eitaa logo
" کانـالــ سفیران حجاب "
27.7هزار دنبال‌کننده
54.8هزار عکس
653 ویدیو
29 فایل
ادمین ثبت نام مسابقه: @girls_313 . تبلیغات سفیر 313👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ چرا برخی افراد این‌قدر به نان احترام می‌گذارند؟ آیا توصیه شده است که نان را نباید با چاقو یا قیچی برید؟ گندم، یکی از مهم‌ترین مواد غذایی بشر است که تاکنون نتوانسته‌اند برای آن جانشین هم‌طراز دیگری بیابند. به طوری‌که در طول تاریخ در کشورها و دولت‌های مختلف، موضوع ذخیره‌سازی گندم - بویژه در زمان قحطی‌ و خشک‌سالی- از دغدغه‌های بزرگ حکومت‌ها و مردم بوده است. حتی در داستان حضرت یوسف(ع)، این مسئله یکی از دلایل نجات وی از زندان بود؛ چراکه از او دعوت شد تا با اتخاذ تدبیری خاصّ درباره ذخیره گندم، مصر را از قحطی نجات دهد. خلاصه این‌که این‌گونه موارد، همگی دلالت بر اهمیت ویژه این محصول استراتژیک دارد. مخصوصاً که گندم و نان برای لذّت‌بردن و پُرخوری نیست، بلکه عاملی برای توان‌یابی، کوشش و نشاط در میدان‌های زندگی و تکلیف است. از این‌رو اگرچه باید به تمام نعمت‌های خدا احترام گذاشت، اما نان به عنوان نمادی از تمام نعمت‌های خوراکی پروردگار از احترام بیشتری برخوردار است. در همین راستا، دین مبین اسلام، سفارش‌های زیادی درباره نان و احترام به آن دارد و توصیه‌های معصومان(ع) در این زمینه به اندازه‌ای است که می‌توان در مورد آن ادعای استفاضه کرد: پیامبر خدا(ص): «بَارِکْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَینَنَا وَ بَینَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صَلَّینَا وَ لاَ صُمْنَا وَ لاَ أَدَّینَا فَرَائِضَ رَبِّنَا»؛ [خدایا!] به نان ما برکت ده و میان ما و آن جدایی میفکن! اگر نان نبود، نه نماز می‌خواندیم و نه روزه می‌گرفتیم و نه واجبات پروردگارمان را انجام می‌دادیم. پیامبر خدا(ص): «أَکْرِمُوا الخُبْزَ، فَإِنَّهُ قَدْ عَمِلَ فیهِ ما بَیْنَ العَرْشِ إِلَی الأَرْضِ وَ ما فیها مِنْ کَثیرٍ مِنْ خَلْقِهِ...»؛ نان را گرامی بدارید؛ زیرا برای به دست آمدن آن، آنچه بین آسمان و زمین است مؤثّر بود و بسیاری از آفریدگان خداوند در روند تولید آن زحمات زیادی را متحمل شده‏اند. پیامبر خدا(ص): «أَکْرِمُوا الْخُبْزَ ... وَ مِنْ کَرَامَتِهِ أَنْ لَا یُوطَأَ وَ لَا یُقْطَعَ»؛ نان را گرامی بدارید،... و یکی از نشانه‌های گرامی‏داشت نان آن است که زیر پا گذاشته نشده و [با چاقو] بریده نشود. امام رضا(ع): «لَا تَقْطَعُوا الْخُبْزَ بِالسِّکِّینِ وَ لَکِنِ اکْسِرُوهُ بِالْیَدِ وَ خَالِفُوا الْعَجَمَ»؛ نان را با چاقو نبرید و با دست بشکنید و [با این کار] با عجم مخالفت کنید. مانند این احادیث، چندین نمونه دیگر در منابع روایی شیعه و سنی مشاهده می‌شود که همگی گویای اهمیت و احترام نان بوده و اکثر آنها با سندی مورد اعتماد است و فقها بر اساس این‌گونه روایات، احترام نان را لازم شمرده و بریدن آن‌را با اشیای تیزی مانند چاقو، مکروه شمرده‌اند. در این‌جا – همان‌طور که در بخش دوم سؤال، مطرح شده است - دو مسئله مطرح است: با وجود نهی از بریدن نان - مثل حدیث چهارم- چرا این کار حرام نبوده و تنها مکروه شمرده شده است؟ در این‌باره می‌توان گفت؛ اگرچه ظهور اولیه صیغه‌ی نهی در حرمت است، ولی اولاً: روایاتی نیز وجود دارد که بریدن نان با چاقو را مجاز اعلام می‌کند و نتیجه جمع‌بندی این دو دسته از روایات، کراهت این کار می‌شود؛ ثانیاً، شهرت کراهت بریدن نان، در کلام فقها، مانع از فتوا به حرام بودن آن می‌گردد. علت و فلسفه‌ی کراهت بریدن نان با چاقو چیست؟ در این‌باره ابتدا یادآور می‌شویم، علت اصلی احکام الهی همان دستوراتی است که در منابع دینی به ما رسیده و در واقع ما از روی تعبد به آن گردن می‌نهیم، ولی درباره حکمت و فلسفه‌ی این حکم مواردی بیان شده است: الف) این مطلب درباره نان سفارش شده تا مردم به این نعمت نمادین، ارج و احترام ویژه‌ای داشته باشند. ب) شاید این کار در گذشته از اخلاق متکبّران و مرفّهان جامعه بوده؛ از این‌رو به انجام‌ندادن آن توصیه شده است. ج) عرف جامعه آن‌روز، بریدن نان با چاقو را نوعی بی‌احترامی به آن می‌دانستند. د) -طبق آنچه در حدیث چهارم گذشت- به جهت مخالفت با عجَم(غیر اعراب) بریدن نان مکروه اعلام شده بود؛ چراکه ظاهراً آنها در آن روزگار، نان را با چاقو می‌بریدند. علامه مجلسی پس از نقل این حدیث می‌گوید: «فرمان مخالفت با عجم برای این بوده است که در آن روزگار، اینان کافر بودند». با این‌حال، به نظر می‌رسد امروزه موضوع این سخن منتفی شده و بریدن نان، یک ویژگی برای غیر اعراب و کفار شمرده نشود؛ پس چه بسا مهم‌ترین حکمت نهی از آن، همان مسئله حفظ احترام نان باشد؛ از این‌رو، شاید بتوان گفت، اگر شرایط به گونه‌ای بود که عرف مردم، بریدن نان - بویژه نان‌های ماشینی - با چاقو و قیچی‌های مخصوص را بی‌احترامی به آن محسوب نکرده، بلکه این کار را موجب جلوگیری از اسراف نان بدانند، کراهت بریدن نان برداشته شود، همان‌طور که این مطلب در کلام برخی از فقها نیز مشاهده می‌شود.
قال امـام مهــدی عــــج: دختــر پیامبر خـــدا برای مــن نیکویی است. الغیبة طوسى ص ۲۸۶ ح ۲۴۵ کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
✍ آیا امام حسین(علیه السلام) برده‌ای را تنها به دلیل اسراف نکردن یک لقمه غذا آزاد کرد؟! در برخی منابع روایی نقل شده است: امام حسین بن علی(ع) وارد دست‌شویی(مستراح) شد، لقمه غذایی را دید که آن‌جا روى زمین افکنده شده بود، آن‌را برداشت و به غلامش سپرد، و فرمود: هنگامى که از این‌جا خارج شدم آن‌را به من برگردان، ولى غلام آن لقمه را خورد. هنگامى که امام حسین(ع) از آن‌جا بیرون آمد، به غلام فرمود: آن لقمه را بده! غلام گفت: مولاى من! آن‌را خوردم! امام حسین(ع) فرمود: تو در راه خدا آزادى! مردى به آن‌حضرت گفت: واقعاً غلامت را آزاد کردى؟! امام حسین(ع) فرمود: آرى، از جدّم رسول خدا(ص) شنیدم که می‌فرمود: هر کس لقمه‌ای بیابد و آلودگی‌های آن را زدوده و یا آن‌را بشوید و بخورد، آن لقمه در شکم وى قرار نمی‌‏گیرد، مگر آن‌که خداى متعال او را از عذاب جهنم آزاد کند. و من شخصى را که خدا از جهنم آزادش کرده، در غلامی خود نگه نمی‌دارم.[1] و جمله «و لم اکن لاستعبد رجلاً اعتقه الله من النار»،(و من کسى نیستم که شخصى را که خدا از جهنم آزاد کرده به غلامى بپذیرم)، در حقیقت به این معنا است که از نظر من کسی که در مبارزه با اسراف، پروردگار عالم او را از آتش دوزخ نجات داده، مقامش بالاتر از آن است که هنوز در بردگی بماند، بلکه در دنیا نیز باید مانند آزادگان زندگی کند. گزارشی تقریبا با همین مضمون از امام باقر(ع) نیز وجود دارد که آن‌حضرت وارد بیت الخلا شد و لقمه نانى را یافت که در کنار آن محل افتاده بود، آن‌را برداشت و شست و به خدمت‌کار خود فرمود: این تکه نان پیش تو باشد تا وقتى که بیرون آمدم آن‌را بخورم، هنگامى که آن‌حضرت بیرون آمد به غلام فرمود: آن لقمه کجا است؟ جواب داد: اى فرزند رسول خدا(ص) من آن‌را خوردم. امام فرمود: همانا آن لقمه در شکم کسى جاى نمی‌گیرد، مگر این‌که بهشت بر او واجب می‌شود، پس برو که تو آزادى، و من دوست ندارم کسی را که از اهل بهشت است، در خدمت خود داشته باشم.[2] این روایات در حقیقت بیان‌گر اهمیت نعمت‌های الهی است، به این بیان که صرف نظر کردن از لقمه‌ غذایی که در محیط نامناسبی نیز قرار گرفته، در نظر عادی ممکن است چیزی به حساب نیاید، اما در نظر پروردگار، اسراف نکردن تا اندازه‌ای اهمیت دارد که گرفتن همان لقمه و تمیز کردن و خوردن آن می‌تواند خیر و برکت فراوانی را برای فردی به دنبال بیاورد که این کار را انجام داده است. [1]. علی بن موسی (امام هشتم)، صحیفة الإمام الرضا ع، محقق، مصحح، نجف، محمد مهدی، ص 80، مشهد،‏ کنگره جهانی امام رضا ع، چاپ اول، 1406ق. [2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏1، ص 27، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق. @porseman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمعه ها، از پشت پنجره انتظار نفس می‌کشم نبودنت را و تسبیح می‌اندازم امید بودنت را.. ‌ این شهر انتظار تو را در دل دارد! برگرد ای مسیحا... ‌ کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
✍ منظور امام علي(عليه السلام) ازاين فرمايش:صبحگاهان براي آن که دو چشم بينا دارد،روشن است؛چيست؟! نهج البلاغه،حکمت 169 اين حديث شريف تعبير کنايي دارد منظور از صبح ، حق و حقيقت است و منظور از چشم بينا ، خردمندي و نگاه عاقلانه مي باشد يعني براي کسي که عاقل است و با ديده صحيح به امور نگاه ميکند حق و حقيقت روشن است و هيچ وقت در دودلي و شک و ترديد نمي ماند منظور حضرت از حق و حقيقت در اين حديث اسلام و قرآن و مسير صحيح مي باشد همانگونه که انسان بينا ، سپيدي صبح را به راحتي از سياهي شب تشخيص ميدهد و اصلا برايش مشکل نيست براي کسي که فکر و عقل سالمي داشته باشديعني چشم دلش روشن و بينا باشد تشخيص مسير حق از باطل مشکل نيست و بهتر است اينگونه ترجمه شود قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْن‏ براى كسى كه دو ديده‏اش بيناست، بامداد، روشن و هويداست. @porseman313
امام علی عليه السلام: با عزم و اراده، به جنگ سستى برويد ضادُّوا التَّوانِيَ بالعَزمِ ميزان الحكمه، جلد ۱۰، صفحه ۱۳۴ کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
✍ براي رفيق شدن با قرآن کريم و اهل بيت چه راه هایی خوب است؟ براى شناخت قرآن و بهره‏ مندى بيش‏تر از آن بايد مراحلى را طى كرد . مهم‏ترين مراحل اين مسير عبارت است از: 1 . آشنايى با اهداف قرآن و محورهاى اساسى آن 2 . آشنايى با ابزار و شرايط فهم قرآن 3 . رعايت آداب تلاوت قرآن 4 . رفع موانع فهم قرآن 1 . شناخت اجمالى قرآن هدف اين كتاب بزرگ هدايت و مخاطب آن «ناس‏» (همه انسان‏ها) است; چنان كه در سوره مباركه ابراهيم مى‏خوانيم: «الَر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» . محورهاى كلى آيات نهفته در اين كتاب مقدس عبارت است از: الف) يگانه‏شناسى و معرفى اسما و اوصاف خداوند تبارك و تعالى ب) معادشناسى و معرفى حيات اخروى در مراحل و منازل مختلف مرگ، عالم بزرخ، قيامت كبرا و بهشت و جهنم. حدود يك سوم از آيات قرآن كريم به اين محور اختصاص يافته است . اين امر اهميت و نقش ويژه مباحث معادشناسى در فرآيند هدايت و سعادت را مى‏نماياند. ج) دعوت به تهذيب نفس و تطهير باطن: اين امر شرط رسيدن به هدايت، يعنى خروج از ظلمات به سوى نور و تقرب الى الله، به شمار مى‏آيد. د) قصص انبيا و اوليا: اين بخش از آيات پيام‏ها و معارف فراوان دارد و دقت در آن‏ها انسان را با فراز و فرودهاى مسير كمال و روش‏هاى پيروزى در اين راه آشنا مى‏سازد. هـ) سرگذشت جنگ‏ها و برخورد كفار با اهل ايمان. و) آيات احكام: در اين بخش از آيات به كليات احكام و وظايف عملى يك فرد مسلمان (عبادات، معاملات و اجتماعيات مثل نماز و روزه و خمس و جهاد و بيع و نكاح) اشاره شده است و تفصيل و جزئيات آن در سخنان پيامبر اكرم و ائمه اطهار(عليهم السلام) تبيين مى‏گردد. 2 . ابزار و شرايط استفاده از قرآن براى برخوردارى از فهم و توان تفسير قرآن، آگاهى از ادبيات عرب، طرح سؤال، تفكر و تدبر در آيات، توجه به آراى مفسران و از همه مهم‏تر طهارت دل و تهذيب نفس از آلودگى ضرورت دارد. در اين ميان، طرح سؤال بهترين شيوه براى به دست آوردن ظرافت‏هاى آيات الاهى است . بايد از چينش الفاظ آيات، انتخاب واژه‏ها و ترتيب آيات پرس و جو كنيم يا با طرح سؤال‏هاى كلى در جست و جوى پاسخ آن از قرآن برآييم; براى مثال در جست و جوى اين باشيم كه خداوند چگونه شگردهاى شيطان را در قرآن بيان كرده است و با اين نگاه در آيات الاهى تدبر كنيم. بعد از طرح سؤال، مهم‏ترين مساله «بردبارى و حوصله‏» در پاسخ‏ يابى است . نبايد در يافتن پاسخ شتاب ورزيد و بدون رعايت قواعد ادبى و لغوى و قرائن و شواهد چيزى را به قرآن نسبت داد; زيرا خطر تفسير به راى همواره وجود دارد. توجه به آرا و نظرهاى مفسران نيز بسيار مهم است; زيرا مى‏توانيم برداشت‏هاى خود را با آراى آن‏ها مقايسه كنيم و نقاط ضعف و قوت را دريابيم . «طهارت دل‏» اساسى‏ترين نقش را در فهم قرآن دارد; زيرا انديشه ما تحت الشعاع آن قرار مى‏گيرد . قرآن خود از اين حقيقت پرده برداشته و تصريح مى‏كند كه «لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» . همان گونه كه از نظر شرع بدون طهارت دست زدن به خطوط قرآن ممنوع است، از جهت تكوينى نيز كسى كه طهارت و صفاى دل ندارد، به شناخت دقيق قرآن دست نمى‏يابد . براساس روايات اهل بيت(ع)، امور زير انسان را از فهم درست آيات الهى باز مى‏دارد: غررور علمى و خودبينى، آراى باطل و عقايد نادرست، گناهان و خصلت ناشايست. @porseman313
(علیه السلام) : هرگاه از سختی کاری ترسیدی در برابر آن سرسختی نشان ده رامت می شود. غررالحکم ح ۴۱۰۸ کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
✍ در پاسخ به کساني که مي گويند اگر امام زمان(عج) مي خواست ظهور بکند تاحالا بايد ظهور مي کرد چه جوابي بايد داد؟ براي ظهور امام زمان(عج) بايد شرايط و زمينه هاي ظهور ايشان بايد فراهم شود تا بعد آن حضرت ظهور نمايند. و الا تا زماني که اين شراسط نباشد و موانع حضور آن حضرت وجود داشته باشد ظهور نخواهند کرد. اصل غيبت امام زمان(عج) براي اين بود که انسان ها آمادگي پزيرش حضور ولي خدا را نداشتند و قصد کشتن آن حضرت داشتند و ياراني براي دفاع از آن حضرت وجود نداشتند براي همين خدا آخرين ولي و حجت خود را غايب فرمود تا اين شرايط در جامعه انساني محقق شود. بنابر اين تا وقتي که جامعه آماده نشود و ياران حضرت تکميل نشوند قيام امام زمان(عج) ناقص خواهد ماند براي همين تا آن زمان ظهور نخواند کرد. پس در جواب کساني که مي گويند اگر مي خواست تا حالا امام زمان ظهور مي کرد بايد بگوييم اتفاقا خواسته است ولي شرايط مهيا نبوده است و تا اين شرايط مهيا نشود ظهور صورت نخواهد کرد. @porseman313
امیرالمؤمنین علیه السلام: اگر تجربه ها نبود، راهها پوشيده مى ماند. و در تجربه هاست كه دانش جديد به دست مى آيد لولا التَّجارِبُ عَمِيَتِ المَذاهبُ، و في التَّجارِبِ عِلمٌ مُسْتَأنَفٌ ميزان الحكمه جلد2 صفحه 186 کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
✍ آیا ازدواج موقّت قبل از زمان رسول خدا(ص) هم وجود داشت؟ برخی از نویسندگان اهل سنت در بحث از متعه (ازدواج موقّت)، آن‌را از سنت‌های جاهلی قبل از ظهور اسلام می‌دانند.[1] در حالی که حقیقت غیر از این است و سید محسن امین(ره) در کتاب «نقض الوشیعة» به نقد و بررسی سخنان آنها پرداخته است.[2] به هر حال؛ با توجه به این‌که برخی از رسوم عرب‌های قبل از اسلام مانند سعی بین صفا و مروه، بر گرفته از ادیان الهی بوده و توسط اسلام مورد تأیید قرار گرفته ‌است، شاید بتوان گفت که؛ ازدواج موقّت نیز از جمله احکام و قوانینی است که در ادیان آسمانی قبل از اسلام -هر چند متفاوت- وجود داشته است. البته بودن یا نبودن متعه در زمان قبل از اسلام، تأثیری در پذیرش آن نخواهد داشت؛ زیرا بر اساس آیات و روایات و طبق شرایطی ازدواج موقت جایز است.[3] [1]. ر.ک: فروخ، عمر، تاریخ الأدب العربی، ج 1، ص 60، بیروت، دار العلم للملایین. [2]. ر.ک: امین، محسن، نقض الوشیعة، ص 257 – 261، بیروت، مؤسسه الاعلمی. [3]. ر.ک: «جواز ازدواج موقت»، سؤال 844؛ «ازدواج موقت (متعه) و شرایط آن»، سؤال 574. @porseman313
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: موج هاى بلا را با دعا برگردانيد اِدفَعوا أمواجَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ بحارالانوار جلد93 صفحه289 کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
✍ آیا جلوگیری از برقراری نماز جمعه و جماعات و هیئات مذهبی به علت احتمال ابتلا به بیماری‌هایی مانند کرونا توجیه شرعی دارد؟ در اسلام، حدیث و قاعده‌ای کلی به نام «لا ضرر» وجود دارد که بر مبنای آن، اقدام شخص بر عملی که احتمال ضرر قابل توجه در آن ‌می‌رود، جایز نیست.[1] در این قاعده، هرچند ملاک تشخیص ضرر، عرف مردم هستند، ولی چه بسا همین عرف در موضوعات تخصصی به نظر کارشناسان و متخصصان آن موضوع مراجعه می‌کند.  بر این اساس، در موضوعاتی مثل بیماری‌ها که تشخیص نوع و عملکرد آنها در حیطه تخصص کارشناسان پزشکی و ... است، باید به دنبال نظر آنها بود تا میزان ضرر آنها برای عرف مشخص گردد. لذا در فرض سؤال، اگر اموری مثل شرکت در تجمعات، دارای احتمال بسیار بالای سرایت و شیوع بیماری باشد، به طوری که این احتمال در نظر مردم قابل توجه و غیر قابل چشم‌پوشی شمرده شود، شرعاً نباید به آن اقدام نمود. البته ممکن است در برخی موارد، به ‌گونه‌ای عمل شود که میزان احتمال ضرر پایین آمده و از اهمیت آن کاسته شود، که در این‌صورت اقدام به آن اشکالی نخواهد داشت؛ مثل این‌که شرکت در تجمعات همراه با رعایت نکات بهداشتی از سوی تمام حاضران باشد. با این وجود، حتی در این صورت نیز بهتر است هنگام شیوع بیماری‌های واگیر و کُشنده، به حداقل‌ها اکتفا شود. و این‌که گفته می‌شود فردی با وجود شیوع ویروس‌های کُشنده و یا علی‌رغم بیماری شدید به حرمی رفته و بیمار نشده و یا شفا گرفته، نشانگر و دلیل آن نیست که تجمعات گسترده را در چنین زمان‌هایی ترویج و تبلیغ کنیم![2]   [1]. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه، ر. ک:‌ 64611 (معنای قاعده «لا ضرر و لا ضرار»). [2]. ر. ک: «ارتباط و همنشینی با جذامیها»، 80420. @porseman313
✍ ۱. آیا نگهداری سگ های خانگی یا زینتی از لحاظ شرعی حرام است؟ ۲. فروش لباس سگ و متعلقاتش چه حکمی دارد؟ تجهیزات نگهداری سگ خانگی چطور؟ آیت الله خامنه ای: یک: نگهداری سگ، غیر از سگ گله و شکاری و نگهبان مذموم است و اگر این کار تشبه به غیر مسلمانان باشد و باعث ترویج فرهنگ آنان گردد و یا باعث آزار و اذیت همسایگان گردد، حرام است. دو: به طور کلی اینگونه امور اگر باعث ترویج عمل باطل محسوب می شود، جایز نیست. آیت الله مکارم شیرازی: یک: نگهداري سگ اگر به قصد استفاده مشروع و عقلايي مثل نگهباني باشد اشکالي ندارد ولي خريد و فروش و نگهداری سگ های زينتی و امثال آن جايز نيست. دو: اگر فایده این وسایل منحصر در سگهای زینتی و خانگی باشد خرید و فروش آن اشکال دارد. آیت الله سیستانی: یک: خرید و فروش سگ جایز نیست مگر سگ شکار، ولی نگهداری آن اشکال ندارد؛ اگر چه نجس است و نماز خواندن در خانه ای که سگ در آن نگهداری می شود مکروه شمرده شده است. دو: به خودی خود اشکال ندارد. آیت الله شبیری زنجانی: یک: نگه داشتن سگ گله و پاسبان و صید اشکال ندارد ولی بر اساس روایات متعدد نگهداری سگ در غیر این موارد،کراهت شدید دارد و از جمله صفات زشت محسوب می شود. دو: فی نفسه مانعی ندارد. آیت الله وحید خراسانی: خريد و فروش سگِ غيرِ شكارى كه باطل است و بنابر احتياطِ واجب، حرام است. یک: حرام نیست ولی مکروه است. دو: حرام نیست. آیت الله فاضل لنکرانی: یک: سگ نجس العین است تمام بدن حتی ناخن ها و موهای سگ نجس است، نگهداری سگ بدون ضرورت کراهت دارد. البته اگر برای نگهبانی یا برای شکار باشد، با رعایت طهارت و نجاست اشکال ندارد. دو: چنانچه غرض عقلایی بر آن مترتب باشد اشکالی ندارد. منبع: استفتاء از سایت مراجع
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: «فدارها علی کل حال واحسن الصحبة لها فیصفو عیشک» همیشه با همسرت مدارا کن، و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیت باصفا شود . مکارم الاخلاق، ص ۲۱۸ کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجوای مردم ایران به امید رهایی جهان از کرونا پنجشنبه شب همزمان با شب شهادت باب الحوائج امام موسی کاظم(ع) و شب سال تحویل ۱۳۹۹ کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
رهبر انقلاب: امسال سالِ جهشِ تولید است. کسانی که دست‌اندرکار هستند جوری عمل کنند که تولید ان‌شاء‌اللّه جهش پیدا کند و یک تغییر محسوسی در زندگی مردم ان‌شاء‌اللّه به وجود بیاورد.
✍ حضرت عیسی(ع) تصمیم داشت تا حضرت یحیی(ع) را زنده کند، اما ایشان گفت: تاب تحمل مجدد تلخی مرگ را ندارم. آیا مرگ برای پیامبران نیز تلخ و دشوار است؟ اولین مرحله از مراحل آخرت، مرگ و جان دادن است. چگونگی جان دادن انسان‌ها به تناسب رفتارهایشان در دنیا متفاوت است؛ لذا در شرایطی ممکن است یک مؤمن نیز هنگام مرگ، دشواری‌هایی را تحمل کند تا کفاره کاستی‌های او بوده و در قیامت، پاک محشور شود.[1] از رسول خدا(ص) پرسیده شد که ملک الموت چگونه جان مؤمن را می‌گیرد، آن‌حضرت فرمود: «همانا ملک الموت هنگام مرگ نزد مؤمن، مانند بنده ذلیل و بی‌مقدار در مقابل آقا و سرور خودش است، او و یارانش از آن مؤمن دور می‌ایستند و به او نزدیک نمی‌شوند، تا اوّل با سلام به او، شروع می‌کند و او را به‏ بهشت بشارت می‌دهد».[2] با توجه به مقدمه بالا، آنچه در پرسش و درباره دشواری جان دادن یحیی بن زکریا(ع) آمده[3]برگرفته از روایتی است که به امام صادق(ع) منتسب شده است: حضرت عیسی(ع) بر سر قبر یحیی بن زکریا آمد و قبلاً از خدا خواسته بود که وی را زنده کند. او را صدا زد. جواب داد و از قبر بیرون آمد. گفت: «از من چه می‌خواهی؟» فرمود: «می‌خواهم مونس من باشی، چنان‌که در دنیا بودی». یحیی گفت: «ای عیسی! هنوز تلخی مرگ از کام من بیرون نرفته، می‌خواهی مرا به دنیا بازگردانی و دوباره به چنگال مرگ گرفتارم کنی؟» عیسی آزادش گذاشت و او به قبر برگشت.[4] سند این حدیث چنین است: «علی بن محمد عَنْ بَعْضِ أَصْحابِنا عَنْ علی بن الْحَکَمِ عَنْ رَبیعِ بن محمَّد عَنْ عبدالله بن سُلیم العامری عن أَبی عبدالله(ع) قال...». الف) بررسی سندی: 1. علی بن محمد علان کلینی: یکی از مشایخ شیخ کلینی است که ثقه و مورد اعتماد است.[5] 2. بعض اصحابنا: کلینی در برخی از اسناد روایات؛ از این تعبیر استفاده کرده است،[6] که به ظاهر، افراد این عدّه‌ها برای وی مشخّص بوده‌اند. اکثر این افراد از مشایخ اجازه کلینی هستند و چون کلینی در صحّت حدیث به اصالت، و درستی متن، توجّه بیشتری داشته تا به شخصیت راوی، معرّفی اسامی این افراد نزد وی تأثیری در صحّت و یا سقم روایت نداشته است.[7] 3. علی بن حکم انباری: شخص ثقه و بزرگواری است.[8] 4. ربیع بن محمد مُسلی: اگرچه کتاب‌های رجالی در مدح و ذم او بحثی را مطرح نکرده‌اند؛ اما از آن‌جایی که در اسناد کامل الزیارات است، طبق نظر برخی از علما توثیق می‌شود.[9] 5. عبدالله بن سلیم عامری: در کتاب‌های رجالی، او را از اصحاب امام صادق(ع) ذکر کرده‌اند؛[10] اما در مورد مدح و ذم او بحثی مطرح نکرده‌اند. لذا روایت از حیث سند چندان مورد اعتماد نیست. ب) بررسی محتوایی: علاوه بر اشکال در سند این روایت، اشکالات محتوایی نیز  بر این حدیث مطرح است که بیان می‌شود: 1. بر اساس قول مشهور، حضرت عیسی(ع) قبل از حضرت یحیی(ع) به آسمان‌ها عروج کرده است. از همین رو برخی گفته‌اند که این یحیی غیر از یحیی بن زکریا است که البته دلیلی بر آن وجود ندارد. 2. یکی از اشکالاتی که ممکن است به این روایت شود آن است که به هر حال اکنون که یحیی(ع) زنده شده و در حال پاسخ دادن به عیسی(ع) است، طبیعتاً باید مرگی در انتظارش باشد. چرا اکنون که باید دوباره طعم تلخ مرگ را بچشد، ادامه زندگی در دنیا را نمی‌پذیرد؟! البته علامه مجلسی به این اشکال پاسخ داده که مرگ زمانی تلخ می‌شود که شیرینی دنیا دوباره در کام انسان برود، اما قبل از آن، تحمل مرگ دشوار نیست و - با فرض پذیرش روایت - یحیی(ع) هنوز علاقه جدیدی به دنیا برایش به وجود نیامد تا مرگ برایش تلخ باشد. 3. البته احتمال دارد که این روایت از روی تقیه صادر شده باشد. پس نمی‌توان به این روایت در مورد اثبات دشواری مرگ برای پیامبران و صالحان استدلال کرد. [1]. ر.ک: حالات مؤمن و کافر در هنگام مرگ»، 33521. [2]. صدوق، محمّد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج ‏1، ص 135، فم، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ دوم‏، 1413ق. [3]. «زندگی‌نامه و شخصیت حضرت یحیی(ع)، 66889»؛ «بررسی روایات مربوط به گریه آسمان و زمین در شهادت امام حسین(ع)، 42264». [4]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏3، ص 260، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق‏. [5]. نجاشی، احمد بن على‏، رجال ‏النجاشی، ص 260، قم، مؤسسة النشر الاسلامی‏، چاپ ششم‏، 1365ش. [6]. ر.ک: «منظور از مشیخه و عده من اصحابنا»، 49123. [7]. ر.ک: «سیری در اسناد احادیث کافی»، فصلنامه فرهنگ کوثر، زمستان 1384، شماره 64. [8]. طوسى، محمد بن حسن،‏ فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول‏، ص 263، قم، مکتبة المحقق الطباطبائی‏، چاپ اول‏، 1420ق. [9]. خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج1، ص 50، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق. [10]. نورى، حسین بن محمد تقى، خاتمة المستدرک‏، ج‏ 8، ص 161، قم، مؤسسة آل البیت(ع)‏، چاپ اول، 1408ق؛ معجم ‏رجال ‏الحدیث، ج 10، ص 198.
امام على عليه السلام: عقل، رفيق مؤمن است و دانش وزير او و شكيبايى، فرمانده سپاه او و عمل، سرپرست او العقلُ خليلُ المؤمنِ، و العلمُ وزيرُهُ، و الصّبرُ أميرُ جُنودِهِ، و العَملُ قَيِّمُهُ غررالحكم حدیث ۲۰۹۲ کانال باید خانـــوم باشد @dokhtarbayadkhanoombashad
✍ درباره امام زمان(عج) گفته شده است: «یأتی بقضاء جدید»؛ منظور از قضاء جدید چیست؟ در مورد امام زمان(عج) و عرضه دینی جدید توسط ایشان احادیثی وجود دارد در حالی که ظاهر چنین مسئله‌ای با تعالیم دینی قرآن و عترت سازگار نیست. در درجه اول باید گفت اساساً واژه دین جدید وجود ندارد، بلکه منظور از قضای جدید، قضاوت جدید است. ضمن آن‌که دلایل مسلمی وجود دارد که عرضه دین جدیدی غیر از اسلام در آن محکوم است. همچنین از نام حضرت هم هدایت‌گری او مشخص است که نسبت به دین اسلام است. بدین دلیل منظور از دین جدید این است که در زمان غیبت، بدعت‌هایی در دین گذاشته می‌شود و احکامی از اسلام و قرآن بر طبق میل مردم تفسیر می‌شود و حدود و احکام چنان فراموش می‌شوند که گویا اصلاً از اسلام نبودند. وقتی که حضرت مهدی ظهور کردند، بدعت‌ها را ابطال می‌کنند و احکام خدا را به همان گونه‌ای که صادر شده بود، ظاهر می‌سازند. حدود اسلامی را بدون سهل انگاری اجرا می‌کنند و معلوم است که برای مردم چنین برنامه‌ای تازگی دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عربی با زیرنویس فارسی عَجِّل عَجِّل مُنجيَ الاُمَّةِ بمناسبت ولادت حضرت بقیة اللھ الاعظم (عج) بانوای: مشاهده نماهنگ های مرتبط: Aparat.com/playlist/347314
چه عواملی باعث بی غیرتی مردا میشه که به بی حجابی همسرشون تن میدن؟ برای ما که انقد حجاب واسمون اهمیت داره خیلی جای تعجب که چطوری مردا به بی حجابی همسرشون راضی میشن،حتی بعضی خانم ها میگن که همسرشون ازشون میخواد که آرایش کنن و بی حجاب باشن. چیزی که مهم اینه که بدونیم بعضی از این افراد بی غیرت از اول اینجوری نبودن و مرحله به مرحله پیشرفت کردن بعضی عواملی که باعث بی غیرتی مردا میشه رو باهم مرور می کنیم: ۱. گوش دادن موسیقی مبتذل🎶 ۲. عادی کردن روابط زن و مرد در رسانه ۳. اینستاگرام،ماهواره📡 ۴. ترک نماز و سستی اعتقادات مذهبی ۵. استعمال مشروبات الکلی ۶. اعتیاد به مواد مخدر🚬 ۷. معاشرت با افراد بی بند وبار پیامبـر اڪرم(ص): 《خداوند هفت نفر را لعنت ڪرده یکی از آنها مردی است ڪه نسبت به پوشش و عفت همسرش بی‌توجه است》 مستدرک‌الوسایل،ج۱۴،ص۲۹۱
سجده بر خاڪ جمڪران مےخواهم از يوسف گم گشتہ نشان مےخواهم فريــاد و فغـــان از غـم تنهـــا بودن من مهدے صاحب الزمان ميخواهم اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