bassim.al.karbalaei.lish.takher.abbas(128) (1).mp3
10.2M
نوحه بسیار زیبای " لیش تَاخَّر عبّاس"
مداح :ملا باسم الکربلایی 🎤
همراه با متن وترجمه👇تقدیم شما خوبان
متن وترجمه فارسی
نوحه لیش تَأخَّر عبّاس
ملا باسم الکربلایی
مِن البِیّن یاحسِین مِن زُغری و شاب الرّاس👈وای از دست جدا ای حسین از غمت در کودکی موی سرم سفید شد.
تانِیَت نادِیَت لِیش تَأخَّر عبّاس👈انتظار کشیدم فریاد برآوردم چرا عباس دیر کرد
ریتَه یـَمّی یِـجلی هَمّی وِینَه عَمّی👈کاش پیش من می ماند و غم مرا برطرف می ساخت؛ عمویم کجاست
لِیش تَأخَّر عبّاس👈چرا عباس دیر کرد
أنا یاحسِین العَزیزَة سِکنَة یا صِیوان داری👈ای حسین ای سرپناه من من سکینه دردانه تو هستم
اَعتِذِر مِنَّک یابُویَه وَادری مَقبول اِعتِذاری👈ای پدر از تو مغذرت می خواهم و می دانم عذزخواهی من قبول می شود
بسَبَب لَن حَشَّمِت عَمّی من العِطَش وبگَلبی ناری👈چرا که من بودم که از عطش از عمویم آب تقاضا کردم آتشها در دل من شعله ور شد
وُراح عَمّی وانتَظَرتَه حَتَّه مَلّیَت اِنتظاری👈و چنین بود که عمویم رفت و من به انتظار او ماندم و آن قدر منتظر شدم که از انتظار خسته شدم
مَلِّیَت ظَلِّیَت اَنطُر واحسِب لَحظات👈از انتظار خسته شدم پیوسته لحظه ها رو شمردم
وتنُوح هَالرُّوح تِگدَر تِصبِر هَیهات👈و این جان به لب رسیده فریاد می کرد
دَمعی یِهمی جِفنی مَدمی وِینَه عَمّی
اشکم جاری است چشمان خونین است،عمویم کجاست
لِیش تَأخَّر عبّاس👈چرا عباس دیر کرد
مِن البِیّن یاحسِین مِن زُغری و شاب الرّاس👈وای از دست جدا ای حسین از غمت در کودکی موی سرم سفید شد.
تانِیَت نادِیَت لِیش تَأخَّر عبّاس👈انتظار کشیدم فریاد برآوردم چرا عباس دیر کرد
ریتَه یـَمّی یِـجلی هَمّی وِینَه عَمّی👈کاش پیش من می ماند و غم مرا برطرف می ساخت؛ عمویم کجاست
لِیش تَأخَّر عبّاس👈چرا عباس دیر کرد
اَنتِظِر والگَلُب یـِخفُق مِثِل جِنحان الیَمامَه👈انتظار می کشم در حالی که قلبم مانند بال پرندگان در حال پر پر زدن است
گِلِت لِیش طلبِت مِنَّه اِلمای واَخذَتنی النِّدامَه👈به خودم گفتم چرا از عمویم آب طلب کردم خود را سرزنش کردم و به شدت پشیمان شدم
هَم صِدِگ یِرجَع لی عَمّی اِبرایِتَه وجُودَه وحُسامَه👈آیا عمویم باز خواهد گشت آیا علم و مشک آب و شمشیر او را خواهم دید
رَیت لا یِروی دِلیلی بَس یِرِد لی بِالسَّلامَه👈من سیراب شدن را نمی خواهم فقط می خواهم به سلامتی پیش من برگردد
یارَیت لا جِیَت لا مِنَّه طلَبتِ المای👈
کاش به کربلا نمی آمدم؛ کاش از او آب طلب نمی کردم
ونِّیَت اتـمَنِّیَت لا تِبرَد نار حشای👈حسرتمند شدم،آرزومند شدم هرگز آتش دل سرد نمی شود
هذا هَضمی مُوتی حَتمی وِینَه عَمّی👈این بلای عظیمی است که به من وارد شده مرگم حتمی است عمویم کجاست
لِیش تَأخَّر عبّاس👈چرا عباس دیر کرد
مِن البِیّن یاحسِین مِن زُغری و شاب الرّاس👈وای از دست جدا ای حسین از غمت در کودکی موی سرم سفید شد.
تانِیَت نادِیَت لِیش تَأخَّر عبّاس👈انتظار کشیدم فریاد برآوردم چرا عباس دیر کرد
ریتَه یـَمّی یِـجلی هَمّی وِینَه عَمّی👈کاش پیش من می ماند و غم مرا برطرف می ساخت؛ عمویم کجاست
لِیش تَأخر عبّاس👈چرا عباس دیر کرد
هاکِ خِذ مِرسال مِنّی ولِلگُمَر روح وتِعَنَّه👈ای پدر این پیغام را از من بگیر و پیش ماه شب چهارده (قمر بنی هاشم) برو.
