eitaa logo
صادقیه ( محبّی )
2.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
11.4هزار ویدیو
337 فایل
09153052990 علی محبی ( صادقیه ) راه ارتباط با مدیر👇 @Sadeghiyon314
مشاهده در ایتا
دانلود
1400.08.19 استفتائات آیة الله سیستانی - احکام.MP3
6.23M
. 📗 آیة الله سیستانی حفظه الله ✉️ 🌸 احکام - جلسه شماره 68 🌺 شرایط کسانی که مستحق سهم سادات اند 🌹 خصوصیات حضرت هاشم 📖 جلد 1 صفحه 281 🌼 تاریخ 1400.08.19 💠 لینک جلسه قبلی ( جلسه شصت و هفتم ) 👇👇 ♻️ https://t.me/sadeghiyemohebbi/22944 🌷🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ .
📖 مطالب بیان شده در جلسه 👆👆🌺👇👇 هاشم 4 پسر و 5 دختر داشتند اسامی پسران اسد ، نضله ، ابوصیفی و عبد المطلب عبدالمطلب که دو پسر داشت بنام های ابوطالب و عبدالله که از نسل آنها امیر المومنین علیه السلام و حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم سفينة البحار ؛ ج‏8 ؛ ص688 هاشم و كان‏ يكسي‏ العريان‏ و يطعم الجايع و يفرّج عن المعسر و يوفي عن المديون و من أصيب بدم دفع عنه، و كان بابه لا يغلق عن صادر و لا وارد، خصوصیات حضرت هاشم 1. برهنه ها را می پوشاند 2. گرسنه ها را سیر می کرد 3. گرفتاران را برایشان گشایش قرار می داد 4. قرض قرض داران را پرداخت می کرد 5. اگر کسی دیه به گردنش می افتاد دیه او را می داد 6.در خانه اش را بر روی کسی نمی بست القاب سادات برای آقایان: 1. سید 2. شریف 3. میر 4. علوی 5. کیا 6. امیر 7. میرزا 8. بیگ برای خانم‌ها: 1. سیده 2. شریفه 3. علویه 4. سادات مثل زهرا سادات 5. بی بی 6. میرزایه 7. بیگم عمروالعَلاء پسر عبدمَناف معروف به هاشم از بزرگان قبیله قریش و شهر مکه و نیای قبیله بنی هاشم بود. 7. هاشم از بزرگ‌ترین و بانفوذترین شخصیت‌های قریش بود. 8. او به کعبه اهمیت بسیار می‌داد 9. و قریش را به تکریم و احترام زائران تشویق می‌کرد. 10. هاشم یعنی خرد کننده؛ او به دست خودش نان برای آبگوشت زائران خرد می‌کرد 11. و اولین کسی بود که سنت اطعام و سقایت حجاج را تأسیس کرد به خاطر این خصوصیات شایسته در او مردم عرب و قریش به او لقب سید دادند. یعنی آقای عرب. لقب «سید» در اولاد او باقی ماند، و این سیادت از او به فرزندانش عبدالمطلب و اولاد او و بعدها به پیامبر اسلام و علی بن ابیطالب و دودمان آن‌ها رسید 12. او از امپراتور بیزانس، امان‌نامه گرفت و راه تجارتی برای کاروان‌های قریش باز کرد. دلیل شرافت هاشم این است که نور نبوت و امامت از عبد مناف به هاشم منتقل گردید و از هاشم به بعد دو منصب سقایت آب دادن به حاجیان و رفادت غذادادن به حاجیان) به او رسید. 13. گفته‌اند که هاشم نخستین فردی بوده که سفرهای تجاری زمستانی و تابستانی قریش را پایه گذاری کرد. 14. وی در ثبات و امنیت جامعه مکه از جمله مردم قریش نقشی مهم داشت، 🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi 🌷📚🌷📚🌷📚🌷 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ .
صحیفه دعای 52 - 1400.08.19.MP3
7.72M
. 🌷📚🌷📚🌷📚🌷 🌺 دعای پنجاه و دوم ✨ ( دعاى آن حضرت است به هنگام اصرار در دعا از بارى تعالى‏ ) ✨ 💥 فراز دوم چهارشنبه شب 19 / 08 / 1400 لینک جلسه قبل 👇👇 ♻️ https://t.me/sadeghiyemohebbi/22883 🌷📚🌷📚🌷📚🌷 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ .
🌷 مطالب بیان شده در این جلسه👇👆 الصحيفة السجادية (52) (وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الْإِلْحَاحِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى:) دعاى آن حضرت است به هنگام طلب به اصرار از بارى تعالى. (2) سُبْحَانَكَ! أَخْشَى خَلْقِكَ لَكَ أَعْلَمُهُمْ بِكَ، اى خداوند، منزهى تو . از آفريدگانت آن كه تو را بيشتر شناسد، بيشتر از تو ترسد وَ أَخْضَعُهُمْ لَكَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِكَ، و آن كه تو را بيشتر فرمان برد، خضوعش در برابر تو بيشتر باشد وَ أَهْوَنُهُمْ عَلَيْكَ مَنْ أَنْتَ تَرْزُقُهُ وَ هُوَ يَعْبُدُ غَيْرَك‏ و آن كه تواش روزى دهى و او ديگرى را پرستد، در نزد تو از همه كس پست ‏تر است. خداشناسی خدا باوری خدا ترسی خدا محوری اطاعت از خدا محبت به خدا پرستش خدا (2) سُبْحَانَكَ! أَخْشَى خَلْقِكَ لَكَ أَعْلَمُهُمْ بِكَ، اى خداوند، منزهى تو از آفريدگانت آن كه تو را بيشتر شناسد، بيشتر از تو ترسد اهمیت خداشناسی را از چهار جهت می‌توان دریافت: 1- شناخت خدا به دلیل شرافت موضوع آن ؛ یعنی دانشی که درباره اشرف موجودات بحث می‌کند، مهمترین دانش است. 2- خداشناسی هم نقطه آغازین دین و هم محور آن است؛ زیرا بدون شناخت خدا، شناخت دین ممکن نیست و دیگر معارف بدون توحید معنا ندارد. 3- خداشناسی راه رسیدن به کمال انسانی است. ... راه رسیدن به عبادت خدا بدون شناخت خدا و ایمان به او مقدور نیست؛ معلوم می شود تکامل انسان از مسیر خداشناسی می‌گذرد. 4- خداشناسی بالاترین آرامش و لذت را به انسان می‌بخشد و بر اساس فرمایش قرآن تنها با یاد خداست که دلها آرام می‌شود. امام على عليه السلام : وَ لَو ضَرَبتَ فى مَذاهِبِ فِكرِكَ لِتَبلُغَ غاياتِهِ ما دَلَّتكَ الدَّلالَةُ إِلاّ عَلى أَنَّ فاطِرَ النَّملَةِ هُوَ فاطِرُ النَّخلَةِ لِدَقيقِ تَفصيلِ كُلِّ شَى ءٍ و َغامِضِ اختِلافِ كُلِّ حَىٍّ وَ مَا الجَليلُ وَ اللَّطيفُ وَ الثَّقيلُ و َالخَفيفُ و َالقَوىُّ وَ الضَّعيفُ فى خَلقِهِ إِلاّ سَواءً؛ اگر راههاى انديشه ات را در نوردى تا به پايانه هاى آن رسى، هيچ دليلى تو را جز به اين رهنمون نشود كه آفريننده مورچه همان آفريننده درخت خرما است و اين به سبب دقت و ظرافتى است كه جداسازى هر چيزى از چيز ديگر و پيچيدگى و تنوعى است كه در هر موجود زنده اى به كار رفته است موجودات بزرگ و كوچك، سنگين و سبك و نيرومند و ناتوان، همگى در آفرينش براى خداوند يكسانند. نهج البلاغه خطبه 185 امام على عليه السلام : وَلايَعزُبُ عَنهُ عَدَدُ قَطرِ الماءِ وَ لا نُجومُ السَّماءِ وَ لا سَوا فِى الرّيحِ فِى الهَواءِ و َلا دَبيبُ النَّملِ عَلَى الصَّفا و لا مَقيلُ الذَّرِّ فِى اللَّيلَةِ الظَّلماءِ يَعلَمُ مَساقِطَ الوراقِ وَ خَفِىِّ طَرَفِ الحداقِ؛ شمار قطره هاى آبها و ستارگان آسمان و ذرات گرد و غبار پراكنده در هوا و حركت مورچه برسنگ بزرگ و خوابگاه مورچگان در شب تاريك بر او پوشيده نيست و محل ريزش برگها و بر هم خوردن پلكها را مى داند. نهج البلاغه خطبه 178 🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi 🌷📚🌷📚🌷📚🌷 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیقش رفت .... ولی دستش ماند .... فکر می کند جن زده شده است
