🔴آیندهنگری مذاکرات ایران و اروپا🔴
🔷در آیندهنگری مذاکرات ایران و اروپا، میتوان سه سناریو را پیشبینی و بررسی نمود.
🔷1)ادامه وضع موجود در برجام : در این سناریو طرفهای اروپایی سعی میکنند، بدون آنکه ایران بتواند از منافع برجام بهرهمند شود، ایران را صرفا در برجام نگهدارند. در این روش، شرکتهای اروپایی از بیم تحریمها و اقدامات تنبیهی آمریکا، از حضور و سرمایهگذاری در ایران امتناع نموده و گشایشی نیز نسبت به تحریمها انجام نمیدهند. 2) خروج تدریجی اروپا از برجام : در این سناریو طرفهای اروپایی به بهانه فشارها و اقدامات تنبیهی آمریکا، فرسایشی شدن برجام و همچنین عدم انعطاف ایران، به صورت تدریجی از آن خارج شوند. 3) نجات برجام با سازوکار و بسته جدید : در این چارچوب طرفهای اروپایی باید سعی کنند از یک طرف با حفظ ساختار برجام، بستهای اقتصادی را تدارک ببینند که رضایت نسبی ایران را جلب نماید و از طرف دیگر با آمریکا برای اجرایی شدن این سازوکار به توافق برسند.
🔷سناریوی اول، بهترین سناریو برای طرفهای اروپایی است که بدترین سناریو برای ایران میباشد. سناریو دوم تشدید بحران در منطقه را در پی خواهد داشت؛ از این رو اروپاییها از آن اجتناب خواهند کرد. سناریوی سوم اگر چه میتواند ایران را به ماندن در برجام تشویق کند، اما وادار نمودن ایران به انعطاف مورد نظر واشنگتن و در عین حال کسب رضایت آمریکا، غیر ممکن است. مشکل آنجایی مضاعف میشود که سه کشور اروپایی توانایی دادن تضمین عملی به ایران را نیز ندارند.
همچنان در خُماری برجام -1
✍ معلوم نیست آقای ظریف سفر اروپایی رفته تا از آنها تضمین بگیرد پای تعهدات ضدتحریمی خود بمانند و با تحریمهای ثانویه آمریکا مخالفت کنند یا بسته پیشنهادی اروپا را که نوعی دیکته تازه و باجخواهی نیابتی آمریکاست، بپذیرد و با خود به تهران بیاورد! متاسفانه برخی قرائن، ناظر بر احتمال دوم است.
♦️اگر اروپاییها در کنار آمریکا به جای عذر آوردن و قول جبران، طاقچه بالا میگذارند و اجرای تعهد خود را مشروط به شروط و امتیازات جدید میکنند، به خاطر پیامهای ضعفی است که مدام از این طرف منتقل شده است؛ ... 20 روز قبل آقای ظریف به شوراي روابط خارجي آمریکا رفت و از موضع متهم منفعل، به گله و شکایت از عربستان سعودی پرداخت؛ انگار که مقرّ شیطان بزرگ، دادگاه بینالمللی لاهه است!
🔹آقای ظریف و تیمش میگفتند به خاطر جاسوسی و شنود، برخی مشورتهای سرّی را در حیاط هتل مذاکرات انجام میدادند. ظریف 20 اسفند 94 در گفتوگو با روزنامه اعتماد خاطر نشان کرد « تصور من در تمام مذاکرات این است که لااقل چندین سازمان جاسوسی مشغول شنود هستند... به اقای کری گفتم که نیاز به هواخوری و پیادهروی دارم. ایشان هم پیشنهاد کردند که با من همراهی کنند تا درخصوص موضوعاتی که شنود آن را به صلاح نمیدانستم با هم در این فاصله حرف بزنم».
🔸این تلقی عجیب در حالی بود که کری و شرمن و سوزان رایس، به طور سیستماتیک، قبل از هر دور مذاکره با ایران، با مقامات صهیونیست مشورت میکردند و بعد از مذاکرات، گزارش آن را به سران رژیم صهیونیستی میدادند. از دل همین حسن ظن بود که آقای عراقچی گفت «امضای کری تضمین است» و کلاه گشاد برجام را بر سر تیم مذاکرهکننده ما گذاشتند.
♦️سخن ظریف درباره جاسوسی و شنود در حالی بود که نفوذی دانه درشتی مانند دری اصفهانی به عنوان کارشناس ارشد مالی و بانکی و تحریمی در تیم مذاکرهکننده حضور داشت. یک دهه قبل هم کسی سخنگوی تیم مذاکرهکننده بود که به خاطر ارائه اطلاعات به بیگانگان محکوم شد. نظیر همین را میتوان در نمونه نفوذی بازداشتی در دفتر مشاور رئیسجمهور و همچنین پروندههایی مانند جیسون رضائیان و سیامک و باقر نمازی رصد کرد. آیا در مصاف دیپلماتیک، رازهای تیم ما محفوظ مانده بود؟
همچنان در خُماری برجام -2
✍ برجام بدون آمریکا، دقیقا یعنی چه؟ اگر ممکن بود، چرا سراغ آمریکایی رفتند که روحانی در اردیبهشت 92 او را «کدخدایی که بستن با او راحتتر است» مینامید اما حالا «مزاحم» میخواند؟ آقای روحانی قبلا در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» نوشته بود:
♦️«در مجموعه معادلات قدرتهای بیرونی، یک قدرت بزرگ (آمریکا) همواره مخالف روند مذاکرات ما با سه کشور بود و لذا طبیعی بود که این روند با مشکلاتی مواجه شود، البته مذاکره با اروپا بهترین گزینه برای همکاری نبود، ولی انتخاب بهتری هم نداشتیم. من با بیانی در یک مصاحبه مطبوعاتی در سال 1383 گفتم که مابین دوچرخه و پیکان مخیر بودیم. دوچرخه غیرمتعهدها و پیکان، همان انگلیس به اضافه فرانسه و آلمان بودند. بنز هم (آمریکا) بود، ولی ما اجازه نداشتیم از آن استفاده کنیم. ناچار شدیم پیکان را انتخاب کنیم. در این حالت، دیگر نباید توقع بنز از ما داشته باشید».
🔹نتیجه توهم بنز سواری آقای روحانی، وضعیت متناقضی است که در آن گیر افتاده و حالا بر مبنای همان تصور خطا تصور میکند صاحبان پیکان کذایی، تحویلش میگیرند و سوارش خواهند کرد!
