من به سن معتقد نیستم!
من به انرژی معتقدم...
نگذارید سن به
شما دیکته کند
اینکه چه کاری را بکنید
و چه کاری را نکنید ...
در هر سني عاشقانه و
پر انرژي باشید
#سبک_زندگی_کریمانه.
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
از بودن با خودت لذت ببر به جای اینکه از کسی انتظار داشته باشی تورا خوشحال کند...
#سبک_زندگی_کریمانه.
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🍃«از شنبه» چگونه پدید آمد؟
🔶 وقتی ضروریترین عمل که سایر کارهایم به آن پیوسته بود را به تعویق انداختم و عذاب وجدان پیدا کردم.
🔷 وقتی که کار لازم برای سلامتی جسم و مزاجم را با وجود علم به فایده آن انجام ندادم.
😒 وقتی در برابر عادتهای کهنه تسلیم شدم، در حالیکه میدانستم نباید به آن ادامه دهم.
⚡️هنگامی که تنبلی بر من چیره شد و میفهمیدم باید عمل کنم .
😒 و زمانی که بر اثر کمی عزت نفس بر خود ترحم کردم...
👈 از آن زمان که برای بی عملی و تنبلی و کاهلی نتوانستم حتی خودم را اقناع کنم،« از شنبه» پدید آمد و به خود گفتم «از شنبه» شروع خواهم کرد.
☘«شنبه ای» که هیچگاه نخواهد آمد مگر این که از همین اکنون تغییر را آغاز کنم!
#انگیزشی_انسانی
#انسان_موفق
#گامی_به_سوی_موفقیت
#سبک_زندگی_کریمانه.
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#انگیزشی
هر از گاهي
باورهايتان را ورق بزنيد،
و كمي ويرايشش كنيد.
شايد صفحه اي بايد اضافه،
و يا حذف بشود.
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔰 اگر نمیتوانید
کارهای فوقالعادهای
انجام دهید
کارهای کوچک
را بصورت فوقالعاده
انجام دهید.
#انگیزشی_انسانی
#انسان_موفق
#گامی_به_سوی_موفقیت
#سبک_زندگی_کریمانه https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
💠 #حدیث_زندگی
امام علی علیه السلام
بدرستی که بیشترین ناله های اهل جهنم از تسویف است.
📖 جامع السادات
تسویف یعنی کار امروز را به فردا انداختن...
امروز که گذشت، فردا حتماً انجام میدهم...
از فردا نمازم رو سر وقت میخونم...
از فردا دیگه غیبت نمیکنم...
از فردا از فلانی و فلانی، حلالیت میگیرم...
از فردا امانت های مردم رو پس میدهم...
از فردا...
و ناگهان چه زود دیر میشود...
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
⚜ #کوتاه_مختصر
اگر در زندگی هدف نداشته باشید
خوش شانسی به کارتان نخواهد آمد
برای کشتی که نمیداند به کدام بندر می رود،
باد موافق معنا ندارد
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🦋 #زندگی_زیبا
انسان باید بداند خوبی کردن یا بدی کردنش با زندگی و سرنوشت خودش در ارتباط است
من با هر بدی در حق دیگران به خودم ظلم کرده ام
و با هر خوبی که به دیگران میکنم به خودم لطف کرده ام
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#انگیزه_تحصیلی
✅عوامل بی انگیزشی:
1⃣گاهی اوقات اطرافیان و دوستان با بیان مطالبی از قبیل «درس خواندن چه سودی دارد؟ کسانی که درس خوانده اند به کجا رسیده اند و ...» انگیزه درس خواندن را در شما از بین می برند.
❇️راهکار:
1⃣برای رفع این مشکل باید از ارتباط با افراد منفی اجتناب کرد و با توکل به خداوند آنچه را که درست است انجام داد.
2⃣با افراد مثبت نگر، فعال، با نشاط و درس خوان معاشرت کنید و از معاشرت با افرادی که به امور معنوی و علمی توجهی ندارند اجتناب کنید.
3⃣روزانه نیم الی یک ساعت ورزش مورد علاقه انجام دهید.
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
افسوس هر آنچه بُردهام باختنی است....
از خدا که پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشه که من یک عدد عمو دارم به نام عمو پیمان. این عموجان از از وقتی یادم میاد خلق و خوی خاص خودش رو داشت. به خاطر ته تغاری بودن و اختلاف سنی زیادش با مادر بزرگ و پدر بزرگم، با اونها زیاد حرف نمیزد. و انگار این حرف نزدن تبدیل به عادت ثانویه ش شده بود، و زیاد کسی رو تحویل نمیگرفت. بعدش هم که برای تحصیل رفت انگلستان و زندگی کردن در اونجا همون یه ذره حرف مشترکی که بین اون و خانواده وجود داشت رو هم از بین برد! ... وقتی بعد از ۶ سال به ایران برگشت، دیگه کلاً یه آدم دیگه شده بود.
