eitaa logo
سبزپوشان
443 دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
25.4هزار ویدیو
127 فایل
فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️اگر غریبه ای از علت بریده شدن سر امام حسین(ع) پرسید، بگویید: 🔥ترکیبی از و عاشورا را رقم زدند و چه معجون عجیبی است این ترکیب 👈تاریخ در حال تکرار میباشد و خدا کنه فریب منافقین و ناکثان را نخوریم
🌹زینب کبری‌ (سلام اللَّه علیها) نمونه حضور زن در مسائل مهم تاریخ ♦️امام خامنه ای : اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثه‌ی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثه‌ی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصه‌ی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامیِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعیِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری‌؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است. ♦️این حادثه نشان داد که زن در حاشیه‌ی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددی به این نکته ناطق است؛لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثه‌ی زنده و ملموس است که انسان زینب کبری‌ را مشاهده میکند که با یک عظمت خیره‌کننده و درخشنده‌ای در عرصه ظاهر میشود؛ کاری میکند که دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او میزند و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری‌ است. ♦️ زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ.
🔴امام خمینی(ره) ♦️در مقابل یزید، حضرت زینب سلام الله علیها ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنى امیه در عمرشان همچون تحقیرى نشنیده بودند. ♦️همان مقدارى که فداکارى حضرت ارزشی پیش خداى تبارک و تعالى دارد و در پیشبرد نهضت حسین (علیه السلام ) کمک کرده است، خطبه‌هاى حضرت سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها) هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تأثیر داشته است، آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور، نباید زنها و نباید مردها بترسند، در مقابل یزید، حضرت زینب(سلام الله علیها) ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنى‌امیه در عمرشان همچو تحقیرى نشنیده بودند 📚صحیفه نور جلد 17 ، ص 59
1 خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/ بی نهایت خسته و افسرده ام/ تا میان گور رفتم دل گرفت/ قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/ روی من خروارها از خاک بود/ وای، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود/ غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/ هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/ سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/ خسته بودم هیچ کس یارم نشد/ زان میان یک تن خریدارم نشد/ نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/ ترس بود و وحشت و دلواپسی/ ناله می کردم ولیکن بی جواب/ تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/ آمدند از راه نزدم دو ملک/ تیره شد در پیش چشمانم فلک/
2 یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟ گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/ لرزه بر اندام من افتاده بود/ هر چه کردم سعی تا گویم جواب/ سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/ از سکوتم آن دو گشته خشمگین/ رفت بالا گرزهای آتشین/ قبر من پر گشته بود از نار و دود/ بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گنه کار سیه دل، بسته پر/ نام اربابان خود یک یک ببر/ گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/ گوش گویا نامشان نشنیده بود/ نامهای خوبشان از یاد رفت/ وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/ چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/ بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
3 در میان عمر خود کن جستجو/ کارهای نیک و زشتت را بگو/ هر چه می کردم به اعمالم نگاه/ کوله بارم بود مملو از گناه/ کارهای زشت من بسیار بود/ بر زبان آوردنش دشوار بود/ چاره ای جز لب فرو بستن نبود/ گرز آتش بر سرم آمد فرود/ عمق جانم از حرارت آب شد/ روحم از فرط الم بی تاب شد/ چون ملائک نا امید از من شدند/ حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه/ نامه اعمال تو باشد سیاه/ ما که ماموران حق داوریم/ پس تو را سوی جهنم می بریم/ دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/ دست و پایم بسته در زنجیر بود
4 نا امید از هرکجا و دل فکار/ می کشیدندم به خِفّت سوی نار/ ناگهان الطاف حق آغاز شد/ از جنان درهای رحمت باز شد/ مردی آمد از تبار آسمان/ دیگران چون نجم و او چون کهکشان/ صورتش خورشید بود و غرق نور/ جام چشمانش پر از خمر طهور/ چشمهایش زندگانی می سرود/ درد را از قلب انسان می زدود/ بر سر خود شال سبزی بسته بود/ بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/ کِی به زیبائی او گل می رسید/ پیش او یوسف خجالت می کشید/ دو ملک سر را به زیر انداختند/ بال خود را فرش راهش ساختند/ غرق حیرت داشتند این زمزمه/ آمده اینجا حسین فاطمه؟!
