💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
شب جمعه آخری که اصفهان بود بهش گفتم بیا بریم هیئت سدرضا نریمانی ...
(سجاد عاشق آسدرضا بود .. هر وقت میرفتم هیئت آسدرضا ٬ سجاد یه گوشه ای نشسته بود دعا یا قرآن میخوند ... )
خلاصه بهش زنگ زدم و گفتم بیا تا بریم ...
با هم رفتیم ... سیدرضا اون شب سنگ تموم گذاشت ... یه شعر برا مدافعان حرم خوند که خیلی رو سجاد تاثیر گذاشت ...
پشت پات آب میریزم ...
دل بی تاب میریزم ...
دست حق پشت و پنات ...
تو مدافع حرم ...
تو مجاهد شهید ...
...
خلاصه با دوستاش تو هیئت خداحافظی کرد و اومدیم ...
تو راه به من گفت چراغ قوه نداری بهم بدی ببرم سوریه ؟
من گفتم نه ...
دیدم از داشپورت ماشین یه چراغ قوه درآورد گفت امروز خریدم ٬ بذا سوریه ...
به محله که رسیدیم بچه های پایگاه بسیجمون ایستاده بودن سر چهارراه با هم حرف می زدند ... ما که رسیدیم خوشحال شدند و حدود ۱ ساعت سر چهارراه با سجاد پیرامون سوریه و .. بحث می کردیم ...
فردا صبح برا دعا ندبه رفتم مسجد و خیلی منتظر سجاد بودم که بیاد ... دعا تموم شد ... ما بیشتر اوقات بعد از دعا ندبه به پایگاه میریم و کمی پینگ پنگ بازی می کنیم ...
اون روز ۶ - ۷ نفر بودیم ... زنگ زدم به سجاد گفتم بیا با بچه ها خداحافظی کن ...
اومدش ...
حسابی باهاش شوخی کردیم ...
آخر کار که میخواستیم بریم چند تا عکس دسته جمعه گرفتیم ...
بعد به سجاد با شوخی گفتیم بیا یه عکس تکی بگیر که اگه شهید شدی داشته باشیم ... خندید گفت باشه ... انگار به دل خودش افتاده بود که شهید میشه ...
عکسی که در حالت قنوت است آخرین عکس شهید سجاد مرادی است ...
وقتی من رو رسوند در خونه بهم گفت عکسم رو خیلی دوست دارم ... اگه برگشتم بریز رو CD و بهم بده ولی اگه برنگشتم ...... خودت کاراش رو بکن ... این رو که گفت و با رفتارهای سجاد تو مراسم شهید دائی تقی و خیزاب من فهمیدم که سجاد داره تو آسمون راه میره و دیگه دلش رو زمین نیست ...
آخرین وداعم را با سجاد انجام دادم و رفتم ... فرداشب خبر رسید سجاد رفت سوریه ...
هر شب من با یاد سجاد گذشت و گذشت تا ظهر چهارشنبه ۱۶/۹/۹۴
که بهم خبر دادند سجاد شهید شده ولی هیچ کس نفهمه ...
لحظه شنیدن خبر تمام دنیا رو سرم خراب شد ... نه به خاطر شهادت سجاد ... به خاطر از دست دادن سجاد ... خیلی دوستش داشتم ...
حالا تا کی باید حسرت از دست دادن سجاد رو بخوریم و تو این دنیا مشغول گناهان خودمون هی از سجاد دورتر بشیم ... خدا میدونه ...
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🕊🕊
✍ #برگی_از_خاطرات
سید خیلی خوشرو ومهربان بود وقتی با شهید عزیز آشنا شدم ایشون با این که منو نمیشناخت توی ملاقات اول چنان با صمیمیت با من برخورد کرد که من تصور کردم بعد از سال ها یه برادر گمشده رو پیدا کردم
واقعا که برای همه ما بسیجیا مثل برادر بزرگتر بود و محبتش هیچوقت از قلب همه ما بیرون نمیره.
نقل از یکی از بسیجیان
🌹 #شهید #سید_سجاد_مرادی
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
*پیش بینی شهادت...*🕊️
*شهید سجاد مرادی*🌹
تاریخ تولد: ۲۸ / ۱۰ / ۱۳۶۱
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۹ / ۱۳۹۴
محل تولد: چهار محال بختیاری
مزار: اصفهان
محل شهادت: حلب / سوریه
🌹پدرش← *نماز شبها📿یا حسین گفتنها🏴 و دنباله رو رهبری بودن💚 سجاد را به مقام شهادت رساند؛🕊️ او در حلال و حرام به شدت دقت میکرد🍂 تا جایی که وقتی نذری برای ما میآوردند🍲 نمیخورد و میگفت، نمیدانم این نذری از چه پولی تهیه شده است.*🍂یک دختر به نام *فاطمه زهرا از او به یادگار مانده* 🌸سجاد با رفقایش اکثر شبها گلستان شهدا بودند🌷 *در اوج جوانی رفیق و دوست خود را که حافظ قرآن بود*🍃 در راه مسابقات قرآن مشهد در اثر سانحه تصادف درگذشت و از دست داد🍂 *آن موقع بود که سجاد وصیت نامهای نوشت📃 و به دوستان گفت من زیاد زنده نمیمانم؛🥀و در جوانی خواهم رفت🕊️ وصیت نامه را نزد برادر دوستش گذاشت.*📃او به سوریه رفت🌷 *مأموریتهای سوریه 45 روزه بود🍂 اما سجاد به ما گفت 24 روزه میروم و بر میگردم🕊️ باعث تعجب بود! که با وجود مأموریت 45 روزه تأکید زیادی بر 24 روز داشت🍃 از روزی که رفت دقیقاً 24 روز بعد خبر شهادتش را آوردند*🕊️ او در اثر *اصابت موشک عناصر کتائب ثوار الشام با تانک💥 و برخورد ترکش به پشت سر🥀🖤 به فیض شهادت رسید.*
*پاسدار شهید سجاد مرادی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
شعر زیر را پسر عموی شهید سجاد مرادی بعد از شنیدن خبر شهادت سجاد برایش سرود ...
