امام خامنه ای:
«هر قدر یک هنرمند به مرحله بالاتری از فکر و اندیشه و درک عقلانی برسد، جوهره کارهای هنری او کیفیت و ارتقاء بیشتری خواهد یافت و درک هنری او از پشتوانه بیشتری برخوردار خواهد بود.»
#هنرمند_متعهد
🌹صدرا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضه حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها
🎙حجةالاسلام #میرزامحمدی
امام خامنه ای:
اینکه گفته میشود در #عاشورا، در حادثهی #کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، "حضرت زینب" بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد.
#سلامتی_فرمانده_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 درسهایی مهم از دعای هفتم صحیفه سجادیه از زبان حجتالاسلام مهدوی ارفع
🔺چرا رهبر انقلاب در کنار مراقبتهای پزشکی قرائت این دعا را برای دفع ویروس کرونا پیشنهاد کردهاند؟
#درس_اخلاق
السَّلامُ عَلی مَن تَهَیَّجَ قَلبُها لِلحُسَینِ سلام
بر بانویی كه قلبش از جای كنده شد برای حسین
#زینب
#عقیلة_العرب
#جبل_الصبر
#عمه_سادات
"عباس طاهری"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #حضرت_زینب
🎥 عظمت #حضرت_زینب_کبری سلام الله علیها به چه چیز است؟
🔊 #استاد_پناهیان
💥 ببینید و انتشار دهید
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت زینب هم
در کربلا به شهادت رسید...
تنها پیش از فرو افتادن بر خاک
مکثی کرد...
تاپیام کربلا را
به ما برساند....
🔴 پیام سرگشاده کارمند اورژانس قم از #آخوند_های_نفوذی در بیمارستان!
◽️ ...وقتی بمب خبری گسترش شدید #کرونا در قم منفجر شد، خانواده، دوستان و نزدیکان، همه واکنش نشان دادند و نگران حال من شدند.
خیلی ها بهم گفتن جانت مهمتر است از شغلت! و میخواستند که ترک پست کنم!
از بس نگرانم بودند یادشان رفت که من نه تنها منبع درآمد و امرار معاش خانوادهام، دریافتی از این شغل درمانی است، بلکه متعهد هستم به حضور!
◽️ اما در این روزها افرادی رو دیدم، که بدون نصب اتیکت و نام و نشان، بدون هیچ تظاهر و ریا و منت، کار و خانواده خودرا ترک کردند...
اما بجای گریز از مهلکه و پناه بردن به فضای امن تر، به خط مقدم درگیری با بیماری کرونای بیمارستانهای سانتر کرونا آمدند...
هرکاری که از دستشان برمیآمد،
از جابجایی بیماران کرونایی در تخت...
تا بردن آنان برای انجام تصویربرداری ها و سی تی اسکن ها و جابجایی نمونه های آزمایشگاهی...
تا گندزدایی تخت ها و فضا عمومی اتاق ها و تهیه ویلچر و جابجایی بیماران و کمک به حراست و انتظامات بیمارستان و کمک به خدمات و دستگیری از بیماران نیازمند کرونایی و ایجاد ارتباط بین خانواده های نگران خارج از بخش قرنطینه بابیمار...( چون حضور همراه کنار بیمار ممنوع شده بود)
تا رساندن وسایل و لوازم مورد نیاز برای بیماران در فضای قرنطینه...
◽️ این #مجاهدان که همگی طلبههای حوزههای علمیه قم بودند، گاه که بیماران متوجه می شدند اینها که درسکوت و آرامش و با محبت، فقط دارند خدمت میکنند؛
کمک پرستار،
نیروی خدماتی
یا همراه بیمار...نیستند
بلکه طلبه هستند، دست به دعا بر میداشتند...
◽️ دلداری این روحانیون، هم به بیمار وهم به خانواده ها، واقعا تاثیر شگرفی در اون لحضه بحرانی داشت.
◽️ بدور از همه تملقها و اغراقها، اصلا قصد چاپلوسی ندارم، اما در خدمت دکتر عاملی -متخصص طب اورژانس- بودم که میگفت درسهای زیادی از این عزیزان گرفتم، چقدر بی منت، ایثار رو به تصویر کشیدند.
◽️ حاضرم قسم بخورم که مواردی از خدمتگزاری این عزیزان شاهدبودم که اگر کسی جایی برایم تعریف میکرد که گروهی آخوند، اینچنین فداکاری میکردند، شاید تمام و کمال، حرفش را باورنمیکردم!
◽️ این دوستان که اکثرا" متاهل و صاحب فرزند هستند، شب تا صبح را بدون استراحت، در کنار بیماران کرونایی سپری کردند.
◽️ آقای بشارتی -از کارشناسان اتاق عمل- میگفت اینقدر از آخوندها برایم بدگفتهاند و در ذهنم تصویر بدی ازشون ساخته شده که وقتی این افراد که حتی از نصب اتیکت و انداختن عکس هم خودداری میکردن را دیدم، به شدت حیرت کردم و تصویری از نهایت سادگی و #بیریایی یک طلبه در ذهنم نقش بست.
◽️ کاش این فرهنگ احساس وظیفه و خدمت رسانی در دیگر اقشار هم به همین اندازه تقویت میشد.
◽️ زیرا مطمئن هستم این حس و حال #جهادی از روی جوگیری و یا تظاهر، بوجود نیامده بلکه حاصل فرهنگ حوزوی و کار فرهنگی عزیزانی در آن محیط معنوی بوده است.
◽️ من بعنوان یکی از عوامل کادر درمان، از گروه جهادی طلاب جوان و امدادگران جهادی که در این ایام کنار ماهستند کمال تشکر رو دارم و بهشون دستمریزاد میگم.
✍️ حمیدشیرانی از اورژانس بیمارستان شهید بهشتی قم
✨﷽✨
💠چند عمل ساده براي
چند صد برابر كردن ثواب نمازها🍂
❶ «اذان و اقامه»
باعث ميشود دو صف از فرشتگان،
پشت سر مومن نماز بخوانند.
📚(ثواب الاعمال صدوق ص٧٢)
❷ «ركوع كامل»
باعث نداشتن وحشت قبر ميشود.
📚(ثواب الاعمال صدوق ص٧٣)
❸ «انگشتر عقيق»
دو ركعت نماز با عقيق معادل هزار ركعت
بدون آن است.
📚(عدة الداعي ابن فهدحلي ص٢٢٠)
❹ «مسواك زدن»
دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتادركعت
نماز بدون مسواك است.
📚(من لايحضره الفقيه صدوق)
❺ «خواندن سوره قدر»
خواندن سوره قدر در يكي از نمازها
باعث آمرزش گناهان ميشود.
📚(ثواب الاعمال ص٢٦٧)
❻ «استنشاق و مزه مزه در وضو»
باعث آمرزش و غلبه بر شيطان است.
📚(ثواب الاعمال صدوق ص٤٣)
❼«عطر»
باعث ميشود ثواب نماز هفتاد برابر شود.
📚(ثواب الاعمال ص١٢٠)
❽ «تسبيحات حضرت زهراء س»
بهتر از هزار ركعت نماز نزد حضرت صادق
(عليه السلام) است.
📚فلاح السائل ص١٥٥
طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *
به آسمان رود و کار آفتاب کند
به عشق امیر مومنان علی (ع) به اشتراک بگذارید....🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اهمیت_نماز
حتما ببینید جالبه
🌹صدرا🌹