❀' سَبڪِشُھَכآ '❀
. 🇮🇷《هو الله العلیّ الاعلی》 خاکهای نرم کوشک💦 🌷زندگینامه #شهیدعبدالحسین_برو
. 🇮🇷《هو الله العلیّ الاعلی》
خاکهای نرم کوشک💦
🌷زندگینامه #شهیدعبدالحسین_برونسی🌷
🕊 قسمت نهم
《نارضایتی در تقسیم اراضی و شروع مبارزات(۴)》
🌷آدرس توی احمد آباد، خیابان پاستور بود. وقتی رسیدیم، #فهمیدیم قسمتِ به اصطلاح اعیان نشین شهر است. برام سئوال شده بود که آن جا را چطور پیدا کرده.
بالأخره رسیدیم خانه، فکر نمیکردم که دربست باشد. جای خوب و دست و پا بازی بود، با خودش،که صحبت کردم، دستم آمد خانه مال همان صاحب زمینهاست. وقتی فهمیده بود عبدالحسین می خواهد #مشهد ماندگار شود، برده بودش توی همان خانه. گفته بود: این خونه مال شما.❤️💚
🌷قبول نکرده بود، صاحب زمین ها گفته بود: پس تا برای خودت کاری دست و پا کنی، همین جا مجانی بشین.
ازش پرسیدم: حالا کار پیدا کردی؟
خندید و گفت: آره.
زود پرسیدم: چه کاری؟
گفت: سر همین کوچه یک #سبزی_فروشی هست، فعلاً اون جا مشغول شدم.
پدرش همان روز بر گشت و ما زندگی جدیدمان را شروع کردیم. عادت کردن بهش سخت بود، ولی بالأخره باید می ساختیم.🦋🌸
🌷عبدالحسین نزدیک دو ماه توی سبزی فروشی مشغول بود. بعضی وقتها که حرف از کارش می شد، می فهمیدم دلِ خوشی ندارد، یک روز آمد گفت: این کار برام خیلی سنگینه، من از تقسیم اراضی فرار کردم که گرفتار #مال_حروم نشم، ولی این جا هم انگار کمی از ده نداره.
پرسیدم چرا؟
با زنهای بی حجاب زیاد سر و کار دارم. سبزی فروشه هم آدم درستی نیست، سبزی ها را می ریزه توی آب که سنگین تر بشه.🥺😔
🌷آهی کشید و ادامه داد: از فردا دیگه نمی رم.
گفتم: اگه نخوای بری اونجا، چه کار می کنی؟!
گفت: #ناراحت نباش،خدا کریمه.
فردا صبح باز رفت دنبال کار. ظهر که آمد، گفت: توی یک لبنیاتی کار پیدا کردم.
گفتم: این جا روزی چقدر می دن؟
گفت: از سبزی فروشی بهتره، روزی ده تومن می ده؟ 🍃🇮🇷
🌷ده، پانزده روزی رفت لبنیاتی. یک روز بعد از ظهر، زودتر از وقتی که باید می آمد، پیداش شد. خواستم دلیلش را بپرسم، چشمم اُفتاد به وسایل توی دستش؛ یک #بیل_و_یک_کلنگ! پرسیدم اینا را برا چی گرفتی؟!
گفت: به یاری خدا و #چهارده_معصوم علیهمالسلام می خوام از فردا صبح بلند شم برم سر گذر.
چیزهایی از کار گرهای سر گذر شنیده بودم. میدانستم کارشان خیلی سخت است. بهش گفتم: این لبنیاتیه که دیگه کارش خوب بود، مزد هم که زیاد می داد! 🤔🍃
🌷سرش را این طرف و آن طرف تکان داد. گفت: این یکی باز از اون سبزی فروشه بدتره.
گفتم چطور؟ گفت #کم_فروشی میکنه، کارش غِش داره؛ جنس بد را قاطی جنس خوب می کنه و به قیمت بالا می فروشه، تازه همینم سبک تر میکشه: از همه بدتر اینه که می خواد من لنگیه
خودش،بشم باشم، می گه اگه بخوای به جایی برسیم، باید از این کارا بکنی!🌺🦋
#ادامه_دارد...🔰
❀' سَبڪِشُھَכآ '❀
عروس پنج سال از داماد بزرگ تره... «شهید مرتضی جارچی» #ازدواج_به_سبک_شهدا💍 --------•|♥️🌱|•-------
خونه به اندازه اتاقی روی پشت بوم...!
«شهید محمدابراهیم همت»
#ازدواج_به_سبک_شهدا💍
--------•|♥️🌱|•-------
@sabkeshohadaa
عـشـق
یـنـی بـه تـو رسـیـدن..
یـنـی نـفـس کـشـیـدن تـو خـاک سـرزمـیـنـت!'♡
#حسین_جانم
•
•
یه روزی از خوشحالی🥳
و با چشمای پر از اشک شوق😇
چشماتو میبندی و میگی:😌
خدایا، این خیلی بیشتر از اون چیزی بود که میخواستم!😍✨
شکرتتت🤲🏻🌱
#کنکوریجانم..
