😭امروز برای پیروزی رزمندگان و نابودی اسرائیل و آمریکا و پیروانشان به دامان سبز زهرای اطهر چنگ بزنید و دعا کنید
#آخه
امروز زهرای ماازاین جهان پرمی کشد
#یازهرا_اَغِثنا
#زهرا_جان_به_فریادمان_برس
#زینب_جان
#شما_امروز_برامون_دعا_کنید
ماامروز شکایتِ خیانتکارانِ به این نظامِ را که علناً احکام خدا وقرآن وقانون را زیر پا می گذارند به امام زمان می کنیم
شرح وتفسیر خطبه ۲۰۲ نهج البلاغه
درغم ازدست دادن
حضرت زهرا سلام الله علیها
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ. قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ، فَ "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ". فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ. وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ، هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ. وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ، لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ.
ترجمه ی خطبه ی ۲۰۲ نهج البلاغه
"سخن از آن حضرت روايت شده كه هنگام به خاك سپردن سيده زنان، فاطمه (عليهما السلام) بر سر قبر رسول اللّه (ص)، چنانكه گويى با او راز مى گويد، بيان داشته است:
سلام بر تو، اى پيامبر خدا. سلام من و دخترت كه اكنون در كنار تو فرود آمده و چه زود به تو پيوست. اى رسول خدا، بر مرگ دخت برگزيده تو، شكيبايى من اندك است و طاقت و توانم از دست رفته ولى مرا، كه اندوه عظيم فرقت تو را ديده ام و رنج مصيبت تو را چشيده ام، جاى شكيبايى است. من خود تو را به دست خود در قبر خواباندم و هنگامى كه سر بر سينه من داشتى، جان به جان آفرين تسليم نمودى. «انا لله و انا اليه راجعون».
آن وديعت بازگردانده شد و آن امانت به صاحبش رسيد. و اندوه مرا پايانى نيست. همه شب خواب به چشمم نرود تا آن گاه كه خداوند براى من سرايى را كه تو در آن جاى گرفته اى، اختيار كند.
بزودى، دخترت تو را خبر دهد كه چگونه امتت گرد آمدند و بر او ستم كردند. همه سرگذشت را از او بپرس و خبر حال ما از او بخواه. اينها در زمانى بود كه از مرگ تو ديرى نگذشته بود و تو از يادها نرفته بودى.
بدرود تو را و دخترت را. بدرود كسى كه وداع مى كند، نه بدرود كسى كه رنجيده و ملول است. اگر از اينجا بازمى گردم نه از روى ملالت است و اگر درنگ مى كنم نه به سبب آن است كه به وعده اى كه خدا به صابران داده است بدگمان شده ام."
َ ➖ترس از ارتداد مسلمین
🛑حدَّثَنِي رِبْعِيٌّ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مَنَعَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنْ يَدْعُوَ النَّاسَ إِلَى نَفْسِهِ قَالَ خَوْفاً أَنْ يَرْتَدُّوا قَالَ عَلِيُّ بْنُ حَاتِمٍ وَ أَحْسَبُ فِي الْحَدِيثِ وَ لَا يَشْهَدُوا أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص.
🔰زراره، مىگويد: محضر ابى عبد اللَّه عليه السّلام عرضه داشتم:
چه چيز مانع شد از اين كه امير المؤمنين عليه السّلام مردم را به خود دعوت فرمايند؟
امام عليه السّلام فرمودند: خوف از اين كه مردم مرتدّ شوند. و دیگر مردم حتی «شهادت به نبوت، پیامبر صلی الله علیه و اله» ندهند
📚: علل الشرائع: ج 1 ص 149
➖ترس از کافر شدن مردم
🛑 عنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع لِمَ كَفَّ عَلِيٌّ ع عَنِ الْقَوْمِ قَالَ مَخَافَةَ أَنْ يَرْجِعُوا كُفَّاراً.
🔰محمد بن ابی عمیر، محضر ابى عبد اللَّه عليه السّلام عرضه داشتم:
به چه علتی على عليه السّلام از محاربه و مقاتله با مردم خوددارى كردند؟
حضرت فرمودند: خوف داشتند كه آنها به كفر بگرايند.
