Salavat.Emam.Reza.1(WebAhang).mp3
710.1K
🎼🕌صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓
🆔@sabokbalan_e_ashegh
┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
🔴 دختر غزه، کجاست شعار زن زندگی آزادی؟
دوست دارم از تمامی کسانی که برای حادثه اتفاقی مرگ دختر ایرانی یقه پاره کردند و کشور را به خاک و خون کشیدند بپرسم:
امروز و در جریان قتلگاه فرزندان غزه و فلسطین کجایید؟
کجایید که دم از مرگ انسانیت بزنید و سیاه برتن فضای حقیقی و مجازی کنید و لباس سرخ انتقام بپوشید؟
چرا چشمانتان را به روی حقیقت بستید؟
چرا صدای شومتان را بریدید؟!
چرا به یک گوشه خزیدید؟
حالا و در این معرکه کودک کشی کجایید؟؟
شما با نظام جمهوری اسلامی ایران زاویه ندارید، بلکه شما با انسانیت هزاران فرسخ فاصله دارید!
نه دین دارید نه احساس نه شرف و نه انسانیت!
تاریخ هیچگاه فراموش نمی کند لاشخور صفتی شما را !
چقدر زود چهرهی حقیقیتان را نمایان کردید!
و چنگال خونی تان را از دستکش مخملی صورتی حقوق زن بیرون آوردید!
کجاست مشعل زن زندگی آزادیتان؟
کجاست ندای زن زندگی آزادیتان برای زنان و دختران فلسطین؟
شمایی که برای گیسوی پوشیده شدهی دختر ایرانی ترانه سرودید و اشک ریختید، حالا کجایید برای گیسوی به خون خضاب شدهی دختر فلسطین!
کجایید حالا که سایه مرگ، حق زندگی زنان و دختران و حتی اطفال فلسطینی را گرفته؟
به کدام گوشه خزیده اید و خفقان گرفته اید!
نفرین برشما و زندگی پر از نیرنگتان!
نفرین بر شما و یک بام و دو هوایتان!
لعنت بر شما و دست های در دست شیطانتان!
لعنت بر شما و شعار پر فتنه و نیرنگ زن زندگی ازادیتان!
چه پیوند شومی و چه وصلت نامیمونی ست پیوند و وصلتتان با کودک کشان اسرائیل!
آه از این همه بی شرفی!!!
آه از رخت بستن انسانیت!
دختر غزه چقدر مظلومی... ما را ببخش!
ما را در غمت شریک بدان!
دختر غزه چقدر مظلومی! 😭😭😭🖤🖤🖤🏴🏴🏴
✍آينــــــــــﮫ
#لشکر_شیطان
#دستکش_مخملی_حقوق_زن
#غزه_مرگ_انسانیت
┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓
🆔@sabokbalan_e_ashegh
┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ #قبله_نخست 🕌
به امید آزادی #قدس و پایان گرفتن حکومت شیاطین بر زمین با ظهور صاحب الزمان عج
💚💚💚💚
خواننده و آهنگساز : #سیدصادق_آتشی
شاعر: #عالیه_مهرابی
تنظیم: #هادی_کولیوند
تدوین: #محمدحسین_چهارمیرزایی
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
امام حسن عسکری ‹ع›:
به خدا قسم فرزندم مهدی، غیبتِ طولانی خواهد داشت که در آن
تنها کسانی از هلاکت نجات مییابند
که خداوند آنان را در اعتقاد به امامتش
ثابت قدم بدارد و آنان را به دعا کردن
برایِ تعجیل در فرجش، موفق گرداند.
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
بسمالله
به داد ما زمینیها برس! ما هرگز معنای «قیل اهبطوا بعضکم لبعض عدو» را این قدر تلخ، به اندازه این روزها نفهمیده بودیم...
میخواستم از مردانگی و شجاعت بنویسم.
از عهد بلندی که نزدیک صدسال است به خاطر مردمی که تمام زندگیشان مبارزه و جهاد است، زمین نخورده!
میخواستم مادرانه بنویسم، بابت لبخند و اشک و شیرین زبانی دخترکانم، اما امروز نه. بعد از ماجرای دیشب نه. بعد از بیمارستان و ظالمانهترین قتل و کشتار هزار نفر در غزه نه.
امروز دیگر فقط از سَبُعِیت میشود نوشت.
امروز دیگر فقط میشود روضه هزار علی اصغر خواند.
