eitaa logo
" کانـالــ سفیران حجاب "
25.5هزار دنبال‌کننده
55.1هزار عکس
966 ویدیو
29 فایل
ادمین ثبت نام مسابقه: @girls_313 . تبلیغات سفیر 313👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ آیا به دنیا آمدن فردی در کشور مسلمان و فرد دیگری در کشور غیرمسلمان، جبر در انتخاب دین و آیین او نیست؟ شما جبر را با تقدیر مخلوط نموده اید دقت نمایید : سهم آدمی از مقدرات الهی اولاً این است که خداوند اراده و اختیار را برای آدمیان مقدر کرده است ؛یعنی خداوند در قضا و قدر عینی خود چنین مقدر کرده که انسان ها با اراده و اختیار خود عمل کنند و هیچ گونه جبری به آنها در نحوه عملکردشان وجود نداشته باشد. از این روی حکیم صدرالمتألهین تصریح کرده: « آدمی در مختار بودنش مجبور است ؛یعنی برای او از سوی خداوند مقدر شده که با اراده و اختیار عمل کند. پس اختیار انسان اختیاری نیست بلکه انسان در مختار بودنش مجبور است و نمی‌تواند مختار و با اراده نباشد».(۱) بنابراین اختیار داشتن انسان جزئی از مقدرات الهی است. دوم: اختیار انسان از تقدیرات الهی این است که هرچه را خداوند در قضا و قدر عینی خود برای آدمی مقرر داشته است، انسان با اراده و اختیار و سایر شرایط و علل و عوامل آنها را انجام می دهد، و در انجام آن امور هیچ گونه جبری بر او نیست.(۲) اگر تقدیر را سرنوشت بدانیم ، در مورد رابطه سرنوشت و اختیار می توان گفت : در مورد سرنوشت، دو تفسیر وجود دارد: تفسیر نخست مى گوید: سرنوشت هر کس از روز نخست، بدون اطلاع و حضور او، از طرف خداوند تعیین شده و بنابراین هر کس با سرنوشت معیّنى از مادر متولد مى شود که قابل دگرگونى نیست. هر انسانى نصیب و قسمتى دارد که ناچار باید به آن برسد. چه بخواهد و چه نخواهد، ‌و کوشش‌ها براى تغییر سرنوشت بیهوده است. بنابراین تفسیر،‌بدیهى است که انسان موجودى مجبور و بى اختیار است. بررسى منابع اسلامى نشان مى دهد این تفسیر مورد تأیید اسلام نیست و قبول و پذیرش آن، تمام مفاهیم مسلّم اسلامى از قبیل:‌تکلیف، جهاد، سعى و کوشش و استقامت را به هم مى ریزد. استاد مطهرى مى گوید: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی،‌انکار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نیرو و اراده و اختیار بشر است، چنین قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد».(۳) اما در تفسیر دوم از سرنوشت، در عین حال که دست تقدیر الهی در زندگی انسان و قضا و قدر الهی را مردود نمی داند، نقش انسان را در تعیین سرنوشت زندگی او می‌پذیرد. در این تفسیر، نقش انسان نه تنها مغایر با سرنوشت نیست، بلکه جزئی از سرنوشت است . در سرنوشت و تقدیر انسان چنین است که او سرنوشت خود را تعیین نماید. در واقع اختیارداشتن انسان جزئی از تقدیرات الهی است. پی‌نوشت‌ها: ۱. ر،ک: اسفار اربعه، ج ۶، ص ۳۷۶، نشر دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا. ۲. آموزش کلام اسلامی، ج ۱، ص ۳۲۸، نشر طه، قم ۱۳۷۸ش. ۳. مجموعة‌آثار، ج۱، ص ۳۸۴. @porseman313
✍ داستان فطرس ملک چیست و نافرمانی او چه بوده است؟ نام این فرشته فطرس می باشد، که یکی از فرشتگان الهی است، روایات متعددی درباره جریان بخشش او وجود دارد، که مضمون و محتوای آن ها یکسان است. در این روایت آمده است: "فطرس فرشته ای بود، که گردا گرد عرش الهی در گردش بود و درباره دستوری از اوامر خداوند کوتاهی و سستی ورزید. بالش به کیفر این نافرمانی چیده شد و به یکی از جزیره ها تبعید گردید. هنگامی که امام حسین(ع) متولد شد، جبریل برای عرض تبریک به پیامبر به سوی زمین فرود آمد و در راه با فطرس دیدار کرد. جبریل به وی پیشنهاد کرد، برای عرض تبریک و تهنیت، با او نزد پیامبر برود. هنگامی که جبریل او را به حضور پیامبر برد، به امر پیامبر، بالش را به بدن پاک امام حسین(ع) مالید و سلامتش را باز یافت". (۱) عده ای از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آیات صریح قرآن که ویژگی های فرشتگان را برشمرده، آن ها را بندگان مطیع و کریم و شایسته خداوند معرفی می کند و از هر نوع سرپیچی و نافرمانی پیراسته می داند، سازگاری ندارد؛ پس باید این گونه روایات را نادرست شماریم؛ به فرض درستی شان، بدان سبب که نکته ای فراتر از ادراک ما دارند، باید علمش را به اهلش یعنی اولیای برگزیده الهی واگذاریم و خود را در فهم آن ناتوان بدانیم. در مقابل عده ای بر این باورند، که فرشتگان اصناف و درجه های گوناگون دارند. گروهی مقرّبند و گروهی در درجه پایین تر جای گرفته اند. آیاتی که هر گونه نافرمانی و سرپیچی را از فرشتگان نفی می کنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان مقرب نبود، تا از هر نوع سرکشی پیراسته باشد؛ به ویژه آن که تخلّف و سرپیچی فطرس در برخی روایات کندی و سستی ورزیدن خوانده شده که نوعی ترک اولی است، نه گناه. چنان که پیامبران(ع) نیز درجات مختلف دارند: " تلک الرسل فضّلنا بعضهم علی بعض؛ بعضی پیامبران را بر بعضی برتری بخشیدیم. "(۲) عده ای از انبیا ترک اولی داشتند؛ ولی جمعی مانند پیامبر(ص) و خاندان پاکش جز اراده الهی اراده ای نداشتند و حتی از ترک اولی نیز پیراسته بودند. در برخی از این روایات که اشاره شد، جرم فطرس که مورد شفاعت امام حسین(ع) قرار گرفت، یک نوع غرور و خود بزرگ بینی بود. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید، به مقاله: پژوهشی در روایات فُطرس ملَک، از محمد احسانی فر، در مجله علوم حدیث شماره ۳۴. پی نوشت ها: ۱) کشی، رجال کشی، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش، ص۵۸۳؛ صدوق، أمالی، بیروت ، اعلمی، چ پنجم، ۱۴۰۰ق، ص۱۳۷؛ ابن قولویه، کامل الزیارات، نجف، مرتضوی، چ اول، ۱۳۵۶ق، ص۶۶؛ فتال نیشابوری، روضه الواعضین، قم، انتشارات رضی، چ اول، بی تا، ج۱، ص۳۵۶؛ مسعودی، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چ سوم، ۱۴۲۶ق، ص۱۶۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، قم، مؤسسه العلامه للنشر، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۴؛ مجلسی، بحار الأنوار، تهران، اسلامیه، چ دوم، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، ص۱۸۲. (نرم افزار سیره معصومان) ۲) بقره(۲) آیه ۲۵۳؛ بحارالانوار، پیشین، ج ۵۶، ص۱۸۴. @porseman313
✍ تکلیف افراد عقب مانده ذهنی در قیامت چیست؟ اگر این فرد واقعا خوب و بدش را نمی فهمد خدا از او تکلیفی نمی خواهد و در قیامت با لطف خود با او برخورد می کند. اما اگر برخی از چیز ها را می فهمیده (خوب و بد و زشت و زیبا) ولی نه کامل، خدا با همین احکام عقلی و فطری که می فهمیده از او بازخواست می کند. در خصوص این افراد و این که سرنوشت این ها در قیامت چگونه است و چگونه و به چه قاعده ای برای آن ها جایگاه و مقام آخرتی تعیین می گردد، از دیرباز بحث های گوناگونی در بین اندیشمندان وجود داشته و در کتاب های اعتقادی به آن ها پرداخته شده است. از نظر عقل و نقل، این گونه افراد چون از ادراک متناسب و قابل قبول که شرط هر تکلیف و مسئولیتی است، بی بهره اند، در دنیا هم تکلیفی بر عهده آنان نیست. در نتیجه، گناهی برای آنان ثبت نمیشود و عقوبت و مجازات هم نمیشوند و بر همین اساس سوال و جواب قبر و مانند آن در خصوص ایشان بی معناست. اما در مورد جایگاه اخرویشان نظرات گوناگونی ارائه شده از جمله آنکه اگر از خانوادهای مسلمان باشند، به دنبال پدر و مادر خویش - شاید به عنوان پاداش و مایه خوشحالی ایشان - به بهشت خواهند رفت. اما اگر وابسته به کفار و ظالمان باشند، به واسطه قصور ادراکی خود، در قیامت عذاب نخواهند شد. در برخی منابع آمده است: علم آن را به خدا واگذارید؛ یعنی درباره آن سؤال نکنید؛ خدا بهتر میداند با آن ها چه کند.[۱] در برخی روایات در باره اطفال شیعیان آمده است که در عالم برزخ فاطمه زهرا (س) آنان را تربیت میکند.[۲] ذکر شده که حکم دیوانگان، مانند اطفال است.