eitaa logo
سفیران ایثار
1.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
25 فایل
«﷽» بـاور کنید ؛ هرکس‌ بہ جـایی‌ رسید ، از مـُبارزھ با نفس‌ رسید امدنت اینجا اتفاقی نیست ای‌کاش‌!شھادت‌قسمت‌ما‌میشد @mahdi1105 👈 خــادم الــشـهـیـد کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
فاصله ات از خاکریز تا خدا فقط یک بود ♡شبتون شهدایی♡ 🆔 @safiran_isAr
﷽ شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است❤️🍃 ˹@safiran_isAr˼
🌺نشودصبح اگر 🍃عرضِ ارادت نڪنم 🌺نامِ زیبای تو را 🍃صُبح تلاوت نڪنم ✋سلام آقای خوبم صبحت بخیر🌷 ‌ 🆔 @safiran_isAr
شهید ابراهیم هادی: هرکس ظرفیت مشهور شدن را ندارد از مشهور شدن مهمتر این است که که آدم باشیم. 🕊شهید ابراهیم هادی 🆔 @safiran_isAr
کاش میشد تا خدا پرواز کرد.. پای دل از بند دنیا باز کرد.. کاش میشد از تعلق شد رها بال زد همچون کبوتر در هوا . . . 🌹 🆔 @safiran_isAr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ کار زیبای هنرمند اندونزیایی با عکس آقا روی برگ درخت👌 🖇خوش‌تیپ که باشی، روی برگ درخت هم خوش‌تیپی👏 سلامتی مقام معظم رهبری و تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات 🆔 @safiran_isAr
🌷ای شهید... میشود من را هم کنی؟! خیلی وقت است در میدان مین گیر کرده ام... 🌿 شهیدحمیدسیاهکالی مرادی |♡ا 🆔 @safiran_isAr
🔹ای پای خسته بگذر از این پیچ و خم، بدان روزی، تو هم به جاده ی هموار میرسی .... . ایـثـار ‎‎‌‌‎‎🆔 @safiran_isAr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. . دلتنگی‌به‌عمق‌استخوان‌هایم‌رسیده است ؛ میشود‌‌ضما‌نتم‌را‌بکنی؛؟ دلم‌‌خیلی‌تنگ‌است🌿💔 ‎‎‌‌‎‎🆔 @safiran_isAr
 🔹بسم رب الشهدا و الصدیقین🔹 🔻 ‍ 🔵‍ فرقی نمی کنه مسئول من کی باشه... یک روز مرا به عنوان مسئول معرفی کردند. وقتی این خبر را به او رساندند حرف قشنگی به زبان آورد. گفت: " من می خوام کار کنم، فرقی نمی کنه مسئول من کی باشه! " این حرف رسول البته راست بود و طی مدتی که با من کار می کرد، واقعا بود و با در میدان حضور پیدا می کرد. 🔺 نقل از همکار شهید ‎‎‌‌‎‎🆔 @safiran_isAr
یه سوال:🤔 وقتی که خطبه عقد میخونن😊 چند بار عاقد میخواد از عروس «بله» بگیره، میگن:عروس رفته گل بچینه💐 چرا باید از همون آغاز زندگی و پیمان زناشویی دروغ گفته بشه؟😶 حالا هرچند مصلحتی و بر روی رسوم!😒 چرا این دروغ گفتن رو رسم و رسوم کنیم و به نسل های آینده منتقل کنیم؟ عـــ💍ــروس و دومــ👨🏻ـــاد که سر سفره عقد قرآن به دست نشستن📖 تو یکی از مکان هایی که خطبه عقد جاری میشد… عاقد وقتی که می خواست از عروس «بله» بگیره… 👈گفتن: عروس خانم داره سوره نور میخونه😍 واقعا هم سوره نور رو داشتن عروس و دوماد میخوندن☺️ ⚠️ چرا این روش رو الگو و نمونه قرار نمیدیم؟ ⚠️ چه مانعی داره که موقع عقد به عروس خانم و آقا دوماد بگن قرآن بخونن که اگه عاقد خواست «بله» بگیره بگن عروس خانم مشغول خواندن قرآن هست؟😉 💟 زمانی که خدا باهاش صحبت میکنه و بهش سفارش میکنه. سوره کوثر = سوره حضرت زهرا(س) سوره یاسین = قلب قرآن آیة الکرسی = سید آیات قرآن سوره الرحمن = عروس قرآن یا بگن عروس داره برای سلامتی امام زمان(عج) صلوات میفرسته📿 تا همه صلوات بفرستند و فضامتبرک بشه به نام خاتم الانبیاء محمد مصطفی(ص)😌 اونایی که موافق هستن این پیام به بستگان و دوستانشون پیشنهاد بدن😊✌️ تا عادتهای بی فایده به عادتهای بافایده و قرانی عوض بشه.😉 زندگــــی هاتون مهـــــدوے و اهل بیت پسند همراه حــــب فاطمی و عشــــق علوی 🌼 💍 ˹@safiran_isAr˼