📚علل الشرائع: ج 1 ص 150
ِ ➖همه مرتد شدند الا سه نفر
🛑عنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي خَالِدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أَقَلَّنَا لَوِ اجْتَمَعْنَا عَلَى شَاةٍ مَا أَفْنَيْنَاهَا فَقَالَ أَ لَا أُحَدِّثُكَ بِأَعْجَبَ مِنْ ذَلِكَ- الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ ذَهَبُوا إِلَّا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ ثَلَاثَةً
🔰حمرانبناعین نقل میکند به امام باقرعلیهالسلام گفتم:
قربانت، چه اندازه ما شيعه كم هستيم، اگر در خوردن گوسفندى شركت كنيم آن را تمام نكنيم، فرمود: خبرى شگفتتر از اين به تو نگويم؟ مهاجرين و انصار (پس از پيغمبر از حقيقت ايمان) بيرون رفتند مگر- با انگشت اشاره كرد- سه تن، (سلمان و مقداد و ابوذر)
📚: الکافي: ج 2 ص 244
➖نجوای غریبانه امیرالمؤمنین با رسول خدا، پس از شهادت حضرت زهرا علیهمالسلام
🔰از امام حسین (علیهالسلام) نقل شده است:
«زمانی که فاطمه زهرا (علیهاالسلام) از دنیا رفت، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ایشان را مخفیانه دفن کرد و محل قبر ایشان را پوشانید. آنگاه رو به قبر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) کرد و فرمود:
«سلام بر تو ای رسول خدا! از طرف من، و سلام بر تو از طرف دخترتان و کسی که زائر شماست و کسی که شب را در دل خاک و داخل بُقعه (قطعهزمینِ) شما سپری میکند و کسی که خداوند برای او چنین خواست که سریع به شما ملحق شود.
ای رسول خدا! صبرم در فراق دختر وفادارت، کم شده است و قدرتم از دوری سرور زنان همه عوالم، از بین رفته است، جزاینکه تنها دلداری برای من این است که در فراق تو از سنّتت پیروی کنم.
این من بودم که برای سرت در داخل قبرت بالش درست کردم و جان تو از میان گلو و سینهی من عبور کرد.
بله، در کتاب خدا بهترین دلداری برای من این است که: «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون»؛ «ما از آنِ خداییم و بهسوی او بازمیگردیم» (بقره:۱۵۶)
آن امانت بازگردانده شد و آن گِرُو گذاشتهشده پس داده شد و زهرا (سلاماللهعلیها) از دستم ربوده شد.
ای رسول خدا! (بدون فاطمه) چهقدر آسمان و زمین زشتاند. غمم همیشگی است و شبهایم به بیخوابی میگذرد.
غمی است که قلبم را ترک نمیکند، مگراینکه خداوند برای من نیز همان سرایی را بخواهد که تو در آن اقامت داری.
اندوهی است که دل را خون میکند و غمی است شورانگیز. چه زود میان ما جدایی افتاد. این شکایت را نزد خدا میبرم.
بهزودی دخترت به تو گزارش خواهد داد که اُمّتت با یکدیگر همدست شدند تا او را پایمال و خوار کنند.
پس، با اصرار از او سؤال کن و از بخواه که از حالش اطلاع دهد.
چهبسیار داغدلهایی که در سینهاش موج میزدند، اما (در دنیا) فرصت بیانشان را نیافت و (به شما) خواهد گفت.
خداوند قضاوت خواهد کرد؛ چراکه «هُوَ خَیرُ الحاکمین»؛ «او بهترین قضاوتکنندگان است.» (أعراف:۸۷)
(سلام من به تو) سلامِ وداعکنندهای است که نه خوابش گرفته و نه خسته شده است.
پس اگر باز گردم، بهخاطر دلزدگی (از بودن کنار شما) نیست، و اگر بمانم، بهخاطر بدگمانی به وعده خداوند به صبرکنندگان نیست. چه نیکوست! صبر، خوشیُمنتر و زیباتر است.
اگر چیرگیِ متجاوزانِ زورگو نبود، مانند کسی که به کاری وادار و ملزم شده است، (کنارتان) اقامت میکردم و مانند مادر فرزندازدستدادهای برای این مصیبت بزرگ بلندبلند گریه میکردم.
دخترت در برابر دیدگان خدا مخفیانه دفن شد، درحالیکه حقش پایمال شد و از ارثش محروم شد، با اینکه از آن عهد (میان تو و مسلمانان) چندی نگذشته بود و یادت هنوز کهنه نشده بود.
