eitaa logo
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
1.9هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
3.5هزار ویدیو
142 فایل
•|به‌نامِ‌‌او|• «به فکرِ مثلِ شهدا مُردن نباش به فکرِ مثلِ شهدا زندگی کردن باش.» شهید‌ابراهیم‌هادی کپی❗️حلالت رفیق ولی برای شهادتمون دعا کن😊 شروع‌ما←¹⁰مهر¹⁴۰¹🍃 شروط🌸↓ @sabke_shohadaa_short کانال‌محفل‌هامون🌱↓ @mahfe_l کانال‌خدمات🌿↓ @ww0403
مشاهده در ایتا
دانلود
•°🎋♥️°•° خواستَم‌بِگویَم چِـرانَیامَدۍ..؟! 💔 دیـدَم‌حق‌داࢪۍ تَعطیل‌ٺَـرازجمعہ، خودِمـاهستیم بـࢪاۍِ‌ظھۅࢪِش‌چیڪاࢪکَࢪدیم؟ ✋🏻 ‼️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
•°🎋♥️°•° کسایی‌که‌میجنگن،زخمی‌هم‌میشن.. دیروزباگلوله،امروزباحرف..💔!' شهداوقتی‌تیرمیخوردن میگفتن‌فداسرمهدی‌فاطمه:) این‌تصور‌منه...; تویی‌که‌داری‌برای‌امام‌زمانت‌کارمیکنی ‌شب‌روز...!' وقتی‌مردم‌باحرفاشون‌بهت‌زخم‌زدن، تو‌دلت‌باخودت‌بگو: 'فداسرمهدی‌فاطمه..' آقاخودش‌بلده‌زخمتودرمان‌کنه..!' ‼️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
•°🎋♥️°•° یه آقایی بود سِنی ازش گذشته بود در قم ایشون میگفت من بچه که بودم یادم نمیره که پدرم نزدیک های اذان صبح که میخواست مادرمو بیدار کنه برای نماز مثلا برای چند دیقه ایی قبل از اذان صبح اینجوری صدا میزد🌿 میگفت:خانم پاشو اونقدر تو قبر بخوابیم که کسی دیگه صدامون نمیزنه پاشو! میگفت این جمله پدرم برای صدا زدن مادرم هنوز تو گوشمه🙂 هم پدرم از دنیا رفته هم مادرم، سال ها گذشته از بچگی من... اما من هر وقت شب برا نماز میخوام بلند شم اون جمله یادم میاد اون جمله مثل فنر منو از جا بلند میکنه که انقدر تو قبر بخوابیم که کسی نیست صدامون بزنه الان بلند شو! ‼️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
•°🎋♥️°•° میگما🖐🏻 احیانااینقدر‌ڪہ‌شڪایٺ‌مےکنی ازنداشتہ‌هات! خدا‌وڪیلۍ چقدر‌واسہ‌داشتھ‌هات‌شڪر‌خد‌اڪردے؟ بـے_انصاف‌_نباشیم💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‼️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
•°🎋♥️°•° و اگر از تو درباره‌ی غزه پرسیدند، به آنها بگو: در آنجا شھیدی است .. که شھیدی آن را حمل می‌کند، و شھیدی از وی عکس می‌گیرد، و شھیدی او را بدرقه می‌کند، و شھیدی بر وی نماز می‌خواند :))🖤 ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
•°🎋♥️°•° جهان منتظر امام زمان امام زمان منتظر آدمایی که خودشون رو بسازن..!💔 چه میکنی رفیق؟! ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
•°🎋♥️°•° وما‌فرزندان‌کسانی‌هستیم‌ که‌مرگ‌راه‌انهارا‌نمیشناسد‌ چراکه‌انها‌به‌وسیله‌مرگ‌در‌ مسیر‌خداصعود‌کرده‌اند :) ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
•°🎋♥️°•° به خدا پناه می‌بریم! زیرا هیچ اعتمادی به انسان نیست که روزی حق را پایین و باطل را بالا نبرد . . -آیت‌الله‌بهجت ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
•°🎋♥️°•° می‌آید و به دوست و دشمن میشناساند ؛ عدالت و منِش علی‌ را:) ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99
بسم رب الحسین ‌‌...♥️ معرفی شهید امروز بهنام محمدی🌷
شهید بهنام محمدی متولد ۱۲ بهمن سال ۱۳۴۵ در خرمشهر است. نام این شهید نوجوان را بارها و بارها شنیده‌ایم و گاهی تصویر او را در خیابان‌ها مشاهده کرده‌ایم. این شهید نوجوان علی‌رغم سن کم خود چنان رشادت‌هایی نشان داد که سالیان دراز در خاطر مردم ایران باقی ماند
چند روزی بود که عراقی‌ها کم و بیش به خرمشهر هجوم می‌آوردند. شهریور ۱۳۵۹ بود که مردم خرمشهر باور کردند شهرشان در معرض هجوم دشمن قرار گرفته است. زن‌ها و بچه‌ها، مردان میانسال و جوانانی که توان مبارزه کردن نداشتند، بارشان را بستند و کم کم شهر را ترک کردند. اما نوجوان ۱۴ ساله‌ای به نام بهنام نمی‌توانست زادگاه مادری‌اش را ترک کند. پیش خود فکر می‌کرد شاید کودک و کوچک جثه باشد و توان جنگیدن در میدان نبرد را نداشته باشد. اما می‌تواند با کسب اطلاعاتی از سپاه دشمن، به رزمندگان اسلام کمک کند. در روزهای بمباران بی‌آنکه ترسی به دلش راه دهد میان کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌دوید و به همرزمان مجروحش کمک می‌کرد. با اینکه فرماندهان مخالف حضور او در جبهه نبرد بودند، اما او بازهم به ترفندهای مختلف خود را به خط اول مبارزه می‌رساند و با دشمن بعثی مبارزه می‌کرد.