرم « جانمحمد علی پور » 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
یا حیدر کرار❣ آنْکِه شَقُّ القَمرشْ سورِه یِ قُرآنِ مَنْ اَسْت بٰارهٰـا گُفتِه عَلیٖ، مٰاهِ نَجَفْ، جٰانِ مَن اَسْت ❤️ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
عروسی من شــــهادت و نام فـــرزندم ، آزادی است ... منطقه حاج عمران ، تیر ۱۳۶۲ ، نیروهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله ، قبل از عملیات والفجر دو ، مراسم حنابندان برگزار می‌کنند ، رزمندگان خود را با حنا زینت می‌دهند و برای شهادت آماده می‌شوند.. عکاس: اباصلب بیات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برکات ماه ذی الحجه نماهنگی از بیانات امام خامنه‌ای درباره‌ی اهمیت ماه ذی الحجه ــــــــــــــــــ🇮🇷🇮🇷🇮🇷ــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
‌🌷 به پسران جوان نصیحت میکنم کہ؛ازدواج ڪنند.ونصیحت میڪنم در ازدواج ( تقوا وعفاف ) دختران را در نظر داشته باشند ونه " جمال " آنها را. . . . ✍مراسم عقدزوج جوان همدانی همزمان باسالروزنورانی ترین پیوند هستی ازدواج حضرت علی(ع)وحضرت فاطمه(س)درجوارمزارمطهرشهدای گمنام 😍👌 🌷جهت عاقبت بخیریشون صلوات🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
✨ بسم الله نور ✨ 💚 بسم رب العشاق 💚 "از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند" 💚جان به کف،خنده به لب،شعله به دل،شوربه سر،جان فدا در ره جانانه ی عشقیم هنوز...💚 ✍خوشبختی در نگاه خداست...از عشق زمینی میشه به عشق آسمونی رسید،پس تا آخرین نفس،لحظه به لحظه زندگی رو زندگی کن.... الهی چاشنی زندگیتون رو با سیره ائمه وبا عشق امیرالمومنین(ع) وحضرت زهرا(س) ودرپناه قرآن آغاز کنید. " الهی آمین " 🌷 😍 👌 ☺️ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔴بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷پاسدار رشید سپاه اسلام مدافـع حـرم از نیروهای قرارگاه فجر اهواز و فرزند «شهید علی معماری» که چندی پیش در حمله پهبادی در دفاع از حرم اهل‌بیت (؏) در عـراق مجروح شده بود ؛ شامگاه شنبه براثر جراحات شدید در بیمارستان شهید چمران تهران به فیض شهادت نائل آمد و به عمو، پدر و همرزمان شهیدش پیوست .🕊 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
•|° يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاء.. •|° و خدا هر که را خواهد به نور خود هدایت کند!! {نور / ۳۵} مائیم و رخ یار دلارام و دگر هیچ ماراست همین حاصل ایام و دگر هیچ 💫 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#روز_سیزدهم_چله_زیارت_عاشورا به نیابت از شهید هسته ای #مجید_شهریاری 🌷متولد۱۳۴۵/۳/۱۲زنجان 🌷شهادت۱۳۸
✅ قسمتی از وصیتـنامه شهید مجید شهریاری👇 🌷از خدمت به بندگان خدا دریغ نورزید و از نیاز دیگران به شما به عنوان یکی از بزرگترین نعمت های الهی قدر دانی کنید و بدانید که خداوند متعال قدرت و ثروت و موقعیت اجتماعی و دیگر ظواهر دنیوی را جهت امتحان در اختیار بندگانش قرار داده و ساحت قدس او از هر نیازی مبراست. 🌷پس پیش از اینکه نعماتش را از شما بگیرد از آن ها استفاده کنید.مسئله ی دیگری که سفارش به آن را لازم می دانم، تکلیفی است که همه در قبال اجتماع مسلمین و تحکیم و تقویت نظام اسلامی ،این میراث گرانقدر امام راحل و شهدای گرانقدر ،دارند . 🌷امروز عزت و اقتدار اسلام در گرو پاسداری از ارزش های انقلاب اسلامی و استحکام پایه های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. 🌷مراقب باشید که این نعمت بزرگ الهی را به ثمن بخس راحت طلبی و بی تفاوتی نفروشید و هر گونه مشکلی را امتحانی برای صبر و پایداری و هر کم و کاستی را آزمونی برای تلاش خود در جهت رفع نقایص موجود تلقی کنید. 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
ازدواجی شبیه به شهید مُدِقّ که همسرش گفت: نمی خواهم مهریه ام بیشتر از یک جلد قرآن و شاخه نبات باشد... او هم می توانست هزار جور بهانه بیاورد و بگوید مهریه پشتوانه است و حق زن می باشد.... 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
(ص) •|° یفتح ابواب السماء بالرحمة فی اربع مواضع: عند نزول المطر، و عند نظر الولد فی وجه الوالدین، و عند فتح باب الکعبة، و عند النکاح. •|° 🕊در‌های رحمت آسمانی در چهار وقت گشوده می‌شود: موقع بارش باران، زمانی که فرزند به چهره پدر و مادرش می‌نگرد، هنگام گشوده شدن در کعبه، هنگام برپایی مراسم عقد و عروسی... 📗بحار الانوار، ج. ۱۰۳، ص. ۲۲۱ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔴بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 پاسدار رشید سپاه اسلام که جزو مدافعان حرم بود ، شب گذشته در رزمایش آمادگی سالیانه نیروهای رزمی تیپ انصارالمهدی(عج) استان زنجان در منطقه دادلو زخمی و بر اثر شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل شد. 😭🕊 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
« شهيــد » کسی است كه به آخريـن مرحله‌ كمـــال خود رسيده است و راهش را با آگاهی، ايمـــــان و خلــــوص می‌ پيـمايد و همـيشه پــــيروز و جـــاويد است. https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
‍ 💢 3⃣ در ۱۴ سالگے با ڪمڪ برادر شهیدش « شهید مهدے فرهانیان » خود را مجهز به سلاح معرفت و بصیرت الهے ڪرد و با درڪ صحیح از وضعیت حاڪم بر ڪشور و نیز ماهیت استڪبارجهانے امپریالیسم، مبارزات خود را علیه ظلم هاے رژیم پهلوے آغاز ڪرد . با اوج‌گیرے مبارزات مردم در جریان انقلاب اسلامے در تظاهرات و راهپیمایےهای مردمے علیه حڪومت شاهنشاهی شرڪت مےڪرد ، با پیروزی شڪوهمند انقلاب اسلامے و تشڪیل سپاه پاسداران به جمع این خیل عاشق پیوست و دوره‌هاے آموزشے را با موفقیت به پایان رساند. با آغاز جنگ تحمیـلے ،شهر آبادان را ترڪ نکرد و دوشـادوش برادران رزمنــده به دفـاع از خاڪ ڪشورش پرداخت، در سن هفـده سالگے در بیمارستـان امام خمینے (ره) آبادان مشغـول امـداد‌گرے شد و به مدت سه سال به ڪار امـدادگرے و پرستارے از مجروحیـن جنگ در بیمارستان هاے مختلف آبـادان ادامه داد ڪہ در این مدت یڪ بار به شدت زخمے شد و به اجبـار در بیمارستان بستری شد. یڪے از ۱۸ نفر از خواهران، امدادگر داوطلب بود ڪه در زمان جنگ در بیمارستان طالقانے آبادان در قسمتهای مختلف، خالصانه خدمت ڪرد . و سرانجام در غروب ۱۳ مرداد ماه سال ۱۳۶۳ در حالے ڪہ همراه با دو تن از خواهران همکار خود بر مزار شهیدے کہ بنا به وصیت مادر شهید کہ از آنان قول گرفته بود هر سال به جاے او بر سر مزار پسر شهیـدش حاضر شوند، در حالے ڪہ راهے گلستان شهداے آبادان شده بودند مورد اصابت ترڪش خمپــاره دشمن بعثے قرار گرفتند و دو خواهر همراه او زخمے شدند و او که نماد رشادت و مجاهدت یڪ زن‌ ايرانے بود به فیض شهادت نایل شد. ◽️ولادت : ۲۴ دی ماه ۱۳۴۲ ◽️شهادت : ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۳ ◽️مزار : گلزارشهداےآبادان https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد 🔸دو روز مانده به مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک تاریک و غبار آلود🌫 آقایی نورانی💫 بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست⁉️ وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته را ببرم " 🔹این خواب دو روز بعد با مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدا🌷 دیدند مطابقت پیدا کرد. 