به من آهسته بگو :
عشق سلام ! چه خبر از غم دنیا؟!
دل من خسته نباشی نفست گرم و دلت شاد
مبادا که از این رنج برنجی که جهان گشته پر از درد
به من آهسته بگو :
نیست جهان جای قشنگی
بگذار هرچه بدی هست ، در این خاک بماند
من و تو رهگذر کوچهی عشقیم
و همین بس که تو را دوست بدارم.
و این حس ، سر آغاز قشنگیست
که آغاز شود بودن و بی عشق نماندن
به من آهسته بگو :
هستی و هستم
#نیما_یوشیج
4.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد رحیم پور ازغدی
✅ زمان امیرکبیر ایشون داشت برای دفاع از کشور توپ میساخت ولی انگلیسیهای اومدن بین مردم شایعه انداختن که این امیرکبیر میخواد پولهاتونو بگیره باهاش توپ و اسلحه بسازه تا شما گشنه بمونید ،آخرش هم این فتنه باعث شد پروژه امیرکبیر شکست بخوره و انگلیس از جنوب به ایران حمله کنه و ایران هیچی نداشت برای دفاع از خودش...
🇮🇷@sabzpoushan
♨️بیهوشی عمومی لازمه جراحی اقتصادی!
ایشون خانم آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات هستن. شاید بعضی دوستان از چنین اظهار نظری تعجب کنن که چطور ممکنه کسی در این جایگاه، این قدر حالیش نباشه که رفع فیلترینگ چه آسیبهایی میتونه برای نوجوونا و جوونا داشته باشه! و در هیچ کجای دنیا وجود نداره!
اما اگر حقیقت رو بدونید اتفاقاً بهشون حق هم میدیم!
چون ببینید دولت این بزرگواران قراره به قول خودشون «جراحی اقتصادی» انجام بده.
این جراحی هم قراره از کف جامعه یعنی جیب عامه مردم شروع بشه.
خب جراحی بدون بیهوشی که نمیشه، میشه؟ نمیشه!
بنابراین فیلترینگ باید برداشته بشه تا جوونا برن توی این اینترنت آزاد آزاد بچرخن برای خودشون و عشق وحال کنن!
طرح نور هم که پزشکیان نسخشو پیچید و الفاتحه!
دخترا پسرا بریزن تو خیابونا با هر وضعیتی که دوست دارن .
فقط با ما کاری نداشته باشن!
چشم باز کردید میبینید در قدم اول دلار نیمایی با دلار بازار آزاد برابر شده و الی آخر...🙂
اینم از بیهوشی عمومی.
🇮🇷@sabzpoushan
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
التماسهای یک وطن فروش بدبخت بیکس و کار در به در
اظهار درماندگی و بیهودگی حمید فرخنژاد: مرا بکار بگیرید و سرمایهگذاری کنید؛ از اینکه از کشور بیرون آمدهام و مرا بکار نمیگیرید، ناراحتم!
برو توی کلابها خدمات بده بلکه نمیری از گشنگی
🇮🇷@sabzpoushan
چه خوش است با خیالت، صنما دمی صفایی
به کجا گریزی از من، که اسیر وهم مایی
دل من خوش است روزی، به وصالِ تو در آید
من از این بهانه مست و تو عجب گریز پایی
نه شراب میپسندی، نه شباب میشناسی
به کدام قبله هستی، همه چونی و چرایی
به زبان شاعرانه، به علوم ماورایی
به چه منطقی بگویم که برای من خدایی
چو شمیم عشقت آمد، غزل از قلم رها شد
دل کوچه شد اسیر تب و تاب رد پایی
نه ملالی از جفایت، نه امید بر وفایت
به جفای تو خوشم من، چه کنم که بی وفایی
به خدا که این غزل را به اطاعتت سرودم
تو امیرِ ارتشِ دل، شهِ ملکِ واژههایی
#مرتضی_شاکری