امروز دیگر فقط میشود دق کرد.
از امروز کسی «ا» اسراییل را هم به رسمیت بشناسد، حیوانی بیش نیست...
امروز جنگ جهانی سوم نیست که کاش بود. کاش بود و ما هم سهمی در این ظالمکشیها داشتیم اما نیست و ما جز رد کردن عکسها(چون. تاب دیدنشان را نداریم)
جز اشک ریختن،
جز «اللهم عجل لولیک الفرج» گفتن،
جز«امن یجیب» خواندن
جز زار زدن به درگاه الهی،
جز تپشهای بیقرار دل، جز...
چیزی از دستمان بر نمیآید.
آه خدای آلالههای به خون تپیده!
آه خدایی که «آه» اسم خاصت، است،
خدای دعای مجیر و مشلول و یستشیر،
به دادمان برس.
ما آدمهای زمین، آن قدرها هم پوست کلفت نیستیم. آنقدرها هم تاب نداریم.
مگر چقدر میشود نسلکشی دید و زنده ماند؟!!
مگر چقدر میشود کودک و نوزاد درخون تپیده را دید و باز نفس کشید؟؟
چقدر میشود مادرها و پدرهای نوزادان و کودکان شهید را دید و ستود و کنارشان نبود؟
امروز نتوانستم فرزندم را بوس کنم چون دست دخترکان و نوزادانی زیر آوار بیمارستان، غرق خون بود و مگر میشود حال آن کسانی را که امروز دنبال جسد عزیزان مجروحشان در بیمارستان، نه، در آوار بیمارستان، درک کرد و فرزند در آغوش کشید و بوسید؟!!
خوش به حال لیلی و مجنونهایی که دست در دست هم، زیر آوار شهید شدند. یا پدر و مادرهایی که کنار فرزندشان بودند و دست آنها را در دست گرفته بودند که موشک روی سرشان بارید... امروز تنها در بیمارستان نبودند.
آه خدای امن یجیبها!
خدای مضطرین!
خدای حضرت منتظَر!
آیا هرگز جمعیت منتظِرین منتظَر که اضطرار را یا گوشت و پوستشان، بفهمند، در طول تاریخ؛ از امروز بیشتر بوده؟
مولای ما!
مولای مادران زیر آواررفته؛
مولای کودکان و مجروحان شهید شده!
خدای مهربان نوزادان و نوزاد هفت روزه از میان این چهار هزار و اندی شهید این چند روز!
به داد ما زمینیها برس! ما هرگز معنای «قیل اهبطوا بعضکم لبعض عدو» را این قدر تلخ، به اندازه این روزها نفهمیده بودیم...
به دامان برس که این دنیا، قراربوده بهشتی غیر ابدی شود به لطف خلیفه تو ولی اکنون و در فراق او، تبدیل به جهنمی برای خداشناسان، شده...
معبودا!
بقیهالله را برسان که ما را دیگر یارای زندگی بی او نیست...
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
enc_16901216330949882104895.mp3
3.78M
#فلسطین#نماهنگ
#طوفانلاقصی♥️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
❣ حقالناس
🌷مهدی وقتی برای کمک به پدر در مغازه کار میکرد هیچ وقت به سمت ترازوی مغازه نمیرفت. میگفت:
میترسم و واهمه دارم نکند ذرهای حقالناس بر گردنم بیفتد که در آن دنیا نتوانم جوابگو باشم. در بسیج خالصانه خدمت می کرد و نگهبانی می داد. از این کار خسته نبود چون عاشق بود و خودش انتخاب کرده بود. وقتی گرسنه از بسیج به منزل برمیگشت؛ در جواب مادر فقط یک کلام میگفت:که بیتالمال است و باید در راه خودش خرج شود. آذوقه حق رزمندگانی است که در خط مقدم جبهه میجنگند و باید پول بیتالمال در همان راه صرف شود..آن موقع سنم کم بود و دست چپ و راست خود را به درستی تشخیص نمیدادم ولی او از حجاب میگفت و از محسناتش. خیابان ما از چند مغازه تشکیل شده بود و مغازه دیوار به دیوار خانه بود. او چادر مادر را میداد که بپوشم و من همین را میدانستم که قسمت اعظم چادر را باید جمع کنم و آن را در دست بگیرم و بیرون بروم. و اینقدر آن برایم شیرین بود که هنوز که هنوز است شیرینی حجاب را هم خود میچشم و هم دخترانم. خدا کند در روز قیامت شرمنده شهدا نباشیم...
راوی: خواهر شهید #مهدی_سحررو🕊🌹
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
#همنشین_شهدا
روز 26 مهرماه سال 1395 بود که شهید «سید محمدجواد حسنزاده»بعنوان مدافع حرم در سوریه به شهادت رسید.
آن روزها جوانان بسیاری توسط تکفیریها در خون خود غلطیدند که هرکدام قصهای پرغصه داشتند اما قصه شهید«حسنزاده» روایتی دیگرگونه داشت چون که او فرزند شهید دفاعمقدس«نجفعلی حسنزاده»بود و خاطرهای از پدرش نداشت و حالا نوبت فرزندانش بود که مانند پدر، روزگارشان را با حسرت دیدار ابدی پدر بگذرانند.
«آقا جواد» در دو سالگیش یتیم شده بود و طعم بیپدری را چشیده بود ولی قسمت تلخ داستان این شهید بزرگوار آنجاییست که همسر باردار خود را با یکفرزند کوچک راضی میکند تا به سوریه برود؛ سفری که بازگشت ندارد و آرزوی دیدن فرزند دوم را بر دل شهید میگذارد. از این شهید غریب ۲ دختر به یادگار مانده که دختر کوچک او چند ماه پس از شهادت پدر به دنیا آمد.
این شهید بزرگوار همیشه در کارهای خیر مخصوصاً در واسطهگری ازدواج پیشقدم بود. هرکسی که قصد ازدواج میکرد اول به سراغ «سید جواد» میرفت به طوریکه در مدت یکسال نامزدیاش بیش از پنجاه مراسم نامزدی به واسطۀ ایشان به انجام رسیده بود. بعد از شهادتشان هم این رسم ادامه دارد و خیلیها از حاجترواییشان به واسطۀ این شهید بزرگوار گفتهاند.
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید مدافع حرم🕊🌹
#محمدجواد_حسن_زاده
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
"ناراحتنباشرفیق!"
خداییداریمکهبخاطر؛
خنداندنگلی...!
آسمانرامیگریاند .
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
فقط شنیدن اسم "غزه" کافیه تا کل اون کفن دست جمعی اون بچه ها جلو چشمت ظاهر شه..
اون برادری که داره به بردار نیمه جونش اشهد یاد میده..
اون بچه ای که بالا سر خواهرش اشک میریزه..
اون پسر بچه ای که از ترس به خودش میلرزید و فقط منتظر بود یکی بغلش کنه تا بغضش بترکه..
اون پدری که جسد تیکه تیکه شده بچشو توی پلاستیک با خودش اینور و اونور ببره..
برای غم فلسطین داشتن حتما نباید طرفدار کسی بود..
حتما نباید طرفدار جمهوری اسلامی باشی..
فرقی نمیکنه برانداز باشی یا بسیجی...
انسان بودن کافیه!
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
#درمحضربزرگان
☹️انسان تنها موجودی است كه ميان خودش و حقیقتش جدايی و فاصله است،
👌يعنی ميان انسان و انسانيت.
😔 ای بسا انسانها كه به انسانيت نرسيده
و در مرحله حيوانيت باقی مانده اند
🤞شهید مرتضی مطهری
پ.ن: دقیقامنظورشوناسرائیله
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
" يَا مَنْ إِلَيْهِ يَلْجَأُ الْمُتَحَيِّرُونَ "
اِۍ که آغوش گرمټ ، پذیراۍ
هرچه درماندهِ دلشکسته است . . .((:♥
به توپناه می برم.
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
دیگر کسی در بیمارستان رنج نمیبرد!
همه را با یک بمب،راحت کردند..!😔😔
بارالها ما به درگاه تو شکایت میکنیم
از فقدان پیغمبرت
و از غیبت امام ما
و بسیاری دشمن ما و کمی عدد ما
و فتنههای سخت بر ما
و غلبه محیط روزگار بر ما
پس درود بر محمد و آلش فرست
و ما را در همه این امور یاری کن به فتح عاجلی از جانب خود
و برطرف ساختن رنج و سختی
و نصرت با اقتدار و عزت
و سلطنت حقه که تو آشکار گردانی
و رحمتی از توجهت که بر همه ما شامل گردد
و لباس عافیت که ما را بپوشاند
به حق رحمت نامنتهایت ای مهربانترین مهربانان عالم.🤲🏻
🏴🇵🇸 اللهم عجل فی فرج مولانا
بحق فاطمه الزهرا سلام الله علیها😭
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
وشهادتنصیبکسانیمیشود
کهدررهعشقبیترسباجانِخود
بازیمیکنند!
