eitaa logo
سٰـائِل🫀
130 دنبال‌کننده
375 عکس
126 ویدیو
2 فایل
دل که شد سائل تو فخر به عالم دارد بی نوا آنکه دلش حب تورا کم دارد +شاید موند برای بعد مرگ🖤
مشاهده در ایتا
دانلود
سٰـائِل🫀
تو نجف خدا نشسته روبروت❤️ #اول_مظلوم
واقعا قلمت سبز.. چقدر برامون خاطره ساختی اینبارم با سبک ای صنما برای مولامون
24.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدونید قاتل حضرت زهرا بدون شک عُمر بوده!!!
سٰـائِل🫀
بدونید قاتل حضرت زهرا بدون شک عُمر بوده!!! #عبدالزهرا
به تموم بچه ها اینو بگید چه کسی آتیش زده به منزلم
کاشکی دیگه از روضه امشب زنده بیرون نیایم‌..
آخ عجب شبیِ💔 غربت علی تنهایی علی بی مادری حسن بی مادری حسین بی مادری زینب آه.. وای مادرم 🥺🖤 بی مادر شدیم... ¹⁰¹
انالله واناالیه راجعون😭🖤 در گذشت مادری دلسوز مادری پهلو شکسته مادری کتک خورده مادری مظلوم مادری فداکار را خدمت همه شیعیان امیرالمومنین و آقا صاحب الزمان را تسلیت میگم🖤 ¹⁰¹
هدایت شده از حقیقت شیعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارش‌می‌نویسد: قتل‌با‌جسمی‌گران‌بوده ومقتوله‌زنی‌که‌ظاهرا‌خیلی‌جوان‌بوده چگونه مرگ یک مادر،چهل تن متهم دارد😭 💥ببینید و انتشار دهید 🚩کانال حقیقت شيعه 🆔 @hagigatshia14
این متن 👇رو با تمام بغض و کینه و نفرت نسبت به اون دومی حرومزاده بخونیدـ.. لعنت به خودت و طرفدارانت ولد زنا..
هدایت شده از حیدر علی مولا
💔آه یٰازَهْــࢪاء🩸 بخشی ازنامه🔥عمربه معاویه علیهمااللعنه والعذاب🔥 خواستم لگدبه در نزنم اما کینه هایی که از علی علیه السلام داشتم، به خاطرم آمد... در نامه ای که عمر به معاویه نوشت، خودش اعتراف به ظلم و جنایت هایی که در حق صدیقه کبری علیها السلام روا داشت، حکایت کرد که : ... به سمت خانه علی علیه السلام رفتم و می‌خواستم اوراباگفتگو ازخانه اش بیرون بیاورم. کنیزشان فضه آمد،من به او گفتم: به علی بگو:برای بیعت با ابوبکر خارج شود، زیرا مسلمانان با او بیعت کرده اند. فضه گفت: امیر مؤمنان علیه السلام مشغول اند. من گفتم: این سخنان را رها کن و به علی بگو: خارج شود وگرنه خود داخل شده و او را به زور خارج می‌کنم، در این هنگام فاطمه علیهاالسلام جلو آمد و پشت در ایستاد و گفت: ای گمراهان دروغ گوچه می‌گویید؟ و چه می‌خواهید؟ من گفتم: ای فاطمه! فاطمه گفت: ای 🔥عمر چه می‌خواهی؟ من گفتم: پسرعمویت را چه شده است که تو را برای جواب دادن فرستاده و خود پشت پرده نشسته است؟ فاطمه به من گفت: سرکشی تو ای بدبخت، مرا جلو فرستاد تا حجت را بر تو و هر شخص گمراه تمام کند. گفتم: سخنان یاوه و دروغ‌های زنان را رها کن و به علی بگو خارج شود. او گفت: نه دوستی است و نه کرامتی، آیا مرا با حزب شیطان می‌ترسانی ای عمر؟! و حال آنکه حزب شیطان ضعیف است. من گفتم: اگر خارج نشود هیزم زیادی می‌آورم و اهل خانه و هر کس را که داخل آن هست به آتش می‌کشم، یا اینکه علی برای بیعت آورده شود. و تازیانه🔥قنفد راگرفتم و زدم و به🔥خالد بن ولید گفتم: تو و مردان ما به سرعت هیزم جمع کنید. و گفتم: من آتش را روشن می‌کنم.فاطمه گفت:ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و امیرمؤمنان. 💔فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ یَدَیْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِی مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَیَّ فَضَرَبْتُ کَفَّیْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِیراً وَ بُکَاءً 💔و فاطمة علیها السلام دستش را بر در گذاشته و نمی گذاشت در را باز کنم. با تازیانه بر دستان او زدم و او درد کشید، و شنیدم که گریه و ناله می‌کرد، 😭فَکِدتُ أَنْ أَلِینَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَکَرْتُ أَحْقَادَ عَلِیٍّ وَ وُلُوعَهُ فِی دِمَاءِ صَنَادِیدِ الْعَرَبِ، وَ کَیْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَکَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ، و نزدیک بود که دلم برایش بسوزد و از در برگردم، در این هنگام کینه‌های علی و ولع او در ریختن خون قهرمانان عرب و نیرنگ محمد (صلی الله علیه و آله) وجادوی او یادم افتاد، و با لگد بر در زدم، درحالی که فاطمه بر در تکیه کرده و اجازه نمی داد باز شود 💔وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَی الْمَدِینَةِ أَسْفَلَهَا، وَ قَالَتْ: یَا أَبَتَاهْ! یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ ابْنَتِکَ، آهِ یَا فِضَّةُ! إِلَیْکِ فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ🩸 و شنیدم که چنان فریادی زد که گمان کردم مدینه زیر و رو شد، و گفت: پدرجان، ای رسول خدا، این گونه با دخترت و حبیبه ات رفتار می‌کند، آه ای فضه، مرا دریاب، به خدا قسم، بچه‌ام در شکمم کشته شد😫🩸 👈🏻 وَسَمِعْتُهَا تَمْخَضُ وَ هِیَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَی الْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ الْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی، فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ 😫و شنیدم که از درد زایمان می‌نالد و او به دیوار تکیه کرده بود، من در را باز کردم و داخل خانه شدم و فاطمه با چهره ای که جلوی چشمانم را گرفت جلو آمد، من از روی روبند او😫 سیلی بر دو گونه او زدم که گوشواره اش پاره شد😫وبرزمین افتاد😫 منبع📚بحارالانوار ج٣٠ص٢٨٧ @Heydar_ali_moola
چاه هم گریش گرفت از غربت تو... ³¹⁵
پایان گریه های مادر🖤 مردم مدینه بخوابید دیگه صدای گریه ی زهرارو نمیشنوید...
غربت همین بس که غلام سیاه زدتت... ³¹⁵