💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
✍#خاطرهنگاری
🟠شهید مدافعحرم جواد دوربین
🏠در منازل هر یک از ساکنان شهر مایر سوریه و یا سایر منازلی که تخلیه شده است، قابهایی با مضامین قرآنی آراسته بود و قرآن در خانهها موجود. و انسان به راحتی میتوانست به قرآن دسترسی داشته باشد اما متأسفانه در خانه شیعیان، بخصوص کشور ما قرآن مهجور میباشد.
🔥در بین اهل سنت، اهلبيت مهجور و در بین شیعیان قرآن و این نقشه و توطئه دشمنان قسمخورده اسلام و مسلمانان است و همین امر، باعث تفرقه و دشمنی در جهان اسلام.
🕋در صورتی که مسلمانان در یگانگی خداوند، نبوّت پیامبر گرامی اسلام و قرآن و برخی از مسائل دینی مشترکند و نقطه اشتراک میباشد اما قدرتطلبی برخی از عناصر تندرو و تأثیر قرارگرفتن از سوی استکبار جهانی و رأس آن، آمریکا و اسرائیل خبيث، جهان اسلام در عوضِ مقابله با اسلامستیزی و اشغال سرزمین مقدس فلسطین اقدام به نسلکشی و جنگ فرقهای روی آوردهاند که جای بسی تأسّف دارد!
🗓۳ اُردیبهشت ۱۳۹۵، شهر مایر سوریه
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🕊اللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🕊
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
📋#ببینید | #اطلاعنگاشت
🎁شهید مدافعحرم علیرضا قنواتی
🔹تاریخ ولادت: ۱۳۴۵/۱۰/۱۱
🔸محل ولادت: جایزان
🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۷/۱۱
🔸محل شهادت: حمص سوریه
🔹مزار: روستای جایزان
🎂#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🦋اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🦋
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
📚گزیدهای از #کتاب_شهدا
📒کتاب «سامان عشق»
🔵شهید مدافع حرم سعید سامانلو
👀 یهکم به من نگاه کن!
💞مطمئن بودم که دوستم دارد اما میخواستم از زبان خودش بشنوم. هر روز با بهانه و بیبهانه میگفت که عاشقانه دوستم دارد. خیلی اهل گلخریدن و هدیهدادن بود؛ چه دوران عقد و چه بعد از گذشت چندین سال از زندگی مشترکمان. گلها و کادوها را با سلیقه خاص خودش تزئین میکرد.
🌕گاهی وقتها چند خط جمله عاشقانه مینوشت و کاغذ را به اندازه جعبه کادو برش میداد و میچسباند روی آن. میگفت:«وقتی میریم مهمونی و من چندساعتی باهات حرف نمیزنم و نمیبینمت، خیلی دلم تنگ میشه.»
💞مهمانی که بودیم، چون نمیتوانست جلوی دیگران ابراز محبت کند و عُرف خانوادهشان طوری بود که به احترام حضور بزرگترها حریمها را حفظ میکردند، به تلفن همراهم پیام میداد: «سادات انگار یکساله ندیدمت! خیلی دلم برات تنگ شده. یهکم به من نگاه کن.»
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🕊اللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🕊
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهید
🔹بیشتـر وقت ها لباس پوشیدنش جوری بود که تیپ و ظاهرش مثل بچههایجنگ باشد... ولی آن روز شلوار کتان پوشیده بود و خیلی شیک شده بود. جلو رفتم و گفتم: سید! شما هم ؟! سید گفت :
به نظر تو از لحاظ شرعی اشکالی داره؟؟؟
🔸گفتم: نه! گشاده، هیچ علامتی هم نداره ، ولی برای شما خوب نیست. گفت: میدونم؛ ولی امروز رفته بودم با یه سری از جوون ها فوتبال بازی کنم! بعد هم باهاشون صحبت کردم و دعوتشون کردم به هیئت. بعد هم گفت: «وقتی با تیپ و ظاهری مثل خودشون باهاشون حرف میزنی بیشتر حرفت رو قبول میکنند.»