ای رسول خدا! من نزد خداوند شکایت خواهم برد. ای رسول خدا! بهترین صبر، صبر بر مصیبت توست.
درود خداوند بر تو باد، و سلام و رضوانش بر فاطمه باد.»»
📚الكافي، ج۱، ص۴۵۸
➖غربت حضرت فاطمه سلامعليها از زبان مبارك آن حضرت
🛑 عن جده، عن زينب بنت علي ابن أبي طالب عليهما السلام قالت: لما اجتمع رأي أبي بكر على منع فاطمة عليهما السلام فدك والعوالي، وأيست من إجابته لها عدلت إلى قبر أبيها رسول الله صلى الله عليه وآله فألقت نفسها عليها وشكت إليه ما فعله القوم بها وبكت حتى بلت تربته عليه السلام بدموعها وندبته، ثم قالت في آخر ندبتها :
قد كان بعدك أنباء وهنبثة
لو كنت شاهدها لم تكثر الخطب
إنا فقدناك فقد الأرض وابلها
واختل قومك فاشهدهم فقد نكبوا
قد كان جبريل بالآيات يؤنسنا
فغبت عنا فكل الخير محتجب
فكنت بدرا ونورا يستضاء به
عليك ينزل من ذي العزة الكتب
تجهمتنا رجال واستخف بنا
بعد النبي وكل الخير مغتصب
سيعلم المتولي ظلم حامتنا
يوم القيامة أنى سوف ينقلب
فقد لقينا الذي لم يلقه أحد
من البرية لا عجم ولا عرب
فسوف نبكيك ما عشنا وما بقيت
لنا العيون بتهمال له سكب.
🔰 زينب دخت گرامى على عليهماالسّلام روايت كند كه فرمود:
چون ابو بكر بر آن شد كه فاطمه عليهما السّلام را از
فدك و عوالى ممنوع و محروم سازد(و كار از كار گذشت)،و فاطمه(عليها السّلام)از اينكه ابو بكر
فدك را باز پس دهد نااميد گشت،بسوى قبر پدرش رسول خدا(صلّى الله عليه و آله)رفت و خود را بر وى قبر انداخت و از اعمالى كه آن قوم در حقّ وى انجام داده بودند بآن حضرت شكوه نمود،و آنقدر گريست تا تربت قبر شريف با اشكهاى حضرتش تر شد،و زارى و شيون سر داد،و در پايان آن همه شيون عرضه داشت:همانا پس از تو خبرها و غوغائى بپا شد كه اگر تو بودى اين همه گرفتارى و دشوارى رخ نمىداد. ما بمانند زمينى كه از باران محروم بماند تو را از دست دادهايم،و در قوم تو اختلال پديد آمده و شاهد باش كه دست از ايمان شستهاند.جبرئيل پيوسته با آوردن آيات مونس ما بود.و تو از ما پنهان شدى و با رفتن تو تمام خيرات از ما پوشيده گشت.
تو ماه درخشان و نور پرفروغى بودى كه از تو كسب نور مىشد،و از جانب خداى با عزّت كتاب بر تو نازل مىگشت.پس از پيامبر مردانى با چهرههاى درهم و خشن با ما روبرو شدند و به ما توهين و استخفاف نمودند،و تمام خيرات به تاراج رفته است.
آن كس كه بما خانواده ستم روا داشته بزودى خواهد دانست كه روز قيامت به چه سرانجام شومى دچار خواهد شد.ما با مصائبى روبرو شديم كه هيچ كس از مخلوقات چه عرب و چه عجم بدان گرفتار نيامده است. ما تا زندهايم و تا چشمانمان باقى است در سوگند فقدان تو مىگوييم و از ديدگانمان سرشك غم ميباريم.
📚الأمالي - الشيخ المفيد۴۰
#وصایا_و_لحظات_احتضار
🩸استخوانی شدهام که پوستی به آن چسپیده است ...
در نقلی آمده است که امام صادق علیهالسلام فرمودند: روزهای آخر عمر مبارک صدیقه کبری سلاماللّهعلیها بود که روزی با أسماء چنین درد و دل نمود:
📋 كَيْفَ أَصْنَعُ وَ قَدْ صِرْتُ عَظْماً قَدْ يَبُسَ الْجِلْدُ عَلَى الْعَظْمِ
▪️من چه باید بکنم با این وضعی که دارم؟! استخوانی شدهام که پوستی به آن چسپیده است؟!
