eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
362 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
10.9هزار ویدیو
41 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ شمعی و پروانه منم.mp3
9.49M
شمعی و پروانه منم عاشق و دیوانه منم لیلی دلخواهم تویی ثارالله 🎙 جواد_مقدم ✳️ جدید #️⃣ مناجات_با_امام_حسین_ع #️⃣ استودیویی ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
422_54668685798581.mp3
16.4M
✌صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان. ۱۴۰۳/۸/۱۲
❌️ یه جوری تیتر زده انگار خرمشهر آزاد شده! 😐 ظاهرا بزرگترین مشکل تو این مملکت واردات آیفون بوده ... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
☑️ مقاومت عراق ضمن اعلام آمادگی برای همکاری با ایران در پاسخ به تجاوز اخیر رژیم‌صهیونیستی به این کشور، اعلام کرد که تهران حق دارد از داخل عراق به این رژیم حمله کند ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
43.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✌فیلم کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان. ۱۴۰۳/۸/۱۲ 🎧صوت کامل | متن کامل 💻 Farsi.Khamenei.ir
خب بریم سراغ رمانمون 😍 کیا حاضرن!؟
اسم رمانمون هست عشق در یک نگاه یه رمان آموزنده وجذاب خیلی قشنگه پیشنهاد میکنم حتما بخونید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗عشق دریک نگاه💗 قسمت1 با صدای زنگ ساعت گوشیم بیدار شدم ساکمو برداشتم وسیله هایی که نیاز داشتم و داخلش گذاشتم در اتاق باز شد زهرا: نرگس هنوز آماده نشدی؟ -الان زود آماده میشم زهرا: از دست تو ،همیشه آخرین نفریم بدو - چشم تند تند وسیله هامو جمع کردم لباسمو پوشیدم چادرمو سرم کردم رفتم پایین همه در حال صبحانه خوردن بودن - سلام به اهل خانه صبحتون بخیر مامان : سلام عزیزم بیا صبحانه تو بخور - دستتون درد نکنه بابا: زهرا بابا خیلی مواظب خودتون باشین زهرا: چشم بابا جون زود باش نرگس خانم دیر شد - همین الان بابا گفت مواظب خودتون باشین ،میخوای چیزی نخورم بی افتم رو دستت مامان: خدا نکنه ،اره بخور مادر زهرا: لووس ،من میرم دم در بیا ( اولین سفری بود که منو زهرا میخواستیم باهم بریم اونم کجاا شلمچه ،زهرا دو سال از من بزرگتر بود ،باهم تو یه دانشگاه درس میخونیم البته من چون نیمه اولی هستم ،زهرا نیمه دومی ،اینجوری یه سال از نظر درسی عقبم ) سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم توی راه زهرا همش میگفت : وااای نرگس دیر میرسیم همه میرن ،ما جا میمونیم - نترس آبجی گلم ،شهدا اگه بطلبه مارو ،هیچ کسی جایی نمیره تا ما برسیم دست بر قضا اتوبوسی که ما میخواستیم سوارش بشیم اشکال فنی پیدا کرده بود رسیدم دم در دانشگاه - دیدی گفتم نرفتن خانم موسوی(مسئول بسیج دانشگاه): سلام دخترا کجایین شما زهرا: شرمنده خانم موسوی،پس ماشین برادرا کجاست خانم موسوی: نیم ساعتی میشه حرکت کرده آقا راننده: خانم موسوی درست شده بریم خانم موسوی:خدا رو شکر،بریم بچه ها سوار شین ••••• 🍁نویسنده: فاطمه ب🍁 .............................................. دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗عشق در یک نگاه💗 قسمت2 سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم زهرا هم یه مفاتیح ریز از کیفش درآورد شروع کرد به خوندن منم هندزفری رو گوشم گذاشتم و مداحی گوش میکردم کم کم خوابم برد زهرا: نرگس ،اجی بیدار شو وقت نماز و ناهاره ( چشمامو به زور باز کردم ): چشم از ماشین پیاده شدیم و رفتیم نماز و خوندیم بعد نماز همه رفتن داخل رستوران ،منم چون از غذاهای بیرون اصلا خوشم نمیاومد رفتم داخل اتوبوس نشستم ده دقیقه بعد زهرا اومد زهرا: خانم خانوما یه دفعه غش نکنی بیافتی رو دستمون - خیالت راحت بادمجون بم آفت نداره دست کرد داخل کیفش زهرا: بیا ،مامان جونت واست ساندویج درست کرد ،میدونست چیزی نمیخوری - قربون دستش برم زهرا: منم مسئول حمل و نقلش بودمااا - قربون شما هم برم ( ساندویج کتلت بود ،واقعن گشنم بود ) خانم موسوی: زهرا جان بیا اماره بچه هارو بگیر حرکت کنیم زهرا: چشم،الان میام هوا تاریک شده بود که رسیدیم واقعن تو تاریکی شب هم میشد ،بوی شهدا رو حس کرد این چند روز خیلی زود گذشت ،ولی دلم میخواست ثانیه ها یه عمر بگذره تا بیشتر بمونیم اینجا یه شب بعد از خوندن دعا و نماز شب خوابم برد ،خواب دیدم یکی داره اسممو صدا میزنه و میگه بیا چند بار هم این جمله رو تکرار کرد اصلا چهره اش مشخص نبود فقط صداشو میشنیدم از خواب بیدار شدم نگاهی به اطرافم کردم همه خواب بودن یه ترس عجیبی افتاد توی دلم چادرمو سرم کردم از چادر زدم بیرون همه جا ظلمات و تاریک بود ترسیدم کجا باید برم ،اون صدای کی بود ؟ رفتم دورو برم و گشتم یه دفعه صدای گریه ای شنیدم دنبال صدا رفتم ••••• 🍁نویسنده: فاطمه ب🍁 ................................................... دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
شبکه ۱فیلم روزخون مربوط به حادثه تروریستی شاه چراغ هست الان شروع شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌻🌻 ❣بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم❣ 💛اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 💛وَبَرِحَ الْخَفاءُ 💛وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ 💛وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ 💛وَضاقَتِ الاْرْضُ 💛وَمُنِعَتِ السَّماءُ 💛واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 💛وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكي 💛وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 💛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 💛اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 💛وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 💛فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ❤️يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ ❤️يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 💛اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 💛يامَوْلانا ياصاحِبَ الزَّمان 💛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 💛اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 💛السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَه 💛الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 💛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرین ⚜🌐⚜🌐⚜🌐⚜🌐⚜ اللهم عجل لولیک الفرج ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