🔸چند ماه دیگر که خیانت اروپا آشکار شد، امثال روحانی و ظریف شروع نکنند به خطابههای انقلابی علیه اروپا و به شعور مردمی که ذات غرب را مدت هاست شناختهاند، توهین کنند. اگر باید موضع انقلابی و ملی عزتمندانه گرفت - که باید گرفت- زمانش همین حالاست.
♦️آنها که خود را به خواب زدهاند و میگویند «چطور ترامپ از برجام خارج شد، در حالی که میگفتید برجام به نفع آمریکاست؟»، پاسخ را میدانند. پاسخ، در رفتار همین طیف پس از زیر پا گذاشتن پیاپی برجام توسط هر دو دولت اوباما و ترامپ نهفته است؛ آنها در قول و فعل نشان دادند به هر قیمت پای برجام میمانند!
🔹تیم ترامپ وقتی میبینند کسانی خود را گروگان برجام کردهاند، چرا همان مختصر تعهداتی را که اجرا میکردند، ادامه دهند؛ زیر پا میگذارند، در حالی که پنهان و آشکار از اینها شنیدهاند «حتی با وجود خروج آمریکا، در برجام میمانیم و تعهدات خود را اجرا میکنیم»!؟ میگویند کسی شیطان را در خواب دید که برای هر کس، زنجیری فراخور نقطه ضعفهایش دارد؛ پرسید «پس زنجیر من کو؟» و پاسخ شنید «تو خودت دنبال من راه افتاده و تا اینجا آمده ای، زنجیر میخواهی چه کار؟»
همچنان در خُماری برجام- 3
✍ برجام طوری – به تعبیر تایم- «سر همبندی» شده که در هر دو صورتِ بودن یا کنار کشیدن آمریکا از آن، ایران متضرر شود. آمریکا ابتدا عصاره و عایدی برجام را مکید و اکنون از تفاله آن بهرهبرداری میکند؛ نظیر شوکهای اقتصادی روانی به افکار عمومی و تهدید شرکتها و بانکهای خارجی. این حاصل تشدید وابستگی و نگاه به خارج در اثر برجام است.
♦️دقیقا به این میماند که کسی را به مخدری عادت دهند. پس از آنکه معلوم شد این کار چه قدر زیانبار بوده و به جای تسکین درد، بر گرفتاریها افزوده، و فرد بخواهد ترک کند، طبیعتا دچار عوارض و بیتابیهایی میشود. درست در این هنگام، همانها که این گرفتاری را رقم زدهاند، به جای عذرخواهی و شرمندگی، زبان به گستاخی باز کنند که «بفرمایید؛ نمیبینید بدون مخدر، چه قدر حال این بنده خدا را بد میکنید»!
🔹لغزشها وعبرتهای گذشته در توافق، یک مسئله است و اصرار بر تکرار هماناشتباهات در ابعادی جدید، مسئله نگرانکنندهتری است. ما اکنون بیش از 4-5 سال گذشته، نگران آینده هستیم؛ همان که یک اقتصاددان حامی اما منتقد شده دولت از آن به عنوان «آیندهفروشی دولت» یاد کرد.
🔸یک دغدغه مهم این است که برخی دولتمردان در این 27 ماهه پس از اجرای برجام و حتی در چند ماه اخیر، تصور کردند چون توافق کردهاند، بنابراین دشمن آتش بس جنگ اقتصادی داده است؛ حال آنکه دشمن به تدریج در طول همین دوره در حال دور زدن یکایک تعهدات خود درباره برداشتن تحریمهابود.
♦️اگر وزارت خارجه آمریکا در پیشانی جنگ دیپلماتیک با ما قرار داشت، اما در خدمت نقشه اتاق جنگ اقتصادی در وزارت خزانهداری عمل میکرد و عملیات فریب را برعهده داشت. در حالی که دولت خیال میکرد راه رونق اقتصادی، توافق با دشمن است، وزارت خارجه و وزارت خزانهداری آمریکا سرگرم تشدید تحریمها بودند اما این طرف به غلط و دروغ ادعا میشد سایه جنگ را از سر کشور برداشتیم!
🔹به خاطر دیپلماسیزدگی و غلبه این نگاه بسیط که با توافق محض و بدون حمایت از تولید داخلی و مدیریت واردات میتوان به رونق رسید، از کارکرد ستاد اقتصادی غفلت شد. در برابر وزارت خزانهداری (جنگ) آمریکا، این طرف ستاد اقتصادی دولت، طفیلی دیپلماسی التماسی و راهبرد «واردات چشم پرکن»! قرار گرفت.
🔸میگویند اگر برجام از بین برود، فروش نفت ما را تحریم میکنند و درآمدهای ما پایین میآید. مگر سال 90 یا 92 تحریم نبودیم؟ آن زمان دلار چند بود و الان چند است؟ چرا نرخ دلار از 3300 تومان به 6200 تومان صعود کرد؟ دولت ادعا میکرد درآمدهایش با برجام دو برابر شد و دو برابر نفت فروخت. از طرف دیگر، قیمت نفت هم که به نسبت سال 92 افزایش یافت و کم نشد.
♦️همچنین دولت اعلام میکرد تحریمهای مالی و بانکی برداشته شده و درآمدهای ارزی به کشور میآید. با این همه، چرا در سال 96 و 97 که باید میوه برجام را میخوردیم، با چالش در بازار ارز و تبعات اقتصادی آن مواجه شدیم؟ مشکل اصلی بیش از آنکه واقعی باشد، روانی و نتیجه مجال دادن به دشمن و بازوهای رسانهای آن برای مهندسی و شرطیسازی افکارعمومی و حتی تصورات برخی تصمیمسازان و تصمیمگیران است.
تیم ترامپ، دست روحانی را خوانده اند
✍️ سوال اصلی برای تصمیم گیری درباره ماندن یا خروج از برجام پس از خروج آمریکا روشن است؛ هر چند برجام زدگان بخواهند مسئله را پیچیده سازی کنند: آیا اروپا در مقابل آمریکا و تحریم های ثانویه آن در حوزه های مالی و بانکی و نفتی مقاومت می کند یا نه؟
♦️پاسخ در سوال مستتر است. اروپا اگر می خواست و می توانست، ضرورتی نداشت روحانی پس از تجربه سال 82 تا 84 بگوید "آمریکا بنز بود و اروپا پیکان و ما چون اجازه نداشتیم سراغ بنز (آمریکا( برویم، سراغ پیکان (اروپا) رفتیم"! روحانی سال 92 هم گفت آمریکا کدخداست و اروپایی ها آقا اجازه هستند.