[۳] البته در پاره ای از روایات نیز ذکر شده که این افراد به شکل خاصی در قیامت مورد آزمون قرار می گیرند تا وضع تسلیم یا متمرد بودن آن ها در برابر تکالیف الهی معین باشد. بعید نیست متناسب با وضع آخرت و میزان ادراکات آن ها در آن جهان آزمونی از ایشان گرفته شود. در حدیثی زراره از امام باقر (ع)نقل می‌کند: «وقتی قیامت می‌شود، خداوند با پنج دسته بحث می‌کند: طفل کسی که در دوران فترت بمیرد؛ کسی که در زمان پیامبر ابله باشد (سبک عقل)؛ دیوانهای که عقل نداشته باشد و بالأخره کر و لال. همه آن ها بر خدا اعتراض و یا عرض می‌کنند: تقصیری نداشتیم. اگر حجت ‌داشتیم، اطاعت می‌کردیم. خداوند فرشتهای را می‌فرستد و آتشی آماده می‌کند. سپس به آن پنج گروه می‌گوید: خداوند به شما امر فرموده است داخل آتش شوید. هر کدام از آن ها پذیرفتند و داخل آتش شدند. خداوند آتش را بر آن‌ها سرد و خنک می‌کند و از سوختن نجات شان می‌دهد؛ ولی عده ای که نپذیرفتند، به سوی آتش جهنّم سوق داده می‌شوند».[۴] پی نوشت: ۱- کافی، نشر دار الکتب لاسلامیه، تهران، ۱۳۸۰ ق، ج ۳، ص ۲۴۸ ۲- همان، ج ۵، ص ۲۸۹ و ج ۶، ص ۲۲۹ ۳- کافی، ج ۳، ص ۲۴۸ ۴- رعد (۱۳)، آیه ۱۷ @porseman313
✍ چرا تعداد افراد جهنمي بيشتر از بهشتي است؟ مطابق با آیات فراوان قرآن، سرنوشت همه افراد بشر در گرو اعمال آن ها است که آیا از مزرعه دنیا چه محصولی با خود آورده اند! علاوه بر این، بعضی از افراد نیز به خاطر استحقاق هایی که دارند مورد شفاعت قرار می گیرند. روی همین حساب و کتاب ها است که نمی توان تصویری دقیق و جزیی از سرنوشت همه آدمیان به تفکیک ترسیم کرد که این به علم الهی مربوط است. اما با توجه به فطرت حق جوی بشر و نیز برگرفته از بعضی از آیات باید گفت مطابق با وسیع بودن رحمت و مغفرت الهی،خط سیر عموم انسان ها به سر انجام نیکی ختم خواهد شد و سر انجام مشمول رحمت الهی قرار خواهند گرفت، جز معدود افرادی که به طور کامل از فطرت انسانی خود فاصله گرفته و ماهیت خود را با گناهان بزرگ تغییر داده اند،اینان سرایشان آتش ابدی خواهد بود.این گفته قرآن است: بَلى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ(1) آرى. آنان كه مرتكب كارى زشت شدند و گناهشان سراسر وجودشان را گرفته است، اهل جهنم اند و جاودانه در آن خواهند ماند. همه انسان ها در سیر الی الله که سیر از مبدأ به معاد است تا هنگام مرگ، مراحل مختلفی را طی می کنند که در این مراحل، تقدیر های متفاوتی برای انسان ها در نظر گرفته شده است، وجود بیماری های سخت، انواع بلا ها و مشکلات، سختی جان دادن و غیره از جمله امتحاناتی است که ممکن است در بی حساب کردن افراد از مواخذه قیامت موثر باشد. اما بعضی از افرادی که گناه می کنند تا لحظه مرگ دچار هیچ مشکلی نخواهند شد و خدای متعال حساب این افراد را به بعد از مرگ تقدیر کرده است. قابل باور است که بسیاری از افراد برای رسیدن به سر انجام نیک ( یعنی ورود به بهشت)؛فراخور عصیان و گناهی که انجام داده اند طعم عذاب الهی را بچشند. در حديث از پيامبر صلوات الله علیه مىخوانيم: آتش به فرد با ايمان روز قيامت مىگويد زودتر از من بگذر كه نورت، شعله مرا خاموش كرد! اين معنى از بعضى ديگر از روايات نيز استفاده مىشود. نتیجه: به گفته قرآن،این هدف آفرینش می باشد که همه موجودات مستحق رحمت الهی اند، اما تا زمانی که غرق گناه نشده اند، امید به نجاتشان وجود دارد و گناهکاران به نسبت گناهانی که انجام داده اند و موفق به توبه نشده اند، عذابش را خواهند چشید تا جایی که فقط افرادی که هیچ گونه امیدی بر نجاتشان نیست، برای همیشه در جهنم باقی خواهند ماند و از آنان به عنوان هیزم این تنوره عظیم و پر وحشت که خارج از توصیف بشری است استفاده خواهند شدإِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ(2) شما و آن چيزهايى كه سواى خدای متعال مىپرستيديد، هيزم هاى جهنم هستید.شما به جهنم خواهيد رفت. پی نوشت ها: 1.سوره بقره آیه 81. 2.سوره انبیاء، آیه 98. @porseman313
✍ آيا امام زمان(عج) به شهادت ميرسند يا به مرگ طبيعي از دنيا ميروند؟ آيا اين روايت درسته که ائمه همه يا شهيد مي شوند يا با زهر کشته مي شوند؟ قرآن مي فرمايد: "هر نفسي مرگ را مي چشد". [1]طبق اين آيه که بيان کننده سنت الاهي در باره هم? مخلوقات است، امام زمان (ع) نيز پس از برقراري عدالت جهاني و ايجاد حکومت جهاني از اين دنيا مي روند. اما آيا به مرگ طبيعي يا به شهادت؟ از دسته‌اي روايات استفاده مي‌شود که آن حضرت به مرگ طبيعي از دنيا مي‌رود. روايات زير از آن جمله‌اند: 1. ام سلمه از پيامبر خدا (ص) چنين نقل مي‌کند: مهدي از خاندان من و از فرزندان فاطمه است.... او در ميان مردم به سنت پيامبرشان عمل مي‌کند، پس هفت سال درنگ مي‌کند و آن گاه از دنيا مي‌رود و مسلمانان بر او نماز مي‌گزارند.[2] 2. در روايتي که در تفسير آيه شريفه: "ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَيهِم"[3]؛ پس از [چندي] دوباره شما را بر آنان چيره مي‌کنيم، از امام صادق (ع) نقل شده چنين آمده است: [منظور] خروج [امام] حسين(ع) با هفتاد تن از يارانش [در زمان رجعت است] در حالي که کلاه‌خودهاي زريني که دو رو دارد بر سر دارند و اعلام کنندگاني به مردم برسانند: اين حسين است که خارج شده است، تا آن جا که مؤمنان هيچ شک و ترديد درباره او نکنند و بدانند که او دجّال و شيطان نيست، و او است حجّت قائم [به حق] در ميان شما و چون معرفت به اين که آن حضرت همان حسين (ع) است در دل‌هاي شيعيان استقرار يافت، حضرت حجّت را مرگ فرا مي‌رسد و کسي که آن جناب را غسل مي‌دهد و کفن و حنوط مي‌کند و به خاک مي‌سپارد همان حسين [بن علي](ع) خواهد بود. جز وصي و امام هيچ کس متصدّي [کار کفن و دفن] وصي نشود.[4] 3. در روايت ديگري نيز امام صادق (ع) در پاسخ به اين پرسش که اولين کسي که به دنيا رجعت خواهد کرد چه کسي است مي‌فرمايد: [امام] حسين (ع) در پي قائم (ع) خروج مي‌کند... حسين (ع) به همراه آن گروه از يارانش که با او به شهادت رسيدند، به پيش مي‌آيد در حالي که هفتاد پيامبر او را همراهي مي‌کنند، آن گونه که به همراهي موسي بن عمران فرستاده شدند. قائم (ع) انگشتر خود را به او واگذار مي‌کند. پس حسين (ع) نخستين کسي است که عهده‌دار غسل و کفن و حنوط آن حضرت مي‌شود و ايشان را در قبر خود قرار مي‌دهد.[5] از دسته ا‌ي ديگري از روايات استفاده مي‌شود که آن حضرت به شهادت خواهند رسيد: 1. از امام حسن مجتبي (ع) روايت شده است: "به خدا سوگند، پيامبر خدا با ما پيمان بسته است که اين امر [امامت] را دوازده‌ تن امام از فرزندان علي و فاطمه به دست خواهند گرفت و هيچ کدام از ما نيست، مگر اين که مسموم يا کشته مي‌شود".[6] 2. امام صادق (ع) نيز در اين باره مي‌فرمايد: "به خدا قسم هيچ‌يک از ما نيست، مگر اين که کشته شده و به شهادت مي‌رسد.[7] 3. از امام رضا (ع) نيز مشابه همين تعبير، روايت شده است.[8] با توجه به اين دو دسته روايات اظهار نظر صريح و قطعي در مورد چگونگي وفات امام‌مهدي (ع) مشکل به نظر مي‌رسد. اما با توجه به اين که رابطه بين مرگ و شهادت عموم و خصوص مطلق است، يعني مرگ اعم از مردن طبيعي و شهادت است و شهادت نيز نوعي از مرگ است نه خارج ار آن، از اين رو مي توان روايات دست? اول را حمل بر شهادت نمود و تعارض ظاهري را رفع نمود چون روايات دست? اول در مقام بيان اصل مرگ هستند نه کيفيت آن. [1]. آل عمران، 185. [2]. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 104، ح 39. [3]. اسراء، 6. [4]. کليني، الکافي، ج 8، ص 250، همچنين ر. ک: بحارالانوار، ج 53، ص 94، ح 103. [5]. بحارالانوار، ج 53، ص 103، ح 130. [6]. بحارالانوار، ج 27، ص 217، ح 19. [7]. همان، ص 209، ح 7. [8]. همان، ص 214، ح 16. @porseman313