همه فامیل معتقد بودند بیچاره زنی که قراره عمرش رو در کنار اون سپری کنه. بجز این بحث کم حرف بودن و تحویل نگرفتن موجودات بشر، به شهادت مادر بزرگم حتی یه لیوان آب رو هم توی خونه جا بجا نمیکرد و یه وقتهایی که مادربزرگ چند روز میرفت جایی و براش غذا درست میکرد میذاشت توی یخچال اینقدر همت نداشت که غذای توی یخچال رو گرم کنه و بخوره!
خلاصه زد و این شازده عمو با اونهمه کلاس و اهن و تلپش بعد از کلی خواستگاری رفتن و عیب روی دخترهای معصوم مردم گذاشتن، گلوش پیش کسی گیر کرد که هیچکدام از ملاکهای فامیل رو نداشت. شروط اصلی عمو جان اینها بود:
1. خانواده بسیار ( به توان n ) باکلاس داشته باشد.
2. " بقچه پیچ " نباشد! (با عرض شرمندگی این اصطلاحی بود که عموجان برای خانمهای محجبه به کار میبرد!)
3. تحصیلاتش حداقل فوق لیسانس باشد. ( خود عموجان دکترا داشت و عضو هیئت علمی دانشگاه بود)
4. خییییییلی ( باز هم به توانn ) خوشگل باشد!
اما اون دختر از تمام شرایط فقط شرط دوم رو داشت ( هنر کرده بود! ) ... وگرنه خانواده ش نه تنها باکلاس نبود، بلکه اصلاً آنقدر وضع مالیشون خراب بود که نتونستند حتی یک جهیز معمولی به دخترشون بدهند. از نظر زیبایی هم یک دختر سبزه رو بود که زیبایی کاملاً معمولی داشت. و بالاخره این که اصلاً دانشگاه نرفته بود و جالب این که حتی ابایی نداشت که بگه: " من دیپلمم رو هم به زور تقلب گرفتم! " ... با تمام اینها اون چیزی داشت که در هیچ دانشگاهی نمیشه یاد گرفت: " درایت و ظرافت زنانه " ...
عمو پیمان بالاخره موفق شد خانواده رو راضی کنه و ما هم زن عمو مهتاب دار شدیم! برخلاف بقیه که چندان دل خوشی از او ندارند، من از همون اول این درایت و مهارتش در زندگی کردن رو تحسین میکردم . (مثل امام خمینی (ره) که میگفت: من ورزشکار نیستم، ولی ورزشکارها را دوست دارم! ) ...
حالا این عمو پیمان از تمام مردهای فامیل خوشبخت تره. الان همون عموجان تنبل ما از ریز تا درشت کارهای خونه رو انجام میده و بچه ها رو مدیریت میکنه و از همه مهمتر این که برق خوشبختی توی چشمهاش میدرخشه.
چند وقت قبل توی یک مهمونی کنار زن عمو بودم که براش اس اومد. یواشکی دیدم نوشته : "خیلی دوستت دارم. دلم برات خیلی تنگ شده. کی بریم خونه؟ " ... باورتون میشه که این اس از طرف همون عموی از دماغ فیل افتاده ی من بود که اونطرف سالن نشسته بود! ... فقط ۱۰ دقیقه از همسرش جدا مونده بودها! ... اون هم بعد از نزدیک ۱۸ سال زندگی مشترک!
هی روزگاااااار! ... شعری هست که میگه:
افسوس هرآنچه برده ام باختنی ست بشناخته ها تمام نشناختنی ست
برداشته ام هرآنچه باید بگذاشت بگذاشته ام هرآنچه برداشتنی ست
البته این شعر درباره توشه برداشتن برای اون دنیاست، اما میشه ازش برای حال روز من هم استفاده کرد که همه چیز بلدم، الا همسرداری ! این رو الان دارم میفهمم که روی این موضوع زوم کرده ام. حالا که دارم بایدها و نبایدهای زندگی مشترک رو یاد میگیرم و میبینم چه فرصتهای نابی رو توی اوایل زندگی از دست داده ام و با چه حماقتی زندگیم رو به اینجایی که هست رسونده ام!
چه خوبه که این دنیا مثل اون دنیا نیست که همه درها بسته باشه و نشه کاری کرد. چه خوبه که "یوم الحسرت" این دنیا، " یوم الخلود " نیست ... توی این دنیا میشه حسرت خورد و عبرت گرفت و جبران کرد ... میشه یک یا علی مدد گفت و سرنوشت رو از سر نوشت ... برام خیلی دعا کنید که بسیار محتاجم.
ربنا اننا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین ...
#پست_پانزدهم
💞تو فقط لیلی باش💞
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
🍀 سبزه ای با عطر زندگی🍀
امسال سنت شکنی کردم و گندم گذاشتم سبز بشه، برای سفره هفت سین. این اولین بارمه که دارم از این هنرها از خودم در وکنم! ... همسرخان با شوق و ذوقی که از ازش بعیده هی میره بهشون سر میزنه. دیروز خبر داد که گندمها یه ذره جوانه زدن!
متعجب بودم که با اون روحیه جدی و خشکش چطوری یه همچه چیزی تا این حد براش مهمه. بعد فهمیدم نه. این برای اون چیزی ورای یک سبزه ساده ست.
