12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🗓یک شنبه ۱۳ محرم ۱۴۴۳ 👆🏻(۳۱مرداد ۱۴۰۰)*
☑حال و هوای کربلا
👈🏻قبل از شروع عزای تاریخی بنی الاسد
بنی اسد متحیّر، ستادهاید همه
چرا به بحر تفکر فتادهاید همه
برای دفن شهیدان کربلا، زن و مرد
ز خانه سر به بیابان نهادهاید همه
آجرک الله یاصاحب الزمان😭💔
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕عملکرد مساجد آنچه که باید باشد نیست؟
🔺امام خمینی(ره) می گفتند: مسجد محل اداره امور جامعه است.
اما امروز آنچه که می بینیم معماری مساجد چهار دیواری شده اند که فقط موقع نماز درهایش به روی مردم باز می شود و کارکرد های دیگرش را از دست داده است.....
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکسی ایران رو متهم به حمایت از طالبان کرد، این کلیپ رو بزنید تو دهنش؛ اینا دیگه حرف ما نیست، صحبتها و اعترافهای خود هیلاری کلینتونه
کلیپ جالب و کاملی بود، حتما تا آخر ببینید
💠
📖 #خـانـه_ی_بـی_قـــــرآن
🌸️امام صادق عليه السلام می فرمایند :
🔸خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید:
🔸بركتش كم شده، (دائم مشکل مالی دارند.)
🔸فرشتگان آن را ترك مى كنند . (رحمت و فیض خاص خداوند به آن خانه نازل نمی شود.)
🔸شياطين در آن حضور مى يابند. (دعوا و جدال در آن خانه زیاد است.)
♦خواندن قرآن در خانه این سه گرفتاری را برطرف می کند.
📚كافى، ج 2، ص 499
💠
*🛑🛑این سکوت رهبری، معنا دارد...*
🛑🛑نقل است، هنگامیکه مکه به دست مسلمانان فتح شد، رسول خدا (ص) برای اهل مکه فرمان عفو عمومی صادر کرد، ولی دستور داد که عبداللّه بن سعد را هر جا یافتند، بکشند حتی اگر به پردهی کعبه آویزان شده باشد.
🛑عبداللّه به عثمان پناه برد. عثمان او را پنهان کرد تا این که او را به خدمت پیامبر خدا آورد و برایش از آن حضرت امان خواست.
🛑رسول خدا (ص) دقایقی طولانی سکوت فرمودند و پاسخی ندادند، تا آنکه سرانجام او را عفو کردند.
چون عثمان بازگشت، حضرت رسول (ص) رو به حاضران کرد و فرمود: از آن جهت خاموش ماندم تا یک نفر از شما برخیزد و حکم الهی را در حق او اجرا کند.
🛑حاضران در پاسخ گفتند: ایما و اشارهای در این زمینه به ما میفرمودی.
رسول خدا (ص) فرمود: شایسته نیست که پیامبر به گوشه چشم ایما و اشاره کند.
🛑🛑و تاریخ تکرار میشود.
🛑امام امت، [پس از آن همه تاکید بر استیضاح و برخورد بدون ملاحظه با این و آن و تقیزاده نامیدن برخی که تحریف شد]، بر خلاف آن که همیشه بعد از مراسم تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور جدید، برای رئیس جمهور قبلی حکم جدیدی را صادر میکردند؛ اینبار، سکوتی طولانی کردهاند. به امید آنکه اصحاب و خواص به وظیفهشان عمل کنند.
🛑اگر فردا روزی عثمانها به وساطت عبداللهها رفتند و امام امت، حکم جدیدی برایشان صادر کرد، از بیبصیرتی خواصی است که معنی این سکوت را نفهمیدند و منتظر ایما و اشاره بودند!
📝دکتر جاویدنیا
سیدحسن نصرالله ازتعبیر #جنگ_بزرگ در سخنرانی روزعاشورا استفاده کردتعبیری که #حاج_قاسم نیزقبل تر بیان کرده بود
مطمئن باشید طرف دیگراین جنگ صهیونیست ها خواهند بود
قُل هَل تَرَبَّصُونَ بِنا الا احْدَى الْحُسْنَیَیْنِ
رفقا اماده تحولات اخرالزمانی هستید؟
#عراق_افغانستان_اردن
#بشارت
"Amin_bastami110 "
📝من و پسرک فال فروش و قاسم سلیمانی و احمدشاه مسعود!
