eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
362 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
10.5هزار ویدیو
38 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
يا مُقلِب القَلوب ثَبت قَلوُبنا على حُبِ فاطِمة والبراءِة مَن أعَدائها؛ ای دگرگون کننده قلبها؛ دلهای ما را بر محبت فاطمه و دشمنی با دشمنان فاطمه؛ پابرجا بدار.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه.mp3
1.53M
🎼🕌صلوات خاصه امام رضا علیه السلام ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✨بسم ربّ الزهرا(س) 🍃پسری بودمتولدفصل هزار رنگ. که ازآسمانش برگهای رنگی می‌ریزد.امااو،اینگونه فرو،نریخت بلکه وسبکبال به سوی آسمان شتافت واین دلیلی بر،همراه بودن اصالت اوست. 🍃دو برادرش در پرکشیدند وخونشان رافدای کردندکه آنهارا به حقیقتشان رسانده بود.برادر دیگری داشت که آثار در،جنگ درجای‌جای بدنش نمایان بودو او قلبی داشت سرشار،از و مهربانی که ازهیچ کمکی به برادر،ناتوانش دریغ نمی‌کرد. 🍃تواضع،مهربانی، ، دلاوری،ایمان و..چیزهایی هستندکه امثال من لفظیت آنهارا دیده وشعار خودکرده‌اند،اما آنها را به فعلیت تبدیل کرده،در،پرده‌ای از خضوع و تقدیم خدا کرده‌اند. 🍃او که از،میعادگاه عاشقان در آن جامانده بود،دیگرصبر نکردتادوباره نردبان راجمع کنند.موقع اعزام سر،ازپا نمی‌شناخت شور،واشتیاقش از دیگری شدن برای (ع)، بود. 🍃نزدیک روز دخترش بازگشت اما نمیدانم آنجاچه دیده بود و چه رویی ازخود را برایش نمایش داده بود،که همسرش هم فهمیده بود،طوطی طبعش اینجا سیرنمیکند.میل بازگشت دارد و میخواهد همانجا شود. 🍃خدا هم اشک‌های شبانه‌اش را برای گرفتن حاجت،بیجواب نگذاشت. روح را به آغوش کشیدو و حیاتی جاودانه برایش رقم زد. 🌷به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱مهر ۱۳۴۶ 📅تاریخ شهادت : ۶ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزارشهید : امامزاده محمد 🕊محل شهادت :سوریه ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ |💔| 🌺🍃 تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۰۷/۰۱ محل تولد: قزوین تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۹/۰۶ محل شهادت: سوریه وضعیت تأهل: متأهل محل مزار شهید: کرج 👇🌹🍃 ✍...علمای در خط امام را شناسایی کنید و از خط ولایت محکم پشتیبانی کنید و از اختلافات بپرهیزید که از هم پاشیدگی و نداشتن وحدت باعث می شود ضربه جبران ناپذیری بر پیکر این انقلاب وارد آید و با تمام وجود فریاد بزنید: "حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی" ••🍁فرمانده گردان امام حسین(ع)کرج.. ....🕊🕊🌹🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ #شهیـدمدافع‌حـرمـ |💔| #پاسـدارشهیـدسـردارعبدالرشیـدرشـون
•••|🥀••• 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✍...‌شهید رشوند از جمله شهدایی است که در دفاع مقدس هم حضور داشت. بعد از دفاع مقدس در دوره‌های عملیات‌های تبوک که مربوط به عملیات های برون مرزی بود شرکت کرد و تعدادی از مصاحبه شوندگان اعضای این دوره ها بودند. شهید رشوند انسان بسیار وارسته و علاقه‌مند به طبیعت بود. تعدادی از دوستانش که با آنها مصاحبه گرفته شده از کسانی بودند که باهم به کوه می رفتند. ایشان حتی به کلاس های دف و سنتور می رفت. آقای داود رشوند جانباز قطع نخاع دوران دفاع مقدس و برادر شهید است که بسیار ارتباط عمیقی