eitaa logo
سبک‌ زندگی کریمانه
1.3هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
8.6هزار ویدیو
154 فایل
با لبیک به ندای امام خامنه ای بایاری حق سعی در ترویج #سبک_زندگی_اسلامی داریم و مباحثی شامل خانواده و همسرداری،تربیت فرزند ،نکات اخلاقی ،...ارائه می دهیم حسینی/ مشاور ارشد خانواده ارتباط با مشاور > @fotros2 ارسال مطالب نویسنده با حفظ لینک کانال ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ ☂چی شد چادری شدم☂ چی شد چادری شدم چادری شدن من خیلی سخت نبود. میخواستم به یک مدرسه راهنمایی غیر دولتی بروم که از نظر علمی یک سر و گردن از بقیه مدارس بالاتر بود، اما شرط ورود به آنجا داشتن چادر بود. قبل از من خواهر بزرگترم هم همین کار را کرده بود و بعد از قبول شدن در دانشگاه به سادگی چادرش را کنار گذاشته بود. بنابراین خطری از این بابت مرا تهدید نمیکرد و با خیال راحت موضوع را پذیرفتم. روز اول مدرسه که آن پارچه سیاه نامانوس را ناشیانه به سرانداختم، همان اول سنگهایم را با آن واکنده و در دلم برایش خط و نشان کشیدم:  _ زیاد به دلت صابون نزن!  درسته که سرت میکنم، اما یادت باشه تو فقط مال مدرسه ای و بس! اما طولی نکشید که کلاغها برای مدرسه گزارش بردند که فلانی در بیرون مدرسه بدون چادر رویت شده است! ... خانم مدیر، من و مادرم را به دفتر احضار کرد و بهمان اخطار داد! ... آنوقت بود که فهمیدم این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست و اگر میخواهم در این مدرسه و پیش دوستانم بمانم باید با این پارچه سیاه مهربانتر باشم! سالهای نوجوانی من در بحبوحه جنگ و میان خانواده ای بیگانه با جنگ به سرعت برق و باد گذشت. یادم هست که در خانه ما هیچکس دغدغه جنگ نداشت. شرمنده ام، اما باید اعتراف کنم که تا شعاع یک کیلومتری خانواده ما شهید که سهل است، حتی یک رزمنده هم پیدا نمیشد! ... الان که تاریخ آن روزها را میخوانم تعجب میکنم که چطور من در سال 65 دوازده ساله بوده ام، ولی هیچ خاطره ای از عملیاتی به عظمت کربلای 5 ندارم؟ فقط به طور کلی یادم می آید که آن سالها بعضی وقتها رادیو و تلویزیون آهنگی (که بعدها فهمیدم مارش عملیات است) را پخش میکرد، اما یادم نمی آید حتی یک بار نگران کسانی بوده باشم که  برای این که من بتوانم در خانه با خیال راحت کارتن " مهاجران" را ببینم، یکی یکی به ملکوت اعلا هجرت میکردند ... نع! حال و هوای آن روزهای من اصلا حال و هوای جنگ و دفاع نبود. فقط آرزو داشتم که من هم بتوانم مثل دختر عموها و دختر خاله هایم، یکی از آن روسریهای به قول خودم " زر زری " ( که آن وقتها مد بود) را سرم کنم و در کمال شیکی، یک سرش را بیندازم روی شانه ام و بیرون بروم ...  اما این چادر و این مدرسه سختگیر نمیگذاشتند به آرزویم برسم! سال 67 شد و موشکباران تهران و تعطیلی مدارس ما را هم مثل خیلیهای دیگر به شهرهای دیگر پناهنده کرد. پدرم ، که در هر شرایطی درس ما از هر چیز دیگری برایش مهمتر بود، در یکی از شهرهای شمالی خانه ای اجاره کرد و با سختی فراوان من را در مدرسه ای در آن شهر ثبت نام کرد تا ماههای آخر سال تحصیلی را آنجا بگذرانم ... بالاخره زمان موعود فرا رسیده بود: مدرسه جدید یعنی آزادی! یعنی دیگر لازم نبود از ترس مدرسه چادر سرم کنم. فکر کردم بالاخره از آن همراه اجباری خلاص شده ام، اما سرنوشت برایم چیز دیگری رقم زده بود ... اولین روز مدرسه جدید، با پوشش جدید را هرگز فراموش نمیکنم ... صبح زود بیدار شدم و با دقت مانتو و مقنعه ام را