6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پشت هر کوه بلند ،
سبزه زاری است پرازیاد خدا
و در آن باغ کسی می خواند
تا خدا هست ،
دگر غصه چرا؟!🌳🌱
خدای من
چگونه از تو ناامید باشم
در حای که نسبت به من
سخت مهربانی...
🇮🇷@sabzpoushan
#امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا
غروب بود و تنی روی خاک در صحرا
غروب بود و روان خونِ پاک در صحرا
غروب بود و شبی ترسناک در صحرا
غروب بود و زمان هجوم و غارت بود
غروب بود و شب اول اسارت بود
بیا به روضهی قبل از غروب برگردیم
که زیر سُم نشده لاله کوب، برگردیم
نبود روی تنش سنگ و چوب، برگردیم
نداشت زخم و تنش بود خوب برگردیم
نوشتهاند مقاتل، دروغ باشد کاش
بُرید خنجر قاتل، دروغ باشد کاش
گمان کنیم که او هم زره به تن دارد
گمان کنیم که یک کهنه پیرهن دارد
که جای سالم و بی زخم در بدن دارد
گمان کنیم که این کشته هم کفن دارد
گمان کنیم که هرقدر غصه و غم هست
کنار زینب کبری هنوز مَحرم هست
چقدر روضهی جانکاه کربلا دارد
چقدر داغ جگرسوز نینوا دارد
رسیده دشمن و چشمش مگر حیا دارد
برای روضهی زینب بمیر، جا دارد
غروب بود و مقاتل که روضه خوان بودند
محارم حرمش بین ناکسان بودند
امام، ظهر به نی بود و آیه بر لب داشت
امام عصر دهم بین خیمهها تب داشت
اگرچه دختر حیدر غمی معذّب داشت
هوای معجر خود را همیشه زینب داشت
تمام دخترکان را سوار محمل کرد
برای رفتن خود گریه کرد و دل دل کرد
نداشت محرمی و مثل شمع سوسو زد
به نیزهی سر عباس خواهری رو زد
گمان کنیم که چون دست را به پهلو زد
برای خواهر ارباب، ناقه زانو زد
گذشت کرببلا، روضهها نگشته تمام
هنوز مانده مصیبت، امان، امان از شام
#محسن_ناصحی
🇮🇷@sabzpoushan
در آسمان غزل شاعرانه بال زدم
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم با تو عالمی دارم
به لطف قول و غزل، قید قیلوقال زدم
کتاب حافظم از دست من کلافه شدهاست
چقدر آمدنت را... چقدر فال زدم
غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تو را مثال زدم
غزال من، غزلم محو خط و خال شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم!
به قدر یک مژه برهم زدن، تو را دیدم
تمام حرف دلم را در این مجال زدم...
#حمیدرضا_برقعی
@golchine_sher
خدا میگه: فَاذْکُرُونِي أَذْکُرْکُمْ
پس مرا یاد کنــــــید تا شما رو یاد کنم...
🇮🇷@sabzpoushan