🔷آقای موسویان (عضو اولین تیم مذاکره کننده و دستیار روحانی) به درستی گفته است "اروپا ظرفیت اینکه در مقابل تحریم های آمریکا بایستد را ندارد". خب! اگر اروپا نمی تواند یا نمی خواهد در مقابل آمریکا، تعلیق تحریم ها را حفظ کند، ادامه اجرای تعهدات برجام چگونه توجیه پذیر است؟!
🔶آقای روحانی چهارشنبه ادعا کرد "طرح ترامپ این بود که شب اعلام کند که از توافق برجام خارج شود و پیشبینی کرده بود که بعد از آن یا صبح روز بعد ایران اعلام میکند که از این توافق خارج میشود. ترامپ اشتباه محاسباتی داشت". اتفاقا محاسبه تیم ترامپ درست بوده است. واقعیت این است که گارد فعلی روحانی، آمریکا را به تشدید بی هزینه تحریم ها تشویق و تحریک می کند!
♦️وقتی روحانی با علم به اینکه اروپا بین آمریکا و روحانی، دومی را انتخاب نخواهد کرد (چنان که تصریح می کند)، باز هم می گوید به هر قیمت پای برجام می ماند، چرا ترامپ از برجام خارج نشود و تحریم ها را بر نگرداند؟ مُشت روحانی با گفتار و رفتار بی پروا و به غایت ساده اندیشانه اش، در مقابل ترامپ باز است و دشمن دست او را خوانده است.
🔷ترامپ و تیم تصمیم سازش می دانند روحانی خط قرمزی ندارد و آماده است بدون عایدی، همچنان هزینه ها و تعهدات برجامی را به جان بخرد. چرا؟! چون می دانند روحانی، یک توافق تاکتیکی و مشروط را به مسئله ای حیثیتی و بلا شرط برای خود تبدیل کرده و لجوجانه می خواهد پای حرفش بایستد و نپذیرد مرتکب خطایی استراتژیک شده است!
🔰 برجام؛ علی برکت الشیطان!
✍ حسن روحانی هفته گذشته گفته است تعجب می کنم از عده ای که در این شرایط به جای اینکه هر چه فریاد دارند بر سر آمریکا بزنند، به انتقاد از دولت او روی آورده اند و گفته اند باید روحانی عذرخواهی کند! گویا روحانی فراموش کرده آن زمان که او هر چه فریاد داشت باید بر سر آمریکا می زد، فریادهای پر آب و تابش را بر سر منتقدان و دلواپسان می زد و لبخندها و قهقه های او و وزیر خارجه اش در برابر غربیها گوش همه را کر کرده بود! او بود که به جای به هم فشردن دندان و نشان دادن خشم به اوبامای مودب(!) خنده هایش را تحویل اروپاییها و آمریکاییها می داد و عصبانیتش را نثار منتقدان می کرد.
✍ اما امروز که حقانیت همه دغدغه های دلواپسان به عینه در برابر چشم ملت اثبات شده است و معلوم شده که چه کسی واقع بین بود و چه کسی خوش خیال، به جای عذرخواهی و پذیرش اشتباهات و بازگشت به ریل صحیح و جبران خسارتهای بارکرده بر گُرده کشور، باز هم فرار به جلو می کند و دم از وحدت و اتحاد می زند و همان مسیری را می خواهند با اروپا بروند که با آمریکای بدعهد رفتند و قبل از آن در اوایل دهه هشتاد با همین اروپا هم رفته بودند.
✍ جریان رسانه ای اعتدال سه سال یا صدای بلند وعده های دروغ به مردم داد و با بزک کردن آمریکا، تیترهای اغواگرانه تحویل مردم دادند تا برجام به تصویب رسید؛ آنچنان جنگ روانی درست کردند که عده ای را به خیابانها کشاندند تا «مشتی باشند بر دهان دلواپسان» و برجام را جشن گرفتند؛ دو سال بعد از آن هم علی رغم خلف وعده و نقض پیمانهای مکرر طرف غربی، باز از بزک برجام، آمریکا و اروپا دست برنداشتند تا اینکه ترامپ رسما برجام را زیر پا له کرد تا از این به بعد از منافع خروج از برجام بهره مند شوند.
✍ این بار هم این جریان پر مدعای پر هیاهو که نتیجه عملکرد مدیریتی اش و نتیجه اعتمادش به کدخدا، زندگی و معیشت مردم را در تنگنا قرار داده است، به بزک اروپا می پردازد. نتیجه اعتماد به کدخدا و نوکرانش پیش چشم همه روشن شده است. برجام، علی برکت الله نبود، برجام بر پایه پذیرش ولایت و دوستی شیطان اکبر بود؛ برجام، علی برکه الشیطان بود.
🇮🇷 @sabzpuoshan
✍چرا تحمیل کنندگان برجام، این بار به اروپا اعتماد خواهند کرد؟
🔰تحمیل کنندگان برجام به کشور از دو حال خارج نیستند:
1⃣یا کسانی هستند که صرفاً به دلیل مشکل فکری و معرفتی - و نه هوای نفس- به وعده دشمن اعتماد کرده و در تحمیل برجام به رهبر انقلاب و مردم نقش داشتند.
2⃣و یا کسانی هستند که مرض های روحی همچون ترس، راحت طلبی و .... موجب شد تا با محاسبه غلط، به وعده دشمن اعتماد کرده و در نتیجه نقش اساسی در تحمیل این خسارت بزرگ به مردم و رهبر انقلاب داشتند.
🔰گروه اول، به دلیل نداشتن هوای نفس و مریضی روحی، پشیمانی خود را اظهار خواهند کرد و از پیشگاه ملت و رهبری عذرخواهی خواهند کرد.
