💢واقعیت فضای مجازی؛ آنچه که هست و آنچه که می‌بینیم @shohadanaja

#خاطرات_ناب_شهدایی 🔹خاطرات شبانه سلام برادر عزیزم وقتی این عکس تو کانال شما دیدم یاد خاطرات افتادم که حیفم اومد نگم. 🔹من آن زمان رئیس( .....) هنگ مرزی سراوان بودم که دوست عزیزم اقای ‌‌‌(... )تماس گرفت و گفت حاجی شهید دادیم. 🍃نیمه های شب پیکر مطهر آقا مرتضی را از سردخانه بیمارستان سراوان تحویل گرفتم. 🍃من و چند نفر از همکاران و مردم محلی در کنار یکی از برادران اهل سنت، آقا مرتضی را غسل دادیم. 🌺 واقعا چهره نورانی داشت. 🍃یه وقتی دیدم صدای سبحان الله از اون آقای اهل تسنن شنیده شد. 🌺گفت لبخند بر لبانش نشسته. 🍃نگاه کردم دیدم آقا مرتضی چشما شو هم باز کرد،انگار میخواست تشکر کنه. 🍃اما از تشکر بالاتر جمله بود که اون برادر سنی مذهب گفت: « این ها واقعاً شهید راه خدا هستند». 🍃ساعت ۵ صبح داخل آمبولانس کنار پیکر مطهر شهید مرتضی کارچانی بودم و این پیکر مطهر را به داخل هنگ مرزی سراوان بردیم 🍃همه همکاران عزیزش برای نماز خواندن و خداحافظی و وداع آمدند ... 🌺روحش شاد و یادش گرامی باد. 💔میخواستم از طرف من به پدرومادر بگویید شما بهترین هستید که چنین فرزندی را تربیت کرده بودید.خوشا به حالتان خوش به سعادتتان 🔻راوی داستان همکار شهید مرتضی کارچانی وخادم شهدای فراجا @shohadanaja

💢 ما را در فضاهای مجازی شهدا فراجا دنبال کنید ... 🔹بزرگترین رسانه شهدای انتظامی کل کشور (شهدافراجا) 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 💢شهدای فراجا را در پیام رسان های داخلی دنبال کنید: ✅ سروش http://sapp.ir/shohadanaja ✅ ایتا http://eitaa.com/shohadanaja ✅ آپارات Http://aparat.com/shohadanaja ✅ سایت www.shohadanaja.com ✅پیج شهدای فراجا در روبیکا https://rubika.ir/shohada_police ✅کانال شهدای فراجا در روبیکا https://rubika.ir/shohadanaja

💢به وقت عاشقی

به وقت عاشقی یک روز صبح که مشغول کارهای روزمره بودم، علیرضا داشت آماده می شد. احساس کردم که خیلی بیشتر از همیشه طول کشیده، کنجکاو شدم و به بهانه ای به اتاش رفتم. موهایش را شانه کرده بود و داشت لباسهایش را اتو می زد، سعی کردم او را به حرف بگیرم تا سرازکارش دربیاورم، اما با خنده و شوخی سربه سرم گذاشت و مدام می گفت: «قرار دارم». موقع بیرون رفتن از خانه نیز، به خودش ادوکلن زد و بالبخند مرموزی که برگوشه لبش نقش بسته بود، خداحافظی کرد. نگران شدم؛ بلافاصله چادر پوشیدم و به دنبالش رفتم. بایکی از دوستانش در مسیر همراه شدند. درتمام طول راه همه چیز ازگذشته تا امروز جلوی چشمانم رژه میرفت: «از زمان بارداری اش که همیشه قرآن ختم می کردم تا زمان شیردهی اش که بدون وضو نبودم، از وقتی که هرروز موقع رفتن به مدرسه از زیر قرآن ردش می کردم تا وقتی که هرروز درنمازجماعت مسجد شرکت می کرد، وقتی که برای اولین بار در مسجد اذان گفت.... تااینکه به پارکی در افسریه رسیدند. دیگر دل توی دلم نبود، هزار جور فکر و خیال ناجور از سرم گذشت، سرم گیج می رفت. از جلوی پارک گذشتند و داخل یک ساختمان رفتند. به سمت ساختمان دویدم اما ناگهان عقب عقب رفتم و به درختی که کنار پیاده رو بود تکیه زدم؛ چشمانم به تابلوی ساختمان دوخته شده بود: «هیئت محبان حضرت زهرا سلام الله علیها».به نقل از مادر شهید علیرضا نعمتی علت شهادت : درگیری با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر شهادت : 1375/9/24 http://shnja.ir/eqJndxS @shohadanaja

💢 خیلی خسته‌ام. سی سال است که نخوابیدم اما دیگر نمی‌خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می‌ریزم که پلک‌هایم جرات بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بی پناه را سر ببرند. 🔹️ بخشی از نامه‌ی شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندشان #صبحتون شهدایی @shhadanaja

💢تشییع پیکر شهید رضا خانی چگنی در خرم آباد 🔹پیکر مطهر" پاسدار شهید رضا خانی چگنی" با حضور مردم شهید پرور از پادگان امام حسین تا گلزار شهدای خرم آباد تشییع شد. @shohadanaja

📸 ازنگاه دوربین 🔹محبت مرزبانان هنگ مرزی سلماس به کودکان مرزنشین در هوای سرد پاییزی @shohadanaja

اینفوگرافی شهید فراجا مصطفی علیدادی منتشر شد http://shnja.ir/CeHxY8k

💢شهدا سنگ نشاند که ره گم نشود 🔹شهید پرویز ساعی مشفق @shohadanaja