اصطلاحات و نکات ناب حوزوی اصطلاحات و نکات : قرآنی/ اصولی /فقهی/ منطقی /فلسفی/ و..... مفید برای مصاحبه های علمی (قضاوت) و امتحانات شفاهی. .https://eitaa.com/tollabdinijame https://eitaa.com/tollabdinijame میتونید کانال ما رو تبلیغ کنید
✍ تکلیف افراد عقب مانده ذهنی در قیامت چیست ؟ آیا در قیامت از او نیز تکلیف می خواهند ؟ اگر این فرد واقعا خوب و بدش را نمی فهمد خدا از او تکلیفی نمی خواهد و در قیامت با لطف خود با او برخورد می کند. اما اگر برخی از چیز ها را می فهمیده(خوب و بد و زشت و زیبا) ولی نه کامل، خدا با همین احکام عقلی و فطری که می فهمیده از او بازخواست می کند در خصوص این افراد و این که سرنوشت این ها در قیامت چگونه است و چگونه و به چه قاعده ای برای آن ها جایگاه و مقام آخرتی تعیین می گردد، از دیرباز بحث های گوناگونی در بین اندیشمندان وجود داشته و در کتاب های اعتقادی به آن ها پرداخته شده است . از نظر عقل و نقل، این گونه افراد چون از ادراک متناسب و قابل قبول که شرط هر تکلیف و مسئولیتی است، بی بهره اند، در دنیا هم تکلیفی بر عهده آنان نیست. در نتیجه، گناهی برای آنان ثبت نمیشود و عقوبت و مجازات هم نمیشوند و بر همین اساس سوال و جواب قبر و مانند آن در خصوص ایشان بی معناست . اما در مورد جایگاه اخرویشان نظرات گوناگونی ارائه شده از جمله آنکه اگر از خانوادهای مسلمان باشند، به دنبال پدر و مادر خویش - شاید به عنوان پاداش و مایه خوشحالی ایشان - به بهشت خواهند رفت. اما اگر وابسته به کفار و ظالمان باشند، به واسطه قصور ادراکی خود، در قیامت عذاب نخواهند شد؛ در برخی منابع آمده است: علم آن را به خدا واگذارید؛ یعنی درباره آن سؤال نکنید؛ خدا بهتر میداند با آن ها چه کند. (کافی، نشر دار الکتب لاسلامیه، تهران، 1380 ق، ج 3، ص 248) در برخی روایات در باره اطفال شیعیان آمده است که در عالم برزخ فاطمه زهرا (س) آنان را تربیت میکند. ( همان، ج 5، ص 289 و ج 6، ص 229) ذکر شده که حکم دیوانگان، مانند اطفال است. (کافی، ج 3، ص 248.) البته در پاره ای از روایات نیز ذکر شده که این افراد به شکل خاصی در قیامت مورد آزمون قرار می گیرند تا وضع تسلیم یا متمرد بودن آن ها در برابر تکالیف الهی معین باشد. بعید نیست متناسب با وضع آخرت و میزان ادراکات آن ها در آن جهان آزمونی از ایشان گرفته شود. در حدیثی زراره از امام باقر (ع)نقل می‌کند: «وقتی قیامت می‌شود، خداوند با پنج دسته بحث می‌کند: طفل کسی که در دوران فترت بمیرد؛ کسی که در زمان پیامبر ابله باشد (سبک عقل)؛ دیوانهای که عقل نداشته باشد و بالأخره کر و لال. همه آن ها بر خدا اعتراض و یا عرض می‌کنند: تقصیری نداشتیم. اگر حجت ‌داشتیم، اطاعت می‌کردیم. خداوند فرشته ای را می‌فرستد و آتشی آماده می‌کند. سپس به آن پنج گروه می‌گوید: خداوند به شما امر فرموده است داخل آتش شوید. هر کدام از آن ها پذیرفتند و داخل آتش شدند. خداوند آتش را بر آن‌ها سرد و خنک می‌کند و از سوختن نجات شان می‌دهد؛ ولی عده ای که نپذیرفتند، به سوی آتش جهنّم سوق داده می‌شوند». (رعد (13)، آیه 17.) @porseman313
✍ آيا اتفاقاتي که در طول شبانه روز براي ما مي افتد اتفاقي است يا هر لحظه زندگي ما طراحي خدا و براي امتحان ماست ؟ لحظه لحظه زندگي ما بر اساس قضا و قدر الهي شکل مي گيرد و هيچ چيزي به طور اتفاقي در عالم رخ نمي دهد . در قران فرمود : وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ? وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ? وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (انعام/59) و کليدهاي خزائن غيب نزد اوست، کسي جز او بر آن آگاه نيست و نيز آنچه در خشکي و درياست همه را مي‌داند و هيچ برگي از درخت نمي‌افتد مگر آنکه او آگاه است و نه هيچ دانه‌اي در زير تاريکي‌هاي زمين و نه هيچ تر و خشکي، جز آنکه در کتابي مبين مسطور است. اين که از يک طرف مسئله تقدير الهي مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است که خداوند مقرّر کرده است که انسان با اختيار و ارادة