اما گروه دوم، نه تنها از عملکرد خود پشیمان نیستند، بلکه بازهم خواهان مذاکره با دشمن هستند؛ و آن نیست جز به دلیل هوای نفس و امراض روحی همچون ترس و منفعت طلبی؛ و اصولاً به همین دلیل است که خداوند از کسانیکه از ترس وقوع حادثه ای ناگوار از سوی دشمن، در دوستی با دشمن شتاب می ورزند، با عنوان مریض دل یاد می کند:
🔸«فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصِيبَنا دائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلى ما أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نادِمِينَ؛ مى بينى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است، در [دوستى] با آنان شتاب مى ورزند. مى گويند: «مى ترسيم به ما حادثه ناگوارى برسد.» اميد است خدا از جانب خود فتح [منظور] يا امر ديگرى را پيش آورد، تا [در نتيجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشته اند پشيمان گردند.» (مائده/52)
🔰اگر مشکل این افراد صرفاً مشکل «فکری و معرفتی» بود، با تجربه ای که در مسئله برجام حاصل شده است، دیگر به دشمن اروپایی اعتماد نمی کردند؛ اما کسانیکه مشکلشان روحی و روانی است و دچار امراض قلبی همچون ترس، منغعت طلبی، راحت طلبی، ضعف نفس، احساس حقارت در برابر دشمن، تکبرّ و ... هستند، با وجود این تجربه و صدها تجربه دیگر، باز هم تا زمانیکه این امراض روحی در آنها باقی باشد، این اعتماد هم تکرار خواهد شد.
🇮🇷 @sabzpuoshan
🔷 انسان برخلاف آنچه كه خودش خيال مى كند، يك شخص نيست. يك شخص واحد است اما يك شخص مركّب نه بسيط؛ يعنى ما كه اينجا نشسته ايم (به همان تعبيرى كه در حديث آمده است) يك جماد اينجا نشسته است، يك گياه هم اينجا نشسته است، يك حيوان شهوانى هم اينجا نشسته است، يك سَبُع و درنده هم اينجا نشسته است، يك شيطان هم اينجا نشسته است و يك فرشته هم در همين حال اينجا نشسته است.
🔷 گاهى آن حيوان شهوانى كه مظهر آن را خوك مى دانند، زمام امور را به دست مى گيرد و مجال به آن درنده و شيطان و فرشته نمى دهد. يك مرتبه در ناحيه يكى از اينها عليه او قيام مى شود، تمام اوضاع به هم مى خورد و يك حكومت جديد بر وجود انسان حاكم مى گردد.
🔷 انسان گنهكار آن انسانى است كه حيوان وجودش بر وجودش مسلط است يا شيطان وجودش بر او مسلط است يا آن درنده وجودش بر او مسلط است؛ يك فرشتگانى، يك قواى عالى هم در وجود او محبوس و گرفتار هستند.
✅ توبه يعنى آن قيام درونى، اينكه مقامات عالى وجود انسان عليه مقامات دانى وجود او - كه زمام امور اين كشور داخلى را در دست گرفته اند - يك مرتبه انقلاب مى كنند، همه اينها را مى گيرند و به زندان مى اندازند و خودشان با قوا و جنود و لشكريان خود زمام امور را در دست مى گيرند.
📚 استاد شهید مطهری، آزادی معنوی، ص 114
🇮🇷 @sabzpuoshan
🔴چرا ولی فقیه خودشان مشکلات را حل نمیکنند؟؟
برخی شاید این سوالها را بپرسند و یا حداقل در ذهن شان خطور کرده باشد که:
1- چرا رهبری که از همه ی مشکلات آگاهی دارند و میدانند که در کشور چه میگذرد اما کاری نمیکنند و در صدد حل آنها نیستند؟ اگر نمیتوانند، پس رهبری به چه دردی میخورد؟
2- رهبری که این همه قدرت دارند چرا با این انحرافات برخورد قاطع نمیکنند؟
✅در پاسخ باید گفت:
1. آیا انتظار داریم رهبری به جای مجلس، قانون تصویب کند؟
به جای دولت، کار قوه مجریه نماید؟ به جای دستگاههای اطلاعاتی، تحقیق کند؟
به جای قوه قضاییه و دستگاه دادگستری، خودش متهمین را دستگیر و مجازات نماید؟
به جای رییس صدا و سیما، کارگردان و هنرپیشه بیاورد و فیلم و سریال بسازد؟
به جای مدیریت نظام بانکی وارد عملیات اقتصادی و جلوگیری از وامهای کلان یا جابجایی دلارها بشود؟
به جای شهرداریها وارد صحنه شود و مشکلات شهری را بررسی کند؟
به جای دستگاههای اقتصادی و بازرگانی و گمرکات، واردات و صادرات را کنترل کند؟ و ده ها مورد دیگر ...
🔸آیا این کارها ممکن است؟؟
🔹آیا نخواهند گفت که پس قانون اساسی، تعریف جایگاهها و شرح وظایف و تشکیلات حکومتی یعنی چه؟!
پس کی در این مملکت چه کاره است؟!
آیا شالوده نظام از هم نمیپاشد؟
آیا رهبری میتواند از آسمان یک تعداد نیروی صالح، متقی، متخصص و کارآمد بیاورد؟!
آیا میتواند (یا عاقلانه است که) به جای مردم، رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را -که بازوهای مردمی رهبری هستند- انتخاب کند؟ بعد از کجا انتخاب کند، از فرشتگان عرش، یا از همین مردم؟!
🔸پس؛ «رهبری»
رئیس جمهور، مجلس، دادگستری، بانک مرکزی، وزیر اطلاعات، شهرداری و... نیست، بلکه ایشان رهبریِ نظام را بر عهده دارد، با تعاریف مشخصی که در قانون اساسی و بدیهیات عقلی روشن است. نیاز کشور و نظام را میبیند و به همراه تبیین و تشریح به مسئولین و مردم منتقل میکند.
رهبری در جامعه ، گرا میدهد همانند دیده بانی که در جنگ با دشمن، گرا میدهد تا نیروها اقدام کنند ودرست عمل کنند، حال اگر گرا درست باشد اما نیروها درست عمل نکنند تقصیر کیست؟
🔺به مردم میگویند:
در انتخاب رئیس جمهور که دولت را تعیین خواهد کرد، بصیر باشند، به کسی رأی دهند که دارای چنین امتیازاتی باشد، همین طور در انتخاب نمایندگان، حالا اگر مردم به هر دلیلی آن طور که باید رعایت نکردند، "رهبری باید بیاید و عواقب انتخاب غلط یا دست کم غیر اصلح مردم را به دوش کشیده و جبران کند؟!"
🔺رهبری، به مجلس و به دولت خط مشیّ میدهد خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی نظام را با توجه به اهداف و نیز شرایط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ابلاغ میکند.
