#ایرج_بسطامی 🎶 رقص آشفته

📷توییت یک کاربر عربی درباره ایران| ایران نجات داد! ایران روسیه را از غرب نجات داد و هرزگوین را از دست صربها نجات داد عراق را از دست داعش نجات دادم لبنان را از دست صهیونیستی‌ها نجات داد سوریه از جنگ جهانی نجات یافت ونزوئلا را از محاصره آمریکا نجات داد یمن را برای همیشه از دست عربستان و غرب نجات داد قطر را که می خواست سرنگون کند از دست عربستان نجات داد که منطقه خلیج فارس ابزار خود را به داخل ترکیه منتقل کردند اردوغان را از کودتا نجات داد شما غزة را از موجودیت یک نجاتی نجات داد ایران تنها کشور جهان در مقابل استکبار می باشد و از همه مستضعفان حمایت می کند 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

💥آیا جواب داد؟ 💥رحیم‌پور ازغدی 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

چقدر قشنگ میشه یک جوری زندگی کنیم که رومون بیاد بمیریم هرطور میخواهی زندگی کن بلاخره روزی خواهی مرد هرکسی رو دوست میداری دوست بدار بلاخره ازش جدا میشوی. ولی در این مدت چقدر خوب میشه کارایی رو انجام بدیم که بعد از مرگ دستهایمان را به خاطر ترس و خجالت از این اعمال نگزیم کارهایی که اون دنیا بتونیم سرمون جلو رب العامین بلند کنیم.... گاها بعضی از دوستان مدال هایی میگیرند در مسابقاتی پیروز میشوند در حالی که نمیدانند پیروزی واقعی اون دنیاست که از اتش جهنم نجات یابند هرچقدر مدال طلا داشته باشی هرچقدر طرفدار داشته باشی اگر در این دنیا نتونسته باشی رضایت خداوند را بدست بیاری اون دنیا بازنده ای هرچقد مدال داشته باشی بازنده ی اصلی فقط توی پس مواظب باش در این دنیا عمرت رو پای چی تلف میکنی⚘️ #خدا 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

بهترین توصیف وصال از فروغ فرخزاد: نمی‌دانم رسیدن چیست، اما بی‌گُمان مقصدی هست که همه وجودم به سوی آن جاری می‌شود...!! " روزتون زیبـا 🌹🕊     🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

‌ همه ی نگرانی هاتو به خدا بده خودش همه چیو درست می کنه. به همین زیبایی 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

✍ قدیمی ها خوب فهمیده بودن از زندگی چی میخوان؛ حیاط، حوض، آسمون... چندتایی درخت که به وقت و فصلش میوه هاشو بچینن و بشینن لب حوض و لذتشو ببرن همین قدر ساده و قشنگ... 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

اگر دیدید بازم ببینید ✌🏻 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

دلتنگ صدای تو و لبریز سکوتم من غنچه‌ی تبعیدی باغ ملکوتم بر باد نرفته است سر سبزم و عمری است در باغچه‌ی خاطره مدیون سکوتم می‌خواهمت ای عشق که در ظلمت دنیا من گم شده‌ی تشنه لبی در برهوتم از خویش اگر دست کشیدم، نکشیدم جز نقش تمنای تو در قاب قنوتم گفتم همه‌جا از تو و از خویش نگفتم من آینه‌ی وصف جلال و جبروتم #عطیه‌سادات_حجتی 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

#سالار_عقیلی 🎶 جام لطیف

روزی حلال 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

🔸داستانی شنیدنی: در یکی از مدارس،دور افتاده یاسوج معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش‌آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش‌آموزان شروع به خندیدن و او را مسخره می‌کردند. معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد. زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش‌آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش‌آموز را فرا خواند و به او برگه‌ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچکس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچکدام از دانش‌آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود. بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می‌کرد و از بچّه ها می‌خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می‌داد. کم کم نگاه همکلاسی‌ها نسبت به آن دانش‌آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی‌کرد. آن دانش‌آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلّم سابقش "خِنگ" می‌نامید، نیست، پس دانش‌آموز تمام تلاش خود را می‌کرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس‌های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است که در بیمارستان ابن سینای شیراز شهر صدرا صدها پیوند کبد انجام داده است. این قصه را *دکتر ملک حسینی* در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته، انسان‌ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند. دستت را می‌گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می‌دهند. نوع دوم انسان‌هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی‌ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می‌کنند. این دانش‌آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان‌ها بشود که بخت با او یار بود. و آن معلم کسی نبود جز *محمد بهمن بیگی* اَبَر مردی بزرگ که چون ستاره‌ای در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد. استاد بهمن بیگی نویسنده‌ای چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است. روحش جاودان و یادش گرامی. 💐❤️ این داستان واقعی را برای هر کسی که میشناسید ارسال کنید تا تشکری باشد از همه معلمین درستکار ایران زمين 🙏 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

🗯هنگام سکرات مرگ ، انسان همه علم ها را فراموش می‌کند ، مگر علوم قرآن... 🎙آیت الله مجتهدی تهرانی 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

🔆هم اقناع هم قدرت! 🌹 شهید آیت‌الله بهشتی: همانطور که باید جلوی آن کسی را که مال مردم را می‌دزدد گرفت، باید با آن خانمی که خودآرایی می‌کند هم برخورد کرد. 👌 هم اقناع و هم قدرت. مدیریت باید با هر دو باشد. #حجاب 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

🎥 آن چیست که سبز است، در زمین و آسمان و دریا هست، در سیل و زلزله هست و قُلدرها از او می‌ترسند؟ #ایران_قوی 🇮🇷 #سپاه_مقتدر 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

#حسام_الدین_سراج 🎶 به راه عاشقی