eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
5.8هزار ویدیو
115 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
💠می خواهم بروم جبهه💠
💠می خواهم بروم جبهه💠 سرش را کج کرد و گفت: علی داداشی،‌ تو لااقل اجازه بده که من برم جبهه، همه ی دوستام دارن میرن. قاسم، قبل از اینکه بیاید پیش من،‌ سراغ همه ی برادرها و خواهرها رفته بود و همه ناامیدش کرده بودند،‌ اینو که گفت، فکری به ذهنم خطور کرد، گفتم: من حرفی ندارم، برو. هنور همه ی جمله را ادا نکرده بودم که در یک چشم به هم زدن پر درآورد و رفت، من که خودم هم نفهمیده بودم که چه گفته ام، بلافاصله تلفن را برداشتم و شماره واحد اعزام سپاه را گرفته و به دوستی که مسوول قسمت فوق بود گفتم: اخوی ما دارد میاد سراغ شما که اجازه بدی بره جبهه، شناسنامه اش را بخواه و چون به سن قانونی نرسیده، بهانه ای بگیر و نذار بره جبهه. آن روزها سرمان شلوغ بود، مرتب شهید و مجروح می آوردند و ما هم بایستی همه ی کارهای لازم را انجام دهیم، بنابراین یادم رفت که موضوع را پیگیری کنم، ساعت 8 صبح بود، مادر زنگ زد و گفت: قاسم دیشب نیامده. گفتم: حتماً با بچه ها رفته بسیج، ‌ظاهراً مادر قانع شد و من هم گوشی را قطع کردم و مشغول کارها شدم. وسط مسیر تشییع شهدا بودیم که مسوول اعزام بسیح را دیدم، زد پشت من و گفت: اخوی! حالا مارو می زاری سر کار؟ گفتم: چطور مگه؟ گفت: اخوی شناسنامه اش را آورد،‌ اما سنش که مشگلی نداشت. گفتم: خوب! گفت: خوب که خوب، ما هم مهر زدیم و رفت. گفتم: کجا؟ گفت: احتمالاً خرمشهر….. به هر کجا زدم که از طریق تلفن و دوستانش پیدایش کنم، نشد که نشد. چند روز بعد، ساعت 9 صبح و طبق معمول زنگ زدم به تعاون سپاه تا اسامی شهدایی که شب قبل آورده بودند را‌ به بپرسم تا برای تشییع آنها برنامه ریزی کنیم، مسوول تعاون گوشی را برداشت. بعد از حال و احوال همیشگی، گفتم: اسامی شهدا را بگو که من یادداشت کنم. گفت: شکیب تویی؟ گفتم: آره گفت: ا، ا، اسم اخویت هم که تولیست هست. 📚 خط سرخ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
نشسته بود پای سخنرانی امام... یهو دیدن زد زیر گریه گفتن چی شده؟ امام که چیز خاصی نگفتن گفت امام این قسمت از صحبتش رو قبلا گفته بود حرف امام رو زمین مونده که امام حرفشون رو تکرار کردن نمیخوام حرف امام رو زمین بمونه و امام احساس کنن تنها هستن... ❌حال ما باید چطور باشه وقتی حضرت آقا چندین ساله دارن دولت و ملت را مکررا به چند نکته خاص راهنمایی میکنن اما گوشمون نمیشنوه https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🕊حیات عندالرب، نقطه‌ی پایانی بشریت است كه به آن جز با دست نمي‌توان یافت ... 🕊 |🌷 یادکنید شهدارابا ذکر صلوات🌷| 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🕊حیات عندالرب، نقطه‌ی پایانی بشریت است كه به آن جز با دست نمي‌توان یافت ... https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
✍تو را ڪفن ڪ نه ڪادو گرفته اند برای خدا...! لا لم يضعوك في ڪفن...  بل قدموك هديةً لله...! 🌷شهید عزیز در عملیات مسلم بن عقیل، سال ۶۱ درمنطقه سومار به شهادت رسیدند🌷 🕊 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ حتما ببینید ⛔️ ⭕️تو کرج مهد کودک زدن، بچه‌ها رو گرسنه نگه داشتن، بهشون گفتن منتظر باشید تا مهدی براتون غذا بیاره. بعد از چهار ساعت لباس زورو تنِ یکی از بچه‌ها می‌کنن و با یه کیک میفرستنش داخل، میگن مهدی نیومد، به جاش زورو براتون غذا آورد‼️ ⛔️وقتی مسئولین و خانواده ها خواب هستن، مسیحی‌ها و بهاییان میان مهد کودک میزنن و ذهن بچه شیعه‌ رو اینطور که می‌خوان میسازن #نفوذ https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🌷سہ برادر با هم هماهنگ بودند، داخل خونہ، بیروڹ از خونہ با هم ســر ڪار میرفتند، بعد هم تظاهراٺ و فعالیٺ ها سیاسے آخر هم جبهہ و شـهــــادٺ... ابراهیم شـــهید شد عبداللہ مفقود الاثر شد حبیب رو هم پس از نہ ساݪ تڪه اے از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ براے خانواده اش آوردند. 🌷شهیدان جعفرزاده🌷 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
شهادت : ۱۸ خـرداد ۱۳۶۰ محل شهادت : ذوالفقاریه می‌خواستيم خانوادگی برويم سوريه بليط گرفتيم ، گفت : «من هفتاد تومان بدهکارم ، تا بدهی‌ام رو ندم زيارت نمی‌رم.» اگر دو تا غذا سر سفره بود ناراحت می شد. می‌گفت : « مامان ، يه غذا بسه » ساده می خورد ، بيشتر روزها غذاش يڪ نان بربری و دو تا سيب زمينی آب پز بود. تُو مغازه سيم کشی کار می‌کرد سر ظهر يڪی دو ساعت برای ناهار و خواب می‌آمد خانه آخر ماه ڪه می شد ، حقوق ساعتهای استراحتشو حساب میکرد و به صاحب مغازه پس می داد ... ✍ به نقل از 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
همیشه میگفت: بعد از توکل به خداوند، توسل به حضرات معصومین؛ خصوصا حضرت زهرا "س" حلال مشکلات است... #شهید_ابراهیم_هادی https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
نیمه شب صورتم را به خدا خواهم کرد خواهش دیدار تو را خواهم کرد تا جان دارم و درسینه نفس به تو و عشق تو ای دوست وفا خواهم کرد https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
رهبرانقلاب: خیلی‌ها هستند که ممکن است موضوع تفریحات را جدی نگیرند و فکر کنند که یک زندگی خشک و بی‌لبخند، می‌تواند زندگی موفقی باشد. اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم نباشد؛ زندگی برخود انسان و بر معاشران او، جهنم خواهد شد. مادیات، مقدمه‌ی زندگی خوبند؛ و تفریح، عنصر اساسی زندگی خوب است. https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1