‼️مردم الان خیلی انتظارات بیجا از ولایت فقیه دارند، راحت انتظار دارند ولی فقیه جای اندیشه مردم بیاید خرابی ها را اصلاح کند، این کار را حضرت علی هم نکرد، پیغمبر هم نکرد.
❓چرا مردم از ولی فقیه انتظار دیکتاتوری دارند؟؟!
2. درجواب سوال دوم باید گفت که:
قدرت و نفوذ رهبری و امام در جامعه به اندازه ی آگاهی، #بصیرت و بینش مردم است نه بیشتر.
🔹اگر مردم بصیرت و آگاهی کافی را نداشته باشند رهبر حتی اگر امیرالمومنین(ع) باشند قدرتی ندارند. همانند جنگ صفین، وقتی سپاهیانِ خود امام بصیرت کافی نداشتند، مالک اشتر را از یک قدمی خیمه ی کفر برمیگردانند و امام دیگر قدرتشان نافذ نیست و تسلیم بی بصیرتی مردم میشوند.
🔸وقتی در جنگ احد، غالب نیروها تدبیر و استراتژی پیامبر(ص) را از جان و دل درک نمیکنند و نادیده میگیرند، جنگ برده را میبازند...!
🔹وقتی مردم به دلیل عدم آگاهی ، مغلوب دسیسه های معاویه ها میشوند، رهبری همانند امام حسن (ع) مجبور به مصالحه با معاویه میشود.
🔸وقتی هنوز مردم آمادگی کافی در خود را ایجاد نکرده اند، هیچ امامی بعد از امیرالمومنین (ع) نمیتواند حکومت اسلامی تشکیل دهد و تا این آمادگی در مردم ایجاد نشود امام زمان هم برای تشکیل حکومت عدل نخواهد آمد و علت غیبت هزار و اندی سالشان بدلیل عدم آمادگی آحاد ملتهاست...
💢پس؛ قدرت رهبری در جامعه و حاکمیت به اندازه بصیرت مردم است نه بیشتر...
🇮🇷 @sabzpuoshan
🔰تاثیر متقابل انقلاب اسلامی و هویت ایرانی (۱)🔰
(نظریه جدید پیرامون فلسفه انقلاب اسلامی ایران و ترکیب حقیقتی فراملی در محدوده یک ملت)
✅تفکر درباره نسبت انقلاب اسلامی و ایران از جمله موضوعاتی است که کمتر بر روی آن تمرکز شده است ؛ ما از وقتی با این انقلاب عظیم آشنا شدیم آن را در منزل خود یافتیم و کم کم تصور کردیم از صدر و ذیل آن مال ماست ، شبیه تصور نادرستی که عربها نسبت به اسلام داشته و دارند۰ فرود آمدن یک اندیشه و ایده بزرگ و تحقق یافتن عینی آن در ابتدای امر در یک سرزمین، غیر از آن است که آن حقیقت را در چارچوب یک ملت محصور کنیم ،خواه این محدودیت جغرافیایی باشد یا تمدنی۰
✅ به نظر می رسد انقلاب اسلامی و این کشور و سرزمین ایران چند دهه ای است سر نوشت شان سخت به هم گره خورده است ( با عرض معذرت از مثال: شبیه نسبت خلافت عثمانی با ترکیه و یا سرنوشت انقلاب آزادیخواهی ۱۷۸۹ با کشور فرانسه که به نام انقلاب فر انسه معروف شد ) پرسش مهم امروز ما این است چند درصد از موفقیتها و چند درصد از آسیب ها به این دو حوزه در هم تنیده تعلق دارند ؟ جواب این پرسش و دهها پرسش دیگر به این طرح مسئله بر می گردد که ما منزل فعلی و قبلی و بعدی را درست تحلیل کنیم ۰
✅انقلاب اسلامی نوعی بیداری اسلامی است که در قرون قبلی تولد دوباره یافته تا بخاطر شرایط مختلف ذهنی و عینی به سرزمین ایران رسیده است ؛ بنابراین انقلاب اسلامی در ذات خودش یک حقیقت فراملی و بین المللی است اما تفسیر ایرانی این انقلاب در قالب نظام جمهوری اسلامی ایران ، این امر را هرچند رشد کیفی داد و در قالب یک سرزمین بزرگ به نمایش گذاشت اما فراموش نکنیم امری که ذاتا فراملی بود را موقتا به نوعی "هویت ملی" مبدل ساخت ۰
✅به نظر می رسد هنر و کار بزرگ نخبگان قزلباش صفویه در ایجاد کشور شیعی ایران در پنج قرن قبل و ابتکار و تداوم حرکت بیداری اسلامی امام خمینی در پیوند حقیقتی فرا ملی و جهانی با سرنوشت و هویت یک ملت میتواند ما را با این صورت مسئله تاریخی و سیاسی و فکری عمیق تر پیوند دهد ؛ از این منظر نه نظریات ناسیونالیستی و نه ایده های "امت گونه انتر ناسیونالیستی " نمی توانتد تفسیر ابعاد این امر مهم را به درستی تبیین نمایند ۰
🇮🇷 @sabzpuoshan
🔰تاثیر متقابل انقلاب اسلامی و هویت ایران (۲)🔰
(نظریه جدید پیرامون فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی و درک ماهیت موج سوم خدمات متقابل اسلام و ایران )
✅اسلام امری یکتا و حقیقتی جهانی و فرا مکانی و فرا زمانی هست و نحوه قرار گرفتنش در قالب یک سرزمین ، ماجرایی بس عجیب و پیچیده در خود دارد ؛ مشابه این مطلب را قرنهاست متفکران سیاسی مغرب زمین می خواهند در اذهان جا بیندازند که "پروژه لیبرالیسم " نوعی" پروسه جهانی" است ، و سرنوشت و هویت همه ملت ها را به تدریج رقم خواهد زد ۰
✅ مسئله بیداری اسلامی مسلمانان به طور کلی و نهضت های شیعی در قرون اخیر به طور خاص "حقیقت تحول زا" بوده ، در اندیشه و درون خود نیز نوعی ظرفیت و بالندگی را دارا می باشند و این یعنی مبدل شدن به یک" تمدن نوین جهانی" است ۰