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
#سالروز_شهادت
#سالروز_ولادت
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ #خاطرات_شهید 🔹بیشتـر وقت ها لباس پوشیدنش جوری بود که تی
#خاطرات_شهید
🔹با سید رفته بودیم حمام عمومی. سید انگشترهای دستش را در آورد و کنار حوض گذاشت. آب را پاشیدم سمت حوض. رنگ از چهرهٔ سید پرید. او به دنبال انگشترش می گشت. انگشترش را آب برده بود داخل چاه. دیگه کاری نمی شد کرد. به شوخی به سید گفتم: تو نباید به مال دنیا دلبسته باشی.
🔸گفت: «راست میگی ولی این هدیهٔ همسرم بود؛ خانمی که ذریهٔ حضرتزهرا (س) است. اگر بفهمد همین اوایل زندگی هدیه اش را گم کردم بد می شود.» روز بعد به همراه سید راهی مازندران شدیم در حالی که ناراحتی در چهره اش موج می زد.
🔹دو روز مرخصی ما تمام شد. سوار بر خودروی سپاه راهی تهران شدیم. ناخودآگاه نگاهم به دست سید افتاد. خواب از چشمانم پرید. دستش را در دستانم گرفتم. با تعجب گفتم: «سید این همون انگشتره!!» خیلی آهسته گفت آروم باش. انگشتر خود خودش بود. من دیده بودم که سید یه بار به زمین خورد و گوشه نگین این انگشتر پرید. خودم دیدم که همان انگشتر به داخل فاضلاب حمام افتاد. حالا همان انگشتر در دست سید بود.
🔸با تعجب گفتم تو رو خدا بگو چی شده؟ اما سید حرفی نمی زد و بحث را عوض می کرد. اما این موضوعی نبود که به سادگی بشود از کنارش گذشت. سید را حق مادرش قسم دادم. گفت چیزی را که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن و حتی اگه تونستی بعد از من هم به کسی نگو چون تو را به خرافه گویی متهم می کنند.
🔹سید گفت: «من آن شب به خانه رفتم. مراقب بودم همسرم دستم را نبیند. قبل از خواب به مادرم متوسل شدم. گفتم مادر جان بیا و آبروی من را بخر. بعدش طبق معمول سوره واقعه را خواندم و خوابیدم.
🔸نیمه شب بود که برای نمازشب بیدار شدم. مفاتیح من بالای سرم بود. مسواک و انگشترم روی مفاتیح بود. رفتم وضو گرفتم و آماده نماز شب شدم. رفتم سمت مفاتیح تا انگشترم را دستم کنم . یکباره با تعجب دیدم دو تا انگشتر روی مفاتیح هست. با تعجب دیدم همان انگشتری که در حمام دانشکده تهران گم شده بود روی مفاتیح قرار داشت. با همان نگینی که گوشه اش پریده بود، نمی دانی چه حالی داشتم.»
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
#سالروز_شهادت
#سالروز_ولادت
●ولادت : ۱۳۴۵/۱۰/۱۱ ساری
●شهادت : ۱۳۷۵/۱۰/۱۱ عوارض ناشی از شیمیایی
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃چقدر سخت است، حال عاشقی که نمی داند محبوبش نیز هوایش را دارد یا نه؟😔
.
🍃یک جمله از دل نوشته هایت را خواندم. حالا سال هاست، دلم به حال خودم می سوزد😓
.
🍃روزهایی که از خیل #عشاق جامانده بودی و درد فراق، دلت را به تنگ آورده بود. به روضه های ارباب پناه آوردی. برایِ غربت امام #حسن، اشک ریختی. از #حضرت_مادر، شهادت خواستی و چه زیبا دعایت مستجاب شد🥀
.
🍃جانبازِ شهید، برای رسیدن به تو و چون تو زندگی کردن، پاهایم بی رمق و سرزانوهایم، زخمیِ#گناهانم است. مسیر طولانی و نفس اماره، نفس هایم را به شماره انداخته است😞
.