--------•|♥️🌱|•-------
@sabkeshohadaa
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت آقا: بیخودی از کنکور نترسید🤌
❀' سَبڪِشُھَכآ '❀
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دهم ─┅•═༅𖣔✾🍃
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز یازدهم
┄┄┅┅✿❀🦋✨🦋❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت100 : (آنگاه كه گروهی او را ستايش كردند) فرمود:
بار خدايا! تو مرا از خودم بهتر می شناسی و من خود را بيشتر از آنان می شناسم؛ خدايا مرا از آنچه اينان می پندارند، نيكوتر قرار ده و آنچه را كه نمی دانند بيامرز.
┄┄┅┅✿❀🦋✨🦋❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت101 : برآوردن نيازهای مردم پايدار نيست مگر به سه چيز، كوچك شمردن آن تا خود بزرگ نمايد، پنهان داشتن آن تا خود آشكار شود، و شتاب در برآوردن آن، تا گوارا باشد.
┄┄┅┅✿❀🦋✨🦋❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت102 : روزگاری بر مردم خواهد آمد كه محترم نشمارند جز سخن چين را و خوششان نيايد جز از بدكار هرزه و ناتوان نگردد جز عادل، در آن روزگار كمك به نيازمندان خسارت، و پيوند با خويشاوندان منت گذاری ، و عبادت نوعی برتری طلبی بر مردم است، در آن زمان حكومت با مشورت زنان، و فرماندهی خردسالان، و تدبير خواجگان اداره می گردد.
┄┄┅┅✿❀🦋✨🦋❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت103 : (پيراهن وصله داری بر اندام امام بود شخصی پرسيد چرا پيراهن وصله دار می پوشی؟) فرمود:
دل با آن فروتن، و نفس رام می شود، و مومنان از آن سرمشق می گيرند.
دنيای حرام و آخرت، دو دشمن متفاوت، و دو راه جدای از يكديگرند، پس كسی كه دنياپرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت كينه ورزد و با آن دشمنی خواهد كرد، و آن دو همانند شرق و غرب از هم دورند، و رونده به سوی آن دو، هرگاه به يكی نزديك شود از ديگری دور می گردد، و آن دو همواره به يكديگر زيان رسانند.
┄┄┅┅✿❀🦋✨🦋❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت104: (از نوف بكالی نقل شد، كه در يكی از شبها امام را ديدم برای عبادت از بستر برخواست، نگاهی به ستارگان افكند، و به من فرمود: خوابی! يا بيدار؟ گفتم بيدارم) فرمود:
ای نوف! خوشا به حال آنان كه از دنيای حرام چشم پوشيدند، و دل به آخرت بستند، آنان مردمی هستند كه زمين را تخت، خاك را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زيرين، و دعا را لباس رويين خود قرار دادند، سپس دنيا را همانند عيسی مسيح (ع) وانهادند. ای نوف! همانا داوود پيامبر (كه درود خدا بر او باد) در چنين ساعتی از شب برمی خاست، و می گفت: (اين ساعتی است كه دعای هر بنده ای به اجابت مي رسد، جز باجگيران، جاسوسان، شبگردان و نيروهای انتظامی حكومت ستمگر، يا نوازنده طنبور و طبل.)
┄┄┅┅✿❀🦋✨🦋❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت105 : همانا خدا واجباتی را بر شما لازم شمرد، آنها را تباه نكنيد و حدودی برای شما معين فرمود، از آنها تجاوز نكنيد و از چيزهایی نهی فرمود، حرمت آنها را نگاه داريد و نسبت به چيزهایی سكوت فرمود نه از روی فراموشی، پس خود را درباره آنها به رنج و زحمت دچار نسازيد.
┄┄┅┅✿❀🦋✨🦋❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/DaneshAmookhtegan_S
رفقایی دبیرستانی شاید ب دردتون بخوره
یه کانالی هست با مضمونه اشنایی با دانشگاه ها و اینها خواستید عضوشید ب دردتون میخوره👌💙🍀
مثلا اسمتو تو قبولیا ببینی🙃
قلبت از خوشحالی تالاپ تولوپ کنه💖
مامان با خوشحالی محکم بغلت کنه🥰
بابا برات دست بزنه و بگه ایول بابا:)😎
به خودت بگی بالاخره تونستم💪🏼
این لحظه ی خیییلی قشنگ رو برای همتون آرزو میکنم🤩🎊♥️
#دلی♡
#کنکوریجانم..
-خدا جونم...❤️🥺
من همه ی تلاشمو کردم که امروز با قلبم بهت بگم:
بقیش با خودت✌️😍
من به قلمت ایمان دارم🌱
#رفیق_کنکوری♥️
@sabkeshohadaa