تاریخچه عید قربان
عید قربان پیش از دوران تاریخ بشر نیز وجود داشت. انسانهای اولیه برای کسب رضایت خدایان دست به قربانی کردن حیوانات و انسانها میزدند. تاریخ قربانی بسیار قدیم است و از زمان حضرت آدم ابوالبشر (ع) وجود داشته و در ادیان گذشته نیز جزو مقررات دینی به شمار میآمده که بخشی از آن به اختصار بیان میشود:
۱- قربانی فرزندان حضرت آدم (ع) که نخستین قربانی در عالم به شمار میرود و در آیات ۳۰- ۲۷ سوره مائده تصریح شده، خلاصه آن به شرح زیر است: دو پسر حضرت آدم به نام هابیل و قابیل به ترتیب شبانی (چوپانی) و کشاورزی میکردند و صاحب گوسفندان و آب و خاک فراوان بودند، حضرت آدم (ع) آنان را امر به قربانی در راه خدا کرد. هابیل یکی از بهترین شتران یا گوسفندان را برای قربانی در راه خدا اختصاص داد و قابیل دستهای از گندمهای پست و نامرغوب را جهت قربانی انتخاب کرد که قربانی هابیل مقبول درگاه پروردگار شد و قربانی قابیل به علت اخلاص نداشتن مردود شد. قابیل به سبب قبول نشدن قربانی حسادت ورزید و آتش خشم و کینه اش زبانه کشید، نفس اهریمنی و شیطانی قابیل او را به کشتن برادر وادار کرد و هابیل را کشت و در دنیا و آخرت زیانکار شد.
۲- حضرت نوح پیغمبر (ع) پس از طوفان، مذبحی ترتیب داد و حیوانات بسیاری در آنجا برای خدا قربانی کرد.
۳- قربانی حضرت ابراهیم خلیل (ع) یگانه فرزندش اسماعیل (ع) که در آیات ۱۰۲ تا ۱۰۷ سوره صافات بیان شده است «فلما بلغ معه السعی الی و فدیناه بذبح عظیم»
۴- در زمان حضرت موسی (ع) به عقیده یهودیان دو نوع قربانی وجود داشت، یکی قربانی دموی و دیگری قربانی غیر دموی که قربانی دموی بر ۳ قسم است: قربانی که آن را به آتش میسوزاندند و جز پوست آن چیزی باقی نمیگذاردند، قربانی که برای جبران گناه تقدیم میکردند و قسمتی از آن را میسوزاندند و قسمت دیگر را برای کاهنان باقی میگذاشتند و قربانی که برای تندرستی انجام میدادند و در خوردن گوشت آن مختار بودند.
قربانی غیر دموی نیز عبارت از رها کردن حیوان در بیابانها بود و اعراب نیز از بنی اسرائیل تقلید کردند و به عنوان تقرب به بتان خود، حیوانات را در بیابان رها میکردند که اسلام این عادات نکوهیده را تحریم کرد و این همان قربانی است که در آیه ۱۰۳ سوره مائده به نام بحیره و سائبه نامیده شده است.
۵- در آئین مسیحیت نیز به عقیده عیسویان، قربانی منحصر به شخص مسیح بوده و گویند حضرت عیسی (ع) خون و گوشت خود را فدای مردم جهان کرد و به همین مناسبت یکی از فروع دین نصاری آن است که باید ماهی یک مرتبه و یا حداقل سالی یک بار نزد کشیش بروند و به قدر تمکن، وجهی به وی تقدیم دارند و به تمام گناهانی که در مدت مزبور مرتکب شده اند اقرار کنند تا کشیش که به عقیده آنان جنبه غفاریت دارد آن گناهان را بیامرزد.
۶- در اعراب زمان جاهلیت که سران قبایل به مکه میآمدند، ساکنان مکه مهماندار و میزبان آنان بودند و هر دو دسته خود را به کشتن شتر و گاو و گوسفندان برای بتان خویش و اطعام به فقرا و گرسنگان موظف میدانستند.
