eitaa logo
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
2.1هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
3.9هزار ویدیو
143 فایل
•|به‌نام خدا|• 《به فکر مثل شهدا مردن نباش به فکر مثل شهدا زندگی کردن باش》 شهید‌ابراهیم‌هادی کپی❗️حلالت رفیق ولی برای شهادتمون و فرج آقا دعا کن شروع‌ما←¹⁰مهر¹⁴۰¹🍃 شروط🌸↓ @sabke_shohadaa_short کانال‌محفل‌هامون🌱↓ @mahfe_l کانال‌خدمات🌿↓ @ww0403
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• و سلام بر او که می گفت: «صوتی که روزانه با آن مأنوس بودم صدای فرزندان و پدر و مادر شهدا بود مرا حلال کنید و عفو نمایید نتوانستم حق لازم شما را اداء کنم» • جانفدا شهید سپهبد قاسم سلیمانی🕊• ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• 🌷 سرمای شدیدی خورده بود. احساس می‌کردم به زور روی پاهایش ایستاده است. من مسئول تدارکات لشکر بودم. با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم. از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟ گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرمانده‌ی لشکرم هستی؛ شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله! گفت: این حرفا چیه می‌زنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیه‌ی نیروهام فرق گذاشتی؟  توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست میکنی؟ گفتم: خوب نه حاجی! گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو می‌خورم که بقیه‌ی نیروها میخورند. ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ 📚 شهید احمد کاظمی🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• با اینڪه شغلش نظامی بود و جایگاهی برای خودش داشت؛ اوقات فراغتش را برای مردم بی بضاعت بنایی می کرد. هر مقدار که میتوانست خانه شان را تعمیر میکرد.بدون اینکه اجرتی برای کارش طلب کند. تمام این کارها را طوری انجام می دادکه کمتر کسی متوجه شود واخلاص و گمنامی برایش باقی بماند. شاید به همین خاطر بود که به همسرش سفارش کرده بود: "بعداز شهادت نبینم جایی بری و از من تعریف کنی. " 🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• ڪارے ڪه انجام می دهید ،حتی نایستید ڪه ڪسی بگوید خستہ نباشید!! از همان در پشتی بیرون بروید.... ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• حرکت‌ جوهره ‌ی‌ اصلی‌ انسان‌ است‌ و گناه‌ زنجیر! من‌ سکون‌ را دوست‌ ندارم عادت‌ به‌ سکون ،بلایِ‌ بزرگِ‌ پیروانِ‌ حق‌ است! سکونم‌ مرا‌ بیچاره‌ کرده! خدایا! به‌ حرمتِ‌ پایِ‌ خسته‌ی‌ رقیه‌ سلام‌ الله‌ علیها به‌ حرمتِ‌ نگاهِ‌ خسته‌ی‌ زینب‌ سلام‌ الله‌ علیها به‌ حرمتِ‌ چشمانِ‌ نگرانِ‌ حضرت‌ ولی‌ عصر‌ عج‌ الله به‌ ما‌ حرکت‌ بده! 🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• محمود کاوه در عملیات‌ها خیلی سبکبال حرکت می‌کرد. کوله پشتی و نارنجک بر نمی‌داشت و گاهی فقط اسلحه با دو خشاب همراهش بود و می‌گفت: با هر فشنگ یک نفر از دشمن رو باید هدف گرفت،چرا بیخود تیر می‌زنید،چرا بیخود رگبار می‌بندید، اصلا چرا چیزی رو که نمی‌بینید می‌زنید؟ حتی گاهی قمقمه آب هم برنمی‌داشت. در سرمای استخوان‌سوز کردستان زیر لباس فرم خودش لباسی نمی‌پوشید. می‌گفت جلوی تحرک سریع را می‌گیرد و از سرعت آدم کم می‌کند،خیلی چالاک و قوی بود. دائم ورزش می‌کرد و روزهای متمادی می‌توانست باکمترین آب و غذا پیاده‌روی کند و بعد از آن هم، اصلا خستگی حالیش نمی‌شد. انرژی فوق‌العاده‌ای داشت. راوی: جواد نظام‌پور 🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• عبدالله میثمی در تمام حیات پربارش ساده زیست و از هر گونه شهرتی به دور بود. کل اثاثیه شخصی او در یک چفیه جا می شد؛ البته به همراه چند جلد کتاب و لباس هایی اندک. دفتر کارش اتاق ساده ای بود موکت شده، بدون میز و صندلی. او هیچ گاه اتومبیل شخصی نداشت، حتی دولتی. در تمام عمرش از خود خانه ای نداشت و باهمسر و فرزندانش در اتاق کوچکی که توسط سپاه اجاره شده بود، زندگی می کرد و در جواب پدرش که به او می گوید:«بابا! یک منزل برای خودت تهیه کن، نمی شود که همیشه بی خانه باشی!» پاسخ می دهد: «خدا نکند من در دنیا خانه بسازم» 🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• همه‌ی گلوله‌های جنگ نرم، مثل خمپاره شصت است نه سوت دارد نه صدا! وقتی می‌فهمیم آمده که می‌بینیم: فلانی دیگر هیئت نمی‌آید، فلانی دیگر چادر سرش نمی‌کند! 🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• ماه‌رجب‌راخیلی‌دوست‌داشت‌میگفت: هرچه‌در‌ماه‌رمضان‌گیرمان‌می‌آیدبه‌برکت‌ماه‌ رجب‌است... سالها‌بود‌ماه‌رجب‌را‌توی‌منطقه‌بودهمیشه‌شب‌ اول‌رجب‌منتظرش‌بودم‌می‌دانستم‌هرطور‌شده‌ تلفن‌پیدا‌میکندزنگ‌می‌زند‌به‌خانه‌ومی‌گوید: این‌الرجبیون؟آخرش‌هم‌توی‌همین‌ماه‌شهید‌شد! 🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• یه روز با مسعود در مورد گناه کردن افراد و مکروه بودن یا یه سری کارا که وجهه اونا تو جامعه خوب نیست صحبت میکردیم. مسعود میگفت: ما نباید به گناه نزدیک بشیم و باید برای خودمون ترمز بذاریم. اگه بگیم فلان کار که به گناه نزدیکه ولی حروم نیست رو انجام بدیم تا گناه فاصله ای نداریم. پس باید برای خودمون چند تا ترمز و عقب گرد موقع نزدیک شدن به گناه بذاریم تا به راحتی مرتکب گناه نشیم.. 🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
•~❄️~• همان اول انقلاب. دادستان اروميه شده بود. من و حميد را فرستاد. برويم يکی از ساواکی ها را بگيريم. پيرمرد عصا به دستی در را باز کرد. گفت: پسرم خونه نيست گزارش که می داديم، چند بار از حال پيرمرد پرسيد می خواست مطمئن شود که نترسيده است... 🕊 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
۲۶ بهمن ۱۴۰۱