5 صاحب روز قیامت آمده/ گوئیا بهر شفاعت آمده/ سوی من آمد مرا شرمنده کرد/ مهربانانه به رویم خنده کرد/ گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع) من کجا و دیدن روی حسین (ع)/ گفت: آزادش کنید این بنده را/ خانه آبادش کنید این بنده را/ اینکه این جا این چنین تنها شده/ کام او با تربت من وا شده/ مادرش او را به عشقم زاده است/ گریه کرده بعد شیرش داده است/ خویش را در سوز عشقم آب کرد/ عکس من را بر دل خود قاب کرد/ بارها بر من محبت کرده است/ سینه اش را وقف هیئت کرده است/
6 سینه چاک آل زهرا بوده است/ چای ریز مجلس ما بوده است/ اسم من راز و نیازش بوده است/ تربتم مهر نمازش بوده است/ پرچم من را به دوشش می کشید/ پا برهنه در عزایم می دوید/ بهر عباسم به تن کرده کفن/ روز تاسوعا شده سقای من/ اقتدا بر خواهرم زینب نمود/ گاه میشد صورتش بهرم کبود/ تا به دنیا بود از من دم زده/ او غذای روضه ام را هم زده/ قلب او از حب ما لبریز بود/ پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/ با ادب در مجلس ما می نشست/ قلب او با روضه ی من می شکست/ حرمت ما را به دنیا پاس داشت/ ارتباطی تنگ با عباس داشت/
7 اشک او با نام من می شد روان/ گریه در روضه نمی دادش امان/ بارها لعن امیه کرده است/ خویش را نذر رقیه کرده است/ گریه کرده چون برای اکبرم/ با خود او را نزد زهرا (س) می برم/ هرچه باشد او برایم بنده است/ او بسوزد، صاحبش شرمنده است/ در مرامم نیست او تنها شود/ باعث خوشحالی اعدا شود/ گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/ قلب او بوی محبت میدهد/ سختی جان کندن و هول جواب/ بس بود بهرش به عنوان عقاب/ در قیامت عطر و بویش می دهم/ پیش مردم آبرویش می دهم/ آری آری، هرکه پا بست من است/ نامه ی اعمال او دست من است/
*معنای دقیق کلمات عاشورا و تاسوعا چیست ؟* اکثر قریب به اتفاق اهل لغت این تصور را داشته‌اند که ، چون عشر و عاشر از یک ریشه‌اند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است. پس ، عاشورا یعنی دهم محرم ؛ و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفته‌اند . *اما* این معنا به دلایل زیر اشتباه است. *آیا* واژه عاشورا برای دهم ماه‌های دیگر نیز به کار می‌رود ؟ مثلاً ، آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد ؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است ؟ *آیا* اگر امام حسین(ع) مثلاً ، در یازدهم محرم شهید می‌شدند ، آنگاه ، تاسوعا با عاشورا عوض می‌شد و عاشورا واژه دیگری داشت؟ در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده‌ای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود . اعداد بر خلاف کلمات استثنا پذیر نیستند. به طور مثال ، در کلام عرب اعداد این گونه شمارش می‌شوند: اول – ثانی - ثالث - رابع ... و یا اولاً – ثانیاً - ثالثاً - رابعاً و ... چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعده‌پذیر باشند ؛ یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ کرد؛ مثل تاسوعا – عاشورا – ثامونا – سابوعا .... *اما* می‌بینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی‌کنند ؛ لذا ، نمی‌توانیم دلیلی داشته باشیم که ، تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد ، بلکه معنای دیگری دارند. *عاشورا* روز معاشرت با امام(ع) عشر به کسر عین و عشرت ، به معنای معاشرت و مصاحبت است . معاشر به ضم میم، یعنی مصاحب و عاشر ، اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت است. خداوند می‌فرماید: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (نساء/۱۹) با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید . عشیر یعنی همدم و رفیق «وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر ُ» (حج/۱۳) چه بد دوستی انتخاب کرده‌اند و چه بد معاشر و رفیقی است . العاشور از ریشه عشر به کسی گفته می‌شود که ، معاشرت خصلت او باشد . پس *العاشوراء؛* جائی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می‌شود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه می‌کنند، و *عاشورا* مبالغه است از میل به معاشرت یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام (ع) به شدت بالا می‌رود. *تاسوعا* روزی برای وسعت ظرفیت. با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می‌گیرد و معنی *نهم* را از دست می‌دهد. *اتسع* به فتح الف یعنی ، گروه‌های ۹ نفره شدند. اما *اتسع* به کسر الف یعنی، وسعت پیدا کرد(گشاد شد) و فراخ گردید. *اتساع* ، یعنی گسترده شدن و گشاد شدن وبالا رفتن ظرفیت . اتساع شرائین یعنی ، رگ‌ها گشاد شدند و ظرفیت شان برای عبور خون زیاد باشد. *التاسوع* یعنی چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیت اش زیاد باشد ؛ و بالاخره ، *التاسوعا* یعنی جائی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد؛ و *تاسوعا* این معنی را پیدا می‌کند؛ *روزی که ظرفیت بالا می‌رود و در سینه‌ها فراخی ایجاد می‌شود و به جای تنگی، وسعت می‌یابد* این دو نام از ابداعات *امام سجاد (علیه‌السلام) است* و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم (ص) از عاشورا گفته شده است ،اکثرا جعلیات بنی‌امیه، برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین (علیه السلام) است. اما ، در مورد تاسوعا تقریباً نداریم که قبلاً از امام سجاد (ع) لغت تاسوعا به کار برده شده باشد و این معنا از *عاشورا و تاسوعا* خیلی عاشقانه است... *برگرفته از کتاب «سفری از عاشورا تا اربعین» تألیف عبدالله مستحسن*
📄اظهارات عجیب سرلشکر محمود منصور موسس سازمان اطلاعات و امنیت قطر در خصوص هواپیمای اوکراینی: «ایرانی‌ها راهی جز شلیک نداشتند» 🔻ایرانی‌ها ضربه ی مهلکی بر پیکر ارتش آمریکا وارد کردند و همه ما و منطقه و قطعا نیروهای نظامی و مسولان ایرانی می‌دانستند که ترامپ فورا دستور حمله می‌دهد، و البته برخلاف تصور رسانه‌ها ترامپ به‌سرعت دستور واکنش داد، اما مشکل آنجا بود که ایران کلیه سیستم‌های راهبری و راداری در منطقه را تحت کنترل داشت و عملا آنها را مختل کرده بود و دقیقا به‌همین علت عملیات موشکی در زدن عین‌الاسد بی نقص از آب درآمد. ✍️پنتاگون برای خنثی کردن اقدامات ضد راداری ایران و زدن اهدافی درون خاک ایران از طریق ارسال موشک یا بمباران هوایی (با هواپیما) با پرواز دادن ۲ هواپیمای آواکس (سیستم پیش اخطار و کنترل هوایی/ رادارهای ۳ بعدی پرنده) در سعودی و ترکیه بخشی از این پوشش را ایجاد کرد ولی همچنان نقاط مرکزی‌تر ایران کور بودند و در پوشش کامل نبودند. 