سنت پیامبر (ص) در عید قربان
عید قربان به عنوان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی، اعمال و آدابی دارد از جمله آن سنت پیامبر (ص) در این عید بزرگ است؛ روایت شده که رسول خدا (ص) در عید فطر و قربان هر اندازه هوا سرد و یا گرم بود، بُرد می پوشید و عمامه به سر مى نهاد. همچنین رسول خدا (ص) روز عید فطر و قربان، وقتی براى نماز عید خارج مى شد، صدایش را به تکبیر بلند مى کرد.
همچنین امام صادق (ع) در حدیثى فرمود: سنت بر آن جارى شده که آدمى روز «عید فطر»، قبل از رفتن براى خواندن نماز عید در مصلّى و در «عید قربان» بعد از آن، افطار کند.
همانگونه گفته شد قربانی کردن برای کسانی که در حج حضور ندارند، مستحب است، اما از سوی ائمه اطهار (ع) و پیامبر اکرم (ص) بسیار سفارش شده است و در روایتی آمده که امّ سلمه نزد پیامبر (ص) آمد و گفت:ای رسول خدا (ص)، عید اضحى فرا میرسد و من قیمت قربانى را در اختیار ندارم، پس آیا قرض کنم و قربانى کنم؟ فرمود: قرض بگیر؛ زیرا که آن قرضى ادا شده است.
در روایات آمده است که رسول خدا (ص) دو قوچ قربانى کرد که یکى از آنها را به دست خودش ذبح نمود، بعد عرضه داشت: خدایا این از جانب من و از جانب کسانی از اهل بیتم که قربانی نکردند و بعد دیگری را ذبح کرد و عرضه داشت: خدایا این از جانب من و از جانب کسانی از اُمتم که قربانی نکردند.
غدیرنامه نهایی.pdf
حجم:
11.42M
🚨 متن کتاب کم حجم و جیبی #غدیرنامه
⭕️ ویژگیهای کتاب:
1⃣ فرهنگ الفبایی خطبهی غدیریه
(شامل ۱۲۰۰ موضوع الفبایی)
2⃣ فرازبندی متن به همراه ترجمه
3⃣ آداب و اعمال عید غدیر
4⃣ عید غدیر در احادیث شیعه و اهل تسنّن
🆔 @takhribchi110
جشنواره دهه امامت و ولایت و عید غدیر
📚 نمایشگاه مجازی کتاب، معرفی کتاب، قصه گویی ، حدیث، شعر
⏳ زمان: ۳۰ تیر لغایت ۷ مرداد ۱۴۰۰
@sadeghlib اینستاگرام، ایتا ،بله
🔶 کتابخانه عمومی امام صادق(ع)اندان
🔹 شهرستان خمینی شهر
گوشهـا بـاز کـه امروز هزاران خبر است
خبری خوبتر از خوبتر از خوبتر است
صـف ببندیـد کـه هنگـام نماز روح است
در گشایید که جبریل امین پشت در است
همگـی عیـد بگیریـد کـه عید آمده است
ایـن همـان عیـد خدای احد دادگر است
سـورۀ مائده خوانیـد کـه صـد مائـده نور
از خـدا در دل هــر آیـۀ آن مستتر است
هـر طـرف مـینگرم قافلـه در قافلـه دل
هر دلی بالزنـان سوی علـی رهسپر است
این همان عید غدیر است که در خم غدیر
گوشهـا یکسـر بـر خطبـۀ پیغامبـر است
خطبۀ ختم رسل حکم خدا مدح علی است
خطبهای که سندش مستند و معتبـر است
ایهـا النـاس هـر آنکـس کـه منـم مولایش
ایــن علـی او را تـا روز جــزا راهبــر است
فرازهای خطبه غدیر
پیامبر(ص) در اوّلین بخش، حمد و ثنای الهی را به جای آورده و قدرت، عدالت، علم، کرم، لطف و رحمت حق تعالی را ذکر فرمود و این که خداوند مثل و مانند و همتا و شریکی ندارند، پاک و منزه و قدوس است. سپس به بندگی خود و اظهار خضوع در مقابل ذات حضرت حق شهادت داد. در مجموع در این فراز، یک دوره درس توحید و بیان صفات ثبوتیه و صفات سلبیه خداوند متعال را متذکّر شد.