✅این توفیق و "فرصت تاریخی" امروز به دلایل مختلف در اختیار ایران اسلامی شیعی قرار گرفته است۰ اگر ملیون و وطن دوستان غیر رمانتیک و غیر تخیل گرا میخواهند شعارهای ملی و افتخارات قومی شان در محدوده یک سرزمین بماند ، به این طرز فکر اشکالی نیست و این شاید از نظر آنان قسمتی از توانمندیهای تاریخی ملت ایران باشد ( مراجعه کنید به اندیشه ایرانشهری دکتر جواد طباطبایی و مباحث نوروزی دکتر صادق زیبا کلام و نظریه جمهوری و امامت آقای دکتر سعید حجاریان) ولی نمی توان از ظرفیت عظیم دیگری هم که ملت ما امروز از آن برخوردار است غفلت نمود۰ البته لازم نیست ظرفیت ملی این طرف را با ظرفیت فراملی در طرف دیگر مقابل هم قرار داد۰
✅پرسشی مهمی که ملیون و یا حتی ناسیونالیست های وطنی میتوانند بدان توجه کنند این است که عظمت جهانی نام ایران در آینده ، نیاز به به یک حقیقت جهانی و فطری و فراملی دارد ؛ اگر ما امروز از این ظرفیت و توان و موقعیت تاریخی استفاده نکنیم مثل گذشته تاریخی عثمانی و ترکیه فعلی و یا تمدن اسلامی گذشته اسلامی نسبت به کشور های فعلی عربی خواهیم شد ۰ بنا بر این میتوان خصوصیات قومی و ملی خود را حفظ کرده ولی به نوعی آرمان های ملی را در آن ایده جهانی جستجو نمود ؛ از این منظر اگر واقعا دنبال حتی عظمت نام ایران هم باشیم از این فرصت تاریخی فرا ملی میتوانیم به بهترین نحوی استفاده کنیم۰( البته منظور استفاده مادی و ابزاری نیست)
✅ شاید امروز بتوانیم با تاسی به فیلسوف متفکر استاد مرتضی مطهری یکبار دیگر از مرحله سوم خدمات متقابل اسلام و ایران در قالب انقلاب و تمدن اسلامی ایران سخن گفت و بسیاری از معادلات و مجادلات و گفتگوهای نظری را از دریچه این نظریه نگریست۰ گفتیم مرحله سوم خدمات متقابل اسلام و ایران ، چون مرحله اول به قرون اولیه اسلامی و مرحله دوم به قرن دهم هجری و طلوع مجدد تشیع در محدوده سرزمینی ایران و مرحله سوم امروز در نگاه تمدنی به بیداری اسلامی با پیشتازی تشیع و ایران خواهد بود ۰ آمادگی برای این مرحله هر چند عبور نظری و تاریخی از اندیشه های متفکرینی مثل مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی و امثالهم را ایجاب می نماید اما این عبور به معنای قرائت غربی و لیبرالیستی و ناسیونالیستی و نوعی ارتجاع و جاهلیت مدرن از پدیده عظیم بیداری اسلامی دو قرن اخیر و انقلاب اسلامی معاصر نیست
🇮🇷 @sabzpuoshan
🔰تاثیر متقابل انقلاب اسلامی با هویت ملی ایران(۳)🔰
(گذار استکمالی از "انترناسیونالیسم اسلامی" به نظریه" ایران اسلامی شیعی" )
✅در برخی از موضوعات به ظاهر کم اهمیت اجتماعی گاهی می شود به ریشه یابی ها و بحرانهای بزرگتری رسید که اگر از منظر نظریه پردازی سیاسی به آن توجه نشود هزینه های سنگین حتی امنیتی در پی خواهد داشت ؛ نمونه این مطلب بحث هایی بود که چند روزی فضای مجازی را به خود مشغول نموده و جامعه شیعی ایران را نسبت به برخی مسائل جهان اسلام حساس نمود ؛ به نظرم صرف نظر از فضای مجازی و مسائل و طراحی های خارج از کشور ، در اینگونه مسائل نوعی حساسیت ملی طبیعی وجود دارد که بایستی ریشه یابی گردد ۰
✅در مورد شعائر انقلاب اسلامی و پیوند آن با سرزمین ایران به نظر می رسد در پایان دهه چهارم و شروع دهه پنجم عمر جمهوری اسلامی تحولات و صورت مسئله جدیدی شکل گرفته؛ صورت مسئله ای که تقریبا به اشکال و انحاء مختلف در جامعه و سطوح طبقات گوناگون در جریان است ۰ این افق و زمینه حتی دستاویز سیاستمداران روحانی و غیر روحانی در عرضه انتخابات نیز گشته است ۰ به نظر می رسد در این مسئله سه گروه و تفکر قابل ره گیری باشند :
✅اول : گروه طرفدار ایران بدون حضور بین المللی و توجه صرف به مشکلات داخلی بدون توجه به سایر حوزه های سیاسی و یا فرهنگی بیرون از سرزمین و جغرافیای ایران ؛ البته خود این گروه طیف وسیع و متنوعی را در برمی گیرند و از افراد ایران دوست و وطن خواه تا عناصر وابسته به شبکه های خارجی را شامل می گردد و نوع مهندسی شده شعارهای آنان در افراطی ترین وضعیت شعار نه غزه و نه لبنان ، جان فدای ایران می باشد ۰ این تفکر، گاه در حالت شاذ خود به حذف اسلام از منافع ملی حکم می دهند و تعابیر ناسیونالیستی آنان با نوعی سکولاریسم پیوند می یابد۰
✅دوم : گروه و طیف بعدی پیوند مطلق میان آرمانهای بین الملل اسلامی با منافع ایران قائلند ؛ البته در این طیف هم تنوع و گستردگی و افراط و تفریط بسیاری دیده می شود و در تندترین و رادیکال ترین حالت و حتی در موارد شاذی با پاک کردن صورت مسئله سرزمینی ایران و قبول نکردن ممیزات و یا امتیازات ملی به نوعی طرف"انتر ناسیونالیست اسلامی " می روند ۰افکار و سیاست های مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی و سیاست نگاه به امپراطوری عثمانی و برخی قرائت های امروزین آن میتواند شاهد مثال تاریخی و شاخصی بر این طیف باشد۰البته نوع عملی نگاه سید جمال الدین اسدآبادی به وحدت اسلامی چون به نحوی موجب سیادت و برتری امپراطوری عثمانی می شده و هویت شیعی و ارزشهای ملی ایران را نادیده می گرفت از سوی مراجع شیعه و بزرگانی مثل آیت الله میرزای شیرازی مورد پذیرش جدی قرار نگرفت ۰ امروز بعد از گذشت بیش از یک صد و بیست سال ضرورت اصلاح این نظریه احساس شده و با توجه به جایگزینی و برتری و پیشتازی انقلاب اسلامی ایران و نابودی امپراطوری عثمانی در صد سال قبل بایستی نسخه جدید و متحول و متکامل این نظریه طراحی گردد۰