اِنشِد علیه الشَّریعَه بَلکی تِسمَع خُبَر عَنَّه👈از نهر علقمه درباره او سؤال کن تا شاید خبری از او بگیری.
لُو اِن یا بویَه لِگِیتَه عَن لِسانی اِعتِذِر مِنَّه👈و اگر ای پدر او را یافتی از زبان من از او عذرخواهی کن
گِلَّه یاعبّاس اِرجَع ما تِرید المای سِکنَه👈به او بگو ای عباس برگرد سکینه دیگر از تو آب نمی خواهد
ترَجِّیَت وادعِیَت یارَیتَک حَی تِلگاه👈آرزو می کنم و دعا می کنم که او را زنده بیابی.
مُوجُود وُردُود تِرجَع لِلخِیمَه وِیّاه👈
صحیح و سالم سرزنده با او به خیمه گاه برگردی
هُوَّه حِلمی هُوَّه عَزمی وِینَه عَمّی👈او رویای من است او امید من است عمویم کجاست
لِیش تَأخَّر عبّاس👈چرا عباس دیر کرد
مِن البِیّن یاحسِین مِن زُغری و شاب الرّاس👈وای از دست جدا ای حسین از غمت در کودکی موی سرم سفید شد.
تانِیَت نادِیَت لِیش تَأخَّر عبّاس👈انتظار کشیدم فریاد برآوردم چرا عباس دیر کرد
ریتَه یـَمّی یِـجلی هَمّی وِینَه عَمّی👈کاش پیش من می ماند و غم مرا برطرف می ساخت؛ عمویم کجاست
لِیش تَأخَّر عبّاس👈چرا عباس دیر کرد
نِـذِر راح اَنذِر یا بویَة لُو یِــرِد عبّاس اِلَیَّ👈پدرجان می خواهم نذر کنم اگر که عباس پیشم برگردد
اَنذِر عْیونی و دِلیلی فُوگ رَمْـلِ الغاضِریّــة 👈چشمان نازنینم را بر فراز تپه غاضریه نذر می کنم
و ثانی رَجوَة لَُـو شِفِتکُم للخِیَم جِیِتو سِوِیَة 👈 و اگر دیدم که با همدیگر به خیمه ها برمی گردید
اَفــرَحْ و اَشهَگ مَسَــرَّة و اَصْعَـد لهامِ الثُـرَیّــة 👈شاد می شوم و فریاد شادمانی بر می آورم و بر سر ستاره پروین می روم
لُو عادْ یِـنعادْ عُمری و کِل هَمّی یْروحْ👈 اگر برگردد همه عمرم بر می گردد و همه اندوهم از بین می رود
لُو مات هَیهات مِن بَعدَه تعیش الرُّوح👈 اگر بمیرد،هرگز مبادا که پس از او روانم زنده بماند
یُبقَى سَهمی گَلبی مَرمی وِینَه عمّی 👈تیرم می ماند به قلبم تیر زده می شود،عمویم کجاست؟
لِیش تَأخَّر عبّاس👈 برای چه عباس دیر کرد ؟
مِن البِیّن یاحسِین مِن زُغری و شاب الرّاس👈وای از دست جدا ای حسیاز غمت در کودکی موی سرم سفید شد.
تانِیَت نادِیَت لِیش تَأخَّر عبّاس👈انتظار کشیدم فریاد برآوردم چرا عباس دیر کرد
ریتَه یـَمّی یِـجلی هَمّی وِینَه عَمّی👈کاش پیش من می ماند و غم مرا برطرف می ساخت؛ عمویم کجاست
لِیش تَأخَّر عبّاس👈چرا عباس دیر کرد
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥یزیدی شدن با لایک کردن!!!
💥فلسفه لعن کسانی که در روز عاشورا شمشیر و نیزه نزدند!
💥بازنشر برشی ازسخنرانی#حجت_الاسلام_راجی به مناسبت ایام محرم
🇮🇷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا اینها النفس المطمئنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام حسین (علیه السلام) بخاطر "امر به معروف و نهی از منکر" به قتلگاه رفت!
شما هی حسین حسین میگید ولی به هیچ قتلگاهی نزدیک نمیشید!
🍂🍂🍂༻🍁༺🍂🍂🍂
﷽
💧أَلا يَا أَهلَالْعالَم! قُتِلَالْحُسَين(ع) بکربلا عَطشاناً...
پیچیده شَمیمت همهجا ای تن بیسر
چون شیشهٔ عطری که درش گم شده باشد...
#سعید_بیابانکی