پیامبر(ص) مطلب اصلی را صریحاً بیان کرده و فرمود: فرمانی قاطع و روشن از طرف خداوند متعال، مبنی بر اعلان امامت و ولایت امیر المؤمنین(ع) آمده است و خداوند، از من راضی نمی شود مگر آنچه در حق علی به من امر کرده، ابلاغ کنم. سپس ایشان ایه ۶۷ سوره مائده را تلاوت کرد و فرمود:
ای مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده، کوتاهی نکرده ام و سبب نزول این ایه را برای شما بیان می کنم: جبرییل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام، پروردگارم ـ که او سلام است ـ مرا مأمور کرد که در این محل اجتماع به پا خیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم: علی بن ابی طالب، برادر من، وصی، و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من، همانند نسبت هارون به موسی است؛ جز این که پیامبری بعد از من نیست و او صاحب اختیار شما، بعد از خدا و رسولش است.
سپس حضرت در قسمتی از سخنان خود، امامت دوازده امام بعد از خود را به طور رسمی بیان کرد و فرمود: ولایت آن ها بر همه انسان ها، در همه زمان ها و مکان ها و در جمیع امور نافذ است. آن ها نیابت تامه از خدا و رسول، در همه اعمال و رفتار و تبیین حلال و حرام دارند و شک کننده در این امر کافر است. بخشی از این فراز، این گونه می باشد:
ای مردم! این مطلب را درباره او بدانید و بفهمید و بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که بر مهاجرین و انصار و تابعین آن ها به نیکی، بر روستایی و شهری، بر عجمی و عربی، بر آزاد و بنده، بر بزرگ و کوچک، بر سیاه و سفید، اطاعتش را واجب کرده است. بر هر یکتا پرستی ـ بر هر موجودی ـ حکم او اجرا شونده و کلام او، مورد عمل و امر او، نافذ است. هر کس تابع او باشد و او را تصدیق کند، مورد رحمت الهی است. خداوند او را و هر کس را که از او بشنود و او را اطاعت کند، آمرزیده است.
ای مردم! این آخرین باری است که در چنین اجتماعی، به پا می ایستم؛ پس بشنوید و اطاعت کنید و در مقابل امر خداوند، پروردگارتان سر تسلیم فرود آورید. زیرا که خداوند عزّ و جلّ صاحب اختیار شما و معبود شماست. بعد از خداوند، رسولش و پیامبرش که شما را مخاطب قرار داده و بعد از من، علی صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند است و بعد از او، امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات خواهید کرد.»
در ادامه فرمود:
«حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنانان ـ امامان ـ حلال کرده باشند و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنانان ـ امامان ـ بر شما حرام کرده باشند. خداوند عزّ و جلّ حلال و حرام را به من شناسانده است و آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته است، به او سپرده ام.
… ای مردم! او به امر خداوند، امام است. هر کس ولایت او را انکار کند، خداوند هرگز توبه اش را نمی پذیرد و او را نمی بخشد. حتمی است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید، چنین کند و او را به عذابی شدید تا ابدیت و تا آخر روزگار معذّب کند. پس بپرهیزید از این که با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که آتش گیره آن، مردم و سنگ ها هستند و برای کافران آماده شده است.
