بعد مدت ها دیدم تو را
و در آغوش کشیدم تو را
خواسته ام ز زمان و ساعت
آن بود که بماند و نرود
که چشمان بتواند مدت ها ببيند تو را ...
حرفا داشته و حرفایم ماندن حیران،
هنگامی که دیدن تو را !
آنچنان خوب است وجودت
که قلبم نتوانست رها کند تو را ..(:!
هدایت شده از 『 اَلحُسِـٰین』
خواهشاً به یک مشت آدم جوگیر
که با دیدن چهارتا دختر جوگیرترم میشن
و آمبولانسو با مریضش آتیش میزنن
نگین عدالتخواه (: