eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2.1هزار دنبال‌کننده
600 عکس
190 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا """"""""""""""""""""""""""""""""" پسرم تشنه ی آب است ، اذیت نکنید جانِ او جانِ رباب است ، اذیت نکنید سه شب و روز اذیت شده ،دیگر کافیست حال ، او خسته خواب است ، اذیت نکنید کاش می شد که لبی تَر کند از آب فرات آبتان عین سراب است ، اذیت نکنید نبش قبرش نکنید،تازه خنک گشته تنش کارتان فوق عذاب است ، اذیت نکنید بگذارید بخوابد ، پسرم خسته شده سرِ نی نه جای خواب است ، اذیت نکنید سرِ او کوچک و سرنیزه بزرگ است ،خدا بر رُخش رَدّ طناب است ، اذیت نکنید ترس اینکه سرش از نیزه بیفتد به زمین دل من درتب و تاب است ، اذیت نکنید این دل سوخته را سوخته تر می خواهید؟ جگرم مثل کباب است ، اذیت نکنید اشک اگر هست به چشمم ، همه از داغ دل است اشک من آب مذاب است ، اذیت نکنید """""""""""""""""""""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۴ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا """"""""""""""""""""""""""""""""" با اذن صاحب الزمان / بریم سراغ یک پدر یک پدری که رو دلش / نشسته داغ یک پسر جوونی که به تنهایی / برا خودش یه لشکره خَلقاً وخُلقاً شبیهِ / جدّ خودش پیمبره علیِ اکبر حسین / عشق بنی هاشمیون با قد و بالای رشید /دل برده از پیر و جوون اومد به محضر پدر / تا اذن میدون بگیره تا با رشادت علی / پدر کمی جون بگیره با اولین حرف علی / اجازه داد به اکبرش اما با آه و حسرتی / می چرخید هِی دور و برش عشق تموم پدرا /دیدن بچه هاشونه دیدن قد و بالاشون /تمومی دنیاشونه بغل گرفت علی رو گفت / الهی من فدای تو بیا جلو چشم بابا / یه چن قدم راه برو سخته برای هر پدر / از پسرش دل بکَنه برای قربونی اون / دل و به دریا بزنه فرستادش به خیمه ها / برا وداع آخرش لحظه ای چشم برنمیداشت / از رُخ ماه پسرش گرفته بودن دورشو / تمومی اهل حرم عمه میگفت فدای اون / قامت رعنات پسرم صدای تکبیر و دَمِ /«وَاِن یَکاد» خواهراش پیچیده بود تو خیمه و / دست به دعا بودن براش گریه و بی قراریا / شروع شد از رفتن او حال و هوای یوسفی / گرفته پیراهن او تا که غزال هاشمی /گرفت رضایت ولی پاشو گذاشت تومعرکه / نایب احمد و علی می گفتن انگار دوباره / احمد مختار اومده یا انگاری شیر خدا / حیدر کرّار اومده صدای نعره علی / دشت و به لرزه درآورد صوت رجزخوانی اون / تمامیِ دلا رو برد دلش جلا گرفته بود / با مدد و اِذن علی وقتی که گفت منم علی / اِبنِ حسین بن علی با گفتن نام علی / داغی کشید به سینه ها افتاده بود به یادشون / گذشته ها و کینه ها نبرد جانانه او /دل پدر رو برده بود اکبر شو دست خدا/یِ اکبرش سپرده بود سوزعطش گرفته بود / جون علی رو دم به دم صدا می زد یا ابتا / نذار که تشنه جون بدم پدر میگفت دووم بیار / فدای سوز جگرت کنار کوثر توو بهشت / منتظره پیمبرت زبون به کامت میذارم /تا که ببینی پسرم خشکیده از سوز عطش /من از تو هم تشنه ترم ضربه هایی که خورده بود / گرفته بود تاب وتبش لحظه به لحظه خون می ریخت /به روی چشم مَرکبش همین سبب شد ببره /علی رو سمت دشمن و دورشو گرگا بگیرن / پاره کنن پیرهن و هرکی تودستش هرچی داشت / می زد به پیکر علی پاره شد اعضای تنش / شکافته شد سر علی یه وقت صدا زد ابتا / برس به داد پسرت بیا ببین نقش زمین / شده جوون پرپرت رسید به مقتل علی /با هول و سرعت ، شَه دین خودش رو از رو مرکبش / با زانو انداخت رو زمین فاصله ای نمونده بود / ولی چرا نمی رسید خودش رو با چه زحمتی /رو زانوهاش داشت می کشید رسید به جسمی که دیگه / چیزی ازش نمونده بود با خود می گفت مگه علی /تو رَجَزاش چی خونده بود؟ که کینه و بغشونو / نشون دادن رو این بدن نشون دادن که کوفیان /بی رحمی رو خوب بلدن تموم اعضای تنت / پخشه توو دشت کربلا این تن نامرتب و / چطور جمعش کنم ،خدا غریبونه صورتشو / گذاشت روصورت علی بلند شو از جا پسرم / یاوَلَدی یاوَلَدی جوابمو بده علی /منو "بابا "صدا بزن رحمی به حال من بکن / عزیز پاره پاره تن بس که صدا زد "وَلَدی" / رو پیکر افتاد حسین دُور و برش لشکریان / گفتن که جون داد حسین سخته برا هر پدری/ ببینه داغی این چنین وسخت تر اینکه خودش / جمعش کنه از رو زمین عباشو از رو دوش خود/ با/گریه برداشت حسین پیکر پاره پاره رو / لای عبا گذاشت حسین رو کرد به سمت خیمه ها / بیاین جوانان حرم نمیتونم به تنهایی /علی رو خیمه ببرم لای عبا آوردنش / پیکر پاره پاره رو سپردنش دست حرم / این تن پرستاره رو """""""""""""""""""""""""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۵ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا """""""""""""""""""""""""""""""" من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) من علی بن الحسین بن علی،جنگاورم من فدای خالق اکبر کنم ، این پیکرم عزت و آزادگی باشد ، شعار لشکرم شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) خَلقاً وخُلقاً نبی را ، اَشبَهُ النّاس آمده در رَه دین خدا ،پر شور و احساس آمده در وفا و معرفت ، شاگرد عباس آمده شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) پورِ ثاراللهم و خون خدا ، در جان ماست پیروی از راه حیدر ، معنی قرآن ماست خواری وذلّت ،خلافِ ،عزت وایمان ماست شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) می زنم شمشیر حق درسایه سار این عَلَم هرکه باشد پیروِ این پرچم و شاه کرم مَحرَمش سازد حسینِ فاطمه ، دراین حرم شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) گر تو هستی با حسین / دم به دم ،گو یاحسین(۴) یاحسین و یاحسین ... """""""""""""""""""""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۵ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا   ~~~~~~~~~~~~ دیده ها بر  سرِ راهت نگران است بیا اشک بر دیدهء این منتظران است بیا خانه ها خالی از احساس و گلِ لبخند است خنــدهٔ یخ زده بر روی لبــان است بیا این محرم  به دلم حسّ عجیبی دارم همه جا حرف ظهورت به میان است بیا هشتمیــن شــام شــده از دهــهٔ ماه عــزا صحبـت از داغ جگرسوز جوان است بیا پدران شهـــدا ، داغ جوان می فهمنــد شب  دلتنــگی  دلسوختــگان  است بیا راست گفتند که در کرب و بلا پیش حسین روضه خوان ، حضرت صاحب الزمان است؟بیا روضهٔ داغ علی ، یک دلِ خون می خواهد اشک خونین تو  از  دیده ، روان است بیا دلِ ما تنگِ  اذانِ علی اکبــر  شده است ای اذان گوی زمان ،وقت اذان است بیا ~~~~~~~~~~~ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۵ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا """"""""""""""""""""""""""""""""" هرگؤل چمنده ناز اِیلِیَر ئوز هَزارینَه بلبل گؤزل ترانه لر اوخشار نگارینه هرگؤل صُولاندا رنگی ،گلستانه غم گَلَر بلبل تؤکَر سرشکِ غمین گؤل عذارینه بیر غملی بوستان بو دیار نوا ده وار گَل یُول سالاخ کرب وبلانین دیارینه بیر اذن آلاق دوباره اُوغولسوز ربابیدن تا اُوخشیاق جماعتی لَن حال زارینه نیسگیلّی غنچه سی سو کنارینده جان وِئریب لایلای چالاخ اُول پرپر اُولان شیرخوارینه هردم دِییر بیلیرم صؤد حسرتینده سن منده سَنون کیمین باخورام سو گذارینه سَندن صُورا سَرین سویی داخی ایچمَرَم اُغول تاب اِیلَرَم حرارت و ایستی فشارینه گهوراره وی ده گؤر نِجَه چوخ گؤردیلَر منه دلخوش اُولانمادیم بالامون یادگارینه هر دم سنی سالوب یاده گهواره ترپَدَم تسکین وِئرَه مادریوین قلب زارینه نیسگیل قالوب ئورَکده منیم باغلی اَللرون صیّاد باخمادی قوللاری باغلی شکارینه یاندیردی سینَه می بیچیلَن حنجرون ،علی قوربان اولوم گؤزل بالامین گؤل مزارینه """""""""""""""""""""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۴ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا """"""""""""""""""""""""""""""""" اگه دلت پر از غمه / دلت گرفته از همه اگه گره به کارته / بیا به اذن فاطمه با یه دل شکسته ای/رو کن به سمت علقمه حرف بزن با کسی که / گره گشای عالَمه بریم سراغ آقایی/ که میر بحر کَرَمه پناه لشکر حسین /صاحب مَشک و عَلَمه باب الحوائجی که شد/ پشت و پناه عالمین قوت قلب زینب و / میر و علمدار حسین تا اینکه راه آب رو/ بستن رو لشکر حسین سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین روز دهم آبی نبود / توی تموم خیمه ها واعطشا واعطشا / افتاد میوون بچه ها مشک و رو دوش خود گذاشت/ ساقی طفلان حسین اومد به محضر داداش /بگیره فرمان حسین راهی دریا شده بود / میر وعلمدار جوان حسین و زینب ،روی تَلّ / ایستاده بودن نگران تا اینکه عباس رسید / نشست بر لب فرات دست به زیر آب برد / شروع شد تب فرات مشکشو پر کرد وسپس /دستشو زیر آب برد دستشو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد یادش اومد تشنگی و/گریه کودک رباب آب کف دستشو ریخت/ با خجالت به روی آب نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه میخوای که آبروی من/ بره به نزد فاطمه شیر وفا شیر ادب /گرفته از اُمّ بنین تا که بشه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین دور شد ازآب فرات /تا بره سمت خیمه ها یه وقتی از پشت کمین /اومد هجوم نیزه ها به تنهایی افتاده بود /میوون چند صد نفر بین اونا کسی نبود /حریف این قرص قمر دیدن توو جنگ تن به تن /حریف عباس نمیشن کمین گرفتن بتونن /دستاشو ازتن بگیرن باضرب شمشیر عدو /دست یَلِ شیر خدا جدا شد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا مشک و به دندونش گرفت/ زیر بغل زد علمو اما نذاشتن که بره / سقای اهل حرمو تا تیرهای بی امان /به مشک عباس رسید آب زمین ریخت وشد /امید سقا نا امید حال دیگه نه مشکی و/ نه دستی مونده به بدن آب وبه خیمه ببره /تا همه سیراب بشن دیگه علمدار حسین /تنها و بی پناه بود دور و برش یه لشکر از /گرگای روسیاه بود می بارید از دور وبرش /بارون تیر و نیزه ها می زدن ازهر جهتی /برتن او تیر جفا امان از اون لحظه ای که /حرمله زانو زد زمین سه شعبه شد رها وخورد /به چشم ماه بی قرین هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جدانشد بدون دست ،حریف اون / ضربه ی بی هوا نشد توو اوج غربتش زدن /عمود آهنین به سر به یاد غربت حسین /کشید آه پر شرر باصورت افتاد رو زمین /ماه منیر علقمه رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسته فاطمه زدشت پاک علقمه /عطر گل یاس رسید مادر قدخمیده ای /به داد عباس رسید گفت به سقا، پسرم /منتظره برادرت صدا بزن تا برسه /برادرت بالا سرت پیچید صدای یا اَخا /به گوش زینب وحسین رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین پیکر عباسشو دید /گم شده زیر نیزه ها دو دستای برادرش /شده ز پیکرش جدا یکی یکی روی زمین /دستای عباسشو دید اون دستای بریده رو /به روی صورتش کشید بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو چطور به خیمه ببره /این آقای با کَرَمو سر برادر و گذاشت /غریبونه رو زانوها صدای غربت حسین/ پیچید توو دشت کربلا چشماتو واکن اومدم /بالا سرت ،پناه من ای تکیه گاه بچه هام /دلخوشی سپاه من هنوز دارم می سوزم از/ داغ علی اکبرم برادرم ،با رفتنت /شکسته شد این کمرم پاشو نذار خنده کنن /به غربت برادرت الهی من فدای این / زخمای روی پیکرت پاشو دیگه آب نمیخوان /همه میگن عمو بیاد دیگه صدای ناله ی / اصغرم هم در نمیاد چاره کار من تویی /نمونده چاره ای برام الهی طاقتم بده /رفتن همه برادرام با هر اذیتی که بود/ یه حرفی رو زد به حسین برای اولین دفعه / باحیا