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
از امشب هزار شب، هر شب هزار روضه علی اصغر،
هزار روضه ی جسم اربا اربای علی اکبر،
هزار روضهی علقمه و دست بریده و چشمهای به خون نشسته،
هزار روضهی استخوان های درهم شکسته،
هزار بار روضهی مادران بی فرزند
هزار بار روضهی «مکن ای صبح طلوع» را بخوانید...
ناحیه مقدسه را بیاورید و به صوت حزین بخوانید،
بخوانید که
روضه روضهی قتله گاه است
روضه ی گودال...
بعد از جنایت حرملهها در #بیمارستان_معمدانی
حال همهی ما امشب
حال دختر علی است،
آن هنگام که به حوالی گودی قتلهگاه رسید..
غمزده و مصیبتدیده
دست هایش را روی سرش گذاشت
و با سوز جگر فریاد زد:
آه
شمر جلوتر بود... دیر رسیدم من...
دیر رسیدم من...
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
﷽
ابراهيم را در محل همه ميشناختند
هر كسی با اولين برخورد عاشق مرام و رفتارش ميشد ...
هميشه خانه ابراهيم پُر از رفقا بود
بچههايی كه از جبهه می آمدند قبل از اينكه به خانه خودشان بروند به ابراهيم سر ميزدند ...
يك روز صبح امام جماعتِ مسجدِ محمديه (شـهدا) نيامده بود مردم به اصرار، ابراهيم را فرستادند جلو و پشت سر او نمـاز خواندند ...
وقتی حاج آقا مطلع شد خيلی خوشحال شد و گفت: بنده هم اگر بودم افتخار ميكردم كه پشت سر آقای هادی نماز بخوانم.
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
▪️پروردگارا تو را به اضطرار خانوم زینب کبری سلام الله علیها قسم، در ظهور آخرین حجتَت که پایان بخش این اضطرار و درماندگیست تعجیل بفرما!….
╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮
🆔@sabokbalan_e_ashegh
╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
#دلتنگیم
دلتنگ بیقراری هایمان با شهدا
کاش مارا صدا بزنید
از لابه لای ناگفته های دلمان
این روزهایمان سخت میگذرد..
#یادشهداباصلوات
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
✍ شعر کودکان فلسطینی
🕌 تو دستِ من مِداده
🕌 تو دستِ تو چوب و سنگ
🕌 تو دستِ بابام کتاب
🕌 تو دستِ بابات تفنگ
🕌 کولهیِ من پُر از نُقل
🕌 کولهیِ تو پُر از سنگ
🕌 شهرِ من آرام و اَمن
🕌 شهرِ تو مشغولِ جنگ
🕌 مدرسه های شما
🕌 دور و برش چنتا هنگ
🕌 موقعِ درس و کلاس
🕌 میاد صدای بنگ بنگ
🕌 کلاسمون آرومه
🕌 میزاش تمیز و قشنگ
🕌 رو نیمکتا میشینیم
🕌 با نغمهی شاد زنگ
🕌 خونهیِ ما گرم و نرم
🕌 اتاقتون سرد و تنگ
🕌 همش به گوش میرسه
🕌 صدایِ توپ و تفنگ
🕌 کاش پاک بشه شهرتون
🕌 از سگ و گرگ و پلنگ
🕌 رها بشه فلسطین
🕌 از این هیاهویِ جنگ
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
#شعر #فلسطین #قدس
🥀🥀🖤🖤غزه ای شهرمقاوم شهرخون..غزه ازخون جوان لاله گن..غزه تورنج فراوان دیده ای..داغ این رعناجوانان دیده ای..شمرامروزآب رابرغزه بست..دشمن این مردمان هستن پست..🖤🖤🥀🥀
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
خدایا🤲
صفحه ای دیگر
از عمرمان ورق خورد
روز را در پناهت
به شب رساندیم🙏
پروردگارا
شب را بر همه عزیزانمان
سرشار از آرامش بفـــرما
و در پناهت حافظشان باش
شبتون بخیر در پناه خـدا.....🍃
🌼╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