مرتب کردم. باید به همه نشان میدادم که دختر تهرانی، تهرانی ست، حتی اگر جنگ زده باشد! ... حالا دیگر میتوانستم حتی موهایم را بیرون بگذارم و کسی مزاحمم نبود. موهایم را به مدل آن زمان بالای سرم جمع کردم و از مقنعه بیرون گذاشتم. اما نمیدانم چرا وقتی در آینه چشمم به خودم افتاد از خودم بدم آمد. به خودم نهیب زدم :   _ دیوونه، این بهترین فرصته. چند ماه بعد برمیگردی تهران و باید دوباره چادر چاقچور کنی! ... از فرصت استفاده کن! هرطور بود آن احساس بد را سرکوب کردم و با همان موهای کوهان مانند از خانه بیرون رفتم. اما پایم را که از خانه بیرون گذاشتم، انگار آسمان بر سرم هوار شد. نمیدانم چرا، اما چنان احساس ناامنی وجودم را فرا گرفته بود که احساس میکردم در و دیوار و کوچه همه چشم شده و به من خیره شده اند. تحملش برایم ممکن نبود ... هنوز به سر خیابان نرسیده بودیم که مقنعه ام را جلو کشیدم و موهایم را با دقت پوشاندم. حالم یک کم بهتر شد، اما هنوز آن حس بد ناامنی سر جای خودش بود. احساس سربازی را داشتم که سپرش را از او گرفته، و او را بدون هیچ سنگر و امکان دفاع وسط لشگر دشمن رها کرده باشند. همنطور که همراه بابا به سمت مدرسه میرفتم، زیر چشمی به مردم نگاه کردم. حقیقت این بود که هیچکس حواسش به من نبود. نه لباس عجیب و غریبی به تن داشتم و نه زیبایی خارق العاده ای که چشمها را به سمت من برگرداند. هرکس به دنبال کار و زندگی خودش بود و اصلاً من میان آنهمه آدم گم بودم ... پس چرا به این حال افتاده بودم؟ چرا تا این حد معذب بودم؟ در آن حال تک تک سلولهای بدنم آرزو داشت یک بار دیگر سایه گرم آن سایبان سرشار از امنیت را بر سرم احساس کنم ... (بخش اول) https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔰🔰🔰🔰 ( بخش دوم ) حال من دقیقا مصداق آن حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله بود که : نعمتان مجهولتان: الصحه و الامان ( دو نعمتند که تا از دست  نروند قدر و قیمتشان شناخته نمیشود: سلامتی و امنیت ) ... آن روز را هرطور که بود به سر آوردم. فکر کردم این یک احساس زودگذر است و اگر مقاومت کنم درست خواهد شد، اما بر خلاف انتظارم، روز به روز تشنه تر میشدم. باورش مشکل بود، اما انگار در تمام آن مدت که من به اجبار چادر سر کرده بودم، حیا مثل یک پیچک نامرئی در تار پود وجودم ریشه دوانده بود.  حالا دیگر حتی اگر میخواستم هم نمیتوانستم بدحجاب باشم، و این بزرگترین شانس زندگی من بود. بالاخره یک روز صبح در مقابل چشمهای حیرت زده اهل خانه، برای اولین بار خودم از ته دل و بدون اجبار هیچ کس و هیچ جایی آن دوست دیرین را از توی کمد برداشتم و به سر  انداختم ... ظاهراً مثل همیشه چادر مرا در خود گرفته بود، اما خودم میدانستم که  این بار این من هستم که با تمام قلبم او را در آغوش گرفته ام. *** ماجرای چادری شدنم اینجا به پایان رسید، اما حکایت  چادری ماندنم  در میان خانواده ای که در آن حجاب کوچکترین معنایی ندارد، مثنوی هفتاد من کاغذیست که انگار پایانی ندارد ... مهم نیست در این سالها چقدر حرف شنیدم ... مهم نیست به عنوان تنها دختر چادری در کل خانواده به لقب شامخ " بقچه پیچ " مفتخر شدم ... مهم نیست به جرم چادری بودن و برای پایین نیامدن کلاس خانواده، در مراسم خواستگاری برادرم شرکت نکردم ... اینها اصلاً مهم نیست ... تنها چیزی که مهم است این است که گذشته از آن احساس آرامش و امنیت، چادر همیشه برای من برکت و سعادت به همراه داشته است. در هری پاتر ۶ صحبت از معجونیست