🔹 آیت الله #حائری_شیرازی 🔹
🔸چگونه در طول هفته از جهت معنوی شارژ باشیم؟🔸
یک جوری برنامه ریزی کنید که از جمعهها بهرهبرداری شود. جمعه اگر از لحاظ عبادت، خوب اداره شود، بقیۀ هفته هم خوب اداره میشود! مثل این است که مثلاً شما در ابتدای روز، صبحانه خوردهاید؛ این باعث میشود که دیگر تا ظهر ضعف نکنید!
اگر در جمعه از لحاظ عبادت، کار خوب و حسابی و دهان گیری کردید، تا آخر هفته ضعف نمیکنید، تا آخر هفته شارژ هستید. اگر در جمعه، باطری خودتان را خوب تقویت کنید، تا عصر پنجشنبه کم نمیآورید.
به عبادت و زیارت امامزادهها بپردازید. به زیارت قبور بروید. بعد از نماز جمعه در عصر، دعای سمات بخوانید.
#نماز_جمعه
#جمعه
@sadrzadeh1
37.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔉اذان
🌷شهید ابراهیم هادی👆
💠حَےِّعَلَےالْصَّلٰاة...💠
اذانبگوابراهیمـ...
خستہامازدنیا...🥀
از رنگرنگعجیبوغریبایندنیا😔
باصداےطنیݩاندازٺاذانےبگو:
بگوڪہخداغریبشدهاسٺدرایندنیا...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@sadrzadeh1
#حضرت_زهرا
دیدم وسط باغچه پرپر شدنت را
پامال لگدهای مکرر شدنت را
بین در و دیوار گلاب از تو گرفتند
زهرا،همه دیدند معطر شدنت را
با کشتن یک سوم سادات،گرفتند
از چهره ی تو لذت مادر شدنت را
یا مُنْهَدَةَ الرُکْنْ من از فضّه شنیدم
تنها،سپر غربت حیدر شدنت را
یا ناحِلَةَ الْجِسْم چه آمد به سر تو؟
آهسته بخوان روضه ی لاغر شدنت را
زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من
با پیکر یک طفل برابر شدنت را؟
یا باکِیَةَ الْعَیْن ز چشمان تو دیدم
چون آینه ای تار و مکدر شدنت را
دستار به سر بسته ای و بین نمازت
زهرا همه دیدیم پیمبر شدنت را
من حاجت خود گفته ام و هیچ نگفتی!
وقتی دل من خواسته بهتر شدنت را
ای چشم صبوری نکن و فکر شفا باش
تقدیم به پهلوش کن این تر شدنت را
احمد ایرانی نسب
🌺 🌺
#فاطمیه
#امام_زمان
@sadrzadeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🏴 شهیدی که به اسم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) حساس بود و اشک میریخت... 😭
شهید حاج عبدالله رودکی
عبدالله (بیژن) رودکی (۱۳۳۴ _ ۹ خرداد ۱۳۷۹) یکی از فرماندهان نیروی دریایی سپاه در دوران حمله عراق به ایران بود که در شکلگیری گردانهای غواص لشکر ۱۹ فجر و همچنین تشکیل قرارگاه نوح و عملیات والفجر ۸ و مقابله با نیروهای آمریکا در خلیج فارس نقش داشت.
وی در خردادماه ۱۳۷۹ در شهر آب پخش، دشتستان بر اثر شلیک تفنگ به شهادت رسید.
#امام_زمان
#فاطمیه
@sadrzadeh1
AudioCutter_Shab03Ramazan1398[05].mp3
12.23M
#حدیث_کساء
🎤 حاج میثم مطیعی
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
هر روز در دهه فاطمیه به نیت ظهور #امام_زمان (عج) حدیث شریف کسا می خوانیم
#به_نیت_فرج
@sadrzadeh1
الهی بحق حضرت رقیه س
همه عاقبت بخیر و حاجت روا بشیم...
#شهیدحسینمعزغلامی
@sadrzadeh1
1_613577212.mp3
13.69M
شھادت آغازِ
خوشبختۍ است..
خوشبختۍ
اۍ کھ پایان ندارد!
شھید کھ بشوۍ ،
خوشبختِ ابدۍ میشوۍ :)!🕊
خوشبختی یعنی تو زندگیت امام زمان عج داری
#صدایشهیدحسینمعزغلامی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#فاطمیه
@sadrzadeh1
#غروبجمعه
🍂غروب جمعه گذشت و نیامدی ... باشد!
نخواه این که جهانم پر از بدی باشد...
🍂کجاست جمعه سبزی که بشکفد در آن
گلی که عطر و شمیماش «محمدی» باشد؟
#اینجمعههمنیامدی
#اللهمعجللولیکالفرج
@sadrzadeh1
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
#اسمتومصطفاست
#قسمت_شصت
در طول سفر حیران بودم،حیران و مشتاق،حیران و عاشق. همه چیز خوب بود جز آنکه گاهی مرا میگذاشتی و با دوستانی که آنجا پیدا کرده بودی،میرفتی زیارت. روزی که چشم باز کردم و دیدم باز هم نیستی،ابر های همه عالم آمد توی دلم و خزیدم به غار تنهایی. وقتی از دستت ناراحت میشدم دیگر نمیتوانستم حرف بزنم،میشدم کوه یخ. وقتی آمدی و حالم را دیدی سعی کردی از دلم دربیاوری.همان روز باید میرفتیم کاظمین. در ماشین کنارم بودی،اما انگار یک عالم از تو فاصله گرفته بودم.دست هایم را که یخ بود چسبیدی:((عزیز باور کن دلم نیومد بیدارت کنم! اون قدر خوب خوابیده بودی که...))
دهانم باز نمیشد جوابت را بدهم.ناله ات بلند شد:((ببین نفرینت من رو گرفت.باور کن دلم بدجور درد گرفته! امروز که رفته بودم زیارت،پیش از اینکه برم حرم دیدم گرسنهم .عربی گوشه پیاده رو بساط صبحونه رو پهن کرده بود و نیمرو درست میکرد.
با انبری تخم مرغ هارو هم میزد.همون رو می انداخت زمین و باز برمیداشت و زیر و رویش میکرد.بی خیال شدم و یه پرس سفارش دادم.خوردن همان و این دل درد شدید همان!))
رویم را کردم سمت پنجره ماشین و بیرون را نگاه کردم و چشم دوختم به بیابان خشک و نخل های خاک آلود. حال تو خیلی بد بود و چند بار به راننده گفتی نگه دارد،ولی او بیشتر پا را روی گاز گذاشت،چون ظاهرا احساس ناامنی میکرد.
صدای انفجار هایی از دور دست می آمد. بالاخره آشتی کردیم.
#اسمتومصطفاست
#قسمت_شصت_و_یک
قول دادی در کربلا جبران کنی و دیگر تنهایم نگذاری،اما آنجا هم بیشتر در خدمت پیرزن و پیرمرد های کاروان بودی.شب آخر میخواستی ویلچر مادربزرگت را تحویل بدهی.گفتم:((منم میام .))
گفتی:((بشین هُلت بدم!))
تا گیت بازرسی نشستم روی صندلی چرخ دار و مرا هُل دادی. چقدر خندیدیم! دم گیت گفتم:((مردم دارن نگاه میکنن،اگه الان بلند بشم میریزن و چادرم رو تکه تکه میکنن،میگن شفا گرفته!))
مرا بردی پشت حرم حضرت عباس پیاده کردی.ما نیاز به اتفاقات بزرگ نداشتیم تا بخندیم و شاد باشیم.همین که همدیگر را داشتیم اتفاق بزرگی بود.
از کربلا که برگشتیم رفتم حوزه که امتحان هایم را بدهم.آن روز امتحان منطق داشتم.آخر های جلسه بود که یکی از بچه ها آمد و گفت:((آقایی دم در با تو کار داره.))
ورقه ام را دادم و آمدم.تو بودی سوار آردی:((بدو بیا ،داریم میریم ماه عسل.))
_چی می گی برای خودت آقا مصطفی؟امتحان دارم.امتحان بعدی ام رو چه کنم؟مدیر حوزه اگه بفهمه پوست از سرم میکنه.
خندیدی،از همان خنده های بلند کودکانه:((دوروزه برمیگردیم،بجنب که دیر شد!))
#اسمتومصطفاست
#قسمت_شصت_و_دو
_وای آقا مصطفی من که چیزی بر نداشتم!
_صندلی عقب رو نگاه کن!
سبد مسافرتی آنجا بود.درش نیمه باز بود و پر از وسیله.آن طرف تر هم پتو بود و بالش و فلاسک چای و سجاده.
از سمت قزوین رفتیم شمال.یک سفر دو نفره،سفر ماه عسل،البته با کمی تاخیر. هرجا را نگاه میکردی رنگ و بوی عشق داشت.
