eitaa logo
علی‌صدر ☫ 𝑨𝒍𝒊 𝑺𝒂𝒅𝒓
1.4هزار دنبال‌کننده
331 عکس
95 ویدیو
58 فایل
﷽ صــــــدر جامعه باش هفته‌نامه‌صــــدر + نشریه نفوذی دین | سیاست | جامعه Sadriion.ir | @ruzefekr روضۀ‌فکر‌حسین(ع) | پاسخ به سوالات در خصوص دوره‌ها: |🍃 @alisadrion | اینستا: instagram.com/eain.sad پیام ناشناس daigo.ir/secret/44617833
مشاهده در ایتا
دانلود
یه بنده خدای مذهبی تعریف میکرد: یه روزی توی دانشکده توسط یکی از دوستانم متوجه شدم که یک خانمی گویا به بنده عواطفی داره و من تا الان نمیدونستم! خب من وقتی فهمیدم ایشون خانم خوبی هستند، متوجه شدم که گویا خواست خداست! بوسیله یکی از همکلاسی‌هایشان شماره‌ پدرشان را گرفتیم و با خانواده مزاحم شدیم و خواستگاری... و جواب مثبت بود!🙂 اصل آشنایی ما بعد از خواستگاری و دوران نامزدی رخ داد تحت کنترل خانواده😎 الان خیلی باهم خوب و خوشبختیم! پ.ن: وی اکنون ۲۴ سال دارد با دو تا بچه کوچولو😊🍃
در پاسخ این پیام نوشت: خواستگاری مجازی درسته آیا؟؟؟
علی‌صدر ☫ 𝑨𝒍𝒊 𝑺𝒂𝒅𝒓
در پاسخ این پیام نوشت: خواستگاری مجازی درسته آیا؟؟؟
نه بنظرم اصلاً درست نیست فقط باید توسط به شیوه انجام بشه! مجازی این چیزا همش و و دانه است برای یه سری آدم کلاش، بلانسبت شما🍃🙏 مجازی فقط در حد اینکه طرف بگه: سلام ببخشید شماره تلفن ابوی رو میخواستم! تازه همین‌اش هم من با اکراه چشم‌پوشی میکنم😅
یجوری زندگی کنید که خود بیان خواستگاری! مثل خواستگاری از دختری که قرار بود همسر شود!🙂🍃 داستان خواستگاری امام از همسرشون رو شنیدید دیگه؟!🤗
🔰 ماجرای خواب همسر امام بعد از جواب منفی اولیه در : بالاخره چند خواب دیدم، خواب‌هایی متبرک و فهمیدم که این ازدواج مقدر است. آخرین بار خواب دیدم که حضرت رسول (ص)، و امام (ع) در حیاط کوچکی هستند که همان حیاطی بود که برای عروسی اجاره کردند. یعنی من در خواب خانه‌ای را دیدم که درست شبیه خانه‌ای بود که بعدها برای عروسی اجاره کردند. حتی اتاق‌ها همان‌هایی بودند که در خواب دیده بودم و پرده.هایی را هم که بعداً برایم خریدند دیده بودم. به هرحال در خواب دیدم که آن طرف حیاط که اتاق مردها بود، پیامبر (ص) و امام حسن (ع) و امیرالمومنین(ع) نشسته بودند. در این طرف حیاط که اتاق عروس بود، من بودم و پیرزنی با چادری شبیه چادر شب که نقطه‌های ریزی داشت و به آن چادر لکی می‌گفتند. پیرزن ریز نقشی بود که من او را نمی‌شناختم و با من پشت در اتاق نشسته بود. در اتاق شیشه داشت و من آن طرف را نگاه می.کردم. از او پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟ پیرزن که کنار من نشسته بود، گفت: آن رو به رویی که عمامه مشکی دارد پیامبر (ص) است. آن مرد هم که مولوی سبز دارد و یک کلاه قرمز که شال بند به آن بسته شده -آن زمان مرسوم بود در نجف هم خدام به سر می گذاشتند- امیرالمۆمنین(ع) است. این طرف هم جوانی بود که عمامه مشکی داشت و پیر زن گفت: این هم امام حسن (ع) است. من گفتم: ای وای، این پیامبر است و این امیرالمۆمنین است! خیلی خوشحال شدم. پیرزن گفت: تو که از اینها بدت می آید! من گفتم: نه، من که از اینها بدم نمی آید. من اینها را دوست دارم. و اضافه کردم: من همه اینها را دوست دارم. اینها پیامبر من هستند. امام من هستند. آن آقا امام دوم من است. آن آقا امام اول من است. پیر زن گفت: تو که از اینها بدت می آید! اینها را گفتم و شنیدم و از خواب بیدار شدم. ناراحت شدم که چرا زود از خواب بیدار شده ام. صبح برای مادر بزرگ تعریف کردم که من دیشب چنین خوابی دیده ام. مادر بزرگم گفت: مادر، معلوم می شود که این سید حقیقی است و پیامبر و ائمه از تو رنجشی پیدا کرده اند. پ.ن: علت اصلی مخالفت اولیه همسر امام، عدم تمایل به زندگی در شهر قم بوده است. 🌱 @sadriion_ir
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟! عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ 🌱 |شفایی_اصفهانی|
#استوری یکی از انواع #جهاد_با_نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژه‌ی #تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. سید‌علی‌خامنه‌ای ۸۹/۴/۲ 🌱 @sadriion_ir
آنسوی مرگ-05 - امینی خواه.mp3
8.63M
🎧 من همه چیز را دیدم... آقا به من نشان داد... او بی‌اندازه مهربان بود... ظاهراً جدا از من بود اما گویا در روح من حضور داشت... او امیرالمؤمنین بود😓 💯 زمان نبود... آقا بهشت را به من نشان داد #آنسوی_مرگ ⭕ قسمت پنجم 🌱 @sadriion_ir
دردی ست در دلم ! که دوایش ؛ نگاهِ توست دردا که درد هست وُ دوا نیست بگذریم...