خود، يکي از راه ها را انتخاب کند. راهي که انسان با ارادة خود انتخاب کرده، همان است که مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر کرده که انسان با اختيار خود، آن راهي که خداوند از ازل مي داند، انتخاب کند. پس تقدير خداوندي اين است که بشر افعال خود را از روي اختيار انجام دهد، نه اين که تقدير او را به انجام يک طرف مجبور سازد. انسان به هر سو که رو آورد، همان قضا و قدر او است که با دست خود آن را انتخاب مي‌کند. انسان فقط يک نوع سرنوشت ندارد، بلکه سرنوشت هاي گوناگوني در پيش دارد که ممکن است هر کدام از آن‌ها جانشين ديگري گردد، مثلاً اگر کسي بيمار شود و معالجه کند و نجات پيدا کند، به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. نيز اگر معالجه نکند و رنجور بماند و يا بميرد، آن نيز به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. پس قضا و قدر با اختيار انساني منافاتي ندارد، زيرا انسان در تمامي کارهايي که از او سر مي زند، مختار و آزاد است. در عين حال اين تقدير الهي است که او را به هر سو مي کشد، چرا که مختار بودن انسان جزء تقديرات و قضا و قدر الهي است. @porseman313
✍ آیا امام زمان در بین مردم است و ازدواج کرده اند و فرزند دارند؟ چون امام زمان(عج) از دیده ها پنهان است و در پشت پرده غیبت قرار دارد، نمیتوان از راه حس و مشاهده و به صورت عادی به پاسخ سؤال نایل شد؛ نیز چون سؤال از مباحث عقلی و انتزاعی نیست، از راه برهان عقلی نیز نمیتوان پاسخ را دریافت نمود. و تنها راه اطلاع در این زمینه، روایات پیشوایان معصوم(ع) است. در حالی که در روایات صحیح و معتبر، پاسخ روشنی به پرسش وجود ندارد؛ بلكه در برخی روایات با ایهام و اشاره در این زمینه سخن به میان آمده است، از جمله: ۱- مفضل بن عمر گوید: از امام باقر(ع) شنیدم كه در مورد امام مهدی(عج) فرمود: "صاحب الزمان را دو غیبت است. یكی از آن دو به اندازهای طولانی شود كه برخی گویند: حضرت از دنیا رفته و برخی گویند كشته شده است اما كسی جز آنانی كه امور حضرت را پیگیری می كنند، از مكان و فرزندان وی آگاه نیستند".[۱] ۲- از امام صادق(ع) آمده است: "گویا می بینم حضرت مهدی(عج) با اهل و عیالش در مسجد سهله است".[۲] ۳- از امام هشتم(ع) در دعایی نقل شده است: "اللّهم اعطه فی نفسه و أهله و ولده و ذریته و جمیع معصیته ما تقرّ به عنیه و تسرّ به نفسه؛[۳] خدایا، مایه چشم روشنی و خوشحالی امام زمان(عج) را در او و خانواده و فرزندان و ذریه و تمام پیروانش فراهم فرما!". ۴- نیز از آن حضرت در مورد امام زمان(عج) این دعا نقل شده است: "اللهم صل علی ولاة عهده و الائمة من ولده؛[۴] خدایا، بر والیان و فرزندان وی كه امامند، درود فرست!". این روایات به فرض پذیرش و درستی سند و صحت انتساب آن به امام معصوم، غالبا از نظر دلالت به روشنی گویا نیست كه امام مهدی(عج) در دوره غیبت همسر و فرزند دارد. و در مورد حضور امام زمان در میان مردم هم طبق نقل برخی روایات امام زمان(عج) در بین مردم حضور می یابند ولی مردم ایشان را نمی شناسند، بعنوان مثال: از امام صادق «علیه السلام » نقل شده است كه، مردم امام خودشان را نایاب می كنند و از ایشان غایب می شود و در ایام غیبتش به موسم حج ظاهر می شود و مردم را می بیند ولی مردم اورا نمی بیند .[۵] همچنین جناب محمدبن عثمان عمری ( رحمه الله علیه) كه آخرین نایب امام مهدی «عج» بود ، می گوید : « به خدا سوگند یاد می كنم كه صاحب این امر هر سال به موسم حج حاضر میشود و خلایق را می بیند و می شناسد و ایشان (مردم )هم او را می بیند ولی نمی شناسند.[۶] پی نوشت: [۱]. شیخ طوسی، كتاب الغیبه، ص ۱۶۲. [۲]. مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷. [۳]. سید ابن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۰. [۴]. همان، ص ۵۱۰. [۵]. اکمال الدین،ج۲ص۴۴۰. [۶]. همان. " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍ آیا ۳۱۳ یار امام زمان علیه السلام قبل از ظهور با آن حضرت دیدار دارند؟ در رابطه با دیدار یاران امام زمان(عج) با آن حضرت قبل از ظهور،نمی توان اظهار نظر قطعی کرد، چرا که در رابطه با اصل امکان دیدار با آن حضرت قبل از ظهور دو دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه هرگونه دیدار و ملاقات با امام عصر(عج) را ناممکن می دانند و دیدگاه دیگر این ارتباط را برای افراد خاصی ممکن می داند. بنابراین هر چند نتوان در این رابطه اظهار نظر قطعی کرد، ولی ممكن است با بهره مندی از امدادهای الهی این كار صورت گیرد. از برخی روایات نیز استفاده می شود كه هرگاه شرایط ظهور امام فراهم شد و ۳۱۳ نفر وجود داشتند،‌ حضرت ظهور می كند. حال معلوم نیست ۳۱۳ همگی زنده اند و یا برخی از آن ها از دنیا رفته و در هنگام ظهور رجعت می كنند و یا برخی از ۳۱۳ نفر بعداً متولد می شوند. از این رو نمی توان گفت: یاران امام در زمان غیبت با حضرت در ارتباط هستند یا خیر؟ در مورد اینکه آیا آنها از اینکه جزو یاران امام زمان(عج) هستند،مطلع هستند یا خیر باید گفت: در روایات معصومان(ع) به نكته ‏ای برخورد نكردیم كه گویای این سخن باشد كه یاران حضرت مهدی(عج) از پیش آگاهی دارند كه جزء سیصد و سیزده تن یار حضرت می باشند. این گونه اطّلاعات از علوم غیبی است و علوم غیبی در اختیار خدا است. ممكن است یاران حضرت مهدی(عج) در آستانه ظهور حضرت با توجه به تكاملی كه نموده‏ اند، خداوند بزرگ تفضلی نماید و چند صباحی قبل از ظهور حضرت، آنان را از این نعمت بزرگ مطّلع نماید. اگر بپذیریم كه برخی از پیامبران الهی مانند حضرت عیسی(ع) جزء سیصد و سیزده یار امام مهدی(عج) به شمار می آیند، بعید نیست كه از موقعیّت خویش از قبل آگاهی داشته باشند. چون حضرت عیسی(ع) از پیامبران است و به همان دلیلی كه پیامبر اسلام و اوصیای حضرت از امور غیبی آگاه شدند، حضرت عیسی نیز آگاه شده است. اگر بپذیریم برخی از انسان‏های صالح گذشته مانند اصحاب كهف، وصیّ حضرت موسی(ع) یوشع بن نون و مالك اشتر و مقداد جزء یاران حضرت به شمار می آیند و رجعت می كنند، بعید نیست در عالم برزخ از موقعیت خود با خبر باشند. اما دربارهچگونگی پیوستن آنها به مولایشان می توان گفت: از روایات اینگونه استفاده می شود که آنها در زمان موعود از شهرهای مختلف به سوی حضرت مهدی(عج) رهسپار می شوند. در روایات آمده است كه در آغاز چهل و پنج تن از نه قبیله و شهر مختلف نزد حضرت گرد می آیند. سپس به این عده افزوده می شوند و از شهرهای مختلف و دور دست یاران حضرت با سرعت ویژه ای به سوی حضرت رهسپار می گردند و دور حضرت حلقه می زنند. مرحوم سید محسن امینی در كتاب گرانسنگ اعیان الشیعه از هشتاد و چند شهر و دیار نام می برد كه این عده (سیصد و سیزده تن) از آن شهرها بر می خیزند. از جمله آن‏ها قم، كوفه، طالقان، گرگان، طبرستان، طرابلس، بیروت، دمشق، ری، فلسطین، قزوین، شیراز، دیلمان، بصره، اهواز و كرمان است. این‏ها همدیگر را نمی شناسند و بدون این كه با هم و عده‏ ای گذاشته باشند، در موعد مقرر جمع می شوند (یجتمعون مِن أقاصی الأرض علی غیر میعاد لا یعرف بعضُهم بعضاً.)[۱] پی نوشت: [۱]. سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۸۴. @porseman313
✍ آیا فرشتگان اختیار دارند، اگر دارند فرقشان با انسان چیست؟ ملائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ (۶ تحریم) فرشتگانى كه هرگز خدا را در آنچه دستورشان مى‌دهد نافرمانى ننموده بلكه هر چه مى‌گوید عمل مى‌كنند. دقت در آیه بالا دو نکته را روشن می کند: ۱- فرشتگان دارای اراده و اختیار هستند. چون اگر این گونه نبودند، معنا نداشت به آن ها امر شود. و امر به موجودی تعلق می گیرد که اختیار داشته باشد. همچنان که اگر اختیار نداشتند، سخن از معصیت درباره آن ها نیز بی معنا می شد. ۲- اراده آن ها بر خلاف نوع انسان، هرگز به گناه تعلق نمی گیرد. و همیشه مطابق دستور