سلام تصویر امام زادگان هیجده تن

ویوه رِه😂 امامزاده هجده تن روستای رزکه جاده هراز اهالی این روستا همگی سید و نسل هفتم از جدمان هستند که به همه ی ما اصطلاحا می گویند حاجی تبار کیا، اجدادمان از معتمدین مازندران و حمله دار بودند یعنی صدها سال قبل کاروان عتبات و حج می بردند و به این خاطر به این نسل حاجی تبار می گفتند، نقل است یکی از هجده تن از امامزادگان این روستا از اجداد اهالیست (بطور مستند بر من ثابت نشده مگر اینکه نامش ابراهیم باشد), اهل روستا همگی از نسل میرزا محمد ابراهیم حاجی ابن میرزا محمد مقیم حاجی ابن میرزا محمد کاظم بیک ابن میرزا محمد علی بیکا ابن میر کمال الدین کاظم حسینی مازندرانی ابن میر شیخ علیخان کیا حسینی ابن سید محمد حسین کیابک هستند که میر شیخ علیخان که ملقب به میرحاج هم بود، مورد لطف شاه عباس قرار گرفته بود.

مشغولیت همیشگی مرحوم بابابزرگ آسید عبدالجواد بیژنی ابن ملا حبیب الله حاجی مازندرانی تلاوت بسیار قرآن و سرودن اشعار حسینی (یا جهت اهل بیت) و مطالعه بود، ایشان با ذره بینی که در دستشونه ترجمه و کشف آلایات را قرآن می خواند.

پدربزرگم مرحوم استاد شیخ عبدالجواد بیژنی فرزند مرحوم ملا حبیب الله حاجی مازندرانی (از دوستان شیخ کبیر بابل) 👇 در اوایل دهه شصت با بابابزرگ به مسجد محدثین می رفتیم، وقتی به قبور آنجا می رسید همواره تعدادی عکس دسته جمعی رنگ و رو رفته ی علما در قاب هایی نم گرفته و سبز شده ی روی دیوار را نشان می داد و می گفت این مرحوم پدرمه که از اصحاب عالمِ شیخ کبیر بود و مُدَرِّس طلاب سطوح پایین در بابل بود، ایشان خاطراتی از شیخ کبیر به نقل از پدرش تعریف می کرد و گفت نوجوان بودم، پدرم در فکچال به کسی که عازم بابل بود گفت رنگ و حنا بخرد تا سر و ریشش را رنگ کند، عصر که آن فرد با اسب از طریق جاده سابق فکچال (منتهی به احمدچاله پی وسطی کلا بازیار) به روستا رسید و بسته حنا را به آقا داد، آقا تا کاغذ بسته حنا را باز کرد دید اعلامیه تشییع شیخ کبیره و به شدت بهم ریخت، او از کسی که حنا آورده بود پرسید این چه کار بدیه که حنا در این کاغذه، فرد از نوشته کاغذ ابراز بی اطلاعی کرد و گفت وقتی به بابل رسیدم سرتاسر بابل غرق عزا و ماتم بود، هیچ مغازه ای باز نبود جز یک مغازه که او حنا را در اعلامیه ای که رو پیشخوانش بود ریخت و پیچید و من گرفتم و بازگشتم، ملاحبیب الله سه روز خودش را در اتاقش حبس کرد و لب به آب و غذا نزد و کارش یکسره روضه خوانی برای شیخ کبیر و گریستن بود.... متاسفانه ما بعدا نتوانستیم آن عکس ها را پیدا کرده تا بابابزرگ شناسایی اش کند و عکسی از جدمان داشته باشیم. مزار ملا حبیب الله در مرتفع ترین نقطه فکچال کتی واقع شده است. نام ایشان در اسناد مشروطه شیخ کبیر آمده است.

سجع مهر ملاحبیب الله حاجی مازندرانی: یا حبیب الله بابابزرگ می گفت او در کودکی اش شاگرد پدرش در مکتبش در روستای دیوای بندپی بود که بسیاری از همکلاسی هایش از سادات آنجا بودند و دروس ابتدایی حوزوی را می خواندند، ممنون میشم اگر کسی از آن مکتبخانه اطلاعاتی داره بگه

﷽❗️📣 تبلیغ غدیر، واجب شرعی هست تا روز قیامت #پيامبر_ص #نشر_حداکثری @Lavazem_Arbaeen

آسید مهدی عزیز : مرحوم پدر جانم عینک داشت. برای خواندن قرآن نیاز به ذره بین نداشت. اکثرا بدون عینک قرآن قرائت میکرد. چون با آیات و کلمات آن به خاطر تلاوت همیشگی آشنا و مأنوس بود. مرحوم پدربزرگت، همانطور که می‌دانی در ماه مبارک رمضان ۱۵ الی ۱۷ بار ختم قرآن داشت. از این ذره بین ( که الان با قرآنش در اختیار پدرته ) برای مطالعه تفسیر حاشیه قران، هنگام استخاره برای دیگران استفاده میکرد. چون اکثرا خط حاشیه قرآن ریز و ناخوانا بود. روحش شاد که یادش ماناست. 💥💚

❇️ «سیده عُلیّة»، دختر امام سجاد(ع) و اولین بانوی نویسنده جهان اسلام 🔸تفاوت میان «محدثه» به معنای کسی که از او حدیثی نقل شده و «مولف» به معنای کسی که کتابی را تالیف کرده، بی نیاز از توضیح است به عنوان نمونه در کتاب «معجم رجال الحدیث» از مرحوم آیت‌الله العظمی خویی ۱۳۴ نفر زن به عنوان محدثه و راوی حدیث معرفی شده‌ است.  ولی در کتابهای رجالی شیعی مانند رجال نجاشی و کتاب الفهرست شیخ طوسی، تنها نام دو بانو به عنوان «بانوان مولف» معرفی شده اند که یکی از آنان  «سیده عُلیّة» چهارمین دختر امام سجاد(ع) است. 🔹برخی از منابع نیز با اشاره به ممنوعیت کتاب حدیث در میان اهل سنت، این بانو را «اولین بانوی نویسنده جهان اسلام» معرفی کرده اند.   🔹 متن کامل را اینجا بخوانید 🔰عضو شوید: https://eitaa.com/Sahifeesajjad