أنا مُشتـٰاق؛یَکفـي فِراقْ🖤. من دلتنگم،دوری دیگه بسه:). @sadrzadeh_ir

میگه‌که : ای آدمیزاد همه چیز ‌را برای تو آفریدم و تو را برای خودم:) #در_پناه_تو @sadrzadeh_ir

تندخوانی جزء 27 🗣با صدای استاد آقایی • زمان تلاوت: ۳۰ تا ۴۰ دقیقه @sadrzadeh_ir

تاثیر کلام زیبا را ببینید✨☺️ رفقا خیلی راحت میشه با یک صحبت کوتاه اما دلنشین واجب دینیمون رو ادا کنیم🌱 #امر_به_معروف #نهی_از_منکر @sadrzadeh_ir

|🔗💚| •|قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فرادی|• چه به تنهایی و چه به جمع برای خدا برخیزید و برای او زندگی کنید. ❄️سوره سبا آیه 46 #قران✨ #کتاب_راهنما🦋 @sadrzadeh_ir

بسم رب النور🌱 ثواب فعالیت های امروز کانال رو از طرف شهید ابراهیم همت به امام زمان(عج) تقدیم میکنیم🌹 @sadrzadeh_ir

•|🌸|• در زندگی به صبر تکیه کن. [امیرالمومنین(ع)] @sadrzadeh_ir

من به پارتنر و شوهر خودم حق ميدم كه به لباس من گير بده! 🔹نظرات مردم راجع به اين ويديو جالب بود، نظر شما چيه؟ @sadrzadeh_ir

فلسطین‌فقط‌با‌ظهور‌آقا‌آزاد‌میشود:)💙 @sadrzadeh_ir

شهید صدرزاده در يادداشتى📝 به دوستان بسیجی خود مى‌نويسد: چه مى‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد🚌🚎 فکرش را بکن! راه مى‌روى و راوی مى‌گويد: اینجا قتلگاه شهید رسول خليلى است.💔 یا اینجا را که مى‌بينى همان جایی است که، مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.😭😭 یا مثلاً اینجا همان جایی است که، شهیدحيدرى نماز جماعت مى‌خواند.🌱 شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مى‌كرد و کمین خورد.😞 شهید شهریاری را که مى‌شناسيد؟ همین جا با لهجه آذری برای بچه‌ها مداحی مى‌كرد.🎤 یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگى‌اش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.😔 یا شهید #حامد_جوانى؛ اینجا عباس‌وار پر کشید.😭 خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.😭 شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...💔 عجب حال و هوایی مى‌شود کاروان مدافعین حرم ... عجب حال و هوایی ...😭 @sadrzadeh_ir🕊

دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان✨ #ماه_رمضان @sadrzadeh_ir

اخلاص، ایمان، عشق به عبادت، شجاعت، توکل به خدا و عشق به شهادت و امام از ویژگی‌های بارز این شهید والا مقام بود.🍃✨ پدرش درباره ایشان می‌گوید: «محمد ابراهیم از سن ۱۰ سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشیب‌های سیاسی و نظامی، هرگز نمازش ترک نشد. روزی از یک سفر طولانی و خسته‌کننده به منزل بازگشت. پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید. ابراهیم آن شب را به همه خستگی‌هایش تا پگاه، به نماز و نیایش ایستاد ووقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ‌ای کاش به سراغم نمی‌آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمی‌گرفتی.»🦋🌱 #شهید_ابراهیم_همت @sadrzadeh_ir