👤 انسان شناسی ۷۲
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
انسان شناسی ۷۲.mp3
10.92M
#انسان_شناسی ۷۲
#استاد_شجاعی
#استاد_عالی
➖ چرا بعد از اینهمه سال دینداری، من هنوز اینقدر حسود و عصبی و پرخاشگرم ؟
➖ چرا من اینهمه از خدا کمک میخواهم، و یا به اهل بیت علیهمالسلام توسل میکنم، گرفتاریهای من حل نمیشود؟
➖ چرا حال قلب من، روز بروز بسمت خرابی پیش میرود و عبادتهای من بیتأثیر است؟
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#کلام_علما
💠علامه حسن حسنزاده آملی : دو چیز باعث تاریکی قلب و بی حالی در عبادت می شود :
۱- زیاد حرف زدن
۲- زیاد خوردن
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
32.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
#حرف_خاص
من میترسم ❗️
از شروع یه کار بزرگ / از ورشکستگی
از تنهایی / از فوت عزیزانم
از فقر و بیپولی / از سرطان /
از آینده / از کنکور / از ازدواج ....
راه کنترل ترس رو که یاد بگیری،
با همه ترسهات خداحافظی میکنی❗️
※ منبع: کارگاه تفکر
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#یادمون_باشه
⛔️ بعضی #یادمون_باشه ها درد همگانیاند!
هر کسی به اندازهی تعلقاتش، سهمی از ترس دارد...
و هر کسی به اندازهی ترسهایش، به میدانی وارد میشود که باید بجنگد و ترسهایش را ذبح کند.
#حرف_خاص این هفته، سراسر فرمول است. فرمولهایی ساده و شیرین مخصوص همهی ما، برای ورود به میدان مبارزه با ترسهایمان.
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
سلسله نشستهای تحکیم بنیان خانواده
(ویژه خواهران)
دوشنبه های هر هفته
از ساعت 16 الی 18
سخنران این دوشنبه 31مرداد
سرکارخانم
دکترنیلچی زاده
همراه با پرسش و پاسخ
و اهدا جوائز
🔸🔷 مکان:چیتگر، بلوار کوهک ، نسیم 16 غربی ، حسینیه امام رضا علیه السلام 🔷🔸
_________________
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
📣 پیاده روی اربعین
👈 هر صبح یک قاشق مرباخوری تخم شربتی و خاکشیر در آب حل و میل کنید، (جهت جلوگیری از گرمازدگی )
👈 پودر نعنا و زنیان یا کپسول سوپرمینت یا لومکس همراه داشته باشید، در صورت گرمازدگی و دل پیچه و اسهال بعد از هر وعده غذایی دو عدد مصرف کنید
👈 از خوردن بیش از حد مایعات و آب بسیار سرد در زمان تشنگی خودداری کنید و آب را کم کم و جرعه جرعه بنوشید
👈 مصرف بسیار زیاد آب باعث تعریق شدید و دفع الکترولیتهای مفید بدن شما شده و در نتیجه ایجاد ضعف و بیقراری میکند
👈 دارچین جلوی عفونت ها را می گیرد و لذا همراه داشتن پودر دارچین و اضافه کردن آن به غذا ها در صورتی که مزاج شما به گرمی حساسیت ندارد، مفید است (کپسول نوفلو یا قرص دارچین)
👈 استنشاق آب نمک و غرغره کردن آب نمک هر شب.
علت زخم پا، سایش پا در داخل کفش است، کسانی که دچار تاول زدگی پا میشوند از کفش راحت و کاملاً اندازه و جوراب ضخیم تر کمک بگیرند. جنس نخ و پشم شتر از بقیه بهتر است.
کالندولا جهت جلوگیری از عرق سوز
یا در موارد شدید تریامسینولون اِن اِن
📣📣هدیه کوچک برای کودکان موکب داران فراموش نشود
@dfasihi
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*یک وسیله بسیار کاربردی برای اربعین* لطفا قبل از حرکت همه خانواده کارکرد این نرم افزار ساده رو تمرین کنید تا در پیاده روی بتونید استفاده کنید 《التماس دعای فرج مهدی فاطمه عج 》
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
از یکی از تجار ورشکسته نجف
نقل میکرد:
این قدر وضع مالیم به هم خورد که به زنم گفتم:زن بردار بریم نجف،الان عزادارا میان خونمون شلوغ میشه آه در بساط نداریم.😭
زنم بهم گفت: مرد حسابی ، تو تاجر این شهری، با این همه دبدبه و کبکبه، شب اول محرمی همه از نجف بلند میشن میان کربلا، ما از کربلا بلندشبم بریم نجف، بابا پول نداریم نمردیم که، خدا هست، امام حسین هست، درس میشه.
بهش گفتم: زن اگه امام حسینم بخواست کاری بکنه تا الان کرده بود
😭 😭 😭 😭 😭 😭
میگفت: هرچی به زنم گفتم بیا بریم توجه نکرد و حرف خودشو زد، فقط برای آخرین بار رفتم باهاش اتمام حجت کنم.
گفتم: زن اگه نیای بریم میانا، آبرومون میره ها. بازم گوش نکرد و کار خودشو کرد.
همینجوری که استرس داشتم و نمیتونستم یه جا بند بشم و هی خودمو میخوردم:
دیدم عصر شده، یه دفعه اولین دسته ی عزاداری آقا ابی عبدالله وارد خونه شدن.
رفتم پیش زنم، با عصبانیت بهش گفتم:
دیدی اومدن، دیدی آبرومون رفت، حالا خوبت شد؟
*آبرومونو بردی حالا برو جواب بده...*
*بازم کار خودشو میکرد و به من توجهی نمیکرد.*
*تو همین لحظه دومین دسته اومدن، سومین دسته، چهارمین دسته، هی دسته های عزاداری امام حسین وارد خونه میشدن و هی من نگران تر...*
*اذان مغرب شد...*
*وایستادن نماز خوندن...*
*عشا رو که خوندن رفتم گفتم: ما امشب چیزی نپختیم، یه چیز ساده ای میل کنید مث نون و پنیرو هندونه ایشالله از فردا شروع میکنیم...*
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
*میگفت:*
*شام خوردن و رفتن حرم زیارت، نصف شب شد خوابیدن، تا* *خوابشون برد بلند شدم قبامو پوشیدم، عبامو انداختم، عرق چینمو سرکردم و نعلینمو پا.شال و کلا کردم برم نجف.*
*رفتم به زنم گفتم: زن این تو و این عزادارا و این امام حسین...*
*من دیگه تحمل موندن و آبروریزی ندارم...*
*میرم نجف و تو کربلا نمیمونم...*
*فقط تو کربلا یه کار دارم!*
*زنم گفت: چی کار؟*
*گفتم: الان میرم بین الحرمین، حرم حسینم نمیرم ، میرم حرم عباس...*
*به عباس میگم: برو به این داداشت بگو خیلی مشتی هستی، خیلی با مرامی، خوب آبروی این چن سالمونو حفظ کردی...*
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
*هرچی زنم گفت: بمون نرو...*
*منو تنها نزار. محل* *نذاشتم و از خونه زدم بیرون اومدم تو کوچه، باید دست راست برم حرم حسین گفتم نمیرم قهرم، پیچیدم برم حرم عباس تو راهم دیدم یه حجره بازه...*
*(قدیما تو بین الحرمین عرب ها حجره و دکان کاسبی داشتن)*
*خیلی تعجب کردم، گفتم:ساعت از نصف شبم گذشته، چطور میشه یه حجره باز باشه.*
*تو دلم گفتم این دیگه کیه که تا این موقع شب ول نکرده کاسبی رو؟!کنجکاو شدم بینم کیه.رفتم جلو دیدم آ سید حسینه...*
*آسید حسین استادم بوده و من اینجا تو همین حجره شاگردیه همین آسید حسینو میکردم...*
*خیلی خوشحال شدم.رفتم جلو*
*آسید حسین سلام علیکم جوابمو داد سلام علیکم.*
*گفتم : آسید حسین چی شده تا این موقع حجره موندی؟*
*بهم گفت: این چیزارو ول کن، روضه نداری امسال؟!*
*اشک تو چشام جمع شد و گفتم آسید حسین تو که وضع مارو میدونی تو کربلا ورشکست شدم یکی نیست حتی یه پول سیاهی برای روضه ی امام حسین بهم بده آسید حسین یه نگاهی بهم بهم انداخت گفت:*
*چی میخوای؟*
*گفتم: چیو چی میخوام؟*
*گفت:برای روضت چی لازمته؟*
*گفتم:برنج میخوام،شکر میخوام، چایی میخوام، گوشت میخوام، هیزم میخوام، سیب زمینی میخوام، پیازمیخوام.فلان و *فلان و فلان میخوام ...*
*بهم گفت: بیا بردار برو گفتم: چیو بردارم برم؟ گفت:*
*همینایی که الان گفتی هرچه قدر میخوای ببر،*
*نگاه کردم تو دکانش دیدم پر از همه چیزاییه که میخوام...*
*گفتم: من پول ندارم آسید حسین*
*گفت: کی پول خواست از تو؟*
*سرم داد کشید مث همون روزای استادو شاگردی: بیا هرچی میخوای بار گاری کن بردار بروهمه چیو بار گاری زدیم تموم شد*
*گفتم: آ سید حسین، ممنونتم کمکم کردی نذاشتی آبروم بره...ولی من این همه بارو چطوری ببرم؟*