🔻مادر شهید می گوید: صد در صد از که انتخاب کردم راضی هستم👌 و این باعث من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شـ⚡️ـک می کردم. لیاقتش بود. 🔸مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با نگاه کنم. برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم👤 یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم💓 کَنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد😔 هر چه می خواهد کن. 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
. خدا تورو دوست‌دآره تو سرتو انداختے پٰایین ـدنبآل رفتے :)؟! https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
چـرا بیـرون ڪنم از دل خیـالِ جـانِ جـانـان را.....؟ خیـالـش قـصه ٔعشـق اسـت ڪه از او مـن به دل دارم... . . ❤️ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
القليل منكِ ، كالكثير من كل شيء! اندکی از تو ، بسیاری‌ست از همه چیز....! ❤️ مسئول‌ستاد لشکر۲۷ حضرت‌رسولﷺ می گفـت: ما از ولايت_فقيه چنان فهميديم که اگر امام بفرمايند ما نفس نکشيم دستمان را جلو دهان‌مان می‌گذاريم و نفـس نمی‌ کشيم .... 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
جمله «اشهد ان محمدا عبده و رسوله»  در نماز به ما مى‌آموزد كه ؛ اول بايد بود و بعد رسول! اول بايد به عبوديّت رسيد و سپس رسالت خلق را بر دوش گرفت. اول بعد ديگر سازى. اگر چنين نباشى ؛ مبارزه در دراز مدت دچار آفات عظيمى مى‌شود. يا خلق بت تو مى‌شود ؛ يا تو خودت را بت خلق مى‌كنى... ــــــــــــــــــــ🌸🍃🌸ـــــــــــــــــــــ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
شهریور ۱۳۶۰ در عملیات بازی دراز ۳ یک دستش را فدا کرد شهادت: ۱۳۶۲/۵/۱۳؛ حاج عمران بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۷۳، شماره ۲۵ به خاطر روحیه بی نظیر او بود که یکى از همرزمانش مى‌گوید: ما هر وقت با ضعف روبرو مى‌شدیم و در کار گیر مى‌کردیم، مى‌رفتیم سراغ حاج على و او با متانت و تفکر، مشکل را به راحتى حل مى‌کرد... حاج علی دستی را که از زیر آرنج قطع شده بود، با بند کفش بست و داخل جیبش گذاشت و تا زمانی که رنگش از خونریزی سفید نشده بود کسی متوجه دست او نشد، خلاصه با زور و کلک حاجی را راضی کردند برود عقب، او هم رفت؛  وقتی به بیمارستان رسید، با کمال خونسردی جلوی یکی از دکترها را گرفت و دست قطع شده اش را روی میز گذاشت و گفت: "دکتر جون، این دست قلم شده مال منه؛ ببین اگه می تونی یه کاریش بکن..." دکتر با دیدن دست داغون و متلاشی حاج علی یک دفعه پشت میز کارش از حال رفت.... علیرضا پس از قطع دست راستش، گلنگدن سلاح را با دندان مى‌کشید و مسلح میکرد کلام شهید: "در مڪتب ما مرگی نیست ڪه دشمن بر ما تحمیل ڪند، شهادت مرگ دلخواهی است ڪه مبارز مجاهد و مومن باتمام آگاهی و بینش و منطق و شعورش انتخاب می‌ڪند..." 🕊 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1