خبر درست بود ؟! نه ... هنوز باورم نشد
هنوز بعد تو قلم ... رفیق دفترم نشد ...
قلم هنوز مانده در کنار شهر کودکی ...
که از هجوم خاطره ، مثل بیاورم ، نشد...
چه کرده ای پسر عمو ؟! که مانده بغض در گلو
و شعرهای گنگ من ، شبیه محتشم نشد...
وشعرهای گنگ من … و بیت آخرین تو ...
و بیت آخرین ما … که هیچ مثل هم نشد...
تویی غزل سروده ای ، که بال و پر گشوده ای
و هیچ کس شبیه تو ، کبوتر حرم نشد ...
(شهاب مرادی صبح پنج شنبه ۱۹ آذر ۹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💠طلبه شهیدی که هر روز پای مادرش را می بوسید
🔉برادر شهید :
اصغر هميشه با روي خوش با مردم برخورد مي کرد و هنگامي كه به منزل مي آمد، ابتدا پاي مادر را مي بوسيد و ايشان را تكريم مي كرد، به همين خاطر مادرم هميشه او را دعا مي كرد
✅ اصغر شخصيتي بسيار مهربان داشت و از همان دوران كودكي، آرزوي روحاني شدن را در سر مي پروراند و پيگير درسهاي طلبگي مي شد.
او در سن 14 سالگي وارد حوزه علميه شهر اميديه خوزستان شد و پس از گذراندن 5 سال تحصيلي، در حوزه علميه اصفهان به تحصيل ادامه داد و از لحاظ درسي در سطح بسيار بالايي قرار داشت و هيچ گاه انجام كاري را بر درسش ترجيح نمي داد
🕊شانزدهم آذر ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم "سید اصغر فاطمی تبار" گرامی باد
#صلوات
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
*روحانے تازه داماد...*🕊️
*🌹شهید سید اصغر فاطمی تبار*
تاریخ تولد: ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۹ / ۱۳۹۴
محلتولد:قلعهحمود،امیدیه،خوزستان
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرشهید← اصغر هميشه هنگامی كه به منزل میآمد،🌙ابتدا پای مادرش را میبوسيد و ايشان را تكريم می كرد،🌷به همين خاطر مادرش هميشه او را دعا میكرد. ده سالی میشد که در حوزه درس می خواند و روحانی بود.📿 سادات بود، ائمه را واقعا پدران خودش میدانست.🍃یک مرتبه شهادت یکی از ائمه بود که تعطیل هم نبود؛🍂 میخواست یک گوشی بخرد، ولی چون شهادت بود، نرفت.🍂 گفتم چه اشکالی دارد؟ گفت: اگر سالگرد پدرت بود میرفتی خریدی بکنی که باعث خوشحالیت شود؟ خیلی رعایت می کرد.💫 با آن شهریه کمی که داشت، کتاب شهدا میخرید🌙ما حدود 4 ماه بود كه ازدواج كرده بودیم🎊و پس از ازدواجش شوق به رفتن به سوريه در دلش موج میزد و عاقبت هم اعزام شد،🕊️ آخرین تماس سید یک روز قبل از شهادتش بود؛📞روزی که مأموریت داشتند. پیش از مأموریت ساعت شش صبح تماس گرفت؛📞 اولین بار بود که آن موقع از صبح زنگ میزد؛‼️بعد از نماز صبح در یکی از روستاهای سوریه درگیری آغاز میشود💥یکی از دوستانش به دست یک تک تیرانداز داعشی به شهادت میرسد🕊️ و سید به قصد انتقام در پی او رفته و در کوچهای با او رو در رو میشود؛💥 تفنگش در آن لحظه گیر کرده و آن ملعون زودتر شلیک کرد🥀و سید همانطور که آرزو داشت، مانند مادرش فاطمه زهرا(س)🥀با اصابت گلوله به پهلویش💥 به آرزوی دیرینه اش رسید*🕊️🕋
*شهید سید اصغر فاطمی تبار*
*شادی روحش صلوات*🌹💙
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🔴 این سه تصویر متعلق به کیست؟!
سه شهیدی که در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به دستور محمد رضا شاه پهلوی در دانشگاه تهران با شلیک تیر مستقیم جنگی کشته شدند.
حالا ۱۶ آذر شده و ربع پهلوی، مردم را با حمایت همه جانبه انگلیس و آمریکا به خیابانها فرامیخواند!
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
شهدایی که از دانشگاه به جبهه رفتند...
#روز_دانشجو_مبارک
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•