یه کسی عاشق رسول خدا بود میدونید یعنی چی؟یعنی نیازش به پیغمبر،ولی خدا بیدار شده بودیعنی نیازش به پیغمبر،ولی خدا بیدار شده بود
اقا رسول الله اوایل فرمود تو کاری داری با منکه این همه هر روز پیش منی؟گفت که؛ نه آقا من فقط باید شمارو ببینم🙂همین که میبینمت کل روزم ساخته است...
گاهی رسول خدا دور اصحاب نشسته بودن
این فرد میومد درُ باز میکرد
آقا هم میدونست دیگه چی میخواد آقا یهو قد میکشید که طرف ببینه و بره..
مجنون کنار ساحل نشسته بودروی ماسه هاهی مینویسه لیلی آب میاد میشوره بهش گفتن چرا اخه این کارو میکنی گفت که
همه اینایی که گفتم مقدمه بودبحث اصلی الانه، که چه جوری نیاز به خدانیاز به امام ها ، شنیدن به کلمات خدا رو در خودمون بیدار کنیم یه راه کلیدی دارهنیاز شنیدن به کلمات خدا رو در خودمون بیدار کنیم
یه راه کلیدی داره
نمیتونم بگم کدوم یک از این راه ها کلیدی تره
یه راه کلیدی داره
ولی اولی اساسی تر از دومیه..!
همه نیاز هاتو سیر برآورده نکن درباره نیاز هات دائماً فکر نکن به نیاز های دیگرت بی اعتنایی کن
اگه امروز گذشتی فردا بهت میبخشه اصلا خدا این نیازُ گذاشته که تو ازش بگذری
و خودتُ رشد بدی!
مثلا تو ماه رمضون خیلی راحت میتونستی این نیاز معنوی خودتُ بیدار کنی تشنه ات بود گرسنه ات بود؟نیاز داشتی دیگه... ولی ازش گذشتی برا یه نیاز بالا بعدش چی میشه؟!
افطار و آخر ماه رمضان همه چی قشنگ میشه گریه میکنی آخر ماه رمضون چرا داری میری☺️
اصلا چرا ماها اینقدر ماه رمضون برامون جذابه چرا اینقدر تو ماه رمضون حالمون خوبه؟
چرا تو محرم امام حسین حال دلمون روبه راهه؟!هیچی فقط یکمی بی توجهی کردی به بقیه نیاز هات