به نام " فِلیکس فِلیسیس" یا معجون خوش شانسی، که هرکس آن را بخورد به طرز معجزه آسایی خوش شانس میشود و بدون این که بخواهد تصمیمهای درست میگیرد ... میخواهم بگویم که چادر فلیکس فلیسیس من است. چون حتی اگر فقط با دید این دنیایی به ماجرا نگاه کنیم و برکات معنوی چادر را نادیده بگیریم، من به خاطر چادری بودنم خیلی چیزها را جدیتر گرفتم و خیلی از اشتباهاتی که هم سن و سالهایم میکردند را نکردم. به سر داشتن چادر و مراعات شان آن باعث شد تن به هر کاری ندهم و هر جایی نروم و برای همین همیشه کارهایم با سهولت و بدون دردسرهای متداول پیش میرفت.  مثلاً به خاطر این که ثابت کنم بین چادر و ضریب هوشی نسبت عکس برقرار نیست، به عنوان تنها رتبه دو رقمی در تاریخ کل فامیل، در یکی بهترین دانشگاهها قبول شدم. طوری که بعداً همانها که به من بقچه پیچ میگفتند، مجبور بودند به خاطر دادن مشاوره تحصیلی به فرزندانشان با کلی عزت و احترام با من برخورد کنند ... اثبات حقانیت چادر انگیزه بزرگی بود، که شاید بدون آن به یک رتبه و دانشگاه معمولی هم راضی بودم. در دوران دانشجویی هم با توجه به نگاه بدی که به خانمهای چادری در فضای دانشگاه بود، تمام سعیم را کردم که داشجویی نمونه باشم و خیلی از سهل انگاریهایی که بقیه در درس و ارتباطاتشان داشتند را مرتکب نشدم. برای همین توانستم بدون هیچکدام از حاشیه های متداول، درسم را تمام کنم و معدل لیسانس بالای ۱۹ کمترین هدیه چادر به من در این دوران بود. یا مثلاً همیشه برای حفظ شان چادر از وارد شدن در بعضی محافل پرهیز کرده ام، که بعدها معلوم شده چه خطرات بزرگی از بیخ گوشم رد شده است. مثال ملموسش شرکت در جمعهای گلد کوئیستی بود که در زمان رواجش بعضیها را ( چه از نظر مادی و چه از نظر روابط خانوادگی ) واقعاً به خاک سیاه نشاند. و خیلی برکات مادی و معنوی دیگر که اگر بگویم تمامی ندارد ... خدا در قران میفرماید: وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ( و لباس تقوی بهتر است )  حالا اگر این آیه را در کنار این آیات قرار دهیم که:  مَن بتقِ الله یَجعل لَه فُرقانا   (اگر تقوی پیشه کنید، خداوند برایتان قدرت تشخیص وجداسازی حق از باطل قرار می دهد ) مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا (هر کس تقوی پیشه کند خداوند سهولت و آسانی در کار او قرار می  دهد ) معلوم میشود که تلقی فلیکس فلیسیسی من از چادر آنقدرها هم بی اساس نیست. بدون شک تجلی مادی لباس تقوی برای زن همان چادر است ...  چون تقوی در لغت به معنای صیانت ونگهداری است و کدام لباس است که به اندازه چادر هم خود زن و هم حتی دیگرانی که با او سر و کار دارند را از گناهان دور نگه دار د؟ پس بعید نیست که اگر کسی حقیقتاً چادر را به عنوان پوشش انتخاب و شان آن را مراعات کرد، مشمول وعده های خداوند درباره متقین شده، و بدون این که بخواهد از بسیاری  از اشتباهات مهلک دور خواهد شد و مسیر زندگی را بی دردسرتر طی خواهد کرد ... جداً مگر  آدم از زندگی بیش از این چه میخواهد؟ ♥️♥️♥️♥️
به چادرم می بالم و این نماد تقوی را با زیباترین لباسهای دنیا عوض نمیکنم. و در جواب کوردلانی که آن را اسارت میدانند، چادرم را بیشتر در آغوش قلبم میفشارم و با افتخار میگویم: من از آن روز که در بند توام،آزادم              شادمانم که به دست تو اسیر افتادم🌸 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
