eitaa logo
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
1.9هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
3.5هزار ویدیو
142 فایل
•|به‌نامِ‌‌او|• «به فکرِ مثلِ شهدا مُردن نباش به فکرِ مثلِ شهدا زندگی کردن باش.» شهید‌ابراهیم‌هادی کپی❗️حلالت رفیق ولی برای شهادتمون دعا کن😊 شروع‌ما←¹⁰مهر¹⁴۰¹🍃 شروط🌸↓ @sabke_shohadaa_short کانال‌محفل‌هامون🌱↓ @mahfe_l کانال‌خدمات🌿↓ @ww0403
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از " عمود³¹³ "
ان شاءالله صبح بیدار شم ☀️ بیام پیام سلام صبح بخیر بزارم براتون ببینم 200 تایی شدیم روزم قشنگ شه .‌‌..😍❤️😉✨
°``[ 🌷🍃 ]``° `` `` `` ‌ ‌🔹️قیمت"ولی"🔹️ "یک نه گفتن مشترک" ``میثم،طیب و آرمان`` هر سه در یک "نه" گفتن مشترک بودند به میثم گفتند به"علی"دشنام بده گفت نه... به طیب گفتند به خمینی دشنام بده گفت نه... به آرمان گفتند به خامنه‌ای دشنام بده گفت نه... هر سه به جرم"ارادت" به "ولی" شهید شدند... گاهی "نه" گفتن‌ها هزینه سنگینی دارد ولی در تاریخ می‌ماند... ‌ •| •| •| @MONTAZERZOHOR313313• °``[ 🌷🍃 ]``°
هدایت شده از •★فاطمیون★•
رمان‌ لباسهای یاسی مو با ست روسری همرنگش از داخل کمد برداشتم و تنم کردم یه عطر دلنشین به خودم زدم و حالا برای مهمونی اماده اماده بودم..؛ درهمین حال صدای مامان بلند شد:مرضیه!اماده ای ؟ باید حرکت کنیم دیگه از اتاق اومدم بیرون چشمم به بابا خورد و گفتم:اوم بله مامان بریم.. بابا با رفتاری خشمگینانه گفت:این چه تیپی تو زدی هان؟ برای تولد یه بچه.... برای خوندن ادامه این رمان زیبا به کانال زیر مراجعه کنید✅ https://eitaa.com/jhgcfcd 👆🏼عضو باشید و رمان رو دنبال کنید و لذت ببرید😍❤️ 🍃🌈 🛩🌧
هرجوونی‌که‌: به‌اندازه‌توانش‌نماز‌اول‌وقت بخونه.. وهرخواهری‌که‌بتونه‌باعفت‌باشه پیش‌امام‌حسین‌یادش‌میکنم💚!' @mazhabijdn
هدایت شده از •★فاطمیون★•
پنج تا فرشته فاطمی میان پیش ما تا سوپرایز آمار ۲۴۰ رو بزاریم🙂؟ @jhgcfcd 🐨💗 🌿🌧
هدایت شده از 💠 تحلیل سیاسی 💠
‹🌸💕›
هدایت شده از •★فاطمیون★•
پنج تا فرشته فاطمی میان پیش ما تا سوپرایز آمار ۲۴۰ رو بزاریم🙂؟ @jhgcfcd 🐨💗 🌿🌧
ـــــ تلنگرانه🍁 حاج قاسم میگفت🌱 اگه‌یه‌روزی‌دیدی‌کسی‌کار‌ اشتباه رو انجام داده‌حـق‌نداری‌راجبش‌ قضاوت‌ڪنۍ!!...چون‌ممکنه‌اون‌ شب‌‌تاصبح‌توبه‌کرده‌باشه.. (( قضاوت‌ فقط‌ ڪار‌ خداست! )) ‌‌ @mazhabijdn°^
کاش این خون ها پاک بشه مادره دیگه ، اگه ببینه....💔🖤😔 @mazhabijdn°^
🔴روایت پرستار و مسئول تعویض پانسمان آرتین 🔹امروز رفتم خونه آرتین پانسمان دستشو عوض کنم. وقتی سرم بهش وصل کردم گفت: "عمو اشک صورتمو الان چجوری پاک کنم؟ مامانم هم که خونه نیست. یک دستش تیر خورده، تو سرشم یکی دیگه!" 🔸یک لحظه فرو ریختم.‌...قلبم شکست...شب اول هم تو بیمارستان آورده بودنش من شیفت بودم، ازم پرسید: "عمو داداشم مرده؟" 🔹جواب مظلومیت و آه این بچه و تنهاییش رو چه کسانی باید بدهند.... @mazhabijdn°^