گردبادى را که می بینید
در دامان دشت
روحِ مجنون است
دارد خاک بر سر میکند...
.
.
.
#هجرانرویتودلمارامذابکردمحمدجان🥀
#شهیدمحمدغفاری🥀🍂
#نیروی_ویژه_صابرین 🇮🇷
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#دلبرآ ♥️
به جز شوقت چه اندوزم؟
به جز یادت چه اندیشم؟
جهان و سازِ حسرتها،
من و امّیدِ دیداری...
#بیدل_دهلوی
#شب_بخیر🌹
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
تواضع ظاهری و باطنی شاگرد نسبت به استاد
[ بدان ای سالک طریق قرب الهی که ] تواضع ظاهری و باطنی در پیشگاه معلم و استاد سبب می شود، ذهن شاگرد از آنچه خود می داند خالی شود و علمی را که برای دین و دنیایش مفیدتر و سزاوارتر است فراگیرد و دانش سودمند همین است وگرنه صرف علم آموزی، بدون تواضع و فروتنی، تنها فن و صنعت و ایجاد نقش و صورتی در ذهن است که جز بر خودبینی، غرور و نادانی شاگرد نمی افزاید و در نهایت جز به دنیا دوستی و محبت مظاهر دنیا، به سرنوشت دیگری نمی انجامد.
📙 #عید_وصال ص 92
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
💢 رهبر معظم انقلاب: شهادت برترین نماد انقلاب است
🔹 تصویر نقاشی شهید مدافع وطن #امیر_درویشی
🔹 شهید درویشی از کارکنان پلیس زرآباد کنارک واقع در استان سیستان و بلوچستان ششم دیماه ۹۸ در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع شهادت نائل گردید
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فرماندهی گردانمون بود ،
خدارحمتش کنه؛ شهید شد ، میگفت :
اگه تو یهشهر همه دنبال منافعخودشون باشن
اون شهر میشه جنگل ! هرکسی چنگ میندازه
تو سفره بغل دستیش برای یه لقمه بیشتر !
میگفت اما جبهه برعکسه، هرکی بیاد توش
باید اول ساکِ منافعش رو بزاره زمین و
جونش رو بگیره کف دستش. برای همین
جبهه عین یه باغ ، پرنده درست میکرد ،
این پرنده ها هم با این سنگرها
یه بهشـت ساخته بودن !
وقتی داشت شهید میشد گفت:
این دنیای جنگلی بمونه دست اهلشُ،
این بهشتِ باصفا هم مفتِ چنگِ ما !
اینُ گفتُ چشماش رو بست ...
جنازه ش هم همونجا موند ،
زیر اون آتیش ،
جنازه خیلی ها جاموند ...
#خداحافظ_رفیق
#فیلم_دفاعمقدس
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
📸تصویری از تابوت حامل پیکر شهید محمدرضا رحمانی خلبان هواپیمای میگ ٢٩ که چهارشنبه گذشته به دلیل سقوط هواپیما به شهادت رسید
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
مردانکوچکجبههها
چهارده سالش بیشتر نبود. واسه اعزام به جبهه باید والدینش رضایت نامه می دادند.
پدرش چند سال پیش به رحمت خدا رفته بود.
رضایت نامه رو گذاشت جلوی مادرش.
" چه امضا بکنی، چه امضا نکنی من می رم!
اما اگه امضا نکنی من خیالم راحت نیست؛ شاید هم جنازه ام پیدا نشه! "
تو دل مادر آشوبی به پا شد، رضایت نامه رو امضا کرد ...
پسر از شدت شوق، سر به سر مادرش گذاشت ودست مادر رو بوسید وگفت:
" جنازه ام رو که آوردند، یه وقت خودت را گم نکنی؛ بی هوش نشی ها.
چادرت رو هم محکم بگیر! "
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#نتیجه_بدرفتاری_با_اهل_خانه
ای عزیز! استاد بزرگوارم حضرت آیه الله حسن زاده آملی – مدظلله- فرمودند: روزی بعد از اقامه نماز به منزل رفته و قصد استراحت داشتم، اما بچه ها در منزل سر و صدا می کردند، بنده بر آنها عصبانی شدم و آنها را دعوا کردم!
بعد از مدتی، در حالت قبض افتادم، چون رسول الله – صلی الله علیه و آله و سلم – فرموده اند دل کسی را نشکنید که به سادگی به دست نمی آید. بنده به بیرون از منزل رفتم و مقداری مأکولات برای بچه ها خریدم و به منزل آمدم، اما دیدم نمی شود. آسمان آمل بر من تنگ آمده بود. تصمیم گرفتم به تبریز نزد حضرت آیه الله محمد حسن الهی – قدس سره – بروم.
پس از اینکه خدمت آقای محمد حسن الهی رفتم بعد از احوال پرسی، ایشان به بنده گفت: « من نمی دانستم که شما در آمل هستید یا قم، خواستم نامه ای برای شما بنویسم».
از جناب الهی سوال کردم مگر چه پیش آمده؟! ایشان گفتند: « من خدمت آقای قاضی رسیدم، سفارش شما را به ایشان کردم. به ایشان عرض کردم که حاج آقای آملی را در نظر داشته باشید. اما آقا از شما راضی نبود.» بنده تا لاله گوشم سرخ شد، گفتم: آقا جان چطور؟! جناب الهی گفتند: آقا فرمودند که «چطور آقای آملی هوس این راه دارد و حال آنکه با عائله و بچه ها آن رفتار را مرتکب شده است؟!» اینجا بود که اشک من جاری شد...
تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن
در جهان گریاندن آسانست اشکی پاک کن
منبع: #سلوک_با_همسر ، ص هفتاد و یک
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1