باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان
دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان
باورت می شد ببینی دختر خورشید را
کوچه کوچه در کنار سایه ی نامحرمان
نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی
من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان
چه عجب!طشتی برای این سرت آورده اند
ای سر منزل به منزل ای سر یحیی نشان
تا همین که چشم تو افتاده بر چشمان ما
چشم ما افتاده بر لبهای زیر خیزران
ای تمامی غرور من فدای غیرتت
لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران
این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند
شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان
ای مصحف ورق ورق! ای روح پیکرم!
آیا تویی برادر من؟ نیست باورم
با آنکه در جوار تو یک عمر بوده ام
نشناسمت کنون که تو هستی برادرم
پامال جور و دست خوش کینه ام ببین
ای کشتی نجات، گذشت آب از سرم
عمرمنی که از کف من رفته ای و من
بی تو، گمان بودن خود را نمی برم
ای خشک لب، کنار فرات از غمت ببین
دریاست در کنار من از دیدۀ ترم
با کعب نی کنند جدا از توأم و لیک
از جان خویش بگذرم و از تو نگذرم
دیشب کنار پیکر پاکت چها گذشت
کاین خاک ها هنوز دهد بوی مادرم؟
دیدم که دست، ظلم تو را سنگ می زند
بگذاشتم دو دست خود آنگاه برسرم
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرببلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشه ی شش گوشه ی تو
حرمت عرش معلی ست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کرده ی زهراست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوه اش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقه ست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریه ی ما دست رباب افتاده
روضه خوان در دل صحراست اباعبدالله
باب بین الحرمین از حرم عباس است
همه جا سفره ی سقاست اباعبدالله
ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله
مادرت گفت "بنیَّ" دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
به توصیه عزیزان بعضی اشعار بسیار زیبا را در کانال بارگذاری کردیم تا شاید در روضه هایتان ما هم شریک شویم.⬆️
شاید مناسب باشد خطبه های سخنرانی در ماه مبارک جهت دار باشد نمونه از آن را که از امام صادق(ع) به عنوان دعای قبل از قرائت حضرت بیا کرده اند خوانده شود:
الحمدلله الذی انزل الکتاب علی عبده لیکون للعالمین نذیرا
أَللهُمَّ اِنّی أَشْهَدُ أَنَّ هذا کِتابُکَ المُنَزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلی رَسولِکَ محمّد بن عبدالله، وَ کَلامُکَ النَّاطِقُ عَلی لِسانِ نَبِیِّکَ، جَعَلْتَهُ هادِیاً مِنْکَ اِلی خَلْقِکَ وَ حَبْلاً مُتَّصِلاً فیما بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عِبادِکَ. أَللهمَّ إِنّی نَشَرْتُ عَهْدَکَ وَ کِتابَکَ، اللهمَّ فَاجْعَلْ نَظَری فیهِ عِبادَةً، وَ قِرائَتی فِیهِ فِکْراً، وَ فِکْری فیهِ اعْتِباراً، وَاجْعَلْنی مِمَّنِ اتَّعَظَ بِبَیانِ مَواعِظِکَ فیهِ وَاجْتَنَبَ مَعاصیکَ، وَ لا تَطْبَعْ عِنْدَ قِرائَتی عَلی سَمْعی، وَ لا تَجْعَلْ عَلی بَصَریی غِشاوَةً، وَ لا تَجْعَلْ قِرائَتی قِرائَةً لا تَدَبُّرَ فیها، بَلِ اجْعَلْنی أتَدَبَّرُ آیاتِهِ وَ أَحْکامَهُ، آخِذاً بِشَرائِعِ دینِکَ، وَ لا تَجْعَلْ نَظَری فیهِ غَفْلَةً وَ لا قِرائَتی هَذَراً، إِنَّکَ أَنْتَ الرَّؤُوفُ الرَّحیمُ.
ای زنده به عشق و رهرو صبر و ثبات
در ماه پُر از فضیلت صوم و صلات
تقدیم به مقدم حسن جا دارد
برخیزد اگر ز. دل نسیم صلوات
این ماه عزیز ماه جود و کرم است
هر لحظۀ ماه رمضان مغتنم است
امشب که کریم اهل بیت آمده است
از درگه او هر چه بخواهید کم است
آن روز که از حُسن حسن زمزمه بود
آوازۀ حُسنش به لبانِ همه بود
از عرش ملائکِ مقرّب دیدند
لبخند مسّرت به لب فاطمه بود
۱. ما سِوی شد سائلِ دستِ کریم
هستی ما هست از هستِ کریم
نیمهی ماه خدا حس میکنم
بر سر خود گرمی دست کریم