با او داشت و تقریبا نصف زندگی شهید مربوط به رسیدگی به امورات برادرش می شد تا جایی که ایشان را در منزل خود سکونت داد. هربار که شهید رشوند خدمت برادرش می رسید به او احترام نظامی می گذاشت تا زمانی که برادر آزادباش بدهد. بعد از شهادت زمانی که پیکر را به منزل می برند آقا داود بسیار ناراحت می شود و چون قبول شهادت برایش سخت بوده است حتی به پیکر شهید نگاه نمی کند، در آخر خواهر به آقا داود می گوید که آزادباش شهید را بده و ایشان هم آزاد باش می دهند و پیکر را می برند. با وجود شغل نظامی بسیار روحیه لطیفی داشت. یکی از دوستانش تعریف می کرد زمانی که به کوه می رفتیم دانه دانه گیاهان را به ما معرفی می کرد و از خواص آن ها می گفت. یکی از فعالیت های جالب ایشان در طول دوره حیاتش این بود که مدتی مربی تعدادی از نیروهای رزمنده لبنانی که در ایران آموزش می دیدند، شد. مثلا شهید احمد مشلب از شاگردان ایشان بود که تصویری از این شهید در خانه شهید رشوند وجود دارد. شهید رشوند غواص بسیار ماهری بود که می توانست برای مدت طولانی غواصی کند. آنقدر خاکی بود که با وجود اینکه سردار بود با کارگرانی که برای کار به منازل ایشان می آمدند صمیمی می شد. یکی دیگر از کارهایش که نشان از روحیه لطیف ایشان می دهد این بود که تکه ای از درخت توت را برای پرنده ها به خانه آورده بود که توی قفس نمانند. مقید نبودن به دنیا بارزترین ویژگی ایشان بود. به هیچ عنوان اجازه نمی داد دنیا دست و بالش را ببندد. عرق خاصی برای کارش داشت و تلاش می کرد در همه حوزه ها فعالیت داشته باشد، مثلا مدتی زبان انگلیسی را دنبال کرد. در خانه پرتاپ دارت انجام می داد. می گفت همه چیز را باید یاد گرفت. آدم مهربانی بود. در سوریه وقتی به بچه های حلب خبر دادند عمو رشید شهید شده بچه ها گریه می کردند. شهید در مدت زمانی که حلب بود برای مردم سوری غذا و نفت می برد و از این طریق ارتباط خوبی با بچه ها پیدا کرده بود. سردار رشوند در ششم آذرماه سال 94 به شهادت رسید و پیکرش روز اربعین به کشور بازگشت. ....🕊🕊🌹🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
|💔| 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ •••🥀دلش می خواست تمام وسایل زندگی‌اش آنقدری باشد که در یک چمدان جمع شود و هر زمان که خواست کوله بارش را جمع کند... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ گفتی ڪہ با دلت غمِ هجـران چه می ڪند !؟ باد خزان ببین به گلستان چه می‌کند ... ..... 🕊🌹🌹🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ گفتی ڪہ با دلت غمِ هجـران چه می ڪند !؟ باد خزان ببین به
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢 در اول مهرماه سال ۱۳۴۶ در روستای آوه از توابع الموت چشم به جهان گشود ، پدرش در روستا دامداری و مادرش همانند تمام اهالی روستا خانه‌داری می‌کرد ، او دوران کودکی‌ اش را در روستا سپری ڪرد و در کارهای کشاورزی و دامداری به کمک پدر می‌شتافت. بعدها جهت ادامه تحصیل به کرج نزد خواهرش آمد همزمان با رزمندگانی که جهت حفظ کیان کشورمان به جبهه ‌می‌رفتند به جبهه اعزام شد و نه ماه در جبهه‌ها ماند در همین ایام بود که برادرِ بزرگترش حاج داود رشوند به افتخار جانبازی نایل آمد، و او ڪہ در جهت ڪمک به برادرِ جانبازش از هیچ ڪمکی دریغ نمی ‌ڪرد بعد از ازدواج و تشکیل خانواده ، ترجیح داد ، ڪنارِ خانواده برادرش در طبقه پایین منزل آنها سکنی