زمین عشق و زمان عشق و آسمان عشق.
سرراه رفتیم رشت خانه عمویم و شب را آنجا خوابیدیم.صبح ،بعد از نماز،سفره صبحانه را پهن کردند:سرشیر و نان تازه و کره محلی و مربای بهار نارنج.چقدر مزه داد! گفتی:((اینم اولین صبح ماه عسل!))وخندیدی،از همان خنده های بلند کودکانه،بی غل و غش.از اینکه توانسته بودی بعد از یکسال و چند ماه مرا بیاوری ماه عسل،خوشحال بودی.سر راه با هم رفتیم و چند نوع برنج برای مغازه خریدی.
_بو کن سمیه! این برنج صدریه،این دُمسیاه،این دودی و اینم چلیپا.
بعد راه افتادیم و رفتیم:از انزلی،لنگرود،رودسر،رامسر تا استان مازندران.فردای آن روز امتحان داشتم و دلم شور میزد.گفتی:((بی خیال عزیز! میری کمی عز و التماس میکنی،ازت امتحان میگیرن،فعلا ماه عسلمون رو دریاب!))
باد می وزید و نم باران باعث شده بود روی شیشه ماشین هزار ذره الماس بدرخشد.هوا بوی عطر باران و عشق را با هم داشت.سر راه رفتیم منزل عمه خانم که همسفر کربلایمان بود.ویلایی دستش بود که سوئیتی از آن را به ما داد که رو به دریا بود.
@sadrzadeh1
.•💔🥀•.
تورا ازپادرآوردندامابےخبـربودند
ڪہجـانتازهمےبخشدشهـادتآرمـانهارا...
.
.
شعرحڪشدهبرسنگمزارشهید🖤🕊️
#شهید_آرمان_علی_وردی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#فاطمیه
@sadrzadeh1
📚 #منبر_بزرگان
✍آیت الله فاطمی نیا :
📱این همه در اینترنت و کتابها میگردی دنبال اینکه آقای قاضی چی گفته آقای بهجت چی گفته، این همه این در و آن در میزنی، چی شد آخر؟ تو هنوز جواب مادرت رو تلخ میدی !!میخوای بشی «سالک» بنده خدا؟!
کمی تا بهجت🌷
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
🌷 آیت اللہ بهجت(رہ) :
✍ شب که انسان می خوابد ، ملائکه موکل بر انسان ، او را برای نماز بیدار می کنند. و بعد چون انسان اعتنا نمی کند و دوباره می خوابد باز او را بیدار می کنند. دوباره می خوابد ، باز او را بیدار می کنند…این بیداری ها تصادفی و از روی اتفاق نیست ، بلکه بیداریهای ملکوتی است که به وسیله فرشتگان انجام می گیرد.
👌 اگر انسان استفاده کرد و برخاست ، آنها تقویت و تایید می کنند و روحانیت می دهند. وگرنه متأثر می شوند و کسل برمی گردند.اگر از خواب برخاستید آن ملائکه را که نمی بینید ، اقلاً به آنها سلام کنید و تشکر نمایید.
📗 در خلوت عارفان
#آیت_الله_بهجت
کمی تا بهجت🌷
@sadrzadeh1
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
@sadrzadeh1
🌹گرامیباد ٢٥ آذر سال ٧٠ سالروز خاکسپاری شهید محمدجواد تندگویان، وزیر نفت دولت شهید رجایی که پس از اسارت بدست رژیم بعث عراق در اردوگاههای این رژیم به شهادت رسید
🦋 شادی روح بلندش #صلوات
@sadrzadeh1
#دلتنگی_شهدایی 🌱🌼
همدم شبِ هاے تنهایے ما جز آہ نیست
ڪس نمیگیرد سراغ از خلوت دلتنگها
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
@sadrzadeh1
اعمال قبل از خواب :)
شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
.کانال فرهنگی انقلابی شهید مصطفی صدر زاده
@sadrzadeh1
نماز_شب🌸
امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و روزی را فراوان و بد هکاری را ،ادا و هم وغم را بر طرف می سازد و دیده را جلا می بخشد.
رساله لقاء الله ص185
امام صادق ع فرمود: خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده شود، بر اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان بر اهل زمین می درخشد
@sadrzadeh1
هذا یوم الجمعه💛
همه گویند
به امید ظهورش صلوات
کاش این جمعه بگویند
به تبریک ظهورش صلوات
#امام_زمان♥
شبتون امام زمانی
@sadrzadeh1