eitaa logo
سبزپوشان
403 دنبال‌کننده
32.1هزار عکس
29.4هزار ویدیو
135 فایل
فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍السلام علیک یا اباصالح المهدی 💙وقتی که عطر و بویت 🤍مهمان جان ما شد 💙دیگر دل آرزویی 🤍جز وصل تو ندارد 💙اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 جمعه سید الایام است، ❤️ تا می‌توانید صلوات بر 💚 محمد و آل مطهرش ❤️ هدیه فرمایید. 🍀🍏🌿 الّلهم    🍀🍎🌿صلِّ       🍀🍏🌿 علی          🌿🍎🍀 محَمَّدٍ              🌿🍏🍀  وآل                 🍀🍎🌿 محَمَّد 🌿🍀🌺🍀🌿
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحياتي الكل من يزرع المحبة في قلب الأخرين 🌹🌹🌹🌹🌹
🎞❤️‍🩹سکانس پایانی قهرمان عبدالحمید بیات: 📹آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: ✊ پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. 🚀نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با تانک به سمت او شلیک کردند. 🚨 زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔹شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: 🥷 چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔹تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔹عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. ✊ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔹همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند.       🇮🇷@sabzpoushan
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما به دنبال دنیا نیستیم 🇮🇷@sabzpoushan
1.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در لگدکوب حوادث جان دیگر یافتم 🇮🇷@sabzpoushan
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا مکتبی که شهادت برای مردانش پیروزی‌ست، قابل ازبین‌بردنه؟! هرگز! ‌
تقديم به مرد بى نظير حماس و حماسه؛ شهيد يحيى سنوار رهبر سياسى جنبش حماس باز هم صدر خبرها شد غم سردارها تا حکایت ها کند از میثم تمارها قصه ى عشق است، مجنون در پى ليلاى خود عاشقان را ديده ايم از شوق، سر بر دارها با شهادت زنده تر از پیش جولان مى دهيم رقص در میدان! عجب شوریست در پيكارها شيعه و سنى ندارد، آرمان ما يكي ست ما زهیریم و ز نسل مالک و عمارها باز هم تكثير خواهد شد در اين مكتب هنوز همچو اسماعيل و نصرالله تا سنوارها خون يحيىٰ غرق خواهد كرد اسرائيل را کربلا تکرار می گردد در این تكرارها چشم ها را باز كن! طوفان الأقصى را ببين... هان! تلاويو است فردا تلّى از آوارها عمرتان کوتاه بود و می شود کوتاه تر! ای سگان هار صهیونیست! ای کفتارها! مقصد بعدى ما قدس است بى چون و چرا ما نماز فتح مى خوانيم آنجا… بارها جمعه ی نصر الهی می شود نزدیکتر... منتظر هستیم آری تشنه ی دیدارها
بنای عشقِ ما را وصلْ مستحکم نخواهد کرد! دلت را پاره‌ای کاغذ به من محرم نخواهد کرد! تو و غم هر دو هم‌پیمانِ من هستید و می‌دانم تو ترکم می‌کنی یک روز، امّا غم نخواهد! کرد اگر از کوه رودی می‌شود جاری، ملالی نیست که گریه از غرورِ مَرد چیزی کم نخواهد کرد بیا با غنچه‌ای زخمِ زمستان را مداوا کن یقین دارم که کارِ بوسه را مرهم نخواهد نکرد! تبر تا آخرین ضربه نفهمید این حقیقت را که غیر از ریشه چیزی ساقه را محکم نخواهد کرد اگرچه قامتش خَم می‌شود این مَرد بعد از تو ولی هرگز برای هیچ‌کس سر خَم نخواهد کرد...