عکس از کتاب عکس های تاریخی بابل نوشته سرورانم آقایان دکتر شهرام قلیپور و دکتر یوسف الهی است بالای عدد یک مقبره کاظمیه بالای عدد دو ورودی مسجد بالای عدد سه محل سقانفار کاظمیه یا همان مدرسه سقاباشی بالای عدد چهار مقبره ی میرزاخان بیک اول و نسل او که اجداد خانواده ی محترم بیکایی هستند. کل عکس قسمت کوچکی از محوطه ی کاظمیه ی تاریخی است که آنرا پدر بزرگ کاظم بیک بنام میر کمال الدین کاظم مازندرانی در قرن دهم بنیان نهاده بود، همان زمانیکه پدر کمال الدین، میرشیخ علی بزرگ پازوار شده بود و بعد بدلیل ظلم الوند دیو به نواحی اطراف بلده یا همان رستمدار مهاجرت موقت داشت تا اینکه شاه عباس صفوی به دادش رسید، میرعلی مورد لطف شاه عباس بود، در تاریخ شفاهی روستای زیار بالا لاریجان به این مطلب برخوردم که حتی او بعد سرکوبی الوند دیو، از سرداران سپاه شاه عباس در این منطقه شده بود.

جریان درگیری میر شیخ علی و فرزندش در قشلاق پاروار با الوند دیو در این کتاب و سایر کتب تاریخی نوشته شده است.

کتاب برگی از تاریخ بارفروش و امیرکلا از حجت السلام دکتر رمضان قلیزاده

شیعیان و فلسطین/۲: از آغاز تشیع در بیت‌المقدس تا شیعیان طبریه و علویان سوری https://fa.abna24.com/story/1513683

شیعیان و فلسطین/۱: شیعیان حمدانی؛ اولین مدافعان از سرزمین قدس https://fa.abna24.com/story/1513062

سلام بر همه دوستان و اساتید سه مطلب بالا تحقیقی از حقیر است که در خبرگزاری ابنا در روزهای گذشته منتشر شده است در انجام‌ این تحقیق به این مطلب برخورد کردم که نسلی از سادات اعرجی در حدود سال ۴۰۰ قمری در منطقه رمله -در فلسطین اشغالی امروزی- وجود داشته اند که به مرور به لبنان فعلی و در نهایت به ایران مهاجرت کرده اند مزار برخی از آنان هم اکنون هم در شهر رمله موجود است: نسب این افراد به این شکل در منابع آمده است: از دیگر سادات ساکن رمله، شهری میان قدس و تل آویو، عبیدالله بن علی ـ ملقّب به «صاحب الشامة» ـ از نوادگان حسین اصغر بن امام زین العابدین (ع) بوده که در این شهر قاضی و رئیس بوده است (ابن طباطبا، 146). 6 نسب کامل ایشان چنین است: نسب كامل وی چنین است: عبیدالله بن علی بن عبیدالله بن علی بن عبیدالله بن علی بن عبیدالله الاعرج بن حسین اصغر بن امام زین العابدین (ع).

عبیدلی به طور مشخص به انتشار احفاد طاهر بن یحیی بن حسن بن جعفر بن عبیدالله بن حسین اصغر بن امام زین‌العابدین (ع) در رمله سخن گفته است. نسب كامل وی چنین است: ابوالحسن علی بن ابی‌الحسین محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن زید بن علی اصغر بن حسین بن زید بن امام زین‌العابدین (ع). نسب كامل وی چنین است: حسن بن محمد اكبر بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن امام زین‌العابدین

گوشه ای از دلایل سیادت ما ۱/ سفارش عموزاده آیت الله شیخ امان الله کریمی آلاشتی قبل مرگ حدود سال ۵۶ ۲/ پژوهش دایی شهیدم سید محمد مهدی بیژنی و سفرشان به قم با اخذ جواب مثبت از آیت الله مرعشی در تابستان۵۹ که مستندات با پیکر شهیدمان مفقود شد ۳/ جد آیت الله شیخ امان الله کریمی امامزاده امان الله حسینی در رستمدار (نواحی بلده) ۴/ امامزاده سید بیژن در رستمدار که دلیل انتخاب فامیلی ماست. ۵/ سنگ تاریخی مزار جد ما سید محمد سلطان در فرح آباد با درج سیادت ۶/طومار تاریخی انتخاب تولیت برای مزار جدمان سید محمد در فرح آباد توسط شیخ الاسلام مازندران با درج عنوان سید ۷/درج سیادت جد ما میر شیخ علی خان در کتاب تاریخ مازندران ملاشیخعلی گیلانی در حدود سال هزار قمری و شرح دلیل مهاجرتشان به رستمدار از قشلاق پازوار ۸/ وجود مزار امامزاده سید محمد حسین پدر میر شیخ علیخان بالا در روستای زیار لاریجان (ییلاق طایفه کوچ رو) ۹/ سن یائسگی ۱۰/ تواتر نقل سیادت و امضای حدود دویست نفر از طایفه در یک روز سفرم به بابل در استشهادیه انتساب سید محمد سلطان ۱۱/ استشهادیه انتساب سید بیژن با ما در رستمدار ۱۲/ درج سیادت جد ما کاظم بیک در یکی کتابهایش به نام ادعیه و اعمال نماز شب در کتابخانه مجلس ۱۳/ ثبت سیادت نوه کاظم بیک، میرزا محمد صفی حسینی طالقانی در منابع ۱۴/ برخی از سنگ قبور طایفه ۱۵/ ثبت سیادت شناسنامه ای طایفه بیژنی در چمستان و رستمدار ۱۶/ ثبت سیادت شناسنامه ای طایفه بیکایی و قبور اجدادشان که از نسل پدر کاظم بیک هستند. ۱۷/ وجود مهر محمد مومن حسینی مجتهد در اسنادی که برادرزاده کاظم بیک امضا کرده است، محمد مومن پسر مرادبیک بود ۱۸/ نقل سیادت و تاریخچه خانوادگی در تمامی طوایف حاجی تبار ۱۹/ مستندات کتاب زین الدین مهدی و اثبات سیادت ما ۲۰/ تاییده سیادت از ملا محمد اشرفی بابلی و پدر بزرگ آیت الله مرعشی و دلایل دیگر