.  کتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش༆📕✦. شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری༆🌹✦. 🌸/🕊 کمی بعد درس را رها کرد و میخواست با کار کردن گمشده ی خودش را پیدا کند. بعد در جمع بچه های بسیج و مسجد مشغول فعالیت شد. هادی در هر عرصه ای که وارد میشد بهتر از بقیه ی کارها را انجام می داد. در مسجد هم گوی سبقت را از بقیه ربود. بعد با بچه های هیئتی رفیق شد. از این هیئت به آن هیئت رفت. این دوران خیلی از لحاظ معنوی رشد کرد اما حس میکردم که هنوز گمشده ی خودش را نیافته بعد در اردوهای جهادی و اردوهای راهیان نور و مشهد او را می دیدم. بیش همه فعالیت می کرد، اما هنوز ..... از از لحاظ کار و درآمد شخصی هم وضع او خوب شد اما باز به آنچه می خواست نرسید.بعد با بچه های قدیمی جنگ رفیق شد. با آنها به این جلسه و آن جلسه می رفت. دنبال خاطرات شهدا بود. بعد موتور تریل خرید برای خودش کسی شده بود. با برخی بزرگ ترها این طرف و آن طرف می رفت. اما باز هم ..... تا اینکه پایش به حوزه باز شد. کمتر از یک سال در حوزه بود. اما گویی هنوز ..... بعد هم راهی نجف شد. روح نا آرام هادی گمشده اش را در کنار مولایش امیر المؤمنین یا پیدا کرد. او در آنجا آرام گرفت و برای همیشه مستقر شد..... 🦋همراهمون باشید😉 🆔 @safiran_isAr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷دعای سلامتی امام زمان (عج) را با صدای دلنشین رسول خلیلی اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً 🆔 @safiran_isAr
نیستی یک لحظه غایب از دلم ای جانِ جان... گر به ظاهر غایبی در باطنم رخسارِ توست!♥- شهدایی ♡ 🆔 @safiran_isAr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب مھدی الزهرا 💚 سلام آقـا بازم این دل بـیقــراره💔 _________________ تعجیل در ظهورشان صلوات🌷 🆔 @safiran_isAr
باز کن پنجره را صبــح آمده تا دوست داشتنت را از نو گوشزد ڪند ...😍 _مزین_به_نگاه 🌹 🆔 @safiran_isAr
گل کرده بهار سبزِ تقدیر و قضا پُر شد ز شمیم عطر توحید فضا لبهاست پر از ذکر و سلام و صلوات حقا که رئوف اهل بیت است رضا 🆔 @safiran_isAr
بســـم الـلـه الـــــرحمـن الـــرحیــم🩸 🕊زیارتنـامـه ی 🕊 🌹🌱اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَولِیـاءَ اللـهِ وَ اَحِبّـائَـهُ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَصفِیَـآءَ الـلهِ وَ اَوِدّآئَـهُ🌷 اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یا اَنصَـارَ دیـنِ اللهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ رَسُـولِ الـلهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَمـیرِالمُـومِنـینَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ فاطِـمَةَ سَیِّـدَةِ نِسـآءِ العـالَمیـنَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی مُحَمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـیٍّ الـوَلِیِّ النّـاصِـحِ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی عَبـدِ اللـهِ🌷 بِـاَبـی اَنـتُم وَ اُمّـی طِبـتُم🌷وَ طابَـتِ الـاَرضُ الَّتـی فیها دُفِنـتُم ، وَفُـزتُـم فَـوزًا عَظـیمًا🌷فَیا لَیـتَنی کُنـتُ مَعَکُـم فَـاَفُـوزَ مَعَـکُم🌹🌱 🩸ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 ‎‎‌‌‎‎ . ایـثـار ‎‎‌‌‎‎🆔 @safiran_isAr
