eitaa logo
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
4.2هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
8.8هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
*سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز* *خب اینم یه معرفی و مروری بر خاطرات و زندگی شهید عزیز اقا مصطفی صدر زاده بمناسبت سالروز شهادتشون(1 آبان) ......ان شاءالله بتونیم راهشون ادامه بدیم...* *رفیق یادت نره به بقیه هم معرفی کنی*✋🏻 *حیفه این فرصت ها رو از دست بدیم*✌🏻 *جهت دریافت فایل اصلی به شماره زیر پیام بدین در واتساپ* *09335848771* یا علی ..
شب که نه! تمام عمرم به خیر می شود، اگر سایه ای ازخلوصتان بر اعمالم افتد .... شهید مصطفی صدر زاده ❀❀ رفیق شهیدم http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝صبحت‌بخیرمولای‌من🏝 ▫️قصه خلقت با "محمّد" آغاز شد، و سرانجام هم با "محمد" پایان شیرینش فرا می‌رسد. ما مسلمانان اولین محمّدیم، و چشم به راهان آخرین محمد... ⚘ صلی الله علیه وآله و بر محضر مقدس (عج) و همه مسلمانان مبارک باد⚘ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐مژده ای دل 🎉که مهین آیت یزدان آمد 💐مشعل راه هدا ختم رسولان آمد 💐مسلمین را بده 🎊از قول خداونـد نویـد 💐اشرف خلق جهان نیر تابان آمد 💐 میلاد نبی اکرم (ص) مبارک باد🎊💐🎉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 هرروز یک صفحه صفحه33 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 هرروز یک صفحه صفحه34 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
سلام.. انرژی مثبت شما مارو مصمم تر میکنه برا هرچه بهتر شدن کانال سعی خودمون کنیم.. 🌺🍃 ممنون از انرژی هاتون 💚💐💐
‏ولی‌زمین‌تاآسمون‌فرقہ‌ڪہ‌خستگیت براۍڪارفرهنگی‌وامام‌زمانی‌وجهاد باڪسب‌علم‌و‌تہذیب‌باشہ(:'! یاول‌گشتن‌تومجازی‌وازین‌گروه‌بہ اون‌گروه‌رفتن‌ودغدغہ‌هاۍآبڪی🚶🏿‍♂ـ! ـ‌بہ‌خودمون‌بیایم!! 🚫 https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN✨
آنکه با گمنام بودن سر کند نام آور است... عمری برای هرکار، دنبال نام دویدیم غافل از اینکه، جز اهل اخلاص را به آسمان راهی نیست... 🍂💔 🕊 🥀 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ
مـٰالڪیت‌آسمـٰاטּْرا بھ‌نـٰام‌ڪسـٰانۍنوشتھ‌اند، ڪھ‌بھ‌زمیـטּْ،دݪ‌نبستھ‌اند シ🌱! /
سلام وقت بخیر.. تعداد صلوات هاتون هدیه به روح داداش مصطفی.. 119955💚 از همگی قبول باشع ان شاالله 🤲🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 #قسمت_سی_و_پنجم
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 📗رمــان 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 در حال خوندن پیام های قبلی بودم که متوجه شدم آنالی آنلاین شد ... ضربان قلبم بالا رفت و دستانم که به دور گوشی حلقه شده بود خیس عرق شد ... دلیل این حالات رو نمی دونستم شاید یک نوع دلتنگی بود... انگشتام رو ، به روی صفحه کیبورد گزاشتم و کلمه سلام رو تایپ کردم سریع پشیمون شدم و پاک کردم همین کار رو حدود ۵ یا ۶ بار تکرار کردم ولی با خودم گفتم چرا من پا پیش بزارم ؟ چرا غرور من بشکنه ؟ اصلا بهش چی بگم ؟ خودش گفت دوستی ما تمام شده پس دلیلی برای پیام دادن وجود نداره ... پروفایلش رو چک کردم ... صفحه ای سیاه گزاشته بود و در قسمت بیوگرافیش هم نوشته بود : (یادته زیر گنبد کبود دو تا رفیق قدیمی بودیم و کلی حسود ؟ تقصر اون حسودا بود که حالا ما شدیم یکی بود و یکی نبود ...) دلم هری پایین ریخت ... یعنی اونم ... اونم دلش برای من تنگ شده ؟... منظورش از این بیوگرافی چیه ؟ منظورش از اون رفیق قدیمی منم ؟ غرورمو گذاشتم کنار و کلمه سلام رو تایپ و ارسال کردم سریع دو تا تیک آبی خورد وسین شد باورم نمیشد یعنی اونم توی پی وی من بود؟ + سلام _خوبی آنالی +مرسی ... تو چطوری ؟ _منم خوبم +کجایی؟ باید بهش چی میگفتم ؟ بگم اومدم راهیان نور ؟ بگم الان دارم میرم شلمچه ؟ بگم گارسونه رودیدم ؟ ماجرای راحیل رو بهش بگم ؟ از کجا شروع کنم ... _من دارم میرم شلمچه +به سلامتی ... و رفت ... آفلاین شد ... از دستش دلخور نشدم مهم اینه که جوابمو داد و مهم تر از همه اینکه توی پی وی من بود و خیلی زود پیام رو خوند ... گوشی رو برداشتم و چشمام رو ، روی هم گزاشتم ... &ادامـــه دارد ...... ~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 📗رمــان 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 با تکونای دست مژده چشمامو باز کردم ... با دیدن اتوبوس خالی و مژده تنها ‌ ، سریع سر جام نشستم و با صدای خواب آلودی گفتم : _رسیدیم‌؟ مژده خنده نمکینی کرد و جواب داد : +نه ،فعلا خیلی راه مونده نگاهی به اطراف انداختم هوا تاریک شده بود ... _پس چرا ایستادیم؟ +بیست سوالیه ؟ وایسادیم برای نماز ، نمیای ؟ خواستم بگم حتما میام که با یاد آوری راحیل و دعوامون ،شخصیت خبیثم به درونم رسوخ کرد ... اخمی روی پیشونیم نشوندم و با صدایی که عاری از هر حسی بود گفتم : _نه نمیام مژده که معلوم بود از لحنم جا خورده و دلگیر بود گفت : +آخه ... باصدای بلند تری ادامه دادم _نشنیدی؟ گفتم که نمیام مگه زوریه ؟... مژده با وجود دلخوریش لبخندی زد و گفت : +نه عزیزم اینجا هیچی زوری نیست پوزخندی به حرفش زدم و رومو به طرف پنجره برگردوندم مژده هم بعد از چند ثانیه خیره شدن به صورتم ، از کنارم بلند شد و رفت بیرون . &ادامـــه دارد ...... ~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c