در کتاب زین الدین: شجره نامه خانواده با نسخ تاریخی سیادت کاظم بیک پدر محمد مقیم سیادت محمدسلطان پسر محمد مقیم سیادت بیژن برادر محمد مقیم سیادت محمد صفی برادر زاده محمد مقیم سیادت محمدکریم برادر محمد مقیم و پدر امامزاده امان الله جد آقای کریمی انتساب به سادات کیای دیگر گواهی تایید سیادت مرتبط پدر بزرگ آیت الله مرعشی و ملا محمد اشرفی ارتباط نسبی با سید علی کیا سلطان لفور و امامزادگان دیگر لفور تایید جدما بودنِ میرعلی رییس سادات پازوار نسبتمون با آیت الله طالقانی همه توسط علامه تایید و چاپ شده بعد کتاب هم، هم ریشه بودن با بیکایی ها توسط ایشان تایید شد

دلایل مخفی ماندن نسب نامه حاجی تبارها (مقیمی، بیژنی و...) طبق نظر علامه بحرالعلوم و منابع: ۱/ مرحله اول مخفی شدن سیادت: بدگمانی ابومسلم خراسانی در اوایل قرن دوم نسبت به جد صالح ما حضرت عبیدالله اعرج نوه امام سجاد ع در نیشابور و ترس از طرفدران بسیارش، درگیری با ایشان و جانباز شدنش (لنگ شدنش) و در نهایت تبعید ایشان و منع هرگونه تبلیغ و شهادتش. ۲/ مرحله ی دوم مخفی شدن سیادت: دشمنی بنی عباس با اجداد ما و زندگی مخفیانه شان و حتی مهاجرتشان به بخارا در مقطعی از زمان. ۳/ مرحله سوم مخفی شدن سیادت: مقاومت اعرجیون در قرن هفتم در برابر حمله ی مغول در سمنان و کشتار وسیعشان در قتلگاه زاوغان سمنان در جهت ایجاد فرصت فرار طایفه از دره شهمیرزاد به سمت سوادکوه و لفور و در نهایت زندگی مخفیانه طایفه در آن زمان. ۴/ مرحله چهارم مخفی شدن سیادت: به گزارش پیران حاجی در کتاب السعاده که در بندپی موجود است، جد ما امامزاده حسن که پسر مهدی زین الدین سمنان است شهید شده است، تاریخ کتابت کتاب ۱۰۱۸ قمری است و جدید نیست، جنگ ها باعث تعقیب و گریز و مخفی نمودن هویت هاست. ۵/ مرحله پنجم مخفی شدن سیادت: دست بدست شدن حکومت مازندران در بین سادات و غیر سادات و جنگهای متعدد و تحت تعقیب قرار گرفتن سادات و فرار از بروز مشکلات برای طایفه. ۶/ مرحله ششم مخفی شدن سیادت: حمله ی میرکمال الدین مرعشی در قرن هشتم به منطقه و به آتش کشیدن و از بین بردن شهر تریجه (روستای رجه فعلی) و کشتار وسیع اهالی آنجا و در نهایت کدورت برخی مردم منطقه از سادات در مقطعی از زمان (حتی پدرش میربزرگ، پسرش را عاق کرده و از آمل به بابل آمد و تا آخر عمر در بابل ماند). ۷/ مرحله هفتم مخفی شدن سیادت: بنا به گواهی کتیبه ی مزار جدمان امامزاده سید علی کیا سلطان لفور، او به سال ۷۲۰ قمری در جنگی به شهادت رسید. ۸/ مرحله هشتم مخفی شدن سیادت: مقاومت و مخالفت جد ما شیخ علی خان در برابر ظلم حاکم منطقه بنام الوند دیو در قرن دهم، درگیری الوند با جدمان و کشته شدن برخی فرزندانش و در نتیجه پناهدگیش به رستمدار (دره بلده نور) و زندگی مخفیانه و تحت تعقیب بودن. ۹/ مرحله نهم مخفی شدن نسب: درگیری میرزا آقاخان نوری با اجدادمان بر سر توقیف املاک وقفی اجدادی در نواحی نور در قرن سیزدهم. ۱۰/ مرحله دهم مخفی شدن نسب و حتی احتمال سیادت: مسموم شدن افکار و رفتار مردمی که طرفدار رضاخان بودند و دشمنیشان با سادات و بیان اینکه آنها مفت خورند. ۱۱/ مرحله یازدهم مخفی ماندن نسب: مفقودالاثر شدن شهید پژوهشگرمان شهید سید محمد مهدی حبیب زاده بیژنی و نابودی اسناد پژوهشی و نتایج پبگیرهای منجر به نتیجه اش. ۱۲/ مرحله دوازدهم مخفی ماندن نسب: رفتار برخی از عزیزان خانواده و چرایی آن.