eitaa logo
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
201 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
4.2هزار ویدیو
65 فایل
بصیرت دینی ، اخلاقی ، تربیتی مشاوره دینی خبرآمد خبری در راه است ... تحول در زندگی و آماده سازی زمینه ظهور ... پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان گذارید . ارتباط با مدیر: @S17140 لینک جوین: https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان خوبم! آخرین آدینه 🍂 و 28 آذر ماهتون پر از یاد خدا💐 پروردگارا...۱!! راه را به ما "نشان بده".. ما را به سویی ببر که تنها خوبی، "عشق و پاکی باشد".. . از اعماق وجودمان فریاد می زنیم.. و تو را برای "هدایت می خوانیم".. "هدایتمان کن" به راهی که "آرامش را در قلب" و "جانمان بچشیم"... ♡آمین♡ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 آیت الله کشمیری(ره): 🔵 روزی یک ساعت با حضرت خلوت کنید،متوجه حضرت بشوید.«زیارت آل یاسین»را بخوانید،سپس بگویید یا صاحب الزمان ادرکنی،توسل بکنید به ایشان، یک خرده یک خرده رفاقت پیدا می‌شود. یاسین ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حتما تماشا کنید‌/ رمز انتقام؛ قاسم سلیمانی... ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
🌷🌷🌷 داستان کوتاه "از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو" در زمان قدیم ، مردی ازدواج کرد ... در روز اول ازدواج، جهت خوردن ناهار با خانواده شوهر دور هم جمع شدند. مرد سهم بیشتری از غذا را با احترام خاص به همسرش و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا داد، بدون هیچ احترامی!! در این لحظه عروس که "شخصیت اصیل و با حکمتی داشت،" وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد و گفت: شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم! ""متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند، فکر می کنند بر مادر شوهر پیروز شدند.!!" عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت و مدتی بعد با همسری که به مادر خودش احترام می‌گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد ... یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند و به مادرشان بسیار احترام می گذاشتند. در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد.! مادر به فرزندانش گفت: آن پیرمرد را بیاورید. وقتی او را آوردند مادر، همسر سابقش را شناخت به او گفت: چرا هیچ کس به تو اعتنا و کمکی نمی کند؟! آنها کی هستند؟! گفت: فرزندانم هستند ... گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست ... "همانگونه که می کاری درو خواهی کرد..." به فرزندان من نگاه کن! چقدر به من احترام می گذارند ... حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن، چون تو به مادرت اهانت کردی، این جزای کارهای خودت هست ... زن با تدبیر به فرزندانش گفت: "کمکش کنید برای خدا..." * بدانیم؛ فرزندانمان همانگونه با ما رفتار خواهند کرد که ما با پدر و مادر خود رفتار می‌کنیم.! ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره) می فرمایند : 📌در روایات آمده است که اگر در حق کسانی که به شما بدی کردند دعــــــا کنید؛ خداوند چندین برابر آن چیزی که خواستید را برای خودتان مستجاب می‌کند...! ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
‼️چه چیزی غیبت به حساب می‌آید؟ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پربحث ترین و رازآلودترین شعر ولی امر مسلمین(مدظله) شعر " یاران خراسانی" می باشد ، شعری که بسیاری از اهل انتظار ، اعتقاد دارند که معظم له در این شعر به کنایه و غیرمستقیم ضمن ابراز ارادت به یاران خراسانی ، خود را سیدخراسانی معرفی می نمایند : سرخوش ز سـبوی غم پنهانی خویشـم چــون زلف تو سـرگرم پریشانی خویشم در بــــزم وصـال تو نگـــویم ز کم و بیـــش چـون آینــه خو کرده به حیرانی خویشم لــب باز نکـــردم به خروشــی و فغانــــی مــن مـــحرم راز دل طـــوفانی خویشــم یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم از شوق شــکر خنده لبـش جان نسپردم شرمنده ی جانان ز گران جانی خویشم بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم هر چند امیــن بسته ی دنیـــا نیــم امــا دلبســــته ی یــــاران خراسـانی خویشم 🌺🌺🌺 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
. 🍃 رعناپسر زهرا از پرده برون آمد آن ماه جهان‌آرا صد شکر که رخ بنمود آن دلبر مه‌سیما با شوکت و با صولت با قدرت و با عزت با فر و شکوه آمد تا باز کند غوغا از جلوۀ رخسارش از شادی دیدارش خورشید درخشان شد در هلهله شد دریا تا حضرت نور آمد دل‌ها به سرور آمد آمد خلف مهدی، رعناپسر زهرا آمد که کند باطل افسون دوصد ساحر از طور یقین آمد با معجزه چون موسی آمد که دمد جانی در پیکر مشتاقان آن رهبر عیسی‌دم آن قائد بی‌همتا از مکتب خوبان گفت از راه سلیمانی از راه ابومهدی از مکتب عاشورا گفت از زدن سیلی بر صورت استکبار از اینکه شود اخراج از منطقه امریکا از قوت و از قدرت گر می‌طلبی راحت از وعدۀ اشرار و از دشمنی اعدا از وحدت و حفظش گفت، از کار و هم‌افزایی از اینکه بیفزایید این وحدت ملی را از اینکه شود کاری اسلامی و ایرانی تا با خِرَد و عزت تحریم شود خنثی این نایب مهدی را یارب به سلامت دار تا عصر ظهور حق تا آمدن مولا ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدل رهبر انقلاب تایید شد! ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖ به صد "یلدا" الهی زنده باشی انار وسیب و انگور خورده باشی... اگر یلدای دیگر من نباشم تو باشی و تو باشی و *تو باشی".... 🌺 پیشاپیش یلداتون مبارک🌺 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