🍃باید در دفتر زندگی ام، قوانین دهگانه ات را بنویسم و سرمشق روزهای بلاتکلیفی بکنم. می خواهم بغض هایم را در کوله پشتی تنهایی ام بریزم. دلم یک سفر میخواهد به مقصد #ساری.
.
🍃آرزو دارم همانگونه که درکتابت خواندم، راهنمایم شوی و مرا به گلستان #شهدا ببری. چشم هایم را ببندم و در #دارالشفای عاشقان بگشایم. دلِ سوخته، از آتش #هجران را با سنگ سرد مزارت تسکین دهم. تسبیح تربتم را در دست بگیرم و آنقدر ذکر #یازهرا (س) بگویم تا نگاهم کنی❤
.
🍃باب الحوائجِ جوانان، دست دلم را بگیر، #علمدارش باش .برای این سر به هوا کمی روضه بخوان. در روز #تولدت که #شهادتت هم امضا شد، برای حال دلم #امن_یجیب بخوان.
بطلب که #زائرت شوم🌹
.
🌺به مناسبت سالروز تولد و شهادت #شهید_سید_مجتبی_علمدار
.
📅تاریخ تولد : ۱۱ دی ۱۳۴۵
.
📅تاریخ شهادت : ۱۱ دی ۱۳۷۵
.
🥀مزار شهید : گلزار شهدای شهر ساری
.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🔸 " در محضـر شهیـد " ...
بـر همـه واجـب است ...
مطیع محض فرمایشات رهـبری
که همان ولی فقیه میباشد ، باشند
چون دشمنان اسلام کمر همت بستهاند
تا ولایت فقیه را از ما بگیــــرند
و شما همت ڪنید ، متحـد و یڪدل
باشیـد تا ڪمر دشمنــان بشڪند و
#ولایت_فقیه باقی بمانـد.
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
#فرازی_از_وصیتنامه
#سالروزشهادت..🕊🌸
#سالروز_ولادت....🌸🎉🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🌱
شب عاشورا بود، از مراسم که برگشتیم به سید گفتم با رفقا امشب به منزل ما بیایند، آن شب کسی منزل ما نبود، خیلی خسته شده بودیم به محض آنکه وارد خانه شدیم، خیلی سریع خوابمان برد، ساعت سه یا چهار صبح احساس کردم صدایی از راهرو می آید، ترسیدم، آرام رفتم تا ببینم صدای چیست؟
با تعجب دیدم سید مشغول خواندن نماز شب است، به حال او خیلی غبطه خوردم او آن روز از همه ما خسته تر بود، کار و مداحی در چند هیئت و… رمق برایش باقی نگذاشته بود اما خلوت با خدا صفایی داشت که حاضر نبود به این راحتی ها آن را از دست دهد، آن هم در شب عاشورا…
✍آستان مهر
🌷 #شهید_سید_مجتبی_علمدار
✨ #سالروز_ولادت_جانبازی_شهادت
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🌷🍀زندگی نامه شهید «سیدمجتبی علمدار»🍀🌷
🌷در سحرگاه 11 دی 1345، درست در لحظاتی که مؤذن، آوای دلنشین #اذان_صبح را سر داده بود، کودکی چشم به جهان گشود که نامش را «مجتبی» نهادند. #نورسیدهای از تبار #سادات که تولدش، بارقهای از امید را در دل «سیدرمضان و نوذر» به وجود آورده بود. پدر و مادری که در سیمای دلبندشان، آیندهای درخشان را میدیدند
🔹سیدرمضان با درآمدی متوسط، همواره دغدغه آن را داشت که #فرزندانش تعالیم اسلامی را به درستی بیاموزند و بدان عمل کنند.
سیدمجتبی، تحصیلات ابتدائی را در دبستان «شهید عبدالحکیم قرهجه»، دوران راهنمائی را در مدرسه «شهید دانش» و مقطع #متوسطه را در هنرستان «شهید خیریمقدم» فعلی ساری سپری کرد. اگرچه تحصیلاتش به دلیل پیروی از فرمان پیر #جماران و انجام تکالیف الهی ناتمام ماند، امّا بعد از سالهای جنگ، ادامه تحصیل داد.