گزیند. او قبل از ازدواج به عضویت سپـاه در آمده بود و در رشته های مختلف غواصی ، چتر بازی ، دریانوردی دوره‌های تخصصی ویژه‌ای گذرانده و همزمان تا مرحله کارشناسی ادامه تحصیل داد ، ادامه خدمت در سپاه پاسداران باعث ارتقاء درجه ایشان تا سرهنگی گردید. در طی مدت عضویتش در سپاه ماموریت های زیادی را با موفقیت به سرانجام رساند ، او که فرمانده گردان امام حسین(ع) شهرستان کرج بود در اردیبهشت سال ۹۴ با کوله باری از تجربه عازم نبرد با داعش در کشور سوریه شد و بعد از سه ماه حضور در میدان جهاد به اصرار خانواده برای حضور در مراسم ازدواج دخترش مرداد ۹۴ به کشور بازگشت و برای بار دوم و آخرین ماموریت در تاریخ شانزدهم مهرماه ۹۴ مجددا راهی سوریه شد و در روز ششم آذر۹۴ طی حمله‌ای که از طرف گروه تکفیری داعش صورت گرفت به فیض شهادت نائل آمد . پیڪر مطهرش بعد از تشییع باشکوه در جوار مرقد امامزاده محمد(ع) کرج به خاک سپرده شد. 🌹🕊🌹🕊🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ بانـگِ "انا الغریبِ حرم"را شنیـد و رفتــ از داغ هتڪِ حُرمت زینب خمیـد و رفتــ جان را به‌قیمتِ حرمش داشت می‌فروختــ اربـاب آمد و همہ اش را خرید و رفت .....🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ خواستم كه بُغض را خجل كنم .. خنده را به گريه متصل كنم .. واژه را دوباره مشتعل كنم .. خواستم كه با تو دَرد دل كنم گريه ام ولى امان نداد .. 🌷شهیدمدافع‌حرم🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ذات حق است فقط قدر و بهای حسنین راه قرب به خدا چیست؟ لقای حسنین در حسینیه موحد شدنم کامل شد بنده ام، سجده کنم رو به خدای حسنین آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه اش تحت لوای حسنین بی برو برگردتلافی بکند هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین کیمیا می شود از خیرِمجاور شدنش گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین اینکه در سلسله ی سینه زنان،سینه زدیم بوده تأثیر مناجات ودعای حسنین ذکر مادر پدرم نام حسین است وحسن جان مادر پدرم هم به فدای حسنین کاش دستم برسد تذکره های حسنین تا کنم طوف بهر رضای حسنین دل من لک زده تازائرشش گوشه شود دست خالی من ولطف وعطای حسنین بارها گفت نبی این دو پسرجان منند این همه ظلم نبوده است سزای حسنین هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند کاش امسال بمیرم به عزای حسنین : وقتی خدای عزوجل ازنمِ خاک وجود شیعه‌ی سرشت یک گوشه از دل همه را گذاشت یک گوشه ازدل همه نوشت سلام عليكم و رحمة الله،شبتون بخير، ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ... به همه دوستان توصیه می نمـایم ڪہ راه " شهـدا " را سرلوحه کار و حرکت خود قرار دهند ، چرا ڪہ راه آنان راه خدا ، ائمه و امام (ره) است. ....🕊🌹🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ●نزدیک یک هفته بود که سوریه بودیم. موقع ناهار و شام که می شد علیرضا غیبش میزد. بهش گفتیم: مشکوک میزنی علیرضا، کجا میری؟ گفت: وقتی شما مشغول ناهار خوردن هستین، من میرم به و ( دختر شش ساله و هشت ماهه اش ) زنگ میزنم... ●یه شب رفتیم توی خانه هایی که خالی شده بود، تا از اونجا به دفاع از شهر پرداخته و جلوی نفوذ دشمن به شهر رو بگیریم. فرمانده مون گفت: می تونین از وسایل خانه ها مث پتو استفاده کنین. شب که خواستیم بخوابیم، دیدم علیرضا بدون پتو و ملحفه توی خوابید ، گفتم چرا از ملحفه استفاده نمی کنی؟ علیرضا گفت: شاید صاحب خانه راضی نباشه ... ‌‌●شبها نمازشب می خوند. اولین نفر بود که بلند میشد اذان می گفت و نماز جماعت برگزار می کرد. استاد قرانمون بود. شبها می یومد و می گفت بیایم سوره ذاریات بخونیم... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📄بخشی از وصیت شهید مدافع حرم "علیرضا قلی پور "به دختر شش ساله: فاطمه جان سلام بابا جان! خیلی دوست دارم، درسهایت را مرتب بخوان و به حرف مادرت گوش کن. نماز و حجاب یادت نره، یادت نره که وقتی چادر به سر میکردی خوشکل و ناز میشدی، همیشه به یادت هستم، تو هم به یاد من باش باباجونی. 🕊ششم آذر ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم " علیرضا قلی پور " گرامی باد .....🕊🌹🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید به چشم گریه کنان اشک بی امان بدهید برای سینه زدن در عزای مادرمان در این حسینیه ها بیشتر زمان بدهید میان روضه که همسایه ایم بین بهشت کنار خانه ی زهرا به ما مکان بدهید برای گریه بر آنچه که آمده سرمان به جای اشک به ما چشم خون فشان بدهید به آه و زمزمه در روضه ها تسلایی به قلب غم زده ی صاحب الزمان بدهید اگر سوال شد آخر چه شد به مادر ما فقط به دیده ی حسرت سری تکان بدهید نمی شود که بگوییم بین کوچه چه شد برای مرثیه خواندن اگر زبان بدهید به روز حشر زمان حساب ناله زنیم فقط به خاطر زهرا به ما امان بدهید قسم به عصمت آن چادری که خاکی شد مزار مادرمان را نشانمان بدهید اگر که روزی ما دیدن مدینه نشد برات کرب و بلایی به دستمان بدهید : روضه ی فاطمه یک روضه ی معمولی نیست شـرح دوران غـريبی‌ست که مـولا دارد سلام عليكم و رحمة الله، شبتون بخير، شهادت (س) تسلیت باد😭 ..🌿🌸🌺🌸🌿 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ششم آذر سالروز شهادت معلمی که شوق پرواز داشت.. من از علاقه‌اش به شهادت خبرداشتم. همیشه می‌گفت اگر لیاقت داشته باشم شهید می‌شوم. هروقت باهم صحبت می‌کردیم حتی خیلی سال قبل از ماجرای جنگ سوریه،همسرم می‌گفت: ما نباید به مرگ طبیعی از دنیا برویم، می‌گفت دوست دارم شهید بشوم و شما هم شهیده، میگفت زندگی آن دنیای ما باید آبادتر از این دنیا باشد. معتقد بود این دنیا هیچ ارزشی ندارد و واقعا هم به این اعتقاد پایبند بود و زندگی خیلی ساده‌ای داشتیم. مجید اصلا اهل مال و منال دنیا نبود‌ آن موقعی هم که موضوع اعزام به سوریه را مطرح کرد، چون شرایطِ اعزام راحت نبود من گفتم شاید اعزام نشود، اما بالاخره این اتفاق افتاد و وقتی روز اعزامش مشخص شدو من و آقامجید با هم صحبت کردیم، من گفتم شما را می‌سپارم به‌خدا،هر اتفاقی که بیفتد حتما صلاح‌خدا در آن است. صلاح خدا هم در این بود که همسرم شهید بشود و به آرزویش برسد‌. الان هم ناشکری نمی‌کنم مجید خیلی شهادت را دوست داشت، تکیه‌کلامش این‌بود که دعاکنید شهیدبشوم من از خدا شهادت می‌خواهم .🌹🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 خــــدایـا ♡ ما برای داشتن دستهای تـو♡ ریسمان نبسته ایم دل بسته ایم ♡ هـمین که حــال ♡ دلمان خوب باشد بـرایـمـان کـافیـست ♡ خدایا_شکرت 🌿 🌺🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خدایا هدایتمان کن تا به این باور برسیم که جواب بعضی از دعاهایمان فقط صبر است و انتظارخدایا فردایی بهتر را به همه عطا کن 🕊️شبتون در پناه خدا🤍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