بابام تلوزیون نگاه میکرد گفتم بابا یخورده پول بده.. ندارم 🙏 برگشت ی نگاهی کرد بعد دوباره روشو کرد سمت تلوزیون 🖥😒 فقط میخواست دوتا تیک بخوره seen بشه 😂😁 🌱 @sadriion_ir
مومن باید از همه بیشتر بخنده باید نقل محافل باشه، اصلاً پایه خنده باشه😊
از سمت عَرَفات که می آمدی، راهزنانِ غارتِ عشق چند نفر بودند؟ «زِ.نون» @marcasite
هدایت شده از فروشگاه مشکات🌿
دلی كه خانه مولا شود حرم گردد..
شنیده‌ای برخی می‌گویند اگر این حاجتم را خدا بدهد دیگر از او چیزی نمی‌خواهم! چه اشتباه بزرگی! یعنی او در مورد هیچ چیز دیگر، به خدا نیاز نخواهد داشت؟!🤔🍃
هدایت شده از آقا‌کمال
voice.ogg
778.4K
🎧یک سری #برجام رو ربط میدن به صلح امام حسن(ع)! 💯 #استادرحیم‌پور جواب میدهد! [... @agha_kamal ...]
امید از حق نباید بریدن..🍃
#استوری مَنْ كَانَ عَاقِلاً كَانَ لَهُ دِينٌ وَ مَنْ كَانَ لَهُ دِينٌ دَخَلَ اَلْجَنَّةَ | امام‌صادق(ع)🍃 هركس #عاقل است، دين دارد و هركس دين دارد به #بهشت مى‌رود! #فکر_کن 🌱 @sadriion_ir
نوشته بود: کسانی که از دینداریِ خود لذت نمی برند دیگران را نسبت به دین زده می کنند ... یا به قول حاج آقا پناهیان: اگه شما اهلِ معنویتی دَه برابرِ همه باید از زندگیت لذت ببری...! ... ⌜ @makrobe_135
وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ بدانید که خدا میان آدمی و قلبش حائل است ... چه خوب است علاوه بر شاهرگ ، بین خودم و قلبم تو باز به من نزدیک تری ...:) |سوره انفال آیه ۲۴|
فک کنم الان‌هاست که خدا زنگ بزنه... ریجکت نکنی یه وقت!
راز موفقیت در این است که کل انرژی‌تان را صرف ساختن عادت جدید کنید، نه صرف جنگیدن با عادات قدیمی..🍃
[يا مُنَفِّسَ الْكُرُبَاتِ] ای بيرون آورنده‌ی‌غم‌ از دل‌ها..🌱
لا تدعني أعتاد غيابك ، ‏داهمني برسالة فارغة إن لزم الأمر 🍃 رهایم نکن تا به نبودنت عادت کنم، حتی اگر لازم باشد با نامه ای خالی بر من بتاز و غافلگیرم کن ... @sanjaqak_zf 🌱
مشغول بودن به و ، تعطیل🍃
آنسوی مرگ-06 - امینی خواه.mp3
4.84M
🎧 تجربه اول من... برادرم زنگ در را زد... روی تخت افتاده بودم. کاملاً برادرم را می‌دیدم... دستم از داخل در عبور کرد... 💯 داستان مرگ مهندس #آنسوی_مرگ ⭕ قسمت ششم 🌱 @sadriion_ir
محافظ تعریف میکرد: میگفت رفته بودیم مناطق جنگی برای بازدید. توی مسیر خلوت آقا گفتن اگه امکان داره کمی هم من رانندگی کنم. میگفت بعدچندکیلومتر رسیدیم‌به یک دژبانی که یک سرباز 💂🏻‍♂️انجا بود تا آقا رو دید هول شد.😨 زنگ ‌زد📞 مرکزشون‌ گفت‌ که یه‌ شخصیت اومده اینجا.. از مرکز گفتن که کدوم شخصیت؟!! گفت نمیدونم کیه ولی‌ گویا که آدم خیلی‌ مهمیه که آقای رانندشه!!🤯😂🤦🏻‍♂️😂😂 📚برگرفته از خاطرات 🌱 @sadriion_ir
فرق و غير مؤمن در اين نيست كه اين می‌كند و آن خطا نمی‌كند؛ فرق آن‌ها در اين است كه مؤمن خطای خود را نمی‌كند، بيش از يک‌بار خطا نمی‌كند؛ اما غير مؤمن، چندين بار صدمه‌ی كاری را می‌خورد و باز آنقدر ندارد كه بار ديگر تكرار نكند! حکمت‌‌ها و اندرزها | مرتضی مطهری🍃 🌱 @sadriion_ir
voice.ogg
349.6K
💌ترجمه ی نامه ی ۵۶ نهج البلاغه #دلصدا 🌱 @sadriion_ir
علی‌صدر ☫ 𝑨𝒍𝒊 𝑺𝒂𝒅𝒓
فرق #مؤمن و غير مؤمن در اين نيست كه اين #خطا می‌كند و آن خطا نمی‌كند؛ فرق آن‌ها در اين است كه مؤمن خ
به محض اینکه پیدا کردی و خطای خودت رو تکرار نکردی، مجدداً مؤمن خواهی شد... یعنی بدونی کاری نمی‌کنی که برات داشته باشه!