خدا عمل می کنند. شاید راز اینکه فرشتگان گناه نمی کنند، در این باشد که آن ها دعوتی به سوی گناه ندارند که آن را پاسخ بگویند: رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى رَكَّبَ الْعَقْلَ فِی الْمَلَائِكَةِ بِدُونِ الشَّهْوَةِ وَ رَكَّبَ الشَّهْوَةَ فِی الْبَهَائِمِ بِدُونِ الْعَقْلِ وَ رَكَّبَهُمَا جَمِیعاً فِی بَنِی آدَمَ ( مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار ص ۲۵۱ ) امام صادق (ع) می فرمایند: خداوند متعال عقل بدون شهوت را در فرشتگان قرار داد، و شهوت بدون عقل را در حیوانات، و عقل و شهوت را در انسان. برای جواب مساله از نظر فلسفی نیز باید دقت کنیم که هر چقدر وجود به تجرد نزدیک تر باشد، از عقل و اراده بالاتری برخوردار است. و طبق فلسفه، فرشتگان مجرد محض هستند. در حالی که انسان اگر چه مجرد است اما در مقام فعل، وابسته به ماده شده و در نتیجه، اراده و اختیار فرشته با اولویت اثبات می شود. @porseman313
✍ آیا در عالم برزخ نیز رشد و تکامل یا انحطاط و خسران وجود دارد ؟ عالم برزخ، عالمی است بین دنیا و قیامت کبری که از جهاتی به دنیا شباهت دارد و برخی ویژگی های آن مشابه قیامت است. در برزخ همانند دنیا شب و روز وجود دارد. جایگاهی موقتی است و گذرگاهی است که هیچ انسانی در آن بقا و خلود ندارد. پرونده اعمال خیر و شر انسان مسدود نمی گردد، بلکه نامه عمل همچنان گشوده است تا آثار و پیامد اعمال خوب وبدی که در دنیا انجام داده، در آن نامه درج گردد. اگر بازماندگان هدایایی از دعا و خیرات و طلب مغفرت برای وی بفرستند و حتی ذکر خیری از وی به میان آورند، در کاهش کیفر یا افزایش ثواب و جلب رحمت و مغفرت الهی مؤثر است.(۱) بنابراین در عالم برزخ همانند دنیا، رشد و تکامل یا انحطاط و خسران وجود دارد و تداوم می یابد، اما تفاوت هایی با دنیا دارد که از این جهت مشابه قیامت کبری است. مهم ترین آن این است که انسان در دنیا مختار است راه هدایت و رشد و کمال را برگزیند و از راه تفهّم و تدبّر در آیات آفرینش (طبیعت ) و تشریع (قرآن ) بنده شاکر خدا گردد و به لوازم و اوامر و نواهی آن عمل نماید و سیره و سنت انبیا و اولیا مخصوصاً چهارده معصوم را تابلوی راه زندگی خویش برگزیند و در گروه صالحان و مقرّبان پیشگاه ربوبی درآید، یا بنده کافر گردد و با بی توجهی و بی اعتنایی به نعمت های الهی ولوازم آن مخصوصاً نعمت (قرآن و عترت ) راه کفران را در پیش گیرد و حقایق را نادیده گیرد و راه سعادت و کمال راپشت سر اندازد و کوره راه های شقاوت و بدبختی را پیش گیرد.(۲) اما بدانیم دنیا مزرعه است. نتیجه بحث: بدون تردید عامل برزخ جهان رکود و توقف نیست، بلکه روح و عقل انسان ها در برزخ به سوی تکامل علمی وفرهنگی و دینی در بُعد نظری حرکت می کند. بدین سان که دور هم جمع می شوند و مطالب علمی و معارف اسلامی به وسیله ارواح عالِمان و نوابغ، برای کسانی که این گونه معلومات را کسب کرده اند، مطرح می گردد. مطابق بعضی روایات، آموزش وحفظ قرآن در برزخ انجام می گیرد، زیرا ارتقا به درجات بهشت در قیامت در گرو خواندن آیات قرآن است. ملائکه می گویند:قرآن بخوان و بالا برو.(۳) کسانی که در دنیا از معلومات بی خبرند، در برزخ نیز چنین هستند. در برزخ فرصتی مساعد و طولانی برای تعلیم و تعلم وجود دارد.(۴) اما این طور هم نیست کسانی که کار بد انجام داده باشند در آن جا امکان جبران آن را داشته باشند زیرا انسان تا در دنیا است باید کارهای خوب را انجام دهد ولی از برزخ به بعد چنین فرصتی را ندارد و در آن جا باید حساب پس دهد و جای عمل یا جبران کارهای ناشایستی که انجام داده نیست. پس وضعیت انسان ها تغییر نمی کند. پی نوشت ها: ۱. شهید مطهری، حیات اخروی و مجموعه آثار ج ۲ ص ۵۱۹. ۲. کهف(۱۸) آیه ۲۹و الانسان (۷۶)آیه ۳. ۳. از نبی مکرّم ـ چهل حدیث، امام خمینی، ص ۲۵۹. ۴.محمد باقر شریعتی سبزواری، معاد در نگاه عقل و دین، ص ۳۲۴. @porseman313