✅سوم ؛ به گروه و طیف سومی هم می توانیم توجه نماییم که منافع ملی ایران را به عنوان بزرگترین و مهمترین کشور شیعی جهان و پایگاه اصلی انقلاب اسلامی مد نظر داشته و به نوعی با ترکیب عناصری از ملیت ایرانی در سایه مذهب تشیع رسیده و البته این صبغه شیعی را نه در سیاست های تکفیری و بنیادگرای افراطی بلکه در سایه "سیاست تقریبی" جستجو می کند؛ لذا در این نگاه ، اصل "حفظ پایگاه" ایران اسلامی شیعی است و کمک به لبنان و یا خصومت با اسرائیل با زاویه نگاه ام القرای جهان اسلام یعنی حفظ و محوریت ایران بایستی صورت بگیرد ۰
🔴در حقیقت در این نظریه سوم ، ایران در" بین الملل اسلامی" حضور عمیق و فعال داشته ولی این حضور با حفظ "هویت شیعی" و رهبری ستادی و مرکزی سرزمینی ( و نه قومی) ایران بوده و با نوعی" دست برتر" در همه زمینه ها همراه خواهد بود ۰ به نظر می رسد این نظریه نه توهم و بلند پروازی بلکه بیان واقعیتی ملموس در بیان وضعیت جهان اسلام و قدرت و هژمونی و رهبری ایران اسلامی است و این برتری بخاطر مقیم شدن انقلاب اسلامی در سرزمین ایران و مسیر درستی است که امام خمینی ، ایران را در دهه های قبلی در آن قرار داده و امروز ثمرات و ابعاد آن در نوعی مدنیت نیرومند دینی در ایران اسلامی شیعی قابل رویت است ۰ 🔵
🇮🇷 @sabzpuoshan
🔰تاثیر متقابل انقلاب اسلامی با هویت ملی ایران(۴)🔰
(گذار استکمالی از ایران "ام القرای جنبش ها " به نظریه ایران" ام القرای تمدن دینی" )
✅ در این نگاه ، ایران امام خمینی به عنوان متمدن ترین و پیشرفته ترین کشور اسلامی نه در شرایط مساوی بلکه به عنوان برترین و بالاترین جایگاه نسبت به سایر دول اسلامی عمل خواهد کرد ۰ این نقش شاید به نحوی شبیه هژمونی امریکا برای غرب و لیبرالیسم و یا شبیه جایگاه رهبری شوروی سابق برای سوسیالیست های عالم خواهد بود ۰ در این نگاه هر کمک و یا هزینه ای که در جهان اسلامی بشود به نحو مستقیم و یا غیر مستقیم به منافع سرزمینی ایران مربوط میشود و ایران به عنوان تمدن اسلامی - ایرانی ، رهبری نوعی نظریه بین الملل اسلامی را بر عهده خواهد داشت و عناصر ولایت شیعی و روحیات ایرانی در این بین الملل اسلامی رشد و تکامل و برتری می یابند ۰همچنین نگاه به فلسطین و افریقا و یمن و سوریه و لبنان و عراق و مسائلی مثل بنیادگرایی و داعش و جریانات تکفیری و اسرائیل با زاویه نگاهی مستقل و معین و با افق فکری و چشم انداز گفته شده نگریسته میشود ۰ همچنین برخی از طیف های گروه اول هم اگر دنبال واقعیت زمانه باشند و به تخییلات باستان گرایی فکر نکنند میتوانند به خوبی عظمت ایران و ایرانی را در این نظریه سوم ببینند۰
✅تاکید بر این نکته ضروری است که طرح بحث تمدن در نقطه ثقل نظریه ام القری به جای جنبش ها و نهضت ها نه به معنای بی توجهی و نفی کمک به دیگر مسلمانان و یا شریک نشدن در مبارزات رهایی بخش ملل مسلمان یمن و بحرین و فلسطین است ؛ بلکه مباحث تمدنی ابعاد وسیع تر فرهنگی و علمی و مدنی نسبت به مسائل سیاسی و یا نظامی داشته و دارد و در این نگرش جدید ایران اسلامی شیعی و ام القرای تمدنی در همه ابعاد پیشتاز و الگو و شاخص و معیار قرار می گیرد ۰ این در حالی است که نظریه قبلی فاقد چنین شمول و تکامل و برتری فرهنگی و مدنی بود ۰ به کار بردن واژه " استکمال" در اول عنوان و بحث دقیقا برای تفهیم این مطلب است ۰
✅با توجه به ضرورت تبیین علمی این نگاه و درک واقعیت تاریخی آن از صفویه تاکنون ، به نظر می رسد جبهه مومن به ارزش های انقلاب میتوانند از سطح تحلیلی و ادبیاتی گروه دوم (یعنی انترناسیونالیسم اسلامی) به افق گروه سوم ( یعنی محوریت ایران اسلامی شیعی ) انتقال نظری و عملی داشته باشند؛ چرا که این چارچوب نظری هم شرافتمندانه بوده هم مبتنی بر واقعیات دهه چهارم و پنجم انقلاب اسلامی است و البته با واقعیات فکری و مذهبی پنج قرن اخیر تاریخ ایران همخوانی دارد و در نهایت با روحیه ملی ایرانیان و حس غرور و شخصیت قومی آنان در تضاد نمی باشد ۰
🔴در نهایت به نظر می رسد ایران اسلامی شیعی در شرایط" تمدنی" بایستی نوعی زاویه نگاه ویژه متکامل تر ( و نه متفاوت تر ) از ایران مرحله نهضت و جنبش داشته باشد ۰ اگر این ضرورت و رشد ملی درست درک نشود بیم آن می رود که نوعی ناسیونالیسم افراطی سکولار و یا نوعی لیبرالیسم وارداتی ظاهرا وطنی از این آب گل آلود ماهی گرفته این "پروسه ملی تاریخی" را مبدل به نوعی " پروژه مهندسی شده سیاسی" نمایند۰🔴
🇮🇷 @sabzpuoshan