… ای مردم! به خدا قسم، پیامبران و رسولان پیشین، به من بشارت داده اند و من به خدا قسم، خاتم پیامبران و مرسلین و حجّت بر همه مخلوقین از اهل آسمان ها و زمین ها هستم. هر کس در این مطالب شک کند، مانند کفر جاهلیتِ اوّل، کافر شده است و هر کس در چیزی از این گفتار من شک کند، در همه آنچه بر من نازل شده، شک کرده است. هر کس در یکی از امامان شک کند، در همه آن ها شک کرده است و شک کننده درباره ما، در آتش است.
… ای مردم! علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است. هر یک از این دو، از دیگری خبر می دهد و با آن موافق است. آن ها از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر، بر من وارد شوند. بدانید که آنان، امین های خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند.»
رسول خدا(ص) با دست های خود، حضرت علی(ع) را بلند نمود و صریحاً فرمود:
ای مردم! این علی، برادر من و وصی من و جامع علم من و جانشین من در امتم است و جانشین من در تفسیر کتاب خدا و دعوت کننده به آن و عمل کننده به آنچه مورد رضای خداست.»
سپس فرمود:
اوست خلیفه رسول خدا، اوست امیر المؤمنین و امام هدایت کننده از طرف خدا، اوست قاتل ناکثین و قاسطین و مارقین به امر خداوند متعال. پروردگارا! به امر تو می گویم، بار الها! دوست بدار هز کس را که علی را دوست بد
ارد و دشمن علی را دشمن بدار. یاری کننده او را یاری، و خوار کننده او را خوار کن. لعنت کن هر کس را که علی را انکار کند و غضب نما بر هر کس که حق علی را انکار کند.
و در ادامه فرمود: «آنچه گفتم درباره این علی و فرزندان این علی است.»
… ای مردم! خداوند دین شما را با امامت او کامل کرد. پس هر کس به او و کسانی که جانشین او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قیامت و روز رفتن به پیشگاه خداوند عزّ و جلّ اقتدا نکند، اعمالش در دنیا و آخرت، از بین می رود و در آتش جاویدان خواهد بود.
سپس مختصری از فضایل علی(ع) را ذکر کرد و فرمود که دشمنی با وی، دلیل شقاوت و دوستی با او، دلیل پرهیزکاری است.
حضرت با اشاره به ایه ۴۷ سوره نساء، فرمود:
ای کسانی که به شما کتاب داده شده، به آنچه فرو فرستادیم و تصدیق کننده همان چیزی است که با شماست ایمان بیاورید، پیش از آن که چهره هایی را محو کنیم و در نتیجه آن ها را به قهقرا باز گردانیم یا همچنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم، آنان را نیز لعنت کنیم، و فرمان خدا همواره تحقق یافته است.
به خدا قسم از این ایه گروهی از اصحاب من قصد شده است که آن ها را به اسم و نسب می شناسم؛ ولی مأمورم، از افشای این راز چشم بپوشم.» سپس به طور ضمنی، به اصحاب صحیفه ملعونه اشاره کرد و فرمود:
« ای مردم! بعد از من پیشوایانی خواهند بود که به آتش دعوت می کنند و روز قیامت به آن ها کمک نمی شود. ای مردم! خداوند و من، از آنان بیزار هستیم. ای مردم! آن ها و یارانشان و تابعینشان و پیروانشان، در پایین ترین درجه آتش هستند و چه بد است جایگاه متکبران. بدانید آن ها اصحاب صحیفه هستند. پس هر یک از شما در صحیفه خود نظر کند».
راوی می گوید: وقتی پیامبر(ص) نام اصحاب صحیفه را آورد، اکثر مردم، منظور حضرت را از این کلام نفهمیدند و برای آن ها سئوال برانگیز شد. فقط عده کمی که همان منافقان (امضا کنندگان صحیفه) بودند، مقصود را فهمیدند سپس فرمودند:
ای مردم! من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثت آن در نسل خودم تا روز قیامت به ودیعه می سپارم. من آنچه مأمور به ابلاغش بودم، رساندم تا حجت باشد بر حاضر و غایب و بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند، به دنیا آمده اند یا نیامده اند. پس حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند.
و به زودی امامت را بعد از من به عنوان پادشاهی، و با زور می گیرند. خداوند غاصبین و تعدی کنندگان را لعنت کند.
حضرت بیاناتی را درباره حضرت بقیه الله الاعظم (عج) و اوصاف و خصوصیات ایشان فرمود. اجمالی از آن چنین است:
آخرین امام، مهدی(ع) از این خاندان است.
وی غالب بر همه ادیان است.
او فاتح قلعه ها و منهدم کننده آن هاست، انتقام گیرنده از ظالمین و همه خون های به ناحق ریخته شده است. غالب بر مشرکان و کافران و هدایت کننده آنان، و وارث جمیع علوم است.
همه پیشینیان درباره وی، بشارت داده اند. او بر همه پیروز می شود. ولی خدا در زمین و حکم کننده بین خلق و امین الهی بر نهان و آشکار است. تعیین کننده دقیق درجات افضل افراد است.
او کسی است که غالبی بر او نیست و کسی بر ضدّ او کمک نمی شود. او ولی خدا در زمین و حکم کننده او بین خلق و امین او بر نهان و آشکار است.
۹. آماده کردن مردم برای بیعت
سپس پیامبر(ص) اشاره فرمود که من بعد از اتمام خطبه، شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با علی(ع) دعوت می کنم و این بیعت، از طرف خداوند متعال و بیعت با حق تعالی است. سپس ایه ۱۰ سوره فتح را تلاوت فرمود:
کسانی که با تو بیعت می کنند، در واقع با خدا بیعت می کنند. دست خداوند بر روی دست آن هاست. پس هر کس بیعت را بشکند، این شکستن به ضرر خود اوست و هر کس به آنچه با خدا عهد بسته، وفادار باشد، خداوند به او اجری عظیم عنایت خواهد کرد.
هرچند اشاره به ولایت امیرالمؤمنین، علی(ع)، در شعر فارسی پیشینه بسیار دارد، اما مضمونسازیهای متعدد از واقعه غدیر خم در سالهای پس از انقلاب بر تنوع شعر علوی معاصر افزوده است.
اشعار علوی در ادبیات فارسی موضوعات گستردهای را شامل میشود؛ از پرداختن به شخصیت و سیره ایشان، تا شجاعت و دلاوریهای حضرت در میدان رزم و عدالتخواهی ایشان و البته سخنان نبی مکرم اسلام(ص) در روز عید غدیر که فرمودند: ««مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ»
یکی از قدیمیترین سرودههای فارسی در وصف امام علی(ع) و اثبات ولایت ایشان، شعری است از کسایی مروزی با این ابیات:
فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤنین
فضل حیدر، شیر یزدان، مرتضای پاکدین
فضل آن کس کز پیمبر بگذری، فاضلتر اوست
فضل آن رکن مسلمانی، امام المتّقین
فضل زین الاصفیا، داماد فخر انبیا
کآفریدش خالق خلقآفرین از آفرین
ای نواصب، گر ندانی فضل سرّ ذوالجلال
آیت قربی نگه کن و آن ِ اصحاب الیمین
«قل تعالوا ندع» بر خوان، ور ندانی گوش دار
لعنت یزدان ببین از «نبتهل» تا «کاذبین»
«لا فتی الّا علی» برخوان و تفسیرش بدان
یا که گفت و یا که داند گفت جز «روح الیمین»؟
آن نبی، وز انبیا کس نی به علم او را نظیر
وین ولی، وز اولیا کس نی به فضل او را قرین
آن چراغ عالم آمد، وز همه عالم بدیع
وین امام امت آمد، وز همه امت گزین...
پس از کسایی، نمونههایی از سرودههایی با موضوع ولایت امیرالمؤمنین(ع) را در اشعار شاعرانی مانند فردوسی، مولانا و... نیز دیده میشود.
