🔸سیره شهید 🔸
🌷راوی مـادر شهید:
🌺عاشق رزمندهها بود. آهنگ جبهه که پخش میشد، با علاقهی خاصی نگاه میکرد.
🌺از بچگی خیلی شجاع بود.
🌺وقتی که باباش جبهه بود محمد با اون سن کم، میگفت: مامان نترس، من مرد خونهام!
📚پرواز در سحرگاه
#پاسـدارشهیـدمحمـدغفـاری
#نیروی_ویژه_صابرین
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
حضورت
حتّـى نظمِ روزهاىِ هفته را بر هم زده ؛
میبینی جانم ؟
كنارِ تو
جمعه با آن همه دلگيرى اَش ،
شيرين ترين روزِ هفته شده است...
#شهید_محمد_غفاری
#نیروی_ویژه_صابرین☘🍃
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔸سیره شهید🔸
🌺از نظر اخلاقی، رفتارش واقعاً خوب بود. به هيچ وجه از كسی كينه نداشت.
🌺يعنی اگر میايستادی توی رويش و فحش هم میدادی يک ساعت بعد، محمد يادش ميرفت. نه اینکه بیخیال باشه، اما خیلی زود بدی را فراموش میکرد.
🌺هيچ كينهای نداشت.
📚پرواز در سحرگاه
#پاسدارشهیدمحمدغفاری
#نیروی_ویژه_صابرین
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
✍قرار بود زنده باشی ...
و زنده کنی جان های مرده را ...
من مُرده ام ... به فریادم نمیرسی ...؟!
#بریده_حالی💔
#شهید_محمد_غفاری🕊
#نیروی_ویژه_صابرین
----------------🌷🌷🌷 --------------
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔸سیره شهید🔸
عید که دانشگاه تعطیل میشد، محمد به عنوان خادم میرفت راهیان نور،
علاقهی خاصی به اون مناطق داشت. یک بار تو سه راه شهادت طلائیه، دیدمش.
لباس بسیجی به تن داشت. آفتاب صورتش را حسابی سوزانده بود.
گفتم: محمد این چه وضعیه برای خودت درست کردی؟ مثلاً عیده ها!!
گفت: عید ما اینجاست. عید اینجا بودن یه چیز دیگه است.
📚پرواز در سحرگاه
#شهید_محمد_غفاری
#نیروی_ویژه_صابرین
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔸سیره شهید🔸
بارها با دوستاش میرفتند باغ، اما محمد به میوههای مردم دست نمیزد.
یک روز رفته بودن صحرا، نمیدونم از کجا گردو چیده بودند.
یکی به محمد دادند. فرداش لبهای محمد زخم شد! آمد و گفت: دیروز یه گردو به من دادن نمیدونم حرام بوده؟!
تمام لبهام زخم شده.
از آن به بعد خیلی به حلال و حرام توجه میکرد. وقتی حقوقبگیر شد، این دقت عمل بیشتر شد.
📚پرواز درسحرگاه
#پاسدارشهیدمحمدغفاری
#نیروی_ویژه_صابرین
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔸سیره شهید🔸
🌷راوی پدر شهید:
همیشه با هم بسيج و مسجد و جلسهی قرآن ميرفتیم. از شش هفت سالگی بسيجی بود. يه شلوار بسيجی ميپوشيد يه تسبيح هم ميگرفت دستش و ميرفت مسجد.
خلاصه از بچههايی بود كه در مسجد و جلسهی قرآن بزرگ شد. بعد افتاد توی مسير امام حسین (ع) و هيئت. محمد ده سال در هيئت ابوتراب فعاليت میکرد.
#پاسـدارشهیدمحمدغفـاری
#نیروی_ویژه_صابرین
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔸سیره شهید🔸
💠راوی پدر شهید:
🔸 محمد خیلی به حضرت علی اکبر (علیهالسلام) علاقه داشت.
🔸 کتابهایی دربارهی ایشان میخواند و به من میگفت: حضرت علی اکبر (ع) خیلی غریب و ناشناخته است!