در آموزه های اسلامی مفهومی هست که من به شدت بهش اعتقاد دارم: #اثر_وضعی_اعمال، که این روزها بهش میگن انرژی که اون کار از خودش آزاد میکنه ... هیچ کاری در این عالم بی تاثیر نیست. یعنی فارغ از اینکه فلان کار رو چطوری و با چه نیتی انجام داده ایم، نفس اون کار هم برای خودش یه اثراتی داره که معمولاً در نظر گرفته نمیشه.
این که ما در روز وقتمون رو چطور میگذرونیم و دغدغه هامون چی هست و بیشتر به چه چیزهایی فکر میکنیم، چیزی ورای مفهموم فیزیکی گذران وقت هست. من به تجربه فهمیده ام که وقتی آدم ارزشمندترین سرمایه های زندگیش یعنی وقت و فکرش رو صرف چیزی میکنه زندگیش رنگ و بوی اون رو میگیره و نمیتونه از تبعات اون چیز توی زندگیش چلوگیری کنه. انگار یه هاله ای از اون چیز اطرافش رو میگیره و افرادی که با اون آدم برخورد میکنن یه جورایی ناخودآگاه حس میکنن اون آدم تو چه فازیه، حتی اگه دقیقاً نفهمن، لااقل این رو میفهمن که فاز اون آدم براشون دلپذیر هست یا نه. برای همین خیلی وقتها میشه که آدم میگه "نمیدونم چرا درباره فلانی حس خوبی دارم." یا برعکس " اصلاً باهاش حال نمیکنم! "
این توی زندگی زناشویی هم بسیار بسیار مهمه و یه بخشی از حسهای زیرپوستی زن و شوهر نسبت به هم به همین بستگی داره. مثلاً اگه من صبح تا شب سرم توی مطالعه و پیگیری خبرهای سیاسی و اقتصادی باشه، حال و هوام یه چیزه، و اگه صبح تا شب فکرم در فضای خونه و رسیدگی به امورات افراد خانواده بچرخه حال و هوام بالکل یه چیز دیگه ست. این که من از صبح تا شب اصلاً یاد همسرخان نباشم و فقط برای رفع تکلیف یه کارهایی رو انجام بدم کجا، و این که مدام فکرم این باشه که یه فضای خوب و دلپذیر برای اون و بچه هام ایجاد کنم کجا ؟
نمیدونم همه آقایون اینطوری هستند، یا نه، اما بارها شده که غذایی رو با عجله و سرسری درست کرده ام اما به نظر خودم مزه ش مثل همیشه شده بود. ولی همسرخان بلافاصله بعد از خوردن اولین قاشق فهمید و با کنایه بهم گفت: " امروز غذات رو شِرتَک شِرتَک درست کردی ها! " ... یا مثلاً هر بار غذام خییییییلی خوب شده باشه میگه: بابات قرار بوده بیاد؟ ( چون میدونه که بابام همه هستی منه و همیشه وقتی میخوان بیان خونمون من از ته قلبم براشون خودکشون میکنم! ) ... قبلاها به این حرفهاش فکر نمیکردم اما الان دونه دونه اشارات و کنایاتش مبنی بر این که من به زندگیمون به قدر کافی توجه ندارم داره توی ذهنم رژه میره. انگار ذائقه ش علاوه بر بودن یا نبودن نمک و فلفل توی غذا ،به بودن یا نبودن ادویه هایی به نام عشق و توجه تو ی غذا هم به شدت حساسه ...
اون سبزه به این معنا بود که من به زندگیمون اهمیت میدم. و برای چیزی که فقط به خونه و خانواده خودمون مربوط میشه #وقت_میذارم ... و این برای کسی مثل من که دیگه داشتم به جایی میرسیدم که هفت سین آماده بخرم، در نوع خودش یک معجزه محسوب میشه ... الحمد لله الذی هو المقلب القلوب و الابصار ...
پی نوشتها :
*خدا کنه سبزه مون خوب دربیاد، آخه من هیچ تجربه ای ندارم. از همینجا از همه باتجربگان و سبزه اندازان حرفه ای که اینجا رو میخونن درخواست میکنم که راهنماییهاشون رو ازم دریغ نکنن، پلیز! ... حالا من هیچی . حیفه توی ذوق همسرخان بخوره ها! ... گفته باشم!
*لطفاً حواستون به اون تیکر کاهش وزن که اون بالا هست هم باشه. انگار واقعاً دارم آروم آروم وزن کم میکنم ( قابل توجه عطیه سادات عزیز، رقیب نازینم! ) ... میتونم یه رژیم سفت و سخت بگیرم، اما میدونم بیفایده ست. باید در اثر #درست_زندگی_کردن لاغر بشم، همونطور که در اثر اشتباه زندگی کردن و پرخوری عصبی چاق شده ام. باید کنار همین سفره ای که چاق شده ام لاغر بشم. این لاغر شدن ملاک خوبیه برای این که نشون بده دارم درست زندگی میکنم.
امروز علاوه بر ۴۰ دقیقه پیاده روی، ۳۰ عدد دراز و نشست هم زدم ...
یه همچین رضوان ورزشکاری هستم من!☺️
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane