بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟ گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟ نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟ بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی پیش ازین گر دگری در دل من می‌گنجید جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی

🌼💛🌼 🌼پنج شنبه خود را 💛معطر می کنیم به 🌼عطر دل نشین صلوات 💛بر حضرت محمد و آل محمّدص ✨🌼الّلهُمَّ ✨🌼صَلِّ عَلَی ✨🌼مُحَمَّدٍ ✨🌼وَآلِ مُحَمَّدٍ ✨🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🇮🇷

ای خوش آندم که نوبت برمن آید🙏

#محمد_معتمدی 🎶 در جستجوی آرامش 🎼 @mosigisonati

#نهج_البلاغه ▫️أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَان‏" 🍃خود را در مقام درخواست، از براى پروردگارت خالص گردان، چرا كه عطا و حرمان به دست اوست. 📘#نامه_31

⚠️خُنک بنوشید!

💥حوصله کنید و این نُه دقیقه رو ببینید و بشنوید. «چرا باید رأی بدیم» و «چرا به قله نزدیکیم» ‌