🔻روی صندلی قطار مترو داشتم با موبایلم ور میرفتم که پسرک فال فروش، موقع رد شدن، صفحهی گوشیام را دید. کنارم ایستاد، پرسید عکس کی بود روی گوشیت؟ من هنوز جواب نداده بودم و مشغول تعجب کردن بودم که باز گفت: روشن میکنی گوشیتو که باز ببینم عکس رو؟ روشن کردم و گفتم: بله، عکس قاسم سلیمانیست. با دقت نگاه کرد. گفت: چرا عکسش رو گذاشتی اینجا؟ دوسش داری؟
🔻راستش خندهم گرفت؛ گاهی چقدر توضیح دادن بدیهیات سخت است. خصوصاً وقتی با ادبیات سیاسی خو گرفتهای و حالا سوال سیاسی را بی مقدمه، یک پسرک ده ساله میپرسد که نمیدانی چقدر با فضای ملی و سیاسی آشناست. گفتم بله، دوستش دارم. و پسرک خودش کار من را راحت کرد وقتی گفت: شماها قاسم سلیمانی رو دوست دارید، چون کشورتون رو نجات داده... تازه به چشمهایش دقیق شدم؛ از پشت ماسک که صورتش معلوم نبود. اما چشمهای بادامیاش نشان میداد که اهل افغانستان است.
گفتم: خودت که بلدی ماشاالله. گفت: خواهرم یادم داده، ما هم داریم از این آدمها، یک نفر که کلاه پنجشیری سرش میگذاشت (و دستش را برد بالا و دور سرش چرخاند که مدل کلاه را نشانم بدهد، لابد با خودش میگفت این چه میداند کلاه پنجشیری چیست!) فهمیدم احمدشاه مسعود را میگوید، ولی اسمش را یادش رفته بود. گفتم: احمدشاه مسعود؟ ذوق کرد و برق چشمهایش را دیدم از اینکه منِ ایرانی، احمدشاه مسعودِ آنها را میشناختم. انگار میخواست جلوی عکس قاسم سلیمانی روی گوشی من پز بدهد که بعله، افغانستان هم از این مردانِ مرد دارد. چه میدانست که من مدتی را با کتاب خاطرات همسر احمدشاه مسعودشان زندگی کردهام. (احمدشاه مسعود به روایت صدیقه مسعود)
🔻مسافرهای کمی توی قطار بودند و متعجب از دیالوگهای بین من و پسرک فال فروش، نگاهمان میکردند. گفتم: احمدشاه مسعود را هم کشتند. فکر کنم تو هنوز بدنیا نیامده بودی. گفت: بله، خواهرم به من گفته، و گفته که میخواست کشورم رو نجات بده، با بمب کشتنش...
🔻گفتم: متولد تهرانی؟ گفت: من افغانیامها. گفتم: متوجه شدم، ولی ایران به دنیا اومدی؟ گفت: نه، افغانستان. دو سالهم بود که اومدیم اینجا.
🔻پسرک هنوز فخر فروشیاش تمام نشده بود انگار. گفت: تو گوشیت میزنی احمدشاه مسعود که بالا بیاد و ببینم؟ گفتم: بله. دستهی فالهایش را گذاشت کنار من و گفت: خواهرم واگن بغلیست، برم بگم این ایستگاه پیاده نشه.
تا بیاید، احمدشاه مسعودش روی گوشی من بالا آمده بود. و از بخت او، سومین عکس، تصویری فتوشاپی از احمدشاه مسعود و قاسم سلیمانی کنار هم بود تا من حرف پسرک را در همسانی قهرمانانمان باور کنم. ذوق کرد، فخر فروشی زیبایش کامل شده بود و غرور ملی در چشمهایش هویدا؛ احمدشاه مسعودِ آنها، کنار قاسم سلیمانیِ ما. ما و آنهایی که دروغین است؛ ساختگیست:
هر کجا مـرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف تهران و سمرقند و سرپُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور
با هم آرید و به مخروبـهی کابل بزنید
🔻بچههای این سرزمین، قهرمان دارند، اگر تروریستها و حامیانشان بگذارند, حواسم رفت پی ظلمی که دولتهای مستکبر منطقه رقم زده اند، این کودکان هر کدام یک قهرمان هستند، اگر کسی هر روز برایشان طالبان و القاعده و داعش و چه و چه نسازد و به جان زندگیشان نیندازد. پسرک بلد بود سیاست را؛ وطنپرستی اول و آخر سیاست است.
"کبری آسوپار"
٩ مهر ٩٩
حتی اگر دور خودشان حصار بکشند، مردان مقاومت آنها را شکار خواهند کرد
#زندگی_سگی_اسرائیلیها
"Marya"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من تا حالا فکر میکردم فقط مرغ ماهی خوار داریم، نگو ماهی مرغ خوار هم داریم😅
"Aydin"