در ادبیات معاصر فارسی نیز واقعه غدیر خم و ولایت امیرالمؤمنین، علی(ع) نیز تجلی بسیار یافته است . پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این موضوع در شعر فارسی نمود بیشتری یافت. مضمونسازیهای متعدد از واقعه غدیر خم بر تنوع شعر علوی معاصر افزود. سرودههای ذیل نمونهای از اشعار معاصر درباره واقعه غدیر خم است:
ملکالشعرای بهار:
در غدیر خم امروز، بادهای به جوش آمد
کز صفای او روشن، جان باده نوش آمد
وان مبشر رحمت، باز در خروش آمد
کان صنم کز عشاق، برده عقل و هوش آمد
با هیولیِ توحید، در لباس انسانی
در غدیر خم یزدان، گفت مر پیمبر را
کز پی کمال دین، شو پذیره حیدر را
پس پیمبر اندر دشت، بر نهاد منبر را
برد بر سر منبر، حیدر فلک فر را
شد جهان دل روشن، زان دو شمس روحانی
گفت بشنوید ای قوم! قول حق تعالی را
هم به جان بیاویزید! گوهر تولا را
پوزش آورید از جان، این ستوده مولا را
این وصی بر حق را، این ولی والا را...
محمدحسین شهریار:
نه با آن خطبه «من کنت مولاه»
علی را بُرد بر اعلا و اعلن؟
نه خود فریادِ «بخّاً بخ» کشیدید
من اینها شور خوانم یا که شیون؟
چه شد عهد خدا بر من شکستید
الا ای حاسدان عهد بشکن
اگر سنجند هر سهمی در اسلام
هر آن کو سهمگینتر، حصّه من
نه احمد در «مؤاخاتم» به خود خواند
نه خود با من پسر عمّ و پدر زن؟
مرتضی امیری اسفندقه:
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
صدای کیست که اینگونه روشن و گیراست؟
که بود و کیست که از این مسیر میآید؟
چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟
صدای کاتب و کلک دبیر میآید
خبر به روشنی روز در فضا پیچید
خبر دهید: کسی دستگیر میآید
کسی بزرگتر از آسمان و هرچه در اوست
به دستگیری طفل صغیر میآید
علی به جای محمد به انتخاب خدا
خبر دهید: بشیری نذیر میآید
کسی به سختی سوهان، به سختی صخره
کسی به نرمی موج حریر میآید
کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست
کسی شبیه خودش، بینظیر میآید
خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت
خبر دهید به یاران: غدیر میآید
به سالکان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید که از راه، پیر میآید
خبر دهید به یاران: دوباره از بیشه
صدای زندۀ یک شرزه شیر میآید
خُم غدیر به دوش از کرانهها، مردی
به آبیاریِ خاکِ کویر میآید
کسی دوباره به پای یتیم میسوزد
کسی دوباره سراغ فقیر میآید
کسی حماسهتر از این حماسههای سبُک
کسی که مرگ به چشمش حقیر، میآید
غدیر آمد و من خواب دیدهام دیشب
کسی سراغ منِ گوشهگیر میآید
کسی به کلبۀ شاعر، به کلبۀ درویش
به دیدهبوسیِ عید غدیر میآید
شبیهِ چشمه کسی جاری و تپنده، کسی
شبیهِ آینه روشنضمیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر میآید
به سربلندی او هر که معترف نشود
به هر کجا که رَوَد سر به زیر میآید
شبیه آیۀ قرآن نمیتوان آورد
کجا شبیه به این مرد، گیر میآید؟
مگر ندیدهای آن اتفاق روشن را؟
به این محلّه خبرها چه دیر میآید!
بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است
به عرصهگاه قیامت، اسیر میآید
بیا که منکِر مولا اگر چه پخته، ولی
هنوز از دهنش بوی شیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیرِ عشق همیشه امیر میآید