*اومد جلو تکیه داد به زنجیر آویزونه دم حجرش*
*روشو کرد طرف حرم حسین صدا* *زد:عباس،اکبر،قاسم،عون،جعفر بیاین این بارارو ببرید*
*تو دلم گفتم: نگاه آسید حسین چقدر شاگرد گرفته، من یکی بودم شاگردشا...*
*تا این موقعم بیدارن شاگرداش...*
*خواستم برم خونه بهم گفت وایسا کارت دارم رفت از ته حجرش یه چیزی بیاره*
*وقتی اومد دیدم دوتا شمع دونی خوشگل سبز رنگ گذاشت به دستم گفت اینم هدیه ی مادرم فاطمه، برو یه گوشه از روضتو روشن کن. نفهمیدم منظورش از مادرش فاطمه چیه؟*
😭 😭 😭 😭 😭 😭
*اینقدر خوشحال بودم که گفتم حالا که که کارمون درست شد برم حرم آقا از آقا معذرت خواهی کنم...*
*بگیم آقا غلط کردیم نفهمیدیم. ببخشید، اما این دوتا شمعدونی تو دستام بود اذیتم* *میکرد.گفتم: میرم* *اینارو میدم به خانمم و بهشم میگم کارمون جورشده و برمیگردم حرم.*
🏴 #سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
*رسیدم سرکوچه دیدم گاری با بار جلو در گذاشته و زنم داره دورش میگرده و بال بال میزنه*
*رسیدم دم در خونه
زنم بهم گفت: کجا ریش گرو گذاشتی؟*
*کجا نسیه آوردی؟*
*بهش گفتم: زن کارمون راه افتاده و درست* *شده،این شمعدونی هارو بگیر من برم از آقا معذرت خواهی کنم بعد که اومدم تعریف میکنم برات.*
*زنم گفت حالا از کی گرفتی اینارو؟*
*گفتم: از آسیدحسین.اون ایناروبهم داد.*
*زنم دادزد سرم که: مرد! ورشکست که شدی دیونه شدی؟*
*گفتم:چرا؟*
*گفت:آسیدحسین20ساله مرده*
*گفتم: زن به عباس قسم من الان بین الحرمین درحجره ی آ سید حسین بودم*
*باورش نشد. گفت صبر کن خودم بیام ببینم چی شده.؟*
*رفتیم بین الحرمین، تا به حجره ی آسید حسین رسیدیم دیدم در حجره ی آسید حسین خاک گرفته،عنکبوتا تار* *بستن.یه وقت یادم افتاد خودم آسید حسینو غسل دادم، خودم کفنش کردم، خودم خاکش کردم.*
*به زنم گفتم تو برو خونه*
*خودم اومدم تو حرم حسین چسبیدم به ضریح و گفتم آقا غلط کردم*
*برات کربلاتونو از دست حضرت عباس بگیرید*
*یامطلب پائین رو نبین یا اگه دیدی باید کپی کنی*
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
*"اَ لسلٰامُ عَلَیْکََ یٰا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبٰاس"*
*به احترام "باب الحوائج"
سلام به آقا فراموشتون نشه🙏
🏴 #سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#سبک_زندگی
💠 در سبک زندگی اسلامی یکی از راههای تعامل با خود این است که *اجازه ندهیم غصهها بر ما مسلط شود*.
🍃 امام سجاد در هنگام گرفتاری دعا می فرماید:
🔆 «اللهم ... وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِ بِحَوْلِكَ»
🔆 «خدایا! با توانایی خود، سلطۀ غصه را بر من بشکن.»
📗 دعای هفتم صحیفه سجادیه
🌀 درحالیکه دنیا به گرفتاریها پیچیده شده :«دارٌ بِالبَلاءِ مَحفُوفَه»، اما باید از خدا درخواست کنیم تاغصه هامارا اسیر خود نسازد و *به مجرد آنکه اندوه بخواهد بر ما مسلط شود، خداوند سلطۀ آن را از بین ببرد*.
💢 هنگامیکه که غصه بر ما تسلط یابد، دیگر خود را از تحت سلطنت خدا خارج کردهایم و مغلوب میشویم.
✅ واقعیت این است که زندگی، بدون محنت امکانپذیر نیست؛ اما باید آن را مدیریت کرد و زمام غم را بدست گرفت و بر آن مسلط شد. البته این کار فقط به حول و قوۀ الهی صورت میگیرد. و به تنهایی نمیتوان از عهدۀ آن بر آمد،
هر چه بیشتر بنده خدا شویم غصههای دنیوی برای ما ناچیزتر می شود.
📚« استاد زهره بروجردی»
🏴 #سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane