eitaa logo
کربلایی صادق اویسی
338 دنبال‌کننده
28 عکس
33 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شور شب اول محرم ۱۴۰۳صادق اویسی.mp3
450.8K
شور شب اول محرم تعویض پرچم صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب سبک روضه ده شب محرم افتادی زمین دل منو خون کردی، عمه رو گریون کردی نیزه و شمشیر و تیر، همه رو مهمون کردی بدجوری پیکرت شد ارباًاربا باید تو رو بین عبا ببرم دیگه نمیتونم بلند شم ازجام خب حق بدین بهم آخه پدرم به التماس پدرت، چشاشونو میبندن به اشکای عمه و من، بلند بلند می‌خندن ولدی علی اکبر صادق اویسی @sadeghoveysi
روضه ده شب (شب۸) صادق اویسی .mp3
589K
روضه دهه محرم ۱۴۰۳ شب هشتم صادق اویسی @sadeghoveysi
ان شاالله بزودی شعر هرشب اضافه میشه❤️
یارب گریز آخر شب اول زینبو نیار که جای زن اینجا نیست، اینجا کسی با ما نیست این همه بغض و کینه، تو هیچ جای دنیا نیست آقا نمی‌دونم چرا تو بازار تیر سه شعبه رو گرون میفروشن اونایی که فکر غنیمت هستن کم کم دارن لباس جنگ میپوشن شمر توی بازار پیِ، خنجر کُند افتاده حرمله هم به دخترش، قول النگو داده صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب دوم ای برادرم میبینمت تو گودال، که داری میری از حال مادرمونم اونجاس، تن تو میشه پامال دارم میبینم وسط گودالی بالای پیکرت گرفتن جنجال وای از دمی که همه میرن اما خولی با خورجینش میاد تو گودال دارم میبینم از الان، غروب عاشورا رو میون آتیش حرم، فرارِ دختر هارو صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب سوم بابایی ببین به ما صدقه میدن، به گریه هام خندیدن مث عقیقت بابا، النگومو دزدیدن از روی نیزه ها می بینی که شد آستین پاره، معجرمون بابا دیوار این خرابه هم که داره کم کم می‌ریزه رو سرمون بابا شبا جای لالایی، با کتک آروم میشم همش صدات میزنمو، تو هم نمیای پیشم صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب چهارم ای هستی من ببین گلام آمادن، به دست و پات افتادن ببین تو رو چند دفعه!؟ قسم به زهرا دادن عون و محمد که برن تو میدون بی‌شک علیِ اکبرِ تو میشن تو کوفه هم لحظه های سنگ بارون با سر رو نیزه سپرِ تو میشن اینا نباید ببینن، رخت اسیری و تنم بخاطر لباس تو، با شمر دعوا میکنم صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب پنجم عمه جان ببین چقد تو گودال غوغاس، عمو میون گُرگاس شبیه زهرا بین، یه عده نامرد تنهاس انگار دارن بزن بزن میکنن اما عموی من غریب افتاده یا نیزه میزنن بهش یا شمشیر من دیر برم عمو حسین جون داده بسکه جسارت میکنن، به غیرتش برخورده این پهلوی شکسته رو، از مادرش ارث برده صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب ششم ای وای من چشامونو تر کردن، زینبُ مضطر کردن زیر سُمِ مرکب ها، قاسمو پرپر کردن افتاده داره دست و پا میزنه با آه عمو جونُ صدا میزنه انگاری که یتیم گیر آوردن هرکس که میاد بی هوا میزنه چرا رهاش نمیکنن!؟ جونی نمونده به تنش از خونی که راه افتاده، معلومه بدجور زدنش صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب هفتم تیری که نشست به گلوی شیر خواره، سه شعبه یا مسماره خم شده قدِّ ارباب، رباب شده بیچاره میکوبه رو سینه میگه پسرم میخوام آروم بشم ولی نمیشه گهوارتو آوردن آروم بشم گهواره که برام علی نمیشه تو رفتی و کارم شده، گریه جای لالایی عمه شده مستمع، روضه های لالایی صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب هشتم افتادی زمین دل منو خون کردی، عمه رو گریون کردی نیزه و شمشیر و تیر، همه رو مهمون کردی بدجوری پیکرت شد ارباًاربا باید تو رو بین عبا ببرم دیگه نمیتونم بلند شم ازجام خب حق بدین بهم آخه پدرم به التماس پدرت، چشاشونو میبندن به اشکای عمه و من، بلند بلند می‌خندن ولدی علی اکبر صادق اویسی @sadeghoveysi