🥀 در این هنگام أسماء به آن حضرت فرمودند:
📋 فَدَيْتُكِ أَنَا أَصْنَعُ لَكِ شَيْئاً لَا يَرَى الرَّجُلُ شَيْئاً إِذَا حُمِلْتِ عَلَى نَعْشِكِ...
▪️جان من به فدایتان بشود! من برای شما یک تابوتی درست میکنم که مرد، چیزی از بدن زن را در آن تابوت نمیبیند؛ این تابوت را در سرزمین حبشه برای زنهایشان قرار میدهند.
🥀 صدیقه کبری سلاماللّهعلیها فرمودند:
📋 فَأُحِبُّ أَنْ تَجْعَلِينَ ذَلِكِ
▪️من دوست دارم که از همین تابوت برایم بسازی...
📚الجعفریات،ج۱ ص۲۰۵
📚دعائم الاسلام،ج۱ ص۲۳۲(با اندکی تفاوت)
✍بیتوته کرده درد به هر عضو جسم من
گشته است معدنی ز جراحات، این بدن
دیگر کسی به خانه من سر نمیزند
ای مرگ لا اقل تو به من یک سری بزن
از من نمانده است به جز استخوان و پوست
گم گشته است پیکر من بین پیرهن
تعظیم من به پیش علی شد همیشگی
دیگر مرا نیاز نباشد به خَم شدن
آتش به جان خسته و پر درد میزند
این گریه های مخفی و بی هقهق حسن
لرزه نشانده بر بدنم وقت احتضار
آیندهٔ پر از غم این طفل بی کفن...
#مصائب_بعد_از_شهادت
🔰 نه فقط خدیجهٔ غرّاء را...
نه فقط صدیقهٔ کبری را...
بلکه «تابوت» آن حضرت را هم از سر حسادت، مسخره میکرد...
به نقل منابع متعدد شیعه و سنی:
وقتی که حضرت زهرا سلاماللهعلیها به شهادت رسید، عایشه آمد تا بر بالای پیکر مطهر آن حضرت حاضر شود؛ أسماء به پیش آمد و گفت: مبادا داخل شوی! عايشه رفت و به أبوبكر شكايت کرد و گفت:
📋 إِنَّ هَذِهِ الْخَثْعَمِيَّةَ تَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اِبْنَةِ رَسُولِ اللَّه وَ قَدْ جَعَلَتْ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجِ الْعَرُوس.
▪️اين خَثعميّه (کسانی را که در دامنه کوه خثعم زندگی میکنند، "خثعمیّون" میگویند؛ عایشه با این لفظ میخواست أسماء را مسخره کرده و بگوید اینکه از پشت کوه آمده) ميان ما و دختر رسول خدا «صلیاللهعلیهوآله» مانع مىشود و برای جسد او، تخت عروس درست کرده است!
📚وفاء الوفا،ج۳ ص۹۰۴
📚السنن الكبرى،ج۴ ص۳۴
📚نهایة الارب،ج۱۹ ص۱۲۷
📚کشف الغمه، ج۱ ص۵۰۴
✍ سایهی سوختن خیمه به دیوار افتاد
گذر زینب از این کوچه به بازار افتاد
تا که با نعرهی یک سنگدل آیینه بریخت
شیشهای خرد شد و از سر دیوار افتاد
پای آتش به در خانهی گل ها وا شد
غنچهای سوخت، به پهلوی گلی خار افتاد
کینه و بغض و حسد دست که دادند به هم
دست مادر وسط معرکه از کار افتاد
شهر با نالهی "یا فضه خُذینی" فهمید
نفسِ شیر خدا از نفس انگار افتاد
عمْر گهواره به بوسیدن محسن نرسید
قرعهی چوب به تابوتِ تن یار افتاد...
#مصائب_بعد_از_شهادت
🩸مصیبتی که فقط خدا میداند چه زخمی بر دل اهلبیت «علیهمالسلام» گذاشته است...
در روایتی امام صادق علیهالسلام فرمودند:
گناهان کبیره هفت گناه است که همه آن گناهان را نسبت به ما اهلبیت روا داشتند؛ اولش برای خدای متعال، شریک قرار دادن است و دیگر کشتن کسی که خداوند کشتن او را حرام فرموده و خوردن مال یتیم و پدر و مادر را رنجاندن و به زنان پاک دامن نسبت ناروا دادن و از جبهه جنگ گریختن و حق ما را انکار نمودن.
