eitaa logo
" کانـالــ سفیران حجاب "
26.3هزار دنبال‌کننده
55هزار عکس
853 ویدیو
29 فایل
ادمین ثبت نام مسابقه: @girls_313 . تبلیغات سفیر 313👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
✍  انگیزه ابوبکر از غصب فدک چه بود؟ غاصبان فدک انگیرهای مختلفی از غصب آن داشتند؛ در این جا به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم: 1- امیرمؤمنان (علیه السَّلام) در نامه اى خطاب به عثمان بن حنیف می نویسد: غاصبان فدک انگیرهای مختلفی از غصب آن داشتند؛ در این جا به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم: 1- امیرمؤمنان (علیه السَّلام) در نامه اى خطاب به عثمان بن حنیف می نویسد: «بَلى کانَتْ فى أیْدِینا فَدَک مِنْ کُلِّ ما أَظلّته السَّماءُ، فَشَحَّت عَلَیْها نُفُوسُ قوم وَ سَخَت عَنْها نُفُوسُ قَوم آخَرینَ وَ نِعمَ الحَکَمُ اللّهُ». (آرى از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده بود، تنها فدک در اختیار ما بود، گروهى بر آن بخل و حسادت ورزیدند، و گروه دیگر سخاوتمندانه رها کردند، و بهترین حاکم خدا است). 2. دارایی و درآمد فدک می توانست پایه های قدرت اهل بیت راتقویت کند؛ به نحوی که با حمایت از اقشار آسیب پذیر و تألیف قلوب مردم جبهه قدرتمندی علیه حاکمیت غاصب شکل می گرفت، خلافت از ارزش این امتیاز مطلّع شده بود که در همان روزهاى نخست، فدک را از دست خاندان پیامبر خارج کرد. 3. از طرفی خلافت نوپای غصبی به خاطر تقویت مالى پایه هاى حکومت خود و با عنوان کردن این ادعا که پیامبران چیزى از خود به ارث نمى گذارند، «فدک» را مصادره کرد. آنان حدیثى را دستاویز قرار دادند که قرآن آن را تکذیب مى کند؛ می گویند پیامبر فرموده: « نحن معاشر الانبیاء لا نورث ما ترکناه صدقة»؛ (ما گروه پیامبران، چیزی به ارث نمی گذاریم، هر آنچه ترک می کنیم صدقه است) در پاسخ به ادعای آنها باید گفت: چگونه پیامبران از خود ارث برجا نمى گذارند، در حالى که خداوند می فرماید:  «وَ وَرِثَ سُلیمانُ داودَ». ؛ ( سلیمان وارث داود شد) و می فرماید: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا». (به من فرزند پاکیزه اى عطا کن تا از من و از خاندان یعقوب ارث برند او را مورد رضایت خود قرار ده). اگر واقعاً پیامبران ارث نمى گذارند، چرا پیامبر آن حکم الهى را به دخترش زهرا (س) که تنها وارث او بود نگفت و به فردى که اصلًا با موضوع ارتباطی نداشت گفت. نهج البلاغه، نامه 45. سوره نمل، آیه 16. سوره مریم، آیه 5 و 6. " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍ آیا پس از دفن شبانه حضرت زهرا(س) عده ای قصد داشتند، نبش قبرکنند و بر پیکر ایشان نماز بخوانند؟ در منابع آمده است که مسلمانان صبح روز تدفین به بقیع رفتند و در آن چهل قبر مشاهده کردند. این موضوع بر آنان گران آمد و یکدیگر را ملامت کردند که تنها دختر پیامبر از دنیا رفت و به خاک سپرده شد، اما آنان حاضر نبودند و حتی قبرش را نمی‌شناسند. والیان امور دستور دادند کسانی از زنان مسلمان این قبرها را تا قبر دختر پیامبر(ص) پیدا و بر جنازه او نماز خوانده شود مفید، الاختصاص، 185؛ طبری امامی، 136؛ مجلسی، بحارالانوار، 43، 171 وقتی این خبر به امیرالمؤمنین(ع) رسید، غضب‌آلود از خانه بیرون آمد. چشم‌هایش از شدت خشم سرخ شده و رگ‌های گردنش برآمده بود و لباس زردی را بر تن داشت که در حوادث سخت و جنگ‌ها می‌پوشید. کسانی که این وضع را دیدند، خود را به بقیع رساندند و به مردم هشدار دادند که علی(ع) قسم خورده است اگر سنگی از این قبرها جابه‌جا شود، شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد. امام به بقیع رفت و عمر و اصحابش نزد او رفتند و قسم خوردند که قبر دختر پیامبر(ص) را نبش خواهند کرد و بر او نماز خواهند خواند. اما علی(ع) به شدت با عمر برخورد کرد و او را تهدید نمود و ابوبکر نیز وساطت کرد و بدین ترتیب، این مسئله پایان پذیرفت و مردم پراکنده شدند طبری امامی، 136ـ137؛ مجلسی، 43 / 171ـ172  " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍ چرا ازدواج با خواهر زن حرام است؟ یکى از مسلّمات اسلامى این است که احکام شرعى تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعى است، یعنى هر امر شرعى به علت مصلحت ضرورى است . هر نهى شرعى ناشى از مفسده اى است که باید ترک شود. خدا براى این که بشر را به مصالح واقعى که سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب یا مستحب کرده است . براى این که بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره اى کارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهیى. مصالح و مفاسد و به تعبیر دیگر حکمتها به گونه اى است که اگر عقل انسان به آنها آگاه گردد، عقل نیز همان حکم را مى کند که شرع بیان کرده است. 💫احکام شرعى دو گونه اند: 1. احکامى که برخى از فلسفه هاى آن ها در قرآن و روایات بیان شده است مانند روزه که خداوند درباره آن مى فرماید: «کتب علیکم الصیام ...لعلکم تتقون» (1) "روزه بگیرید...تا پرهیزگار شوید". یعنى فلسفه روزه ، پرهیز از گناه است که تسلط بر نفس سرکش و هوس ها در پرتو آن حاصل مى شود. یا در مورد حرمت قمار و شراب مى فرماید: «شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار، میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد... .» (2). 2. احکامى که فلسفه آن ها در قرآن و روایات بیان نشده یا پیشوایان معصوم(علیهم السلام) آن ها را بیان کرده اند، ولى به دست ما نرسیده است . در این مورد، ممکن است با دلیل هاى عقلى یا تجربى به بخشى از حکمت هاى آن پى ببریم. بعضی از حکمت های احکام نیز با پیشرفت علم روشن می گردد، همان طوری که بعضی از احکام در زمان معصومین علیهم السلام بدون ذکر حکمت و دلیل آن بیان گردیده ولی امروز علم بشر به حکمت آن پی برده است. مانند، حکم حرمت گوشت خوک . 💫چرا ازدواج با خواهر زن حرام است؟ ازدواج همزمان با دو خواهر حرام است، ولی اگر یکی از آن ها از دنیا برود یا طلاق بگیرد، ازدواج با خواهر بعدی جایز است. بر همین اساس خواهر زن بر مرد محرم محسوب نمی شود. دلیل اینکه جمع بین دو خواهر در ازدواج حرام است، قرآن کریم است. در آیه 23 از سوره نساء، خداوند حکم حرمت جمع بین دو خواهر را در امر ازدواج بیان نموده است. 💫اما حکمت مسئله: شاید رمز این که اسلام از چنین ازدواجى جلوگیرى کرده، این باشد که دو خواهر به حکم نسب و پیوند طبیعى نسبت به یکدیگر علاقه شدیدى دارند، ولى هنگامى که رقیب هم شوند، نمى توانند علاقه سابق را حفظ کنند، به این ترتیب یک نوع تضاد عاطفى در وجود آن ها پیدا مى شود، که براى زندگى آن ها زیانبار است؛ زیرا دائماً انگیزه «محبت» و انگیزه «رقابت» در وجود آن ها در حال کشمکش و مبارزه است.(3) گفتنی است که حرام بودن ازدواج با خواهر زن در زمانی که خواهر دیگرش همسر انسان باشد از باب محرم بودن خواهر زن نیست، بلکه از باب اینکه جمع بین دو خواهر یا ازدواج همزمان با دو خواهر حرام است. و دلیل این مسئله قرآن کریم است که جمع بین دو خواهر را در مسئله ازدواج در یک زمان منع کرده است. (4) پی نوشت ها: 1. بقره (2) آیه 183 . 2. مایده (5) آیه91. 3. آیت الله مکارم شیرازی،تفسیر نمونه، ج3، ص: 418.نشر دارالکتب الاسلامیه تهران بی تا. 4. سوره نساء، آیه 23. " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍ چرا وقتی افراد از دین خارج میشوند خشن تر و دشمن دین میشوند؟ شهید مطهری : به طورکلی افرادی که به دین می‌گروند و سپس بیرون می‌روند از افرادی که از اول گرایش پیدا نکرده‌اند خشن‌تر و ضد انسان‌تر می‌شوند؛ زیرا دین به حکم نیروی عظیم خود همه عواطف دیگر انسانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و اگر رفت همه آنها را که در خود هضم و جذب کرده بود نیز با خود می‌برد. این است که افرادی که زمانی متدین بوده و سپس بی‌دین شده‌اند از بی‌دین‌های اوّلی خشن‌تر و بی‌عاطفه‌تر و خطرناک‌تر می‌شوند. اما خطرناک‌تر از این طبقه، متدینان منحرف‌شده و کج‌سلیقه خشکه مقدس‌اند. این طبقه علاوه بر اینکه عواطف انسانی‌شان تحت‌الشعاع عاطفه دینی قرار گرفته و از تأثیر مستقل افتاده، نیروی دین به حکم اینکه منحرف شده اثر خود را نمی‌بخشد و از آن طرف چون زائل نشده و به صورت انحرافی کار می‌کند به همان قدرت که مقتضای نیروی دین است فعال است. اینها دیگر از هر سبع خطرناک‌تر و وحشتناک‌ترند. تاریخ نشان می‌دهد که بی‌رحمانه‌ترین جنگ‌ها، کشتارها، زجر و شکنجه‌ها به وسیله خشکه مقدسان صورت گرفته است. بزرگ‌ترین نمک‌نشناسی‌ها را اینها انجام می‌دهند زیرا یحْسَبونَ انَّهُمْ یحْسِنونَ صُنْعاً. جنگ‌های صلیبی، جنگ‌های خوارج، حتی فاجعه کربلا ساخته دست این طبقه است. پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب، ص75-74 " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍ اگر در جايي هم گناه تمسخر بر انسان صدق کند و هم غيبت آيا براي او 2 گناه است مثلا پشت سرکسي ادايش را در بياورد ؟ بله در صورتی که یک فعل تعاریف دو یا چند گناه بر آن صدق کند ، آن فعل بیش از یک گناه محسوب می شود. اما می تواند برای آن فعل یک توبه حقیقی کنید که شامل پشیمانی واقعی و عزم عدم تکرار آن گناه است. نکته آخر آنکه اگر گناه ما حق الناس بود علاوه بر توبه باید از صاحب حق حلالیت بطلبیم(لزومی در گفتن نوع گناه به صاحب حق نیست) این حلالیت طلبیدن اگر در جنبه های مالی باشد نیاز به ادای حقوق مادی صاحب حق نیز هست. اما اگر طلب حلالیت به دلیل امکان دعوای شدید یا مشکلاتی شدید نظیر آن ممکن نبود میتوان کارهای خیری مانند قرائت قرآن و صلوات و استغفار به نیت صاحب حق انجام داد و باید این کارها آنقدر صورت گیرد که احتمال قوی بدهیم اگر آن فرد از کارهای خیر ما با خبر میشد حلالمان می کرد. " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍ خانمی که دارای درآمد بوده و طلا خریده ولی از آن استفاده نکرده، آیا سر سال خمسی باید خمس آن را بپردازد؟ آیت الله خامنه ای: اگر در حدّ شأن او باشد و مورد نیازش و به قصد استفاده خریده خمس ندارد. آیت الله مکارم: چنانچه طلا مورد استفاده جهت زينت بانوان نباشد يا اضافه بر شأن و نياز آنها باشد وسال خمسي بر آن بگذرد، خمس دارد. سکه های بهار آزادی نيز فقط خمس دارد. آیت الله سیستانی: خمس دارد. آیت الله وحید: بله متعلق خمس است. منابع: [1]. استفتاء اینترنتی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: 528723. [2]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم، کد رهگیری: 9401180077. [3]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله سیستانی، کد استفتاء: 314425. [4]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله وحید، شماره سوال: 5222. " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
اصطلاحات و نکات ناب حوزوی اصطلاحات و نکات : قرآنی/ اصولی /فقهی/ منطقی /فلسفی/ و..... مفید برای مصاحبه های علمی (قضاوت) و امتحانات شفاهی. .https://eitaa.com/tollabdinijame https://eitaa.com/tollabdinijame میتونید کانال ما رو تبلیغ کنید