🔹او در سال 1362 همراه چند تن از دوستانش، دوران #آموزش_نظامی را در پادگان منجیل پشت سر گذاشت و بعد از آن به منطقه کردستان اعزام شد. حضور او در کردستان با اتمام #عملیات والفجر 4 مصادف بود؛ اما بعد از عملیات، به همراه دیگر #رزمندگان، در پایگاه «ساوجی» منطقه #پنجوین عراق مستقر شد.
🔹او در سال 1363، به منطقه #علمیاتی جنوب عزیمت کرد و در گردان امام حسین(ع) لشکر 25 کربلا، بهعنوان #تیربارچی استقرار پیدا کرد.
این رزمنده سرافراز، از #نقشآفرینان عملیات پیروزمندانه کربلای 1 نیز بود. او بعد از این عملیات، وارد #گردان مسلمبن عقیل شد و تا پایان جنگ نیز، در آن باقی ماند.
نخستین عملیاتی که سید همراه این گردان انجام داد، عملیات کربلای 5 بود. گردان مسلم پیش از این #عملیات، در منطقه صیداویه در #آبادان مستقر شد. اینجا بود که مجتبی، همراه سایر رزمندگان، در کنار #نخلهای استوار جنوب، نجواهای عاشقانه خود را در سوگ اهل بیت(ع) سر داد.
🔹او در عملیات کربلای 8، از ناحیه کتف راست مورد اصابت #خمپاره قرار گرفت و با همان وضعیت، تا پایان #عملیات حضور داشت. اگرچه این ترکش، هرگز از بدن #سیدمجتبی خارج نشد و او آن را بهعنوان درّی در صدف وجود خویش نگهداری میکرد.
این بسیجی خستگیناپذیر که در آغاز سال 1366 جامه #پاسداری را به تن کرده بود، اواخر فروردین همینسال(1366)، همراه #گردان مسلم، در عملیات کربلای 10 شرکت کرد. ارتفاعات ماووت، هنوز خاطره پایداریها و جوانمردیهای او را به خاطر دارد.
🔹او در مرداد 1366، به #فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم منصوب شد و در اسفند همین سال(1366)، به همراه سایر نیروهای این #گردان، جهت شرکت در عملیاتی عازم غرب کشور شد. #مأموریت گروهان سلمان، آزادسازی سهراهی خُرمال، سیّدصادق و دوجیله و پاسگاه مستقر در آن بود که با موفقیت کامل انجام شد.
🔹روح عاشق #سیدمجتبی و اشتیاق زایدالوصفش به کربلای ایران، بار دیگر او را به جبهههای نبرد کشانید. بهگونهای که تا مدتی پس از پذیرش قطعنامه 598 نیز، سراغ او را میبایست از #نخلستانهای آبادان میگرفتند.
او در زمستان سال 1369 #مأموریت خود را در جنوب پایان داد و سپس فعالیت کاریاش را در واحد عملیات، و در ادامه، در #واحدتربیت_بدنی لشکر 25 کربلا از سر گرفت.
🌺مجتبی در همین سال(1369)، با بانویی از #سُلاله رسول اکرم، به نام «سیده فاطمه موسوی» #ازدواج کرد که ثمره آنها «سیده زهرا» است.
#سیدمجتبی که ترکش و تاولهای #شیمیایی را از سالهای خون و آتش، در جسمش به یادگار داشت، سرانجام در شامگاه 11 دی 1375 به دعوت حق لبیک گفت و به خیل یاران #شهیدش پیوست. پیکر مطهر این شهید بزرگوار، بعد از وداع و تشییع در ساری، در #گلزارشهدای «مُلامجدالدین» این شهر تا همیشه آرام گرفت.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
📜وصیتنامه #شهید سیدمجتبی علمدار🍀🌷
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷 #شهادت می دهم و پسندیده ام خدا را به پروردگاری و اسلام را برای دینداری و محمد (ص) را به #پیغمبری و علی (ع) را به امامت و حسن (ع) و حسین (ع) و علی (ع) و محمد (ع) و موسی (ع) و علی (ع) و محمد (ع) و علی (ع) و حسن (ع) و #قائم آل محمد مهدی موعود (عج) را امام و پیشوایان برحق و رهبران اسلام بعد از #پیغمبر (ص)، از دشمنانشان بیزارم و دوستانشان را دوست دارم.
