❣️عادتهای شادی آور 🌿
_ با خدا صحبت کنید
_ زیاد و طولانی مدت در یک محیط نمانید
_ در هفته دو روز گیاه خواری کنید
_هميشه در حال يادگيري باشيد
_با طبيعت در تماس باشيد.
_خود و ديگران را ببخشيد.
_ با خودتان خلوت كنيد.
_ در حق ديگران كار نيك انجام دهيد.
_ قدرت خنده را جدي بگيريد.
_به حيوانات غذا بدهيد.
_ اگر بچه كوچكي در خانواده داريد، با او وقت بگذرانيد.
_با گياهان صحبت كنيد.
_در حق ديگران دعاي خير كنيد.
_ به كارهاي جانبي مثل نقاشي و آشپزي و عكاسي بپردازيد.
_ گاهی تنهايي سفر كنيد.
_موسيقي خوب گوش كنيد.
_ آراسته باشيد.
_ با افرادي داراي فركانس ارتعاشي بالا بيشتر درارتباط باشید
_در مکان هایی که پشت دیگران حرف میزنند نمانید
☀️ امام حسن مجتبی (علیهالسلام) :
✨ هشت نصیحت امام حسن مجتبی علیه السلام
1️⃣ بخشش آن است که اما و اگری پیش از آن نباشد و منت گذاری درپی آن نیاید.
2️⃣ بخشندگی پیش از درخواست از بزرگترین بزرگواریهاست.
3️⃣ گناه را با کیفر مداوا مکن و در میان آن دو، راهی برای عذر خواهی بگذار.
4️⃣ شوخی هیبت را میبلعد.
5️⃣ انسان ساکت بر هیبت و وقار خود میافزاید.
6️⃣ آن کس که از او چیزی بخواهند، آزاد است تا آن زمان که وعده دهد. و برده است، تا آن زمان که به وعده عمل کند.
7️⃣ فرصت زودگذر است. و به کندی و سختی دوباره به دست میآید.
8️⃣ نعمتها تا زمانی که هستند ناشناختهاند و هنگامی که رخت بربستند، شناخته میشوند.
📚 معانیالأخبار، ص۲۵۷، ح۲
به هر کس "نیکی" کنی
او را "ساخته ای"
و به هر کس "بدی" کنی
به او "باخته ای"
پس بیا بسازیم و نبازیم!🌸🌱
عمری گفتیم«یالیتناکنامعک»
چه حادثه ای خطیرتر باید اتفاق افتد که به میدان بیاییم؟
قرآن را پاره پاره کرده سوزاندند
مساجد رابه آتش کشیدند
به ساحت ولایت فحاشی کردند
پرچمی که نماد ملت است آتش زدند
چادر از سر نوامیس مردم کشیدند
هزاران میلیارد اموال ملت را سوزاندند
❣وقتی"عزت نفس " دارم
🌟 کینه نمیورزم
🌟خجالت نمیکشم
🌟خود را باور دارم
🌟خشمگین نمیشوم
🌟و همیشه مهربان هستم
👤"انسان صاحب عزت نفس "
💫حرص نمیخورد،
💫همه چیز را می داند،
💫حسد نمیورزد،
💫و خود را لایق میداند...
✅کسی که "عزت نفس " دارد،
شادکامی را در درون خویش میجوید و مییابد...
🔆"عزت نفس" باعث می شود،برای بزرگداشت خود احتیاج به تحقیر دیگران نداشته باشم
👌زیرا خوب میدانم هر انسان تحفه الهی است...
سایه ها را رها کنید، زنگه زور را دریابید
هندی ها بازی ای دارند به اسم بازی سایه ها. سایه ها را به حرکت در می آورند، بازی میدهند و وقتی همه غرق تماشای سایه ها شده اند، تو گویی جادو شده اند.. آن وقت دیگر نمیتوانند دستی که سایه ها را بازی میدهد ببینند.
درست وقتی جامعه #ایران درگیر مرگ یک دختر شده، در شمال غربی ایران، توطئه ای هولناک علیه وطن مان در جریان است. شما میدانید رضاخان، به دستور انگلیسیها، قره سو را به #ترکیه بخشید و این خیانت او مسیر نزدیک ایران به ایروان را قطع و ترکیه را به نخجوان وصل کرد. نخجوان نیز بخشی از جمهوری باکو است و قره باغ (با جمعیت اکثرا ارمنی) که سالهاست محل مناقشه جمهوری #آذربایجان و ارمنستان بود، پس از جنگ 40 روزه سال 2020 و توافق آتش بس به صورت تقریبا رسمی از قلمرو ارمنستان خارج شده و جزء خاک جمهوری آذربایجان شد. در این میان، ارتباط بین ترکیه و نخجوان با جمهوری آذربایجان از طریق کریدور #زنگه_زور که جزء خاک ارمنستان است از مفاد توافق آتش بس بود. حالا 2 سال پس از شکست غیررسمی ارمنستان، جمهوری آذربایجان به تحریک ترکیه و دقیقتر بگوییم: اسرائیل، به دنبال تصرف کریدور زنگه زور است. منطقه ای که در صورت غفلت ایران و سستی ارمنستان، اگر اشغال شود، مرز ایران و ارمنستان را قطع کرده و راه زمینی ایران به کل اروپا قطع شده و رسما به دست ترکیه و اسرائیل میفتد. از سوی دیگر، خوی جهانخواری نوعثمانی های ترکیه را حریص تر میکند و احتمالا در آینده نزدیک طبق آنچه رسانه های ترکیه صریحا میگویند باید شاهد امپراتوری ترکیه در شمال ایران باشید. و طمع بیشتر به تصاحب شهرهای ترک نشین ایران. (دقت کنید به بهانه مرگ مهسا امینی گروههای تجزیه طلب کرد و ترک به اتحاد با یکدیگر پرداخته اند)
ایران باید تمامی ابزارهای دیپلماتیک و امنیتی خود را به کار گیرد تا جلو از دست رفتن زنگه زور را بگیرد. خصوصا که در روزهای اخیر آمریکا از درگیری روسیه در اوکراین استفاده کرده و با فرستادن نانسی پلوسی تلاش کرده ارمنستان را از حوزه نفوذ روسیه خارج کرده و به غرب نزدیک کند. هرچند اهداف آمریکا و اسرائیل در تضعیف ایران در منطقه یکسو است و دور نیست روزی که ارمنستان را برای بخشیدن زنگه زور تحت فشار بگذارند.
سایه های جنگ روانی، جادوهای رسانه ای را رها کنید، زنگه زور را دریابید.
خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت میکند:
“یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.
وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.
همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم… چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم”.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات مخصوص امام رضا علیه السلام
🇮🇷 @sabzpoushan