🔹آمریکایی‌ها بوئینگ به ظاهر مسافری اما عملا بوئینگِ آواکس را که برای عملیات‌های ویژه به شکل مسافری طراحی شده است را در اختیار اوکراین (هم‌پیمان خود) قرار دادند تا جهت تکمیل موزائیک نقشه راداری و شناسایی آخرین تغییرات سیستم‌های پدافندی وارد آسمان ایران شود! 🔹این اتفاق رخ داد و هواپیما پس از مخابره اطلاعات و یافته‌های خود در فرودگاه امام خمینی نشست، اما این تازه اول ماجرا بود، سیستم‌های سایبری سپاه متوجه انتشار و ارسال سیگنال‌های غیرعادی از هواپیمای بوئینگ اوکراینی شده بودند و بلافاصله خدمه پرواز و عوامل فنی بازداشت و هواپیما وارسی می‌شود، حتی پوسته موتور باز و بررسی می‌شود ولی مورد ویژه‌ای کشف نمی‌شود! (علت تاخیر چندساعته و اعلام نقص فنی) 🔹با این‌حال ایران اصرار بر زمین گیرکردن هواپیما و عدم پرواز داشت. ایرلاین اوکراینی تهدید می‌کند درصورت عدم اجازه پرواز، نظام فرودگاهی ایران را به‌صورت ساعتی مواجه با مجازات‌های مالی می‌نماییم (ساعتی چند ده هزار دلار) ایرانی‌ها کوتاه می‌آیند ولی همچنان مشکوکند. 🔹پدافند سپاه جهت خنثی‌کردن عملیات شناسایی احتمالی، نقشه استقرار سامانه‌های پدافندی را مجددا در حلقه (رینگ) آخر تغییر می‌دهد.بوئینگ اکراینی مسافرگیری کرده و پس از «تیک آف» برای کشف و اطلاع‌رسانی آخرین یافته‌ها و وضعیت سامانه‌های پدافندی اطراف تهران، رادار مرکزی (۳ بعدی) خود را روشن می‌کند. 🔹به‌محض ارسال و دریافت دیتا توسط پایگاه‌های آمریکایی، عملیات انتقامی و مقابله به مثل آغاز می‌شد و چند ده موشک کروز از اقصی نقاط منطقه به‌سوی اهدافی در ایران و علی‌الخصوص تهران شلیک می‌شد.ایرانی‌ها دیگر مطمئن شده بودند که منبع و چشم شناسایی نیروهای آمریکایی همین بوئینگ اوکراینی است و ادامه حضورش در آسمان، هدایت‌کننده دقیق صواریخ(موشک‌ها) آمریکایی تا اصابت به هدف است. 🔹آنجاییکه ژنرال حاجی‌زاده فرمانده هوافضای سپاه از قول اپراتور شلیک موشک‌های پدافندی می‌گوید: "فقط ۱۰ ثانیه فرصت داشته..." منظور این است که ۱۰ ثانیه وقت داشته تا تصمیم بگیرد یک هواپیمای فوق مدرن جاسوسی که جانِ ۱۷۰ انسانِ بی‌گناه را گروگان گرفته ساقط کند یا پذیرای ده‌ها یا صدها موشک کروزِ آمریکایی (موج اول) باشد که احتمالا بخشی برای نابودی سامانه‌های پدافندی و بخشی برای زیرساخت‌های حیاتی و پس از سقوطِ دژهای پدافندی، موج حملات کروزی و جنگنده-بمب‌افکن‌های آمریکا یا ائتلاف توأمان باشد. 🔹آن «افسر» هرکه بود با تصمیم سختش، یک «کشور» یا یک «حاکمیت سیاسی» را از سقوط نجات داد.بهتر است دولتمردان ایرانی به‌جای خجالت و کتمان حقیقت (اینکه ترامپ حمله به «عین الاسد» را پاسخ داد و ... شاید بخاطر تلفات سنگین آمریکایی‌ها!) واقعیت رخداد را به ملتشان بگویند.موشک‌های کروز آمریکایی فقط ۱۰ ثانیه قبل از لود کامل اطلاعات، دچار سیاهی راداری (Blank Out) و کوری شدند! قدر سربازانمان را بدانیم