🥀 در ادامه ، امام علیهالسلام تشریح نمودند که چگونه این هفت گناه را در حق اهلبیت علیهمالسلام روا داشتند؛ تا اینکه رسیدند به «نسبت ناروادادن به زنان پاکدامن»؛ سپس فرمودند:
📋 أَمَّا قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ فَقَدْ قَذَفُوا فَاطِمَةَ علیهاالسلام عَلَی مَنَابِرِهِمْ...
▪️و اما تهمت به زنان پاکدامن؛ همانا به مادر ما فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر فراز منبرهای خود ناسزا و ناروا گفتند.
📚علل الشرایع، ج۲ ص۲۲۳
📚الخصال، ص۳۶۴
✍ و به همین جهت است که در دعای شریف صنمی قریش، چنین به درگاه الهی عرضه میداریم:
أللّهُمَّ العَنهُم بِعَدَدِ کُلِّ مُنکَرٍ أتَوهُ و حقٍّ اَخفَوهُ وَ مِنبَرٍ عََلَوهُ...
🔻خدايا آن دو و پيروانشان را به عـدد هـر کار نـاروايی که انجام دادند و به عدد هر حقي که مخفي داشتند، و هر منبری که به ظلـم بر آن بالا رفتند، لعنت کن.
#مصائب_غسل_و_دفن
🩸وقتی که امام صادق علیهالسلام در جواب یک «سؤال شرعی»، رنگشان تغییر نموده و برای راوی روضه میخوانند...
مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و از ایشان پرسید: آیا جایز است جنازهای را شبانه در نور آتش تشییع داده شود درحالی که آتشدان، چراغ یا هر وسیلهای که نور از آن استفاده شود همراه آن جنازه وجود داشته باشد؟
📋 فَتَغَیَّرَ لَوْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام مِنْ ذَلِکَ وَ اسْتَوَی جَالِساً
▪️رنگ چهرهٔ مبارک امام صادق علیهالسلام از این سخن دگرگون شد( و به یاد مصیبت مادرشان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها افتاده) و سر پا نشستند.
🥀 سپس امام علیهالسلام ظلمهایی که اولی و دومی و اتباع آن دو بر سر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها آوردند، برای راوی مفصلاً شرح داده و در آخر فرمودند:
📋 فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا وَ هُمْ فِی ذَلِکَ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَخَذَ عَلِیٌّ علیهالسلام فِی جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ کَمَا أَوْصَتْهُ
▪️هنگامی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به شهادت رسید،در دل شب بود که مولا علی علیهالسلام فوراً شروع به تجهیز و آماده ساختن جنازه مطهر آن حضرت شد، چنان که خود آن بانو سفارش فرموده بود.
📋 فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ جَهَازِهَا أَخْرَجَ عَلِیٌّ الْجِنَازَةَ وَ أَشْعَلَ النَّارَ فِی جَرِیدِ النَّخْلِ وَ مَشَی مَعَ الْجِنَازَةِ بِالنَّارِ حَتَّی صَلَّی عَلَیْهَا وَ دَفَنَهَا لَیْلًا
▪️آن گاه که مولا علی علیهالسلام از تجهیز او فارغ گشت، جنازه را از خانه خارج ساخت و آتش را در شاخهای از درخت خرما برافروخت و با نور آتش، جنازه را تشییع کرد و برآن نماز گزارد و شبانه به خاکش سپرد.
📚علل الشرایع ج١ ص١٧٧
📚بحارالانوار ج ٧٨ ص٢۵٣
✍ شكسته بال و پری ز آشیانه میبردند
تنی ضعیف، غریبان به شانه میبردند
جنازهای كه همه انبیاء به قربانش
چه شد؟ كه هفت نفر مخفیانه میبردند
مدینه! فاطمه را روز روشن آزردند
چرا جنازۀ او را شبانه میبردند؟
ز غربت علی و قصهی در و دیوار
به دادگاه پیمبر، نشانه میبردند
به جای گل که گذارند روی قبر رسول
برای او، اثر تازیانه میبردند!
سزای آن همه احسان مصطفی، این بود!
هنوز هم کفن آن شهیده خونین بود!