مردی بازاری خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتادندی! برخیز و مرامی به خرج بده همی! مرد هم خراب مرام شد و یکشب از دیوار قلعه بالا رفت و از لای نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیق رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت ایول داداش!دمت گرم. زود باش زنجیرها را باز کن که الان نگهبان ها می رسند. ولی دوستش گفت: میدانی چه خطرها کرده ام؟از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. بعد زنجیرها را باز کرد. به طرف در که رفتند مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. با دردسر خودشان را بالا کشیدند. همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. مرد زندانی فریاد زد: نگهبان ها! نگهبان ها! بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد! تا نگهبان ها آمدند مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟ مرد گفت: پنج سال در حبس شما باشم بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم! در زندگی از گرسنگی بمیرید، فقر را تحمل کنید، تن به دشواری بدهید اما زیر بار منت هیچکس نروید. هیچکس. هیچکس. بار حمالان به دوش خود کشيدن سخت نيست زير بار منت نامرد رفتن ، مشکل است
مردی از حکیم پرسید: چگونه عیب خودم را بشناسم؟ حکیم گفت: کافیست یک عیب زنت را به او بگویی و خواهی دید که تمام عیب های خودت، پدر، مادر و بستگانت را به تو خواهد گفت😂
چند روز پیش از تهران ‌سوار اتوبوس شدیم بریم اهواز پیرزنی پشت سر راننده نشسته بود اول جاده قم پیرزن به راننده گُفت پسرم رسیدی بروجرد خبرم کن راننده هم گُفت باشه. رسیدیم قم، پیرزن پرسید نرسیدیم بروجرد؟ راننده گفت نه نزدیکی های اراک دوباره پرسید: نرسیدیم؟ راننده گفت یه ساعت دیگه می رسیم نرسیده به بروجرد پیرزنه رو خواب برد راننده هم یادش رفت بروجرد بیدارش کنه رسیدیم نزدیکی خرم آباد پیرزن از خواب بیدار شد گفت نرسیدیم بروجرد؟ راننده گفت: رسیدیم خیلی هم ازش رد شدیم. پیرزن خودشو زد به جیغ و داد و کولی بازی طوری که همه مسافران به ستوه اومدن. راننده هم اولین دوربرگردون دور زد سمت بروجرد، از بس پیرزن زبون به دهن نمی گرفت وُ دایم نِفرین می کرد مسافران هم هیچی نگفتن، خلاصه رسیدیم بروجرد! اول بروجرد راننده دور زد و به پیرزنه گفت ننه: رسیدیم با احتیاط پیاده شو پیرزن گفت: برا چی پیاده بشم کی گفته میخام اینجا پیاده بشم؟ من میخام برم اندیمشک، دکتر تو تهران بهم گفته هر وقت رسیدی بروجرد قرصات بخور حالا بی زحمت یه لیوان اَب بده قرصامو بخورم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂 حال دلتون خوش🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳 عجیب و غریب ترین قبیله با گردن هایی دراز به عنوان یکی از در جنوب شرق آسیا زندگی می کنند/ خبرنگار صداوسیما 🌹 https://t.me/sadeghiyemohebbi 🎁 https://instagram.com/sadeghiye_ 🌹