*سلام_امام_زمانم🥀🤚🏻* هرصبح به رسم نوڪری از ما تو را سلام ای مانده در میـــان قائله تنها، تو را سلام ما هرچه خوب و بد، به درِخـانه ی توییم از نــوڪـــران مُنتظـــــر ، آقـا تو را سلام https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
‌صبح که از خواب بیدار میشی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن بگو آقا جان دستم به دامنت خودت یاریم کن... السلام علیک یا صاحب الزمان‌ شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگه اینطور شد، شیطان دیگه تو زندگی تو جایگاهی نداره، دیگه نمیتونی گناه کنی، دیگه تمام وقت بیمه ی هستی... ‌ (توصیه های آیت الله بهجت به منتظران) https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کـه در دلـبــری از ما یـد طولـیٰ داری آن چـه خـوبان همـه دارند تو تنهـا داری 🌺 تا تو هستی به دل هیچ کسـی غم نرسد از کـرم‌خانـه‌ ی تو هیـچ زمـان کم نرسد 🌺 عزیزان🤚✋ 🌞 (ص) 🌻💐🌻 ✨💫🌺💫✨ https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ امروز سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۲ ربیع‌الاول ۱۴۴۳ ۱۹ اکتبر ۲۰۲۱ : "یا اَرْحَمَ الرَّاحِمین" ای مهربان ترین مهربانان 🍀💚 پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند : هرگاه بنده در دل شب تار با سَرور (خدای) خود خلوت کند و با او به راز و نیاز بپردازد، خداوند نوری در دلش قرار می دهد ... سپس به فرشتگانش می گوید:ای فرشتگانم! به بنده ام بنگرید که در دل شب تار که هرزه گران به لهو سرگرمند و غافلان خفته اند، با من خلوت کرده است، گواه باشید که من او را آمرزیدم.«أَمالی صدوق، ص 230» https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آفریدگارا مرا به سجده‌های طولانی مدد فرما و شب‌زنده‌داری‌ام که نوای سحر دلسوختگان از نغمه‌های مرغان بهشتی گیراتر است. ┈•✾• 🍂🍁🍂•✾•┈ قدّس‌سرّه https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀به هر میزان که شوق ما نسبت به انــسان کامل (حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه) قوی تر شود، به همان میزان مسیر ما، درست است 🍁و به میزانی که انسان کامل از خاطرمان پاک شود، ما رشد نکرده ایم و مسیر ما انحرافی بوده است. ┈┈•🥀📖🥀•┈┈ ☘ثبتنام سیرمعرفتی 📩 @haad14 ☘ مجموعه علوم معرفتی قرآنی هاد https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بیدار شدن انسان توسط فرشتگان در نیمه های شب! آیت اللہ بهجت(رہ) : ✅شب که انسان می خوابد، ملائکه موکل بر انسان، او را برای نماز بیدار می کنند. ⛔و بعد چون انسان اعتنا نمی کند و دوباره می خوابد باز او را بیدار می کنند. دوباره می خوابد، باز او را بیدار می کنند… ♦️این بیداری ها تصادفی و از روی اتفاق نیست، بلکه بیداریهای ملکوتی است که به وسیله فرشتگان انجام می گیرد. اگر انسان استفاده کرد و برخاست، آنها تقویت و تایید می کنند و روحانیت‌می دهند. وگرنه متأثر می شوند و کسل برمی گردند. اگر از خواب برخاستید آن ملائکه را که نمی بینید، اقلاً به آنها سلام کنید و تشکر نمایید! ┈•✾• 🍂🍁🍂•✾•┈ https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
ارتباط با امام زمان.mp3
7.65M
📝 «ارتباط با امام زمان» 👤 استاد 💢 اساس دین و دینداری؛ ارتباط، دوست داشتن و اطاعت از معصومِ متخصّص است. 🔅 اگر ما به فکر و یاد امام زمان باشیم، امام زمان هم به یاد ما هست... https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