🔹اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چرا که اولین چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان #نمازهایتان را سروقت بخوانید و قبل از شروع نماز از #خداوندمنان توفیق حضور قلب و خضوع و خشوع در نماز را طلب کنید.
🔹به همه شما #وصیت می کنم همه شمایی که این صفحه را می خوانید، قرآن را بیشتر بخواند، بیشتر بشناسید، بیشتر عشق بورزید، بیشتر #معرفت به قرآن داشته باشید، بیشتر دردهایتان را با #قرآن درمان کنید، سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان، بهتر است قرآن را زینت #قلبتان کنید.
🔹به دوستان و برادران عزیزم وصیت می کنم کاری نکنند که صدای غربت #فرزندفاطمه (س) «مقام معظم رهبری» را که همان ناله #غریبانه فاطمه (س) خواهد بود به گوش برسد، همانطوری که زمان #امام_خمینی (ره) گوش به فرمان بودید و در صحنه های انقلاب حاضر، و آماده ایثار از جان و مال و زندگی جهت هر چه بارورتر شدن درخت تنومند اسلام ناب که 1400 سال پیش به دست توانای خاتم #پیغمبران محمد بن عبدالله (ص) کاشته شد و با خون فاطمه (س) بین درب و دیوار و عرق خون آلوده پیشانی حیدر، #جگرپاره امام حسن (ع) در میان تشت، بدن پاره پاره و رگ بریده حلقوم ابی عبدالله (ع) و خونهای جاری شده از ابدان #شهدای کربلا و #کربلای ایران آبیاری شد، باشند.
🔹نگذارید که آن #واقعه تکرار شود!! حتماً می پرسید کدام واقعه؟ همان واقعه ای که بی بی فاطمه زهرا (س) نیمۀ دل شب دست به دعا بردارد که: «اللهم عجل وفاتی»، همان #واقعه ای که علی (ع) از تنهایی با چاه درد دل کند، همان واقعه ای که امام حسن مجتبی (ع) را سنگ بزنند و آنقدر #مظلوم و غریبش کنند که بعد از مرگش جنازه اش را تیرباران کنند، همان واقعه ای که امام حسین (ع) فریاد بزند «هل من ناصر ینصرنی» فقط #پیکرهای بی سر شهدا تکان بخورند، همان واقعه ای که امام صادق (ع) بفرمایند: به تعداد انگشتان یک دست یار و یاور واقعی ندارم، همان #واقعه ای که ... و نهایتاً همان واقعه ای که #امام_خمینی (ره) بگویند: من جام زهر نوشیدم و ناله غریبانه «اللهم عجل وفاتی» او فاطمه (س) را به گریه آورد!!
🔹شیعه ها، مسلمونا، حزب اللهی ها، #بسیجی ها و ... نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود.
بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد، باشند. چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند تا ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید، #متحدویکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند.
🔹وصیت می کنم مرا در #گلزارشهدای ساری دفن کنند و تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم #متبرک شده را به روی صورتم بگذارند و قبل از آنکه مرا در قبر بگذارند، مداحی داخل قبرم برود و #مصیبت جده غریبم فاطمه زهرا (س) و جد غریبم امام حسین (ع) را بخواند.
🔹به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس چون در آن لحظه حسین است که مهمان من است و از #مستمعین گرامی می خواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود و این را باور کنید که از اعماق قلبم می گویم: «من از #ظلمت قبر و فشار قبر خیلی می ترسم شما را به حق پنج تن آل عبا (ع) تا می توانید برایم دعا کنید و #نمازشب اول قبر برایم بخوانید، و زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید و به سوی #آرامگاه می برید، تا می توانید مهدی (عج) و فاطمه (س) را صدا بزنید.»