📚پرواز در سحرگاه
#شهید_محمد_غفاری
#نیروی_ویژه_صابرین
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
💔
نمے رسد ،
بہ خداحافظے
زبان از بغــض
خوشـا بہ حال ٺـو
ڪہ مسافـر بهشتـے . . .
.
.
#شــــهیـدمــحمدغــفاری
#نــیروی_ویـــژه_صــابـرین
🌷 نثار روح مطهرش صلوات 🌷
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#یا_زهرا_س راز #جبههها بود... و دستگیریِ #حضرت_مادر، که زهراییها را #مادرانه میخرید؛ با نشانی ب
🌹نحوه به شهادت رسیدن شهیدمحمدغفاری🌹
✍بچه های صابرین به قدری نزدیک گروهک پژاک شدند که بوی دود سیگارشون به مشام بچه های صابرین میرسید.وقتی درگیر شدند خیلی هاشون رو به درک فرستادند اما عده ای شهید شدن که شهید محمد غفاری عزیز هم جزء اونها بود.بچه ها اومدند عقب ونتونستند پیکر شهدا رو بیارند.واین پیکرها که اقتدای به ابی عبدالله کرده بودند سه روز روی قله جاسوسان زیر آفتاب ماندند وحسابی سوخته بودند.هر شخص کثیفی از افراد گروهک پژاک که نزدیک میشد.بچه های صابرین با خمپاره میزدنشون. که با دوربین های ترمال مراقب پیکر شهدا بودند و با این تصل میشد فهمید که پیکرها سوراخ سوراخ شدند.تا به دست پژاک نیفتند. که بعد از سه روز موفق به برگرداندن شهدا میشوند و میارنشون عقب وتحویل خانواده میدهند . . .
محمد از ناحیه #شُش و #بازو و #پهلو و #پا مورد #اصابت_تیرو_ترکش قرار گرفته بود و بدنش پر ترکش بود😔😭
سرانجام "محمد غفاری در تاریخ سیزدهم شهریور سال 1390 در ارتفاعات جاسوسان منطقه سردشت و در درگیری مستقیم با گروهک تروریستی پژاک شهید وپیکرمطهرشهید بزرگوار در گلستان شهدای همدان ارام گرفت"🕊🌹
🌷 روحش شادویادونامش گرامی باد🌷
#شـهید_مــحمد_غـفاری
#مـــدافع_وطن
#نـــیـروی_ویــژه_صابرین
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
وا کرده ام آغوش قُل اللهُ شهیـــدا
نزدیک بیا اقربُ من حبلِ وریــــــدا
از کوچه گذشتی و نگاهم به تو افتاد
لرزید دلم، زُلزلَ زلزالَ شدیــــــدا
عشاق رهیدند و اسیران، عقلاینـــد
مردم دو گروهند، شقیّاً و سعیـــدا
از کعبه و بتخانه قیاماً و قعــــــودا
رفتم به در میکده عبداً و عبیـــــــدا
با جوهر خاکستر پروانه نوشتــم
مَن ماتَ من العشق فقد ماتَ شهیدا
#پاسدارشهیدمحمدغفاری🌸
#نیروی_ویژه_صابرین🕊
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🌺چشمان شهیدان بہ اعمال شما دوختہ شده...
#شهید_همت:
از طرف من بہ جوانان بگویید چشمان شهیدان وتبلور خونشان بہ شما دوختہ است. بپا خیزید واسلام خود را دریابید، انسان یڪ تذکر در هر٤ساعت بہ خودش بدهد، بد نیست...
بهترین موقع بعداز پایان نماز، وقتے سر بہ سجده میگذارید ومرورے بر اعمال از صبح تا شب خود بیندازید ...
#آیا_کارمان_براے_رضاے_خدا_بود؟؟
#شهید_محمد_غفاری
#نیروی_ویژه_صابرین
#رفیق_شهیدم
#التماس_شفاعت
•┄❁🌹🌹🌹🌹❁┄•
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1