💠《وقتی شخصی به امامش اقتدا کرده اما در دل و عمل به خواسته و اوامر امامش گردن نمی‌نهد او با امامش قطع رحم نموده است.》 ┈•✾• 🍂🍁🍂•✾•┈ https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 *کار خوبِ بی ارزش* 🔻 ما به ادب کار داریم. این را به بچه‌ها می‌گوییم که رعایت ادب برای بعضی سخت و برای بعضی آسان است و این موضوع اصلا مهم نیست. مثلا نماز اول وقت برای بعضی سخت و برای بعضی آسان است، چون خلقیات آدم‌ها متفاوت است. نه آسان بودن خواندن نماز اول وقت، ارزش و نه سخت بودن آن ضد ارزش است. درست است که نماز اول وقت بسیار ارزشمند است، اما این آیه را هم نباید فراموش کنیم که خداوند عمل را از متقین قبول می‌کند. فرآیند رسیدن به نماز اول وقت مهم است که آیا تقواست یا کسی چون اساساً آدمِ ژنتیک منظمی هست، اول وقت نماز می‌خواند؟ یعنی اگر بخواهد شراب بخورد یا قماربازی کند هم باید سر وقت باشد. خداوند از همان اول گفته رفتار خوب ارزش ندارد! فرآیند مهم است، و گرنه قابیل هم قربانی آورده بود! ما در مدرسه به این فرآیندها کار داریم. حجت الاسلام پناهیان https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
⭕️بحران روانی دوران جوانی: 💢بحران روانی دوره جوانی، زایندگی در برابر رکود می باشد. در این دوره انسان تمایل به تولید کار، آفریدن چیزها و اندیشه های تازه که به ساختن دنیایی بهتر کمک می کند علاقه دارد. 💢هنگامی که چنین رفتاری از فرد میانسال انجام نشود او با احساس رکود، خستگی، و فقر روابط بین فردی دچار خواهد شد. ✳️باید آرامش را در فعالیت هایی که نیاز به زایندگی را در شما زنده می کند پیدا کنید، فعالیت هایی مانند: آموزش و تربیت فرزندان و یا سایر افراد جامعه، نوآوری در زمینه شغلی و یا عرصه های دیگر زندگی، تلاش برای بهبود وضع زندگی آشنایان و افراد جامعه و.... 🔰علل و عوامل ناامیدی و بی هدفی: 1️⃣نداشتن فلسفه درست و اساسى در زندگى؛ 2️⃣فقدان ایده آل و آرمان عالى و معنوى، 3️⃣مسائل و مشکلات تربیتى و خانوادگى؛ 4️⃣تعارضات فکرى و ناتوانى در حل آنها؛ 5️⃣بحران هویت. https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷 🌷🌷 🌷 🌟امر و نهی زیاد کودک و نوجوان: ❓سوال: 🔰امر و نهی زیادی باعث کاهش اعتماد به نفس می‌شود ، راهکار مقابله با این امر چیست ؟ ❗️پاسخ: 🔰دو راهکار برای این امر وجود دارد: 1️⃣ اینکه مطالعه خود را نسبت به کودک و نوجوان و نحوه برخورد با آنان را افزایش دهیم. 2️⃣ دوم اینکه استفاده از برنامه‌های موثر تربیتی در رسانه ها مثل رادیو و تلویزیون و همچنین به تدریج امرو نهی را کاهش دهیم تا باعث افزایش اعتماد به نفس در نوجوان شویم. https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ سوال: قسمت اول: به دلیل ناباروری همسرم، دختر نه ماهه ای را به لطف خدا به فرزند خواندگی پذیرفتیم که در حال حاضر پنج ساله است. به شدت نیازمند بازی و هم بازی است. حتی در این ایام کرونا که بچه ها اغلب در خانه هستند، پدرش اکثر روزها او را به پارک می برد. البته به علت رعایت نکردن برخی مسائل بهداشتی با اضطراب و تنش از سمت من همراه است. پاسخ: پاسخ قسمت اول: 💫روایت از پیامبر داریم که می فرماید: «بچه ها باید با خاک بازی کنند. » اصلا خاک بازی جزء بازی هایی است که پیامبر توصیه می کند و امروزه دیدید که اگر بخواهند لاکچري باشند، خاك هاي استریل و گِل رُس های استریل در بسته بندی به فروش می رسد و به بچه ها به جای خمیر بازی می دهند. 