کی واهمه دارد زمکافات قیامت
آن کس که بود در صف محشر به پناهت
#الحقیرسیدمجتبی_علمدار
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
کرامات شهید
🌷شهید سید مجتبی علمدار
تاریخ تولد: ۱۱ / ۱۰ / ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۱۱ / ۱۰ / ۱۳۷۵
محل تولد:ساری
محل شهادت:ساری،مجروح شیمیایی
🌷مداح و عارف شهید سیدمجتبی علمدار بعد از پایان جنگ با عوارض مجروحیت ها و شیمیایی شدنش دست به گریبان بود🥀که طحال و قسمتی از رودههایش را برداشتند..🥀سید دو روز قبل از اینکه به کما برود گفته بود: میبینم ۱۴ نور پاک حضرات معصومین دنبالم آمدند.🌙من میبینم.منتظرم مرا ببرند.🕊شما اذیت نکنید بگذارید غسل شهادت انجام بدهم.من رفتنیام..🕊همیشه اول تا یازدهم دی ماه مریض بود. خیلی عجیب بود.❗️میگفت وقتی که شیمیایی شدم همین اوایل دی ماه بود و عجیب تر اینکه 11 دی ماه، هم روز تولد و هم روز شهادتش بود.🕊در دی ماه ازدواج کرد💍و دخترش(زهرا) هم دی ماه بدنیا آمد.🌱زمان شهادتش،لحظه اذان که شد،بعد از یک هفته بیهوشی کامل،⚡️بلند شد و همه را نگاه کرد و شهادتین را گفت،و گفت: خداحافظ (و در روز تولدش)شهید شد...🕊دختر دانشجویی از تبریز میگفت: من سرطان داشتم و دکترها ساعت مرگم را تعیین کردند.🥀یکی از بچههای دانشگاه عکس شهید علمدار را داشت.به من گفت: اگر توسل به جدّش بگیری حتماً شفا میگیری.🌙من آن شب و چند مدت بعد هم، پشت سر هم خواب شهید علمدار را دیدم که میگفت:«من برای تو جور میکنم که با دانشجویان بیایی شلمچه.وقتی برگشتی،شفا میگیری»و همین هم شد.🌟یک خانم تهرانی بود که سرطان داشت و دکترها هم جوابش کرده بودند🥀میگفت: سر قبر شهید علمدار آمدم و به جدش توسل کردم.🌙در خواب شهید را دیدم که گفت تو ۳ روز دیگر شفا میگیری و شفا گرفتم🕊🕋
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
از قرائن این چنین پیداست در را دیده است
ما شنیدیم، او ولیکن چل نفر را دیده است
قبل ضربت خوردن مولا و شاید قبلتر
بارها در کوچهها داغ پدر را دیده است
آنکه عمری با حسن خون جگر را خورده بود
بین تشتی عاقبت خون جگر را دیده است
صبر پنهان داشت در کرب و بلا؛ از این جهت
دور از چشم همه رنج سفر را دیده است
در که جای خود، پدر که جای خود، در شهر شام
چل نفر که هیچ از این بیشتر را دیده است
ام کلثوم است یا زینب نمیدانم کدام!
دور خواهر خواهری چندین نفر را دیده است
بارها این شرم بیاندازه او را میکُشد
اینکه زینب پیش او داغ پسر را دیده است
شرم او یک بار اما میکشد او را دو بار
اینکه هم در دشت هم در تشت، سر را دیده است
▪️▪️▪️▪️▪️
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
وقتی گناه میکنیم،نگوییم جوانی کردیم
به جوانی شان بر میخورد‼️‼️
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💠 خاطرات شهدا
🌹زیارت عاشورا
مدتی از شهادت سید گذشته بود.
قبل از محرم سید را درخواب دیدم،پیراهن مشکی به تن داشت.
گفتم:سید چرا مشکی پوشیدی؟!گفت:محرم نزدیک است.