❖ 🍃هرگز سه چیز را فدای هیچ چیز نکن : احساست صداقتت خانواده ات 🍃هرگز با مشت گره کرده نمی توان به کسی دست داد. 🍃هرگز با انگشت کثیف به عیب های دیگران اشاره نکن. 🍃هرگز در یک زمان دنبال دو خرگوش ندو. 🍃هرگز از رودخانه ای که خشک شده به خاطر گذشته اش سپاسگزاری نمی شود. 🍃هرگز با آدمهای کوچک نمی توان کارهای بزرگ انجام داد. 🍃هرگز برای کودکان اسباب بازی جنگی هدیه نبر. 🍃هرگز دریای آرام از کسی ناخدای قهرمان نمی سازد، حادثه پذیر باش. 🍃هرگز برای سنجش عمق یک رودخانه با دو پایت وارد آن نشو 🍃هرگز از کسی که همیشه با تو موافق و همراه است چیزی یاد نمی گیری. 🍃هرگز سه نفر را فراموش نکن : کسی که در سختی ها رهایت کرده کسی که در سختی ها یاریت کرده کسی که در سختی ها گرفتارترت کرده 🍃هرگز نگذار آگاهی از عیب هایت تو را بترساند. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانه‌های قدیمی، خانه‌هایی که حسِ زندگی میدهند خانه های قدیمی را دوست دارم چونکه... چایی همیشه دم بود روی سماور،توی قوری... در خانه همیشه باز بود مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست غذاها ساده و خانگی بود بویش نیازی به هود نداشت عطرش تا هفت خانه می رفت کسی نان خشکه نداشت نان برکت سفره بود مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد می کرد بوی شب بو ها و خاک نم خورده حیاط غوغا میکرد خبری از پرده های ضخیم و مجلسی نبود، نور خورشید سهمی از خانه های قدیم بود! دلخوری ها مشاوره نمی خواست دوستی ها حساب و کتاب نداشت سلام ها اینقدر معنا نداشت! ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
انسـان که غرق شود قطعا میمیرد؛ چه در دریـا، چه در رویـا چه در دروغ، چه در گنـاه چه در خوشی، چه در قدرت چه در جهل، چه در انکار چه در حسـد، چه در بخل چه در کینه، چه در انتقـام مواظب باشیم غرق نشـویم! توکل به خدا ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای هاشمی رفسنجانی وقتی پسرش از انگلیس برگشت و بازداشت و دستگیرش کردند قوه قضاییه رو متّهم می‌کرد به احکام ظالمانه!! شما هم که پسر ضد انقلابی و فراری و خرابکارتون را نورانی میبینید!! اون هم در دستگیری نزدیکانش با نظام تهدید و اعلام جنگ می کند.. عادت دیرینه شما غربگراها و لیبرال ها و اشرافیت مسلک ها، طلبکار بودن از نظام و مردم است! پناه بر خدا از شرّ این جماعت!! ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
شفای پسر بچه فلج یکی از اعضای هیئت امنای مسجد مقدّس جمکران، که بیش از بیست سال است که توفیق خدمت به این مسجد را دارد، چنین نقل می کند: «دقیقاً خاطرم نیست که سال 51 بود یا 52. شب جمعه ای بود و من طبق معمول به مسجد مشرف شده بودم. جلوی ایوان مسجد قدیمی، کنار مرحوم حاج ابوالقاسم ـ کارمند مسجد که داخل دکه مخصوص جمع آوری هدایا بود ـ نشسته بودم. نماز مغرب و عشا تمام شده بود و جمعیت کم و بیش مشرف می شدند. ناگهان خانمی جلو آمد در حالی که دست دختر 12 ساله اش را گرفته بود و پسر بچه 9 ساله ای را هم در بغل داشت. نگاهی کردم و گفتم: بفرمایید! امری داشتید؟ زن سلام کرد و بدون هیچ مقدمه ای گفت: من نذر کرده ام که اگر امام زمان(علیه السلام) امشب بچه ام را شفا دهد، پنج هزار تومان بدهم. حالا اول می خواهم هزار تومان بدهم. پرسیدم: آمدی که امتحان کنی؟ گفت: پس چه کنم؟ بلافاصله گفتم: نقدی معامله کن؛ با قاطعیت بگو این پنج هزار تومان را می دهم و شفای بچه ام را می خواهم! کمی فکر کرد و گفت: خیلی خب، قبوله. و بعد پنج هزار تومان را داد؛ قبض را گرفت و رفت. آخر شب بود و من قضیه را به کلّی فراموش کرده بودم. خانمی را دیدم که دست پسر بچه و دخترش را گرفته بود و به طرف دکه می آمد. به نظرم رسید که قبلا دختر بچه را دیده ام، ولی چیزی یادم نیامد. زن شروع به دعا کردن نمود و تکرار می کرد و می گفت: حاج آقا! خدا به شما طول عمر بدهد! خدا ان شاءاللّه به شما توفیق بدهد! پرسیدم: چی شده خانم؟ گفت: این بچه همان بچه ای است که وقتی اول شب خدمتتان آمدم بغلم بود. و بعد پاهای کودک را نشان داد. کاملا خوب شده بود و آثاری از ضعف یا فلج در پسرک نبود. زن سفارش کرد که شما را به خدا کسی نفهمد. گفتم: خانم! این اتفاقات برای ما غیر منتظره نیست. تقریباً همیشه از این جور معجزه ها را می بینیم. گفت: هفته دیگر ان شاءاللّه با پدرش می آییم و گوسفندی هم می آوریم. هفته بعد که آمدند، گوسفندی را ذبح کردند و خیلی اظهار تشکر نمودند. بچه را که دیدم، او را بغل کردم و بوسیدم. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