🌺 در زمان قدیم بچه ها با خاک کوچه بازی می کردند. همسر حضرت زینب(س )، عبدالله بن جعفر، پسر جعفر طیاری است که ما نمازش را می شناسیم و پسرعموی حضرت زینب(س ) است. او در کوچه با بچه ها خاک بازی می کرد و با این خاک و گِل یک مدل خانه ساخت و در بازی بچه گانه خودش آن را به پیامبر فروخت و پیامبر برای او دعا کرد. خواهش می کنم این بخش ها را از اسلام ببینید. پیامبر براي او دعا کرد که تجارت پر سودی داشته باشد و عبدالله بن جعفر تا آخر عمرش تجارت بسیارخوبِ با ارزش داشت و خرجِ دین می کرد. حتی این مزاری که امروز در سوریه مزار حضرت زینب (س ) است، معتقدند که باغات عبدالله بن جعفر بوده است. همان طور که مأمون ملعون امام رضا(ع ) را مجبور کرد از مدینه به مرو بیاید تا زیر نظر خلافت غاصب باشد. یزید ملعون خواست حضرت زینب(س) هم در ادامه طول عمر شریفش در مدینه ، با جود فشارهایی که برایش ایجاد کرده بود، به شامات بیاید. او می خواست از این طریق حضرت زینب(س) زیر نظر حکومت مرکزی شام زندگی کند؛ زیرا دیدند او با سخنوری و افشاگري هایش درباب واقعه عاشورا، زمینه یک قیام عمیق را ایجاد می کند. در آن منطقه عبدالله بن جعفر باغاتی دارد و حضرت زینب(س ) آنجا اسکان پیدا می کند؛ چون نمی خواهد داخل شهر باشد ؛ زیرا که این شهر یکی از سخت ترین موقعیت های اهل بیت است. وقتی از امام سجاد(علیه السلام) سوال می کنند که در سفر کربلا و واقعه عاشورا کجا به شما بسیار سخت گذشت؟ حضرت فرمود: «الشّام، الشّام، الشّام». (در شهر شام). پس گزینه انتخابیِ اهل بیت نیست؛ اما گزینه الزامی است که در آن حیطه، حالا باغات عبدالله بن جعفر است. عبدالله بن جعفر کسی است که در بچگی با خاک کوچه بازی می کند و پیامبر او را تحویل می گیرد. نمی گوید که دست به خاک ها نزنید. مریض می شوید. ☘خواهش می کنم کمی نگاهمان را به قصه ها عوض کنیم؛ یعنی خود مراقبتی های خاصی را داشته باشیم. پس شما باید در رابطه با خودتان مقداری اصلاح گری کنید. ✅ اضطراب و تنش شما باید پایین بیاید. قسمت دوم سوال: علاوه بر این روزانه دو الی سه ساعت در پارکینگ با بچه های همسایه بازی می کند؛ ولی باز هم عطش بازی دارد و همیشه با امتناع شدید از محیط بازی و دوستانش جدا می شود. در بازی به دوستانش زور می گوید. پاسخ قسمت دوم سوال دوم: 👶هر بچه ای که باشد با توجه به آن حساسیت هایی که خودتان از خودتان اعلام کردید، فراری می شود؛ یعنی شما خودت همبازی این بچه نیستی. شما مادر هستید. شما قرار است بازی با کودک را یاد بگیرید. 💮در کارگاه های مادر و کودک شرکت کنید. به عنوان یک مادر بازی ای با کودک بکنید که رشد و آرامش را داشته باشد. احتمالا به علت سخت گیری های شما، خشم و عصبانیت زیادی دارد و خیلی فریاد می زند. روش اصلاح فریادهایشان را هم در قسمت بالا توضیح دادم. 🌷🌷 اگر به دوستانش زور می گوید به علت زورگوییِ شما و همسرتان است. یک بچه دارید و دلتان می خواهد این کودک مثل بزرگ ها رفتار کند. قسمت سوم سوال: من به شخصه گاهی داد می زدم ولی به لطف الهی سعی کردم کمی خودم را اصلاح کنم. نمی دانم در برابر اصرارهای مکرر و خشم فرزندم برای ادامه بازی چه رفتاری نشان دهم؟ آیا ممکن است بخشی از رفتارهای او جنبه ژنتیک داشته باشد؟ پاسخ قسمت سوم سوال: 🌺نه قربانت شوم! باید بگویم: خیر. 90درصد جنبه تربیتی دارد که علائمش را شمردم. ✳️شما باید اصلاح رفتار کنید و نگاهتان را به بچه و موضوعات مربوط به او عوض کنید. https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چگونگی حذف محتوای مستهجن درجستجوی گوگل 🔰این آموزش را برای اولیا دغدغه مند ارسال نمایید. دکترمحمدنیرو https://eitaa.com/sabkezendegikareemane