بعد ادامه داد:اینجا همه جمع هستند.شهدا ،امام (ره) و..
با سید خیلی درد و دل کردم
گفتم سید ما رو تنها گذاشتی و رفتی.
گفت:چرا این حرف را میزنی؟هر مشکل و غمی دارید ،با نام مبارک مادرم برطرف میشود.
بعد ادامه داد:اگر دردی دارید ،حاجتی دارید عاشورا بخوانید.زیارت عاشورا درد شما را درمان میکند ،توسل پیدا کنید و اشک چشم داشته باشید
🌷شهید سید مجتبی علمدار🌷
راوی:از دوستان شهید
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
❣صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا ورحمت الله و برکاته بعددعلمه
🕊#شهید_فاطمی_سید_مجتبی_علمدار
.
یکی از رفقای سید مجتبی نقل می کند که:
👈انگشتر عقیقی داشت که خیلی آن را دوست داشت، روزی هنگام استحمام تشت آبی را به شوخی به رویش ریختم
اما او به شدت ناراحت شد چون با ریختن آب انگشتری که خیلی دوستش داشت را آب برد...
ودیگر دستش به انگشترش نمی رسید. 😔
خیلی ناراحت شد
دلیلش را از او پرسیدم؛ گفت همسرش سید است و این انگشتر هدیه همسرش به سید مجتبی بوده است
و دوست نداشته که با گم کردن این انگشتر دل او را بشکند...
مدتی گذشت و روزی کنار هم نشسته بودیم
که ناگهان چشمم به همان انگشتر افتاد که دست سید مجتبی بود
زیرا گوشه ای از این انگشتر از قبل پریده بودو آنرا کاملا میشناختیم
پس مطمئن شدم همان انگشتر است.👌
چشمانم گرد شد وپرسیدم:سید انگشترت را که آب به داخل چاه برده بود
چطور برگشت⁉️
طفره رفت و سعی کردپاسخ ندهد، امامن او را قسم دادم و از او پرسیدم
پاسخ داد:
به مادرم #حضرت_زهرا
#سلام_الله_علیها متوسل شدم و از ایشان خواستم که مرا شرمنده همسرم نگذارد
صبح که ازخواب برخاستم دیدم انگشترم بر روی کتاب مفاتیح ام قرار دارد😭😭
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•🌿🌺🌸🌺🌿•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
شهیدسیدمجتبی علمدار
یک بار تصمیم میگیرد بر و بچههای هیئت بنی فاطمه را به دیدن علامه حسنزاده آملی در روستای ایرا از توابع شهرستان آمل ببرد.
بعد از رسیدن به محضر علامه خودش همان پایین مجلس کنار در ورودی اتاق می نشیند و بچهها را یکی یکی میفرستد داخل اتاق به نزد حضرت علامه.
علامه قبل از اینکه صحبتی بکند از همان بالای اتاق به سمت در نیمخیز میشود و از سید مجتبی میخواهد کهبیاید و کنار ایشان بنشیند.
بعد روی شانه سید میزند و در گوشش حرفهایی میزند. سید سرش را به نشانهی ادب پایین میگیرد.
بعد از جلسه یکی از دوستانش به اسم حمید فضلالله نژاد از سید مجتبی میخواهد جریان آن حرفهای درگوشی را بگوید. آسد مجتبی جواب درستی نمیدهد. این اخلاق همیشگی اوست، از خودش حرفی نمیزند.
حمید به سراغ یکی از بچههایی که جلوتر نشسته بود میرود و ماجرا را میپرسد. آن شخص میگوید:
وقتی علامه روی دوش سید زد به او گفت:
.
❤بنده در چهره شما نوری میبینم. بیشتر مراقب خودتان باشید.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
مجلس خیلی با صفایی بود اما آنچه می خواستم نشد ؛
بعد از مراسم رفتم جلو و مداح هیئت رو پیدا ڪردم ... می گفتن اسمش سید مجتبی علمدارِ .