🔰تاثیر متقابل انقلاب اسلامی با هویت ملی ایران (۵)
(علت تحقق نیافتن کامل آرمانها انقلاب اسلامی در سال های اخیر ایران )
✅از جمله مسائلی که در توجه به سیاست ام القرای تمدن دینی می توان داشت ، آسیب شناسی و توجه به علل برخی ناکامی ها و ضعف ها در سیاست های قبلی و فعلی می باشد ، لذا مناسب است با توجه به تجربه تاریخی و سیاسی به بخشی از آنها اشاره کنیم :
۱- از جمله مسائل مهم محقق نشدن برخی اهداف عالی در سال های اخیر، ابهام داشتن در اهداف کلی و مبانی و اصول ذاتی خود آن طرحها و برنامه هاست ؛ این بدان معناست در اصل وجودی خود آن اهداف تشکیک می شود ۰
۲ - مطلب مهم دیگر این است که طرح های مورد نظر هرچند در" نظر" و اندیشه خوب و مفید و منطقی باشند ولی در عمل ، ناشیانه و تکراری عرصه شده و در نتیجه مطلوب حاصل نمی شود که هیچ ، بلکه اثر معکوس داشته است ۰
۳- برای حفظ تناسب اهداف عالی و نسبت منطقی داشتن با وضعیت فعلی جامعه ، بایستی حلقه های ارتباط آن طرحها با منافع ملی کشور هم در کل و هم در هر یک از مراحل دقیقا معلوم باشد ؛ ترسیم نکردن این مهم و نداشتن نقشه راه برای تحقق ایده ها ، به منزله بی ارزش نمودن و به حاشیه بردن آن ایده ها می باشد۰
۴ - تحقق وعده ها و اهداف بزرگ بایستی همگام با واقعیات و توان ملی موجود کشور باشد۰ نادیده گرفتن این مهم ، ارتباط و پیوند ملی بین ارزشهای مشترک و حیاتی جامعه را با مردم ، سست و در نهایت نابود می کند۰
۵ - درک توان ملی برای ایده های بین الملل ضروری است؛
اگر ما دورنمای طرحهای کلان ملی را در قالب نظریه های بزرگ مطرح کنیم ، یکی از ضروری ترین راههای تحقق آن، تاکتیک ها و برنامه های متوسط و کوتاه برد و نقشه راه برای تبیین آن دورنمای اصلی است ؛ در این زمینه بحث از منازل و ایستگاهها و مراحل و وارسی لحظه ای و مقطعی و جزیی از ضروریات مهم است ۰
۶- از جمله مسائلی که در رابطه با رصد کردن آسیب ها میتوان بدان پرداخت ، بحث از این است که خود نظریه و طرح کلی چقدر اشکال داشته و یا اینکه جزئیات آن چه مقدار و از کجا و کدامین مرحله بایستی مورد اصلاح واقع گردد ۰
۷ - با توجه به قسمت قبلی و بررسی اصلاح در کل و جزء طرح ، به نظر می رسد ناپختگی و معتقد نبودن و تفسیر به رای های متعدد و قرائت های شبه لیبرالیستی و شبه سوسیالیستی و به همراه تندروی و کند روی های مرسوم سیاست در ایران به این فهرست اشکالات بایستی اضافه گردد و البته درصد دقیق هماهنگی و عدم تطابق دو مورد قبلی در بعد نظری و عملی و عملیاتی میتواند پژوهش بعدی ما را در این تحقیق شکل دهد ۰
۸ - گاهی میشود طولانی شدن یک سیاست باعث شود علت اصلی به وجود آمدنش فراموش شده ، ولی ادامه آن توجیه و امری لا یتخلف جلوه گر شود ؛ در چنین مواقعی برخی از مدیران با نوعی قداست بخشی به این برنامه ها راه هرگونه نقد و یا تجدید نظر طلبی را از دلسوزان و صاحب نظران و متفکران اجتماعی سلب می نمایند ۰
۹- تاریخ و عالم سیاست پر است از طرحهایی که استادانه گفته شده ولی ناشیانه و حتی احمقانه اجرا گردیده است ؛ چقدر تمییز بین این دو حوزه ، کار دشوار و مهمی است و البته تاریخ ملتها همیشه هم حوصله و وقت بررسی و فهم بررسی و علل دریافت ابعاد این مطلب را ندارد؛ همانطوری که گاهی همه چیز دست به دست هم داده تا این درک و فهم و شعور ملی به بلوغ و جمع بندی درستی نرسد ۰ مثال عیان و آشکار مسئله گفته شده جمع بندی نداشتن و عدم درک کلی و اجماع حاصل نشدن درباره مشروطیت و تحولات مهم دیگر ایران تا امروز است ۰
۱۰ - گاه می شود به دلایل زیادی آرمانها و واقعیات در جامعه ای در کنار هم قرار می گیرند ولی بسته به شرایط زمانه و گذر ایام ، یا آرمان از واقعیات سبقت گرفته و جامعه آرمانگراتر شده و سایر عوامل را "معنا و مفهوم" می دهد و یا برعکس پتک محکم واقعیات و شرایط ، "آرمان " را متوقف کرده و جامعه ، واقع گراتر شده و آرمان را متوقف میکند ؛ این اتفاق از هر طرفی که بیفتد و هر کدام که از دیگری سبقت بگیرند ، نتیجه اش این می شود که وحدت و وفاق و تعادل و آشتی کلی اولیه بین آرمان و واقعیت در جامعه از بین رفته و یا لااقل ترک و شکاف خورده و لاجرم برای آشتی و پیوند مجدد آن بایستی کاری عمیق و آسیب شناسانه جدی صورت داد ۰
🔴نکته مهم و خلاصه همه این مباحث را شاید بهتر باشد اینگونه بیان نمود که در برخی از ازمنه و مقاطع و جهش های تاریخی یک ملت ، زمان خاص و یا مناسبی فرا می رسد که مجبور به باز تعریف عمیق اهداف اصلی و سیاست های کلی خود می شود ؛ و این درست همان زمانی است که تاریخ به ملت فرصت داده که خودش درباره خود بازاندیشی و یا قضاوت نماید؛ تغافل از این فرصت و از دست دادن این زمان جمع بندی به معنای از دست دادن مدیریت جامعه و نمره قبولی نگرفتن از تاریخ در آینده معنا می دهد ۰
🇮🇷 @sabzpuoshan