خدایا‌ازتو‌ممنونم‌بۍ‌اندازہ‌ڪہ‌در‌دل‌ما‌ محبت‌ سیدعلۍخامنہ‌ا؎را انداختۍ تابیاموزد درس‌ و ایستاگی را.. درس‌اینڪہ‌یزیدهاۍدوران‌ را بشناسیم‌ و جلو؎آنھا سرخم‌ نڪنیم..! ♥️ ‎‎‌‌‎‎🆔 @safiran_isAr
🕊حکایت خنده‌های شهدا 🕊حکایت لبخند خداست 🕊و آسمانیان ... پنجشنبه‌های شهدایی🍃🌷 🆔 @safiran_isAr
🌹فرازی از وصیت نامه شهید حمید سیاهکالی مرادی: «نقطه قوت ما ولایت است و نقطه ضعف ما نیز بی توجهی به این امر؛ ما آنچنان که لازم است باید به آن توجه کرده و خود را ذوب در ولایت بدانیم.» ‎‎‌‌‎‎🆔 @safiran_isAr
Mohammad Hossein Hadadian - Khoshbakhti Yani (320).mp3
15.1M
خوشبختے یعنے ، تو زندگیت امام حسین دارے (: یه عکس تو بین‌الحرمین دارے ((: شب جمعه یادت نکنم میمیرم حسین جان حسینی التماس دعا
.  کتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش༆📕✦. شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری༆🌹✦. 🌸/🕊 همیشه روی لبش لبخند بود. نه از این بابت که مشکلی ندارد. من خبر داشتم که او با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم می کرد که اینجا نمی توانم به آنها بپردازم.اما هادی مصداق واقعی همان حدیثی بود که می فرماید: مؤمن شادی هایش در چهره اش و حزن و اندوهش در درونش میباشد. همه ی رفقای ما او را به همین خصلت میشناختند. اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته چهره ای بود که با لبخند آراسته شده از طرفی بسیار هم بذله گو و اهل شوخی و خنده بود. رفاقت با او هیچ کس‌را خسته نمی کرد. در این شوخی ها نیز دقت میکرد که گناهی از او سر نزند. یادم هست هر وقت خسته میشدیم هادی با کارها و شیطنت های مخصوص به خود خستگی را از جمع ما خارج می کرد. بار اولی که هادی را دیدم قبل از حرکت برای اردوی جهادی بود. وارد مسجد شدم و دیدم جوانی سرش را روی پای یکی از بچه ها گذاشته و خوابیده رفتم جلو و تذکر دادم که اینجا مسجد است بلند شو.دیدم این جوان بلند شد و شروع کرد با من صحبت کردن. اما خیلی حالم گرفته شد. بنده ی خدا لال بود و با اده اده کردن با من حرف زد. خیلی دلم برایش سوخت معذرت خواهی کردم و رفتم سراغ دیگر رفقا. بقیه ی بچه های مسجد از دیدن این صحنه خندیدند! چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان وارد شد و این جوان لال با او همان گونه صحبت کرد. آن شخص هم خیلی دلش برای این پسر سوخت. ساعتی بعد سوار اتوبوس شدیم و آماده ی حرکت، یک نفر از انتهای ماشین با صدای بلند گفت: نابودی همه ی علمای اس..... بعد از لحظه ای سکوت ادامه داد نابودی همه علمای اسرائیل صلوات همه صلوات فرستادیم وقتی برگشتم با تعجب دیدم آقایی که شعار صلوات فرستاد همان جوان لال در مسجد بود!به دوستم گفتم: مگه این جوان لال نبود!؟دوستم خندید و گفت: فکر کردی برای چی توی مسجد می خندیدیم. این هادی ذوالفقاری از بچه های جدید مسجد ماست که پسر خیلی خوبیه خیلی فعال و در عین حال دلسوز و شوخ طبع و دوست داشتنی است. شما رو سر کار گذاشته بود. یادم هست زمانی که برای راهیان نور به جنوب می رفتیم، من و هادی و چند نفر دیگر از بچه های مسجد جزء خادمان دو کوهه بودیم. آنجا هم هادی دست از شیطنت بر نمی داشت. مثلاً، یکی از دوستان قدیمی من با کت و شلوار خیلی شیک آمده بود دو کوهه و میخواست با آب حوض دو کوهه وضو بگیرد. هادی رفت کنار این آقا و چند بار محکم با مشت زد توی آب سر تا پای این رفیق ما خیس شد. یک دفعه دوست قدیمی ما دوید که هادی را بگیرد و ادبش کند. 🦋همراهمون باشید😉 🌸 ‎‎‌‌‎‎🆔 @safiran_isAr