گفتم : آقا سید من یه سؤال دارم ! من هر هیئتی ڪه میرم ، وقتی روضه می خونن و مداحی می ڪنن ، اصلا گریه ام نمی گیره چه ڪار ڪنم ؟!
سید نگاهی به من ڪرد و گفت : « در این مراسم هم ڪه من خوندم باز گریه ات نگرفت ؟ »
گفتم : « نه اصلا گریه ام نگرفت . »
رفت توی فڪر ؛ بعد با لحن خاصی گفت : می دونی چیه !؟ من گناهانم زیاده ، من آلوده ام ، برای همین وقتی می خونم اشڪ شما جاری نمیشه .
سید این حرف رو خیلی جدی گفت و رفت .
من تعجب ڪردم ، تا اون لحظه با هر یڪ از بزرگان ڪه صحبت ڪرده بودم و همین سؤال رو از آن ها پرسیدم ، به من می گفتن : « شما
گناهانت زیاده ، شما آلوده ای ، برو از گناهان توبه ڪن اون وقت گریه ت می گیره . »
من می دونستم مشڪل از خودم ِ اما شڪ نداشتم که این کلام آقا سید ، اخلاص و درون پاڪشو می رسونه ...
از اون وقت به بعد مرتب به هیئت رهروان می رفتم ؛
خداوند نیز به من لطف ڪرد و موقع مداحی سید اشڪ من جاری میشد ...
ذاڪرِ جانباز شهید ، سید مجتبی علمدار
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
❤️ سلیمانی؛ پرچم کارآمدی جمهوری اسلامی
👆 پوستر KHAMENEI.IR در آستانه فرارسیدن سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی
📥 نسخه قابل چاپ
💻 Farsi.Khamenei.ir
ziarat-ummul-baneen(www.setare.com).mp3
1.79M
زیارتنامه حضرت ام کلثوم(س)
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
شهید علی قوچانی از برزخ خبر میدهد
چه قدر به موقع بود..
حتما ببینید.بفرستید برای دوستانتون تا اونا هم حال دلشون تازه بشه...
وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ.آل عمران 169
ترجمه:هرگز گمان مبر که آنان در راه خدا کشته شدند مردگانند،بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫ای جـانم به لحظه بـلـه (نَعَـم) گفتن عـروس خانم به آقا دامـاد💐
❤️ مجلس عروسی عروس و داماد مجاهد حزب الله در#هیات #دختران_انقلاب با حضور خانواده شهدای ایرانی💖
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
57.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️سفیانی و سوریه؛
آیا این همان خروج وعده داده شده است؟
🔻با توجه به وضعیت فعلی، آیا احتمال ظهور افزایش پیدا کرده است؟
➕ یک نگاه عقلانی و به دور از هیجانات به مسئلۀ سوریه و اتفاقات آخرالزمان
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌌#استوری
❄️مرو ای دوست...
هرگز نروی از یاد💔
#حاج_قاسم
#شهیدالقدس
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
سکوت کرد
سکوت کرد
سکوت کرد
آخرش فقط سه کلمه گفت، دنیا رو آتیش زد
چه جوونایی واسه این کشور جونشونو از دست دادن و چه مادرایی که دیگه آدمای سابق نشدن!
و چه وطنفروشایی الان میبینیم که حرف از بی اهمیتی مرز و خاک میزنن!
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🌹🌹🇮🇷🇮🇷
💠 بزرگداشت پنجمین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی با سخنرانی رهبر انقلاب برگزار میشود
🔹️در آستانهی پنجمین سالروز شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده فقید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خانوادههای این شهید عزیز و همراهانش، خانوادههای شهدای تشییع در سال ۹۸ و خانوادههای شهدای حادثه تروریستی سال گذشتهی کرمان، با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد.
🔹️در این دیدار که صبح فردا چهارشنبه دوازدهم دیماه ۱۴۰۳ در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار میشود، جمعی از خانوادههای معظم شهدا، ایثارگران و فعالان حوزهی مقاومت نیز حضور خواهند داشت و شنوندهی بیانات حضرت آیتالله خامنهای خواهند بود.