رو زد به حسین تو رو به جان مادرت / منو نبر سمت حرم که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغرم """"""""""""""""""""""""''"''''' رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۶ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا ~~~~~~~~~~~~ به هر جا سرزدم ، اما ندیدم روی زیبایت خوشا آنکس که یک لحظه ، نصیبش شد تماشایت به هر در میزنم شاید ، تو بگشایی به رویم، دَر همه جانها فدای آن ، رُخِ پنهان ِ پیدایت بیا ای یوسف زهرا ، قدم بر چشم ما بگذار به چشمم سُرمه ای باشد ، غبار آن قدمهایت حدیث عاشقی باشد ، نشستن در غم هجران ولی در وصل تو عاشق ، شود مجنون وشیدایت چنین عشقی شده معنا ، فقط در روز عاشورا چه عشقی آفرید آن روز ، عمویِ ماه سیمایت اباالفضلی که دریا شد ، خجل از روی زیبایش ایا باب الحوائج ، ما دخیلِ نام زیبایت ~~~~~~~~~~~~ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۶ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
روضه کامل شب هشتم.شریفی.بیت الحسین.m4a
30.43M
دیده ها برسر راهت نگران است بیا.... بااذن صاحب الزمان /بریم سراغ یک پدر... از ذاکرین گرامی کانال @saeidikimya
به نام خدا <<<<<<<<<>>>>>>>>> ای قبله ی حاجات و سلطان وفا عباس دریای کرم سَنسَن، ای روح دعا عباس ای ماه بنی هاشم ، خورشیدلقا عباس ای ساقی طفلان شاه شهدا عباس عباس ابوفاضل(۲) تاگؤردی ابوفاضل ،عطشاندی علی اصغر تِئز عزم فرات اِئتدی ،با اذن شَه بی سر تا راهیِ نخلستان اُولدی اُ مَه اَنور اَیلَشدی فرات اؤستَه ،مَشکیلَه یل حیدر مهمان فرات اولدی اول کان وفا عباس عباس ابوفاضل(۲) چون گۏردی سویی سقا،اصغر یادینا دؤشدی دُولدورودی اَلین ،اما،لب لَر یادینا دؤشدی سو خاطیرینَه آغلار گؤزلَر یادینا دؤشدی تؤکدی سویی سو اؤستَه ،مادر یادینا دؤشدی سو ایچماقا بیر لحظه اولمادی رضا عباس عباس ابوفاضل(۲) یُول باشلادی نهر اؤستَن،تاعزم خیام اِئتدی لشکر یُولونی کَسدی، بیرتازه قیام اِئتدی غیرتلَه،وفا رسمین،میداندا تمام اِئتدی آتدان یِئرَه چون دؤشدی زهرایَه سلام اِئتدی اوخلار دَمینَه اولدی آماج بلا عباس عباس ابوفاضل(۲) بو عرصه ی میداندا،قُول دؤشدی،عَلَم یاتدی اُوخ دَیدی سو مَشکینَه،دریای کَرم یاتدی تا دَیدی عمود،آهن،سقای حرم یاتدی بوماتم عظمادن،شرم اِئتدی،قلم یاتدی قان آغلادی دفتر ده،با ناله ی یاعباس عباس ابوفاضل(۲) زهرا دیزینین اؤستَه آلدی یارالی باشین سیلدی یارالی گؤزدَن قانَه قاریشان یاشین آغلاتدی بوماتملَن کرب وبلا داغ داشین فرمایش اِئدیب مادر،تِئز سَسلَدی قارداشین سَسلندی اَخا اَدرِک اُول کان حیا عباس عباس ابوفاضل(۲) ای غم گونی غمخواریم عباسیم اَمان گلدیم سرلشکر وسرداریم احوالی یامان گلدیم آلدیم سَسیوی قارداش اُلدوم نگران گلدیم بیلدیم باشیوین اؤسته زهرادی آنان گلدیم قربانیِ مظلومِ بو قانلی مِنا عباس عباس ابوفاضل(۲) سَسلندون اَخااَدرک،تؤکدیم یؤزه گؤزیاشی یاندیردی سَنون داغون،هم تُپراقی ،داغ داشی تاگؤردی گؤزیم قارداش،اُول پارچالانان باشی چوخ مشکل اُولار قارداش،اَلدَن وِئرَه قاراداشی دور خسته جانیم قارداش،جانیوه فدا عباس عباس ابوفاضل(۲) یاس عطری گَلور بوردان،زهرا سَنَه مهماندی گؤزلور یُولیوی زینب،دلخون و پریشاندی سو ایسته میر اطفالیم ، قیزلار سَنه گریاندی ای ماه بنی هاشم جانیم سَنه قورباندی یالقوز منی میداندا ،سَن اِئتمَه رها عباس عباس ابوفاضل(۲) یاتما بِئلَه آسوده،دور سیندی بِئلیم قارداش هم پشت و پناهیم سن ، هم آرخام اِلیم قارداش آچ گؤزلَریوی بیر دَم ،یاتما گؤزَلیم قارداش دنیای شجاعت ده ،ضرب المثلیم قارداش دور قویما گؤلَه دشمن ،قارداشیوه یاعباس عباس ابوفاضل(۲) <<<<<<<<<>>>>>>>>> رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۱۶ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0