رهن و اجاره بسیاری از مردم پول می دهند و خانه ای را رهن می کنند و اجاره خانه را کم می کنند، این کار به یک صورت صحیح و به یک صورت باطل است. صورت باطل:👇 اگر قبلا وام و رهن انجام گیرد و ضمن آن شرط کند مال الاجاره تقلیل داده شود، حرام و باطل است.1 صورت صحیح:👇 خانه را اجاره کند (هر چند به مبلغ کم) و در ضمن عقد اجاره، شرط کند وامی به فلان مبلغ از سوی مستأجر به مالک داده شود و خانه در مقابل آن رهن باشد، که در این صورت ربا نیست و حلال است و راه دیگر اینکه صاحب خانه قسمتی از خانه را به شخص بفروشد به همان قیمت که پول پیش می گیرد و مابقی آن را اجاره بدهد و شرط کند که اگر تا سر سال مثلا پول پیش را به او پس داد، قسمت فروخته شده را پس بگیرد، که به آن بیع شرطی گویند. 1. توضیح المسائل مکارم، ص497. مسائل جدید ص88 " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
هدایت شده از سفیران فاطمیه
✍ کتاب نسل قابیل؛ جنایات آل سعود درخاورمیانه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد. به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، وهابیت یکی از فرق نسبتا نوپای اسلامی است که بیش از دو قرن، عربستان و بعضی ازکشورهای اسلامی را تحت تاثیر خود قرار داده است. آل سعود نیز خود را وام دار محمدبن عبدالوهاب می دانند و در عربستان و منطقه حجاز حکمرانی می کنند.هم اکنون سرزمین های اسلامی سوریه ،عراق، بحرین، یمن،افغانستان ،پاکستان و...در آتش تکفیر وهابیت و آل سعود می سوزند. آن ها میراث دار خوارج اند که مسلمانان را مشرک دانسته و رافت ومحبت و برادری اسلامی برایشان معنایی ندارد. این کتاب نگاهی است به شکل گیری وهابیت در عربستان و تاثیراتی که این تفکر بر دنیای اسلام گذاشته است. تحلیل های نویسنده «هزارتوی سعودی» با وجود پیش داوری های غربی، خواندنی است  در این کتاب، جنایت های آل سعود در جهان اسلام مورد بحث و واکاوی قرار گرفته است و به موضوعاتی مانند: آل سعود کیست ؟، مذمت آل سعود در روایات رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)، سقوط آل سعود از علائم ظهورامام مهدی (علیه السلام)، خیانت آل سعود به جهان اسلام،حمایت سعودی ها از صدام در حمله به ایران و حمله به یمن در آخرالزمانپرداخته شده است. کتاب نسل قابیل؛ جنایات آل سعود درخاورمیانه به کوشش جواد بامری در 325 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد. علاقه مندان جهت تهیه کتاب میتوانند از طریق سایت من و کتاب و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه 3000141441 کتاب را با پست رایگان دریافت نمایید. http://manvaketab.ir/558954-نسل-قابیل https://bookroom.ir/people/41965/جواد-بامری کانالـــ سفیـــران زینبیـــون👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2383347712C192e82344f
✍ شخصی از وطن به مقصد شهری مسافرت می کند که تا اول آن شهر مسافت شرعی نیست لکن تا نقطه‌ای که مقصود اوست مسافت شرعی می باشد، آیا برای محاسبه مسافت شرعی اول شهر ملاک است یا نقطه‌ای که مقصود فرد می باشد؟ آیت الله خامنه‌ای: اگر برای نقطه خاصی سفر نکرده بلکه مقصود او خود شهر است، اول شهر ملاک است اما اگر نقطه خاصی مد نظر است، مثلاً دوستی او را به منزل یا باغی که در داخل همان شهر است دعوت کرده، در محاسبه مسافت، همان نقطه باید در نظر گرفته شود. آیت الله مکارم: ملاک در مسافت شرعی، آخرین خانه های شهر مبدأ تا اولین خانه های شهر مقصد می باشد. آیت الله سیستانی: ملاک مقصد نهایی در سفر است. آیت الله شبیری زنجانی: در فرض سوال که مقصد خود شهر نیست، باید مسافت تا منزل محاسبه شود نه خود شهر. آیت الله فاضل: معیار و ملاک در مسافت شرعی فاصله بین دو شهر است یعنی اگر از آخرین خانه های شهر مبداء تا اولین خانه های شهر مقصد به مقدار مسافت شرعی نشود هرچند در داخل شهر مقصد تا نقطه ای که مقصود او است به مقدار مسافت شرعی برود حکم مسافر را ندارد و نمازش تمام است. منابع: [1]. پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، احکام روزانه. [2]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم، کد رهگیری: 9405120239. [3]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله سیستانی، کد استفتاء: 374736. [4]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله شبیری زنجانی، شماره سوال: 19596. [5]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله فاضل لنکرانی، کد رهگیری: 9402195. " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍ آیا علم شمشیر دو دم است یا سوء استفاده از علم به علت جهل است؟ برای پاسخ به این پرسش، باید به این نکات توجه داشته باشیم: الف. معنای علم علم در لغت به معانی زیر آمده است: دانستن،دانش، اظهار و روشن کردن، إدراک شیء،نقیض جهل، یقین، معرفت. البته باید گفت: علم حضور و احاطه بر چیزی است، و احاطه دارای مراتب است، وقتی علم با ادراک خصوصیات همراه شد می شود معرفت و اگر با آرامش همراه شد می شود یقین." ب. معنای لغوی جهل جهل به دو معنا آمده یکی در مقابل علم  و دیگری در مقابل عقل ج.علم در روایات در باب علم تعابیر متفاوتی در روایات داریم تعدادی در بیان منفعت علم است و تعدادای در مضرت علم و بعضی در بیان منفعت نداشتن بعضی از علوم...، برای نمونه چند روایت را بیان می کنیم: 1. "علم به کثرت تعلم نیست تنها نوری است که خداوند در قلب کسی که می خواهد او را هدایت کند می تاباند." 2. "رسول الله در مسجدی وارد شد در حالی که جماعتی پیرامون مردی حلقه زده بودند فرمود: این مرد کیست؟ عرض کردند: علّامه است. فرمود: علّامه کیست؟ گفتند عالم ترین مردم به انساب و تاریخ عرب و... .حضرت فرمود: این علمی است که کسی که جاهل به آن باشد ضرر نمی بیند و به کسی که آن را می داند نفعی نمی رساند ...". علم دارای معانی و کاربردهای متعدد است؛ به نظر می رسد در این پرسش این معانی در هم آمیخته شده و اشتباهاً به جای یک دیگر به کار گرفته شد؛ زیرا مقصود از علمی که ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد علوم مدوّن و رایج است؛ این علوم هر چند از آن جهت که علم است نور نیز است ولی نور نیز ممکن است مورد استفاده سوء قرار گیرد اما علمی که امکان استفاده سوء از آن نیست، این علوم رایج نیست بلکه حقیقتی است که در اثر طهارت نفس و منزه داشتن آن از آلودگی ها از سوی خداوند به انسان افاضه و عطا می شود؛ این علم از آن رو که در اثر ارتباط با خداوند به دست می آید نور خالص است که فقط خیر دارد و شر ندارد. علمی که نور است، علم لدنی است و با تعلیم و تعلّم حاصل نمی شود، بلکه نور هدایتی است که خداوند آن را بر قلب مؤمنی که شایستگی آن را دارد، می تاباند. هر چند حقیقت علم از نگاه روایات همان نور الاهی است، که گاهی به لحاظ کارکرد از آن به هدایت تعبیر می شود چون علمی که هدایت ندارد گویی اصلاً علم نیست؛ زیرا مهم ترین ویژگی علم راه گشایی و هدایتگری آن است. ولی گاهی در روایات علم به معنای متعارف نیز به کار می رود؛ مانند آن چه در روایت سوم ذکر شده است؛ یا این که در خیلی از روایات از همراهی علم با صفات رذیله منع شده چرا که اگر علم با صفات رذیله همراه شود می تواند مخرّب باشد. نتیجه این که از نظر روایات، به چیزی علم گفته می شود که هدایتگر باشد از این رو هر جا که علمی از علم بودن خارج شده، آن بر این مبنا است که این خصوصیت را ندارد نه این که در لغت متعارف به آن اطلاق علم نمی شود. پس می توان نتیجه گرفت هر علمی نور خالص نیست و علم می تواند با سوء استفاده صاحبش مخرب واقع شود و یا با حسن استفاده صاحبش مفید واقع شود . جمع بندی: این که علم به معنای متعارف خود(نه به معنای هدایت) شمشیر دو دم است؛ به این معنا است که علم فی نفسه خیر و شر نیست؛ بلکه مانند وسیله ای است که هر چند برای استفاده درست ساخته شده ولی می تواند مورد سوء استفاده نا اهلان قرار گیرد و یا در خدمت انسان ها باشد، و همین که گاهی مورد سوء استفاده قرار می گیرد نشان این است که نور محض نیست و این ذره ای از کمال علم نمی کاهد؛ چرا که کلمه حق نیز می تواند مورد استفاده باطل قرار گیرد پس سوء استفاده از ابزار، موجب پایین آمدن ارزش آن ابزار نیست، بلکه ارزش کسی را که از ابزار سوء استفاده کرده پایین می آید. استدلالی که در سؤال برای نشان دادن این نکته مطرح شده که سوء استفاده از علم از روی جهالت است، نیز نمی تواند مورد پذیرش قرار گیرد؛ زیرا کسانی که مثلاً از دانش فیزیک برای ساختن بمب اتم استفاده کردند از روش استفاده صحیح از آن بی اطلاع نبودند؛ ولی نکته این جا است که قدرت طلبی و شهوت محوری، کار آنان را به جایی کشید که به علم خود عمل نکرده از روی علم و آگاهی فیزیک را مورد سوء استفاده قرار دادند. بله همان گونه که بیان شد جهل دو معنا دارد یکی به معنای مقابل علم و دیگری به معنای مقابل عقل. اگر مراد ما از جهل معنای دوم باشد می توان کار این اشخاص را جاهلانه دانست؛ یعنی گفت که کار اینان عاقلانه نبوده و به حکم عقل بی توجهی کرده اند و این جاهلان افرادی اند که علم را مورد سوء استفاده قرار داده اند. " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍ چرا در قرآن عبارت «فبشّرهم بعذاب الیم» آمده، در حالی که بشارت معنای مثبت دارد؟ در قرآن و لغت، واژه «بشارت» در خبر مسرّت بخش (مژده) و اندوه بخش هر دو به کار می رود،[1] اما طبق قرائن یکی از این دو معنا مشخّص می شود. واژه «بشارت» (بشارة) در قرآن نیامده، اما مشتقّات آن ذکر شده است؛ مانند «بشرى»: «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرى لَکُمْ»؛[2] خدا آن را (یاری فرشتگان) براى شما بشارت و خبر شادى بخش قرار داد. کلمه «بُشرى» در این آیات و مانند آن به معناى خبر مسرّت بخش و مژده به کار رفته است. اما واژه «بشِّر» در قرآن کریم، به هر دو معنای بشارت آمده است؛ مانند: «بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار»؛[3] به کسانى که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام دادهاند، بشارت ده که باغ هایى از بهشت براى آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. کلمه «بشّر» در این آیه، به معنای مژده و خبر شادمانی آمده است. «بَشِّرِ الْمُنافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً»؛[4] به منافقان بشارت ده که مجازات دردناکى در انتظار آنها است. و «فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیم».[5] در این آیات، کلمه «بشّر» به معنای خبر اندوه بخش بوده که استعمال این کلمه، یک نوع استعاره و یا تحکّم است؛ یعنی، غیر از عذاب هیچ چیز دیگری برای آنان نیست؛[6] زیرا چون موعظه و پند و نصیحت در دل هاى کفار و بت پرستان هیچ گونه اثرى نمی گذارد، خداوند خطاب به پیامبر (ص) فرموده که به آنان عذاب دردناک و عقوبت را اعلام نماید، و نوعی طعن و سرزنش است.[7] [1]. قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج1، ص 194، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش؛ طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینى، سید احمد، ج 3، ص 221، کتابفروشى مرتضوى، تهران، چاپ سوم، 1375ش. [2]. آل عمران، 126. [3]. بقره، 25. [4]. نساء، 138. [5]. انشقاق، 24. [6]. قاموس قرآن، ج1، ص 194؛ مجمع البحرین، ج 3، ص 221. [7]. حسینى همدانى، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق: بهبودى، محمد باقر، ج 18، ص 62 و 63، کتابفروشى لطفى، تهران، چاپ اول، 1404ق؛ مکارم شیرازی، ناصر،